محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845627094
- گزيده سرمقاله برخی از روزنامههای صبح كشور
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. تهران امروز روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "آزمون بزرگ مردان عدالت "به قلم حميد رضا مفيدي آورده است: اطلاعيـه سازمان قضايي نيـروهـاي مسلـح كه در آن براي سه نفر از متهمان بازداشتگاه كهريزك در خواست مجازات شده است را ميتوان سرآغاز جديترين آزمون قوهقضائيه در دوران جديد آن دانست. رسيدگي جدي و بدون مسامحه با همه عاملان و آمران وقايع كهريزك از نخستين روزهاي برملا شدن وقايع اين بازداشتگاه مورد تاكيد و اجماع تمامي مسئولان و دلسوزان نظام و انقلاب و در راس همه مقام معظم رهبري بوده است. دستور رهبر معظم انقلاب مبنيبر تعطيلي اين بازداشتگاه و تحت تعقيب قرار گرفتن مجرمان مرتبط با آن علاوهبر آنكه نشان دهنده عزم جدي نظام اسلامي براي مقابله با هر نوع عامل تهديد كننده امنيت ملي و حيثيت اجتماعي است، ميتواند نشان دهنده اهميت قانونگرايي بهعنوان يك ركن اصلي در نظام جمهوري اسلامي نيز تعبير شود. مقام معظم رهبري با تاكيدات مكرر خويش در خصوص لزوم پيگيري واقعه كهريزك و بيان اينكه نظام در اين خصوص به هيچوجه اهل مسامحه نيست به همگان بخصوص مسئولان امر اعلام كردند كه قانونگرايي را بايد به عنوان يك راهبرد كلان وراي تمام سلايق و منافع سياسي و گروهي در راس تمامي اقدامات خود قرار دهند. همگان شاهد بوديم كه چگونه بازگشت به قانون و تمكين از آن بهعنوان يگانه راهبرد حل مسائل جاري كشور، اصليترين تاكيد مقام معظم رهبري به تمامي طرفين مناقشات اخير طي ماههاي گذشته بوده است. ايشان بارها از همگان خواستند تا با الزام عملي به قانون، موجبات ايجاد آرامش و امنيت بهعنوان مهمترين ضرورت و نياز امروز جامعه را فراهم آورند. با توجه به اين تاكيدات و ضرورتها، اكنون و با آغاز مرحله نهايي رسيدگي به متهمان وقايع كهريزك، قوهقضائيه در آستانه دو داوري و آزمون بزرگ قرار گرفته است. اين قوه از يكسو با يك واقعه دلخراش و متهمان آن روبهروست و بايد نسبت به آن به عنوان يك وظيفه قانوني، داوري و قضاوت كند؛ و از سوي ديگر در قضاوتي فراتر، نوع مواجهه و عملكرد اين قوه در برابر اين پرونده در معرض داوري ملت ايران و كليت نظام قرار دارد. اكنون قوهاي كه بزرگترين پشتوانه قانونگرايي در كشور است، خود در معرض آزمون بزرگ ولايتمداري و قانونمندي قرار گرفته است. آزموني كه سربلندي از آن، سربلندي كل نظام و سرفرازي ملت را بهدنبال خواهد داشت. رسيدگي دقيق و بدون اغماض نسبت به متهمان كهريزك از آنرو آزموني بزرگ به حساب ميآيد كه متهمان خود به بدنه نيروهاي قضايي و انتظامي تعلق دارند و اكنون اين قوه بايد براي نخستينبار در خصوص وقايع پس از انتخابات به تخلفات بخشي از ضابطان خود رسيدگي كند. برخورد قاطع با متهمين وقايع كهريزك ميتواند نقطه عطفي در مواجهه قاطع با تمامي متخلفان وقايع اخير و نشان دهنده عزم جدي مجموعه نظام براي برخورد با هر نوع تخلف و تعدي از قانون در هر جايگاه