محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852903536
- ویژه های روزنامه های امروز کشور
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تاكيد بر مرزبندي با ساختارشكنان خاتمي را مسئله دار كرد! (خبر ويژه) ترديد خاتمي در تداوم تندروي و ساختارشكني موسوي باعث ناراحتي و نگراني جريان هاي معاند شده است. گفته مي شود خاتمي در برخي ملاقات هاي خصوصي به سرزنش ميرحسين موسوي پرداخته و- نقل به مضمون - گفته است او با تندروي، اصلاح طلبان را در يك وضعيت بن بست قرار داد و باعث سوءظن مردم و حاكميت و هدر رفتن سرمايه اصلاحات شد. به همين دليل هم بود كه خاتمي در آخرين اظهارنظر علني در ديدار مجمع نمايندگان ادوار، رفتار ساختارشكنانه را تخطئه كرد. سايت ضد انقلابي ايران گلوبال در همين زمينه نوشت: مواضع اخير مهندس موسوي و آقايان كروبي و خاتمي و ظاهرا خبر از تشابه نظري اين سه مي دهد اما با اندكي تامل معلوم مي شود اختلاف مشخصي وجود دارد. در بيانيه هاي موسوي و كروبي نشانه اي از عقب نشيني مقابل حاكميت به چشم نمي خورد و سقل ]ثقل![ رفتار آن دو، هشدار به حاكميت است اما موضع گيري خاتمي چنين نيست. از مجموع سخنان وي بويي از هشدار به حاكميت استشمام نمي شود. اين پايگاه رسانه اي ضدانقلاب مقيم خارج اضافه كرد: موسوي و كروبي از تحركات روز عاشورا حمايت كردند، صرف نظر از پرداخت آقاي كروبي به مسئله ولايت فقيه كه محل مناقشه و سوال را از ايشان بازمي گذارد اما آقاي خاتمي با روحيه اي قابل انتظار زبان به شماتت سپرده است. آقاي خاتمي نمي دانم چرا اما به ياد خاطره اي تاريخي مي افتم كه حكايت از اعتدال شگرف شما! داشت در نوشتن آن مقاله معروف در روزنامه اطلاعات عليه مهندس بازرگان. راقم اين سطور با وجود ارادت، مدت هاست از خاتمي نااميد گشته است. شما براساس كدام معيار، ساختارشكني و ساختارشكنان را از حق زيست سياسي محروم مي دانيد. شما حق نداريد مرتكب تقسيم جامعه به ساختارشكن و ساختارنشكن شويد و بگوييد همه بايد جمهوري اسلامي را قبول داشته باشند؟ به همان اندازه كه به استحكام اقدام و افعال مهندس موسوي و حجت الاسلام كروبي يقين داشتيم و داريم و خواهيم داشت، به همين اندازه از سلابت ]صلابت![ شما نااميد بوده و هستيم و خواهيم بود. اين اتاق فكر از حقارت اپوزيسيون حكايت مي كند (خبر ويژه) صدور يك بيانيه سياسي توسط شماري از عناصر شبه اصلاح طلب فراري به جاي آن ضعف ها و بن بست هاي نهفته در بيانيه 17ميرحسين موسوي را بپوشاند، خود به عاملي براي تنش و سوءتفاهم بيشتر در ميان محافل ضدانقلاب تبديل شده. اين تنش زماني رو به شدت گذاشت كه عطاء ا... مهاجراني (يكي از 5 امضاكننده بيانيه مذكور) در توضيح بيانيه تصريح كرد هسته 5 نفره امضاكننده نامه، اتاق فكر (در واقع راس و هدايت كننده) جنبش سبز است. در پي اين اظهارات مهاجراني، برخي محافل ضدانقلاب تصريح كردند خيالپردازي نامبرده به علت اين است كه يك «هخا»ي تازه پا بر عرصه گذاشته است. اما اين تنها واكنش اعتراضي توأم با تمسخر نبود بلكه برخي محافل