واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سخنان اخيررئيس ستاد ارتش آمريكا در خصوص ادامه ناآراميها افشاكننده رسمي نقش آمريكا در بروز اين وقايع بود. سخنان اخير مايك مولن، رئيس ستاد ارتش آمريكا در خصوص ادامه ناآراميها در تهران، افشاكننده رسمي نقش آمريكا در بروز اين وقايع بود؛ نقشي كه در قالب مؤسسات فعال در زمينه جنگ نرم وابسته به پنتاگون و سازمان سيا دنبال شده و ميشود. نگاهي به تاريخ سياسي ايران نشان ميدهد كه آمريكا از همان روزهاي نخست قدرت گرفتن و درگير شدن در جنگ جهاني دوم اهميت زيادي براي ايران قائل بوده و از اين رو هميشه تلاش كرده است با دخالت در امور داخلي ايران، از موقعيت حساس منطقهاي، نظامي و انرژي به بهترين نحو استفاده كند و در اين راه حتي حاضر شده است تا به صورت مستقيم براي حفظ منافع خود در ايران، كودتايي كه از آن با نام كودتاي 28 مرداد ياد ميشود را براي بازگرداندن شاه به ايران سازماندهي و هدايت كند. از اين رو با وقوع انقلاب سال 57 در ايران و اخراج مستشاران اين كشور توسط نيروهاي انقلابي كه توانسته بودند، خود كليه امور كشور را به دست بگيرند، سردمداران آمريكا كه منافع خود در منطقه خاورميانه را از دست رفته ميديدند سياستهايي جديد در قبال ايران، اتخاذ كردند تا ضمن فشار به وسيله ايجاد تحريمهاي مختلف براي صنايع نوپا و وابسته ايران و همچنين تحميل يك جنگ طاقتفرسا، بتوانند با به زانو درآوردن ملت ايران باز هم پاي خود را براي تسلط به كليه امور كشور باز كنند اما عزم و اراده ملت ايران كه طعم استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي را به خوبي چشيده بودند، آمريكاييان را در اين عرصه ناكام گذاشت. بنابراين با وقوع اين شكست تاريخي براي آمريكا و همچنين بالارفتن هزينههاي اقدام مستقيم عليه ايران، سردمداران آمريكايي تصميم گرفتند شيوهاي جديد، با هزينههاي كمتر كه چهره آنان را در جهان مخدوش نميكند، عليه ايران به كار ببندند و اين شيوه چيزي نبود جز تحميل جنگ نرم به ايران؛ شيوهاي كه پيش از اين براي سرنگوني برخي از دولتهاي قانوني كشورهاي اروپاي شرقي و آسياي ميانه نظير اوكراين، گرجستان، قرقيزستان و صربستان به كار بسته شده بود و موفقيت قطعي اين مدل تضمين شده بود. از اين رو لابراتورهاي جنگ نرم آمريكا شروع به مدل سازي و بومي كردن اين شيوه براي پياده سازي در ايران كه 30سال از تثبيت انقلاب آن ميگذشت، كردند. مدلي كه پايههاي اوليه آن پيش از انتخابات در ايران طرح ريزي شده بود و تئوريسينهاي اين مدل در انتظار برگزاري انتخابات رياست جمهوري بودند تا همانند باقي كشورهاي مدل با اسم رمز تقلب در انتخابات استارت نهايي كار بخورد. اين طرحي بود كه در كشور ما پياده شد و بخشهاي مختلفي از آن پيش رفت اما با هوشياري مسؤولين و مردم اين توطئه نيز افشا و آمريكا در اين جبهه نيز شكست سنگيني را تجربه كرد. اما اين پايان اين كار نبود چراكه آمريكائيان با افشاي گسترده نقشه از پيش طراحي شده براي براندازي حكومت قانوني در ايران، تلاش زيادي كردند كه خود را از پذيرش مسؤوليت اين وقايع كه تعدادي انسان بيگناه نيز در آن كشته شده بودند كنار بكشند و اين حركات را، تحركاتي اجتماعي و خودجوش در اعتراض به نتايج انتخابات قلمداد كنند. آنها براي باورپذيرتر كردن حرف خود نيز پيشنهاد مذاكره مستقيم با ايران را مطرح كردند تا به ظاهر نشان دهند كه با حكومت ايران موافق هستند و قصد دارند از راه مذاكره مشكلات خود را حل كنند. علاوه بر اين، برخي انعطافها در پرونده اتمي ايران از سوي آمريكا و در كنار آن طرح موضوعات انحرافي در خصوص احتمال حمله به ايران و سپس تكذيب اين احتمالات، ادعاي عدم دخالت مؤسسات امريكايي در ناآراميهاي ايران را باورپذيرتر ميكرد. اين نقش مسؤولان آمريكايي آنقدر زيرپوستي اجرا شد