و تحت لواي هر پوشش باشد. ملت بزرگ ايران امروز چشم به قضاوت عدالتمردان خود دوخته است. قضاوتي تاريخي و سرنوشتساز كه ميتواند نقشي تعيين كننده در حل و فصل مسائل اخير ايفا كند. برخورد قاطع با متهمان كهريزك همچنين ميتواند واجد عنصر مهم بازدارندگي در حساسترين قسمتهاي قضايي و انتظامي نيز باشد و بهدنبال خود ارتقاي امنيت و سلامت قضايي و انتظامي را بهدنبال آورد. قضايايي نظير ماجراي كهريزك يا واقعه كويدانشگاه و همچنين ماجراي حمله به مجتمع مسكوني سبحان از جمله وقايعي بودند كه سواي از ماهيت حقوقي يا عواقب سياسي و اجتماعي آن باعث ايجاد صدماتي به وجهه عمومي برخي نهادهاي قانوني نيز شدند. از اينرو پيگيري اين وقايع، رفع ترديد از اذهان عمومي و بهبود چهره نيروهاي حافظ امنيت و عدالت در جامعه را نيز بهعنوان رهاوردي گرانبها بهدنبال خواهد داشت؛ امري كه جز با قانونگرايي و قاطعيت دستگاه قضا حاصل نخواهد شد. روزهاي آينده و خبرهايي كه از درون دستگاه قضا خواهد رسيد، نشان خواهد داد كه مردان عدالت از آزمون بزرگ ولايتمداري و قانونگرايي چگونه بيرون خواهند آمد. اعتماد روزنامه اعتماد در يادداشت خود با عنوان "حافظه متصل يك ملت "به قلم جعفر گلابي آورده است: مطالعه تاريخ نشان مي دهد ملت ها و جوامع درست مثل يك انسان متولد مي شوند، كودكي مي كنند، بزرگ مي شوند، به بلوغ مي رسند، جوان مي شوند و گاهي مي ميرند. ملت ها واقعاً داراي يك قوه فاهمه، انواع احساس ها و ادوار مختلف فكري و ذهني هستند. يك ملت چون يك انسان به خواب مي رود، بيدار مي شود، گاهي شاد، گاهي افسرده، گاهي خلاق و گاهي فرسوده مي شود. فرق يك ملت با يك فرد انساني در پيچيدگي هاي بيشتر و قرار گرفتن در زماني به درازاي يك تاريخ است. صبح تا شب يك ملت گاهي چندين قرن به طول مي كشد، سرزندگي او صدها سال و فكر كردن و به تصميم رسيدن و تحولش ده ها سال زمان مي برد. در اين ميان تاريخ ملت ايران از طرفي يكي از پرقدرت ترين تاريخ ها و از طرفي ديگر يكي از پرحادثه ترين و پيچيده ترين داستان هاست.مثلاً ايرانيان با كوروش خيلي خوب شروع كردند. عظمت امپراتوري كه وي به كمك مردم بنا نهاد بي سابقه بود و جالب اينكه يكي از متخلق ترين تمدن ها در تاريخ باستان به ايرانيان تعلق يافت؛ آنجا كه پيش از ديگران حقوق بشر را شناختند و در عمل به آن اهتمام ورزيدند. اما ملتي كه اينچنين خيره كننده آغاز كرد چنان به تكلف و جلال و جبروت پادشاهانش گرفتار آمد كه اسكندر مقدوني با سپاهي نه چندان گران طومار عظيم هخامنشيان را در هم پيچيد. زخمي كه او بر پيكر ايران و ايرانيان زد دو، سه قرن طول كشيد تا التيام يابد و دوباره از زير آوار يك تمدن، تمدني ديگر سر برآورد. اين سريال فراز و فرود بارها ايران را دربر گرفت و هر بار معدل فكر و تدبير ايراني كوشيد اشتباهاتش را كمتر كند، عيوبش را برطرف سازد و راه هاي مطمئن تر سربلندي و پيشرفت را انتخاب كند. شايد براي همين بود كه هنگام هجوم اعراب ايرانيان طرحي نو درانداختند و ميان فاتحان و پيام فاتحان تفكيك قائل شدند. اسلام را پذيرفتند ولي با سلطه امويان و عباسيان بي وقفه مبارزه كردند، در مقابل بغداد هزار و يك شب و قصر و قدرت خليفه قامت «تشيع» را برساختند و مغز ناب اسلام را در سادگي و اخلاق اهل بيت پيامبر(ص) جست وجو كردند.