ضدانقلابي پا را فراتر گذاشته و اعلام كردند مهاجراني و تيم وي دچار مشكل خود بزرگ بيني و كوچك بيني و تحقير ديگران است. يك روانشناس ضدانقلاب در اين زمينه در سايت ايران گلوبال نوشت: «هر متني يك جنبه خبري و اطلاعاتي» دارد و يك «پيام احساسي يا ارتباطي» كه در آن متن نهفته است. آقاي مهاجراني در مصاحبه خود با توجيه و تفسير سعي مي كند خواست واقعي بيانيه و تبديل خويش به رهبران و متفكران اصلي جنبش سبز خارج از كشور را بپوشاند اما مركب خود و گروه خويش را لو مي دهد. نمونه هاي متعددي از اين تناقض و گرايش قوي خودبزرگي در مصاحبه وي وجود دارد مخصوصاً آنجا كه از تيم خود به عنوان اتاق فكر جنبش ياد مي كند و به مقام دهي به خود و خود باد كردن مي پردازد. اين حالت خود بزرگ بيني تنها به خاطر معضلات حل نشده نارسيستي نيست بلكه ناشي از حالت متقابل جنبش خارج از كشور هم هست كه با خود كم بيني اجازه خود بزرگ بيني ديگران را مي دهند. گرفتاري جنبش، گره حقارت و خودكم بيني است. وي اضافه مي كند: صدمات ماجرا اين است كه كساني چون آقاي مهاجراني در شرايط تراژيك قحط الرجال، دچار اين توهم مي شود كه گويي متفكر و اتفاق فكر جنبش هستند و بقيه عمله هاي خواست آنها. گويي آنها پدرند و ما كودك. ... يكي مثل آقاي مخمل باف پيدا مي شود كه خود را نماينده جنبش سبز درون و در پيوند با رهبري و نيز نماينده جنبش خارج از كشور حساب كند و در تلويزيون ها از «اعتصابات عمومي و گسترده» قريب الوقوعي اطلاع دهد كه گويي ايشان دقيقاً از آنها اطلاع دارد. اعتصابات گسترده اي كه طبيعتاً صورت نمي گيرند و هيچ كس نيست كه سؤال كند آيا اين سخنان نادرست به ضرر جنبش نيست؟ هوشياري قاضي و ناكامي متخلف (خبر ويژه) با هوشياري قاضي پرونده تلاشهاي صورت گرفته براي مختومه كردن پرونده يك مدير متخلف ناكام ماند. پس از درج خبري در كيهان درباره فعاليت موسسه غيرقانوني آكادمي نخبگان به مديريت «محسن-ص» كه نسخه جديد و پيچيده اي از دانشگاه منحله «هاوايي» بود، دور جديدي از تلاشهاي اين پرفسور خودخوانده با هدف مختومه كردن پرونده و فرار از مجازات قانوني با حمايت پيدا و پنهان برخي مقامات قضايي و اجرايي آغاز شد. وي از چند سال قبل با وعده اعطاي مدارك تحصيلي دانشگاهي، تعداد قابل توجهي از جوانان را فريب داده و در قبال دريافت مبالغ هنگفت آنان را تحت عنوان «دانشجو» جذب كرده بود كه در پي شكايت وزارت علوم، موسسه جعلي وي تعطيل و پرونده به مراجع قضايي ارجاع شد. اخيرا محسن-ص با استناد به مكاتباتي غيرواقعي و دروغين توانسته بود رضايت وزارت را براي انصراف از شكايت جلب كند. اما هوشياري «قاضي منصوري» بازپرس شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت تلاش وي را ناكام گذاشت. اين در حالي است كه در حال حاضر نزديك به يكصد جوان دانشجو و خانواده هايشان از اقدامات «محسن- ص» متضرر شده و علاوه بر مبالغ كلاني كه از آنان دريافت شده، سال هاي ارزشمند عمر خود را نيز از دست رفته مي بينند. شايان ذكر است برابر ماده واحده قانون مجازات اخلال در