كه خود پياده نظام آنها در جنگ نرم نيز باورشان شده بود كه آمريكا نقشي در اين وقايع ندارد. از اين رو با طراحي شعار «اوباما يا با اونا يا باما» سعي در جلب حمايت طراح اصلي اين وقايع داشتند. اما ريز حركات پياده نظام جنگ نرم آمريكا در كشور در برخي مناسبتها نظير 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا همچنان اميد پيروزي در اين نبرد را در دل فرماندهان اصلي جنگ زنده ميكرد. به همين خاطر هرازگاهي با صحبتهاي مختلف سعي در ايجاد فضاي «اميد براي پيروزي» در دل حاميان خود داشتند. يكي از اين فضاسازيها پيام باراك اوباما درباره حوادث روز عاشورا است كه با شريك كردن ساير كشورها در اين پيام گفته است: «براي ماهها مردم ايران هيچ تلاشي جز كسب آزاديهاي انساني خود نداشتهاند. ولي هر بار با مشت آهنين ستم و جبر مواجه شدهاند، حتي در روزهاي مقدس و مذهبي. هر بار كه اين اتفاق افتاده است جهانيان شاهد شجاعت و پايداري مردم ايران بودهاند. مردم با اعتقادي راسخ به نبرد خود ادامه دادهاند، اعتقادي كه نشان از تاريخ و تمدن ديرينه و بزرگ آنان دارد.» اين حمايتهاي جسته و گريخته رئيسجمهور آمريكا و همچنين سخنان اخير مايك مولن، رئيس ستاد ارتش آمريكا در خصوص امكان ادامه ناآراميها در تهران بيانگر اين حقيقت است كه نه تنها آمريكاييان نقش مستقيمي در بروز اين ناآراميها دارند، بلكه برنامههاي ديگري نيز براي ادامه دادن به اين بازي شكست خورده دارند و مشغول فرستادن پيامهاي مختلف به پيادهنظام خود براي پيگيري فعاليتهاي براندازانه خود هستند؛ فعاليتهايي كه اين روزها با انجام ترورهاي مختلف فاز جديد ميليشيايي به خود گرفته است. اين موضوعي است كه حتي ميرحسين موسوي نيز در پيام تسليت خود به مناسبت شهادت دكتر عليمحمدي به آن اشاره كرده و به صورت علني نقش دشمنان كشور در اين ترورهايكور را مورد تأكيد قرار داده است. چه كساني از آشوبها نفع ميبرند؟ اين سؤالي است كه پاسخ دادن به آن كمي نياز به تأمل دارد. جداي از برخي نيروهاي داخلي كه براي رسيدن به پست و مقام درگير اين وقايع شدهاند و همچنين خود آمريكا كه برنامه بلندمدتي براي تسلط به منابع و موقعيت استراتژيك ايران دارد، برخي كشورهاي عربي نيز كه از متحدان اصلي آمريكا در منطقه هستند، به توصيه آمريكا مشغول گرفتن ماهي از اين آب گلآلود هستند. كشورهايي نظير عربستان و امارات كه رقباي منطقهاي ايران محسوب ميشدند و چشم ديدن ايران مقتدر در همسايگي خود را نداشتند، اين روزها نهتنها در حال جذب سرمايههاي مختلف ايرانيان اعم از مالي و غير مالي هستند، بلكه از طريق رسانههاي خود نظير شبكه العربيه و الجزيره با متمركز شدن بر روي وقايع ايران و همچنين انتشار اخبار خلاف واقع در خصوص اين وقايع، بخشي از بار جنگ نرم آمريكا عليه ايران را به دوش كشيدهاند و مشغول خدمت رساني به اربابان آمريكايي خود هستند. نكته جالب در اين بين اين است كه در حالي رسانههاي كشورهاي عربستان، امارات و قطر دم از دموكراسي در ايران ميزنند كه خود هنوز نه تنها تجربه يك انتخابات آزاد را ندارند، بلكه زنان نيز از حق رأي كه جزو ابتداييترين حقوق زنان ايراني است، محروم هستند. حاكميت پادشاهي اين كشورها نيز كه حكومت را در طايفه خود تقسيم ميكنند هم نوعي از حاكميت ضد دموكراتيك آنهاست كه براي ايران خوابهاي دموكراسي ميبينند. از اين رو قابل درك است كه آمريكا در كنار ساير متحدانش كه كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس نيز با تمام امكانات به آنها خدمات رساني ميكنند در صف اول ميدان جنگ نرم عليه ايران هستند و تصور غيرسازماندهي شده بودن اين وقايع، تصوري خام و كودكانه است كه براي زيبا جلوه دادن چهره كشورهاي استعمارگر براي مردم ايران در نظر گرفته شده است. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]