ايرانيان در همه اين دوران در فكر بوده اند، آزمون و خطا كرده اند، آرام شده اند ولي تن به مرگ ندادند، حتي وقتي سيل بنيان بركن مغول همه شهرها و روستاهاي كشور را فراگرفت ايران تا مرز فناي ابدي رفت ولي در برابر ديدگان خيره تاريخ ناگهان دوباره قامت راست كرد و مهاجمان را در چنگال فرهنگ خود فرو گرفت. بعدها باز هم نه بر اساس جبر تاريخ كه بر مبناي فكر و انديشه و خلاقيت و عيب و نقصي كه وجود داشت فراز و نشيب مردم ايران ادامه پيدا كرد تا اينكه دنياي مدرن غرب از راه رسيد و ايران را در برابر پرسش ها و چالش ها و تحولات جديدي قرار داد. اولين و مهم ترين بازتاب تماس ايران و غرب جديد در انقلاب مشروطه بروز يافت و ايرانيان در اين حركت بزرگ خود تلاش كردند راه پيشرفت را در كسب و تحصيل و بعد از آن بومي كردن دستاوردهاي جديد بشري پيگيري كنند. اين حركت نشان داد ايرانيان در مقابل تحولات جهان از حساسيت ويژه يي برخوردارند، به فكر فرو مي روند، تصميم مي گيرند و دست به اقدام مي زنند. از مشروطه تا انقلاب اسلامي حدود 70 سال طول كشيد، 70 سالي كه هرگز يك خط سير ثابت نداشت و حوادث گوناگون و بزرگ و كوچك نشان داد نهاد و ضمير ناآرام ايراني به كار است تا مقام و موقعيت شايسته خود را پيدا كند. در انقلاب اسلامي مي شود به جرات ادعا كرد ايرانيان نه در پي توالي چند حادثه و بروز ناخواسته زمينه كه در اثر فكر و احساس خويش به «تصميم انقلاب» رسيدند و اين كار را كردند و در اقدام خويش علل و عوامل عدم موفقيت انقلاب مشروطه را لحاظ كردند.از چيدن همه مقدمات بالا مي خواهم اين نتيجه را بگيرم كه ايرانيان يك عضو منفعل تاريخ نبوده اند. آنها همواره در فكر و انديشه و عمل سير كرده اند و توانسته اند در ضمير بين الاذهاني خويش حركت تكامل آسا داشته باشند. هر بار كه در فكر فرو رفته اند بعدها به تصميم رسيده اند و هرگاه تصميم گرفته اند مردانه عمل كرده اند. بعد از انقلاب اسلامي هم هرگز جهان شاهد يك ملت منفعل در ايران نبوده است. ملتي كه فكر مي كند و توان تصميم گيري دارد يك ملت منفعل نيست. آنها در جنگ از تصميم خود حفاظت كردند و نگذاشتند نابساماني هاي طبيعي يك انقلاب تماميت ارضي شان را هدف هوس يك ديكتاتور متجاوز قرار دهد.به نظر مي رسد بعد از جنگ هم اين طور نبود كه فكر مردم خاموش و خيال شان راحت شود و از دقت در امور و تعقيب حوادث باز بماند. پيداست كه همين فكر و انديشه يي كه همواره ذهن و دل ايرانيان را به خود مشغول كرده است و مرتباً درصدد يافتن عيب ها و كم كردن نقص هاست داراي آهنگي مستدام است و براي همين هم تحول آسا و جلورونده است.