امر آموزش عالي، مصداق عنوان مجرمانه «كلاهبرداري» است كه از جرايم غيرقابل گذشت مي باشد. همچنين گفتني است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز چند ماه قبل مجوز موسسه فرهنگي چند منظوره به مديريت «محسن- ص» را به دليل تخلفات عديده لغو كرده است. سرنخ هاي تازه از نقش موساد در ترور شهيد علي محمدي (خبر ويژه) سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به نقل از برخي مطبوعات اين رژيم اذعان كرد دكتر مسعود علي محمدي دانشمند هسته اي و استاد دانشگاه ايران (كه به شكل وحشيانه اي در مقابل خانه خود در تهران ترور شد) براي محافل اسرائيلي شناخته شده بود. اين اذعان در حالي است كه پيش از اين محافل صهيونيستي و ضد انقلابي براي انكار نقش دستگاه هاي اطلاعاتي صهيونيستي و آمريكا در ترور شهيد دكتر علي محمدي ادعا مي كردند وي فرد گمنامي بوده و اهميت ترور را نداشته است. بنا به گزارش سايت همدمي به نقل از روزنامه هايي چون معاريو و هاآرتص، دكتر علي محمدي به واسطه حضور در همايش هاي علمي بين المللي براي اسرائيلي ها ]كه در پوشش پژوهشگر در اين محافل علمي شركت مي كنند[ شناخته شده بود. اين روزنامه ها، از يكسو اذعان كردند كه دكتر علي محمدي در همايش هاي مذكور كم حرفي پيشه مي كرد- كه علي القاعده اين رازداري براي صهيونيست ها گران تمام شده- اما از طرف ديگر براي گم كردن رد پاي سازمان موساد تلاش كردند به تحريف چهره اسلامي و انقلابي و ميهن دوست شهيد علي محمدي بپردازند، شيوه اي كه صهيونيست ها براي تخريب وجهه دشمنان تسليم ناپذير خود در پيش مي گيرند و مي كوشند انگ همراهي به وي بچسبانند. منوشه امير صهيونيست فراري و در استخدام راديو اسرائيل در ادامه همين روند مدعي شد ترور دكتر علي محمدي كار دولت ايران بوده است. سايت هايي چون راديو فردا، راديو زمانه، جرس و... نيز در مصاحبه هاي ساختگي ذيل عنوان «يك دانشجوي كلاس علي محمدي» (بدون ذكر نام) تلاش كردند به اين ترور، شكل وشمايل درگيري داخلي و انتخاباتي بدهند كه بيش از هر سند و قرينه ديگري اهداف و عاملان ترور مذبوحانه وسبعانه اخير را نشان مي دهد. در اين ميان جاودان نفر از همكاران راديو و وزارت خارجه رژيم صهيونيستي طي مقاله اي در گاردين تصريح كرد «ترور دكتر علي محمدي بخشي از نبرد سرويس هاي اطلاعاتي غربي با جمهوري اسلامي به ويژه در زمينه برنامه هسته اي و مذاكرات مربوط به آن است.» نكته جالب در پس همه اين تحليل ها، تقلاي چند روز اخير احمد شيرزاد (عضو بدنام فراكسيون مشاركت در مجلس ششم) است كه با مقالات و مصاحبه هاي مختلف بارسانه هاي ضد انقلابي و خارجه تلاش كرده ترور شهيد علي محمدي را به اختلافات داخلي ربط دهد و در عين حال خود را دوست اين شهيد مظلوم جا بزند. وي همان شخصي است كه از پشت تريبون مجلس ششم به اتهام پراكني عليه برنامه هسته اي كشورمان پرداخت و مدعي شد جمهوري اسلامي درباره برنامه هسته اي خود 19 سال به دنيا دروغ گفته اما اكنون دم خروس بيرون افتاده است. اين اظهارات با اعتراض شديد مهدي كروبي رئيس وقت مجلس مواجه شد. به نظر مي رسد تحقيق از اين مهره بدنام، سرنخ هايي از ترور شهيد علي محمدي را به دست بدهد. بهاء الله مهاجراني ! (نكته) بعد از صدور فتواي معروف تحريم تنباكو از سوي مرجع گرانقدر عالم تشيع، مرحوم آيت الله العظمي ميرزاي شيرازي كه خروش فراگير و همه جانبه مردم را در پي داشت و سرانجام ناصرالدين شاه را به لغو قرارداد استعماري «رژي» مجبور كرد، جمعي از علماي برجسته حوزه هاي علميه براي قدرداني از مرحوم ميرزا به ديدار او رفته بودند- گفته مي شود مرحوم آيت الله شهيد سيدحسن مدرس نيز در اين جمع بود- مرحوم ميرزاي شيرازي ضمن استقبال از آنان و تأكيد بر ضرورت ايستادگي در برابر زورگويي و غارتگري قدرتهاي استعماري، سر به گريبان تفكر فرو برده و گريسته بود. حاضران از اين حالت به تعجب آمده و علت را پرسيده بودند و ميرزاي بزرگ در پاسخ گفته بود؛ فتواي من بر ناخشنودي حضرت بقيه الله الاعظم - ارواحناله الفداء- تكيه داشت و در آن آمده بود «امروز - اليوم- استعمال توتون و تنباكو در حكم محاربه با امام زمان عليه السلام است» و مردم كه فدايي آن حضرت هستند، با اين اشاره در پي جلب خشنودي ايشان به پاي جان دويدند و بساط قرارداد استعماري رژي را برچيدند. بنابراين، اكنون دشمنان به نقطه قوت و كانون اصلي قدرت شيعه پي برده اند و از اين پس براي مقابله با اين كانون قدرت و اقتدار، توطئه ها مي چينند و ترفندهاي فراوان به كار مي گيرند.... بهائيت كه به گواهي اسناد موجود و به قول حضرت امام(ره) يك «حزب صهيونيستي» است اگرچه چند ده سال قبل از آن تاريخ پديد آمده بود ولي فعاليت گسترده و چشمگيري نداشت اما بعد از فتواي مرحوم ميرزاي شيرازي فعاليت تبليغاتي اين حزب صهيونيستي با حمايت مالي و سياسي دولت انگليس شتاب گرفت و هرچند كه به دليل حضور 5 مجتهد در مجلس شوراي ملي- بعد از مشروطه- و فتواي مراجع وقت درباره بهائيت كه هنوز از خاطر ها نرفته بود اين فعاليت با موانع فراواني روبرو بود، ولي با روي كار آمدن رژيم پهلوي كه هويتي انگليسي داشت و مخصوصاً در دوران محمدرضا پهلوي، اين حزب صهيونيستي در بسياري از مراكز حساس كشور حضوري موثر و تعيين كننده پيدا كرد تا آنجا كه بيش از 01 تن از وزراي كابينه هويدا و مقامات برجسته كشوري و لشگري بهايي بودند. همزمان با فعاليت اين حزب صهيونيستي كه از حمايت آشكار اسرائيل برخوردار بود، انجمن حجتيه شكل گرفت كه صرفنظر از نيت و انگيزه برخي از اعضاي آن، يك جريان موازي براي گم كردن رد بهايي ها در مراكز حساس كشوري و لشگري و انحراف اذهان عمومي از فعاليت اصلي اين حزب صهيونيستي بود. درپي پيروزي انقلاب اسلامي، دست بهائيان از مراكز حساس و سرنوشت ساز كشور كوتاه شد كه خود حديث مفصلي است. و اما، از چند ماه قبل و همزمان با شكل گيري فتنه اخير كه مديريت نه چندان پنهان رژيم صهيونيستي در آن غيرقابل انكار است، بار ديگر اين حزب صهيونيستي در پوشش حمايت از سران فتنه به ميدان آمد، اگرچه مانند ساير گروه ها و جريانات ضد انقلاب حامي موسوي و كروبي و خاتمي، بسيار حقيرتر از آن بوده و هست كه غير از كمك هاي مالي و تبليغاتي در حمايت از سران فتنه، كاري از آن ساخته باشد و ديديم كه نبود. ديروز گروه 5 نفره عطاءالله مهاجراني، محسن كديور، عبدالعلي بازرگان، عبدالكريم سروش و اكبر گنجي كه به عنوان «اتاق فكر جنبش سبز»! و سخنگوي سران فتنه اعلام موجوديت كرده و اين ماموريت آنان از سوي موسوي، خاتمي و كروبي نيز تكذيب نشده است، آشكارا به نفي وجود مبارك حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنالتراب مقدمه الفداء- پرداختند. نفي وجود مبارك مراد غايب(عج) از سوي اكبر گنجي در مصاحبه با بي بي سي صورت گرفت ولي اولاً؛ اكبر گنجي مطابق شواهد و اخبار موثق، نقش ساختارشكن در گروه ياد شده را برعهده دارد و بدون اجازه اين گروه، مجاز به اظهارنظر نيست. به يقين آقايان مهاجراني و كديور و سروش نمي توانند نشست مشترك خود در لندن و با حضور مسئول ميز ايران در MI6 را كه دستور كار آن تعيين شرح وظيفه اين گروه بود، انكار كنند. گفته مي شود كه در آن جلسه به عبدالعلي بازرگان اجازه حضور داده نشده بود. ثانياً؛ اكبر گنجي يكي از 5 عضو گروه ياد شده است، بنابراين اظهارات سخيف و كودكانه وي در نفي وجود مبارك حضرت صاحب(عج) نمي تواند بيرون از خواست و اراده گروه مزبور باشد. ثالثاً؛ اينگونه اظهارات در نفي تشيع، وجود مبارك مراد غايب(عج) و... پيش از اين نيز آشكارا و بي پرده از سوي سروش، كديور و گنجي مطرح شده بود، بنابراين گروه 5 نفره مورد اشاره، با همين هويت شكل گرفته و به اصطلاح به عنوان «اتاق فكر»! موسوي و خاتمي و كروبي آغاز به كار كرده است....و ده ها سند و شاهد ديگر كه در اين وجيزه نمي گنجد و از مأموريت جديد عطاءالله- بخوانيد بهاءالله- مهاجراني حكايت مي كند. و اما، اگرچه گفته اند «از دل برود هر آن كه از ديده برفت» ولي آن گونه كه نگارنده چند سال قبل نيز اشاره كرده بود، مراد غايب ما- روحي له الفداء- ميهمان دل نيست كه گاه در آن باشد و گاه برخيزد. او «بر دل نشسته اي» است كه با دل سرشته است و دوستي و محبت او با بلندترين آرمان انسان ها كه «خداجويي» و «عدالت» است گره خورده است. شيفتگان او، تشنه عدالت اند و در ظهورش، گمشده خويش را به انتظار ايستاده اند و حاشا كه پاي پس بگذارند. پشه اي بر درخت خرمايي نشست و هنگام برخاستن به درخت گفت؛ خود را محكم بدار كه قصد برخاستن دارم! درخت پوزخندي به تمسخر زد و گفت؛ چون تو پشه بي مقدار، بسيار مي نشينند و برمي خيزند بي آن كه زحمتي بيفزايند... و بالاخره، فتنه اخير اگرچه تلخي هايي داشت ولي چه موهبت بزرگي بود، هديه خداي مهربان به ملت ايران و چه زودتر از آنچه انتظار مي رفت منافقان را به رسوايي كشيد... در كلام خدا آمده است كه منافقان بيم آن دارند سوره اي نازل شود و مردمان را از كفر دروني آنان باخبر سازد... و مي فرمايد... اي پيامبر! به منافقان بگو، اكنون استهزاء كنيد! كه خدا آنچه را از آن مي ترسيد برملا خواهد كرد... حسين شريعتمداري /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]
-
گوناگون
پربازدیدترینها