نكته بسيار مهم در اين ميان اين است كه در پي كوتاه شدن «زمان» ميان حوادث بزرگ حافظه تاريخي مردم به صورت روزافزوني در حال تقويت شدن است، مثلاً اگر در تاريخ باستان ظهور و سقوط يك سلسله صدها سال به طول مي انجاميد و يكپارچگي و اتصال حافظه تاريخي مردم را براي شناسايي عيب ها و نقص ها دشوار مي ساخت از حدود صد سال پيش تاكنون «زمان كوتاه بين حوادث» به مدد مردم آمده و آنها را دچار هوش و تدبير و تجربه بي سابقه كرده است. وقوع دو انقلاب بزرگ در كمتر از صد سال توانايي مردم در درك و تحصيل و امعان نظر حتي به جزييات را مضاعف ساخته است. مردم ديگر امواج را شناخته اند و حتي گاهي عمداً خود سوار آنها مي شوند. شايد ديگر هيچ موجي نتواند ناخواسته و نادانسته مردم ايران را با خود به مقصد دلخواه اش ببرد.اين آگاهي، اين درايت و تجربه يي كه آثار آن قابل مشاهده است يك سرمايه عظيم است كه به واسطه آن حتماً تحولات مثبتي در پي خواهد آمد. در شرايط خاصي كنوني اميد مي رود مردم ما بدون هزينه هاي گزاف و بدون مخدوش شدن آرامش جامعه و بدون افراط و تفريط گام هاي مهمي در جهت اعتلاي كشور و نزديك شدن به جامعه آرماني خويش بردارند. از پس آن همه حوادث و يك تاريخ بزرگ ديگر عيب است كه ما در اثر يك دعواي خانوادگي دچار خسارت هاي بزرگ شويم. اتفاقاً پيروزي بزرگ در وراي پيروزي هاي مقطعي آن است كه ملت ايران راه آرام و مطمئن و بي هزينه و عادلانه غلبه بر مشكلات را بيابد و حافظه متصل تاريخي خود را چون سرمايه يي بي بديل و گرانمايه و مشعشع به كار گيرد. از اين حافظه نبايد ترسيد. بايد آن را غنيمت شمرد و در راه پيشرفت كشور با آن هماهنگ شد. وطن امروز روزنامه وطن امروز در يادداشت خود با عنوان "ميشل در بنبست خاورميانه "به قلم حسين افتخاري* آورده است: جورج ميشل، نماينده ويژه اوباما در امور خاورميانه به علت شكست تلاشهايش در مذاكرات سازش ميان فلسطينيها و رژيم صهيونيستي اعلام كرد، استعفا خواهد داد. آخرين گزارشها نيز حاكي از آن است كه ميشل بشدت در چند روز اخير سرخورده شده و احساس ميكند در اين ميان بازيچه بوده است. هيلاري كلينتون در ماه اكتبر در بيتالمقدس اعلام كرد، فلسطينيها پس از اقدام اسرائيل درباره توقف 10 ماهه شهركسازي به ميز مذاكرات بازگردند، اين در حالي است كه ميشل خواهان توقف كامل شهركسازي بوده است. حال در اين مجال به تجزيه و واكاوي روند به بنبست رسيدن صلح خاورميانه و دلايل استعفاي ميشل ميپردازيم. ميشل بهعنوان نماينده آمريكا در چند ماه اوليه حكومت اوباما تصدي اين امر را برعهده داشت تا بتواند رهيافتي براي حل مساله فلسطين، بين فلسطينيها، حكومت خودگردان و رژيم صهيونيستي بيابد و آن را اجرايي كند. اين مساله از 2 سو قابل توجه بوده است؛ اول اينكه كشورهاي عربي منطقه ادامه همكاري خود و گسترش اين همكاريها با آمريكا را منوط به آن ميدانند كه مساله فلسطين به نحوي آبرومندانه پيش برود و يك راهحل معقول به اجرا گذاشته شود. دولت آمريكا هم از طرف ديگر نيازمند اين مساله بود كه بتواند در سطح خاورميانه چهره خود را بهبود بخشد و خود را دشمن مسلمانان و مردم كشورهاي خاورميانه معرفي نكند.از اينرو ميشل به شكل جدي دنبال اين بود در سفرهاي مكرر و متعددي كه به منطقه داشت در گفتوگو با مقامات صهيونيست و دولت خودگردان ابومازن و كشورهاي عربي كه مصر، عربستان و اردن هستند به راهحلي دست پيدا كند. اساس اين حركت با تمايلات و ماهيت افراطياي كه در دولت ائتلافي نتانياهو هست كاملا در تضاد بود و هيچگونه تطبيقي با هم نداشت. نتانياهو از همان ابتدا با طرح سياسياي كه بخواهد به دولت فلسطيني مستقل منتهي شود، مخالف بود و در واقع با شروطي كه مطرح كرد اين مساله را تا به حال عقيم گذاشته است. وي براي اينكه بتواند مقابل جامعه جهاني پاسخگو باشد طرحي را تحت عنوان طرح اقتصادي صلح مطرح كرد مبني بر اينكه تعاملات اقتصادي بين رژيم صهيونيستي، فلسطينيها، حكومت خودگردان و ديگر كشورهاي عربي توسعه پيدا كند، كشورهاي عربي رژيم صهيونيستي را به رسميت بشناسند و بهعنوان يك دولت يهودي به وجود آن اعتراف كنند. پس از تحقق يافتن آن اهداف كه در فضاي تعاملات اقتصادي به وجودآمده زمينه دوستي و نزديكي و همگرايي بيشتر فراهم ميشود تا مشكلات اساسي فيمابين به نحو كمهزينهتري حل شود. در واقع نتانياهو با اين طرح خودش كه با طرح توني بلر هماهنگ است و شايد بلر نقش مهمي هم در طراحي اين مساله داشته است، ميخواهد موضوعاتي مانند بيتالمقدس، بلعيدن تدريجي سرزمينهاي كرانه باختري با ادامه شهركسازي و موضوعات متعدد ديگري را به نحوي پشت سر بگذارد به جاي اينكه به آنها بپردازد و پاسخي را به آنها بدهد.موضوعاتي مانند مساله آوارگان، بيتالمقدس شرقي، وسعت و نوع مرزهاي 2 دولتي كه بوش در سالهاي حكومتي خود وعده داد و اوباما الان آن را وعده ميدهد چيزهايي است كه نتانياهو سعي داشت با طرح خودش آنها را پشت سر بگذارد به جاي اينكه به آنها بپردازد. سفرهاي ميشل به نتيجه نرسيد و اگرچه از ابتداي فعاليت ميچل، وزارت خارجه و هيلاري كلينتون از اين فرآيند حذف شده بود، كلينتون هم به مجموعه تيم رايزنيكننده اضافه شد. اوباما در شرايط سختي قرار گرفت به شكلي كه آن وجاهت و اقتداري كه سعي ميكرد از آمريكا به نمايش بگذارد زير سوال رفت، تحت اين عنوان كه درخواست آمريكا براي توقف شهركسازي از طرف اسرائيليها پذيرفته نشده است. طرفهاي فلسطيني و عربي هم در شرايط انفعالي خاصي بسر ميبردند و ابومازن با رسواييهايي كه در مساله گلدستون، قتل ياسر عرفات و مساله همكاري با رژيم صهيونيستي داشت (كه اين همكاريها، همكاريهاي اطلاعاتي براي ترور فرماندهان مقاومت بود) امكان باقي ماندن در حكومت را براي خود ميسر نميكرد لذا ابومازن و حكومتهاي عربي سازشكار منطقه براي اينكه بتوانند وجاهت خود را مورد تاكيد قرار دهند و آن را حفظ يا دوباره احيا كنند شرط توقف كامل شهركسازي را از سوي رژيم صهيونيستي بهعنوان مبنايي براي آغاز مذاكرات مطرح كردند. در مذاكرهاي كه نتانياهو با اوباما در نيويورك داشت، در خلال مجمع عمومي سازمان ملل يا در واقع نشست سازمانهاي صهيونيستي در آمريكا كه نتانياهو در آن شركت كرده بود، رژيم صهيونيستي رسما اعلام كرد كه آماده ورود به مذاكرات راهحل نهايي براي تشكيل دولت فلسطيني نيست و بايد به يك راهحل موقت فكر كند؛ يك دولت موقت، مرزهاي موقت و تمام مولفهها در شكل موقت دنبال شود تا بعدها شرايط راهحل نهايي به وجود آيد. طرفهاي فلسطيني و آمريكايي خواستار توقف كامل شهركسازي شدند و هم كشورهاي اروپايي و هم آمريكا فشارهاي جدياي را به حكومت اسرائيل آوردند. نتانياهو در كابينه امنيتي خود با ترفند سياسي سعي كرد همه اين فشارها را دور بزند و باز اهداف قبلي خود را مورد تاكيد قرار دهد. او در كابينه امنيتي تصويب كرد كه براي مدت 10 ماه شهركسازي را در كرانه باختري متوقف ميكنند ولي ساخت مدارس، كنيسه و موسسات عمومي مثل شهرداريها و دستگاههاي خدمات شهري را در شهركهاي صهيونيستي ادامه خواهند داد و بيتالمقدس شرقي را از موضوع توقف شهركسازي در 10 ماه آينده استثنا كرده و اعلام كردند كه اينجا پايتخت ابدي رژيم صهيونيستي است و به هيچوجه هيچ بحثي درباره آن صورت نميگيرد و هيچ تدبيري هم براي آن اعمال نميشود. اگرچه ابومازن و مقامات ساف تاكنون مستقيما با اين اقدام نتانياهو برخورد منفي نداشتهاند اما گفته ميشود وي بشدت دنبال اين است كه هرچه سريعتر به مذاكرات با نتانياهو بازگردد چرا كه نپذيرفتن مذاكره با اسرائيل به معناي پايان عمر سياسي عباس است. با توجه به اينكه وي اعلام كرده بود در رقابتهاي انتخاباتي رياستجمهوري فلسطين شركت نميكند، يك خلأ سياسي در بخش ساختار حكومتي فلسطين به وجود ميآيد كه نه آمريكا، نه رژيم صهيونيستي و نه كشورهاي سازشكار عربي به اين مساله تمايل ندارند، لذا ابومازن بهرغم مخالفت با ايده نتانياهو حتما به مذاكره بازخواهد گشت اما موضوع قابل توجه اينكه نتانياهو موضوعاتي مانند قدس و مرزها را از دستور كار حذف كرده اما طرفهاي آمريكايي آن را به عنوان دستور كارهاي خودي تصور ميكنند و معتقد هستند كه موضوع وسعت و مرزهاي دولت فلسطيني در مذاكرات 10 ماه آينده مشخص ميشود و بعد از 10 ماه هركس ميداند كه در كجا بايد شهركسازي كند و مناطق ممنوع و غيرممنوع براي شهركسازي مشخص خواهد شد. در مجموع نتانياهو با مصوبه اخير خود در كابينه امنيتي به فشار غربي- آمريكايي عليه خودش پايان داده و وجهه كسي كه خواستار مذاكره و صلح است را به خود گرفته است تا بتواند فضاي جامعه جهاني را عليه خودش تلطيف كند. ثانيا نتانياهو شروط خودش را عملا در اين مصوبه گنجانده و با توجه به ضعفي كه حكومت خودگردان و كشورهاي سازشكار عربي دارند ناچار هستند كه اين شرايط را بپذيرند و اوباما هم چارهاي جز همراهي با نتانياهو ندارد و نميتواند به دولت او فشار وارد كند، لذا به نظر ميرسد در ماههاي آينده ضمن اينكه به نحو ديگري شهركسازي در كرانه باختري ادامه خواهد يافت، شهركسازي در بيتالمقدس شرقي و تخريب مناطق فلسطيني نيز با شدت بيشتري ادامه پيدا ميكند و از طرف ديگر زمينه را براي اينكه ابومازن با سقوط همراه نشود هم موجه ميكند و عباس ميتواند طي مذاكرات 10 ماه آينده يعني در واقع تا يك سال آينده بر حكومت باقي مانده و بحران انتخابات رياستجمهوري و پارلماني در فلسطين را تحت پوشش قرار دهد. با اين اقدام نتانياهو توانسته است هم به نحوي مهندسي داخل ساخت قدرت فلسطين را مديريت كند و از طرف ديگر اهداف خود را كاملاً طي 10 ماه آينده به اجرا بگذارد كه عبارتند از: كسب وقت، توسعه شهركسازي در بيتالمقدس (همانگونه كه ليبرمن اعلام كرده امسال سال يهودي كردن مسجدالاقصي و بيتالمقدس شرقي است) و تخريب منازل فلسطيني، ثالثا از فضاي فشار كشورهاي غربي به مرحله حمايت آنها از رژيم صهيونيستي نزديكتر شدهاند. *كارشناس ارشد مسائل خاورميانه رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "بياييد به «تفسير راهنما» عمل كنيد " به قلم محمدكاظم انبارلويي آورده است: و اعلموا ان فيكم رسول الله لو يطيعكم في كثير من الامر لعنتم سوره حجرات، آيه7 «و بدانيد كه رسول خدا در ميان شما است . اگر در بسياري از امور از شما اطاعت كند به رنج مي افتيد....» و اعلموا ان فيكم رسول الله لو يطيعكم في كثير من الامر لعنتم سوره حجرات، آيه7 «و بدانيد كه رسول خدا در ميان شما است . اگر در بسياري از امور از شما اطاعت كند به رنج مي افتيد....» آيت الله هاشمي رفسنجاني در تفسير راهنما در نگاه به اين آيه 27 نكته كليدي ، مطالب و آموزه هاي اجتماعي و سياسي خوبي استخراج كرده كه بخشي از آن را در زير مي خوانيد: 1- اقدام نكوهيده برخي از مسلمانان به تحميل آراي شخصي خود بر پيامبر (ص) 2- تلاش برخي مسلمانان ، براي واداشتن پيامبر (ص) به پذيرش خبر «وليد»1() 3- خودسرانه عمل نكردن مردم در مسائل مهم اجتماعي و وانهادن آن به رهبري الهي مايه مصونيت از خطرات ندامت بار است . خداوند از مومنان خواسته است تا در زمينه مسائل اجتماعي و خطرآفرين خودسرانه عمل نكنند و وجود رهبري الهي را ناديده نينگارند. 4- تحميل آراء و تمايلات سطحي مردم به رهبري الهي پيامبر (ص) مايه مشقت و زيان حتمي خود آنان است. 5- برنامه هاي پيامبر(ص) براساس واقعيت ها و مصالح واقعي و نه تابع تمايلات مردم است. 6- اطاعت محض از رسول خدا (ص) نمود ايمان و موضع گيري در برابر آن حضرت نمود كفر است. 7- كفر و فسق وعصيان مانع رشد اجتماعي بشر است. 8- رشد و تعالي جامعه در پرتو وجود رهبري الهي و نفوذ رهنمودهاي وي است. و .... ارزيابي مواضع و عملكرد آيت الله هاشمي رفسنجاني قبل و بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در مسيري غير از آنچه ايشان در آيه ياد شده به عنوان تفسير ارائه مي فرمايند ، است. بويژه آنكه تفسير آن را به ماجراي «وليد» ربط مي دهند. وليد بن عقبه كه بود؟ وليد بن عقبه كسي بود كه پيامبر او را براي جمع آوري زكات از قبيله بني المصطلق اعزام داشت .هنگامي كه اهل قبيله با خبر شدند كه نماينده رسول الله (ص) مي آيد با خوشحالي از او استقبال كردند ولي از آنجا كه ميان آنها و وليد در جاهليت خصومت شديدي بود ، تصور كرد آنها به قصد كشتنش آمده اند.خدمت پيامبر بازگشت و عرض كرد: آنها از پرداخت زكات خودداري مي كنند. پيامبر خشمگين شد و تصميم گرفت با آنها پيكار كند كه آيه ، « يا‡ اي^ه#اال^ذ&ين# ءام#نو ءان ج#اء# كم ف#اس&ق ب&ن#ب#اء? ف#ت#ب#ي^نوا (اي كساني كه ايمان آورده ايد ! اگر فاسقي خبري مهم براي شما بياورد درباره آن تحقيق كنيد- حجرات آيه6 ) پيامبر در مقام تحقيق، خالد بن وليد بن مغيره را فرستاد، او خبر آورد كه بني المصطلق به اسلام كاملا وفا دارند و صداي اذان و نماز آنها را با گوش خود شنيده است .وليد براساس يك دروغ مي خواست آرامش جامعه اسلامي را به هم بريزد. اما با تبيين آن خبر نادرست از اين كار جلوگيري شد . آقاي هاشمي در برداشت از آيه اي كه در صدر مقاله آمد يكي از آموزه هاي اين آيه را در سرزنش كساني دانسته كه مي خواستند خبر وليد را به پيامبر تحميل كنند و يا بقبولانند. خبر دروغ تقلب در انتخابات را كه به قول ابطحي رمز آشوب بود چه كساني مي خواستند به مردم و رهبري معظم انقلاب تحميل كنند؟ پس از بررسي كامل و حتي بازشماري10 درصد صندوقها كه معلوم شد اين خبر كذب محض است، چرا عده اي همچنان برآن اصرار دارند؟ و متاسفانه آقاي هاشمي در مورد آن مي گويد ترديد دارم! آقاي هاشمي در سفر به مشهد همچنان برمواضع خود در نمازجمعه88/4/27 اصرار دارد حال آنكه اكنون حكم رياست جمهوري تنفيذ شده و مواضع رهبري در دو خطبه نماز جمعه و سخنراني هاي پس از آن صريح و شفاف در خصوص اصحاب فتنه و موضوع انتخابات روشن است . مقام معظم رهبري فرمودند: «موضع نظام جذب حداكثري و دفع در حد ضرورت است اما عده اي اصرار بر فاصله گرفتن و طرد شدن از نظام دارند.» اما آقاي هاشمي همچنان بر مواضع گذشته خود مبني بروحدت با آن جماعت اصرار دارد در حالي كه آن جماعت روسياه همچنان برطبل بي مهري به امام و نظام و انقلاب مي كوبند. مردم براساس همين آموزه هاي قرآني كه جناب آقاي هاشمي در تفسير راهنما فرموده اند طي دو جمعه گذشته به خيابانها ريختند و پشتيباني خود را از مواضع رهبري و نيز محكوميت هتك حرمت به ساحت امام (ره) اعلام كردند. اما دفتر آقاي هاشمي دو روز قبل از راهپيمايي بزرگ مردم دوباره متن كامل سخنان ايشان را در مشهد كه در واقع تحميل يك نظر به رهبري است منتشر مي كند. و حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني در ديدار جمعي از روحانيون همان روز مي فرمايند: «اگر برخي با ارعاب به دنبال حل مسائل هستند در اشتباهند» (انديشه نو پنج شنبه26 آذر88صفحه اول تيتر اول) اين موضع چقدر با تفسير آقاي هاشمي با آيه : «و اعلمو ان فيكم رسول الله لويطيعكم في كثير من الامر لعنتم » كه خود مفسر آن است، مي خواند. آقاي هاشمي بارها در سخنراني خود از وجود راه حل هايي براي حل آنچه كه او «بحران» مي خواند سخن گفته است . در حالي كه راه حل قرآني اين مشكل همان است كه در تفسير آيه7 سوره حجرات فرموده اند ؛ «تمكين در برابر رهبر الهي و خودسرانه عمل نكردن در مسائل مهم اجتماعي !» 40 ميليون نفر در اين انتخابات شركت كردند. دو سوم مردم به يك نامزد راي دادند و كساني هم كه به كسان ديگر راي داده اند به اعلام نتايج التزام قانوني دارند. چرا عده اي برخلاف راي اكثريت و داوري6 فقيه و6 حقوقدان شوراي نگهبان و حكم تنفيذ رهبري همچنان به دروغ تقلب يا ترديد در اعلام نتايج انتخابات تفوه مي كنند ؟ عجيب آنكه كار به جايي رسيده فاسقاني كه اين دروغ را در رسانه هاي شيطان تكرار مي كنند آنها را وادار كرده اند كه مطالبات خود را تا سرحد سرنگوني نظام و اهانت به رهبري و امام (ره) ارتقا دهند! به نظر مي رسد حل اين مشكل راه حل قرآني دارد و آن همان چيزي است كه آقاي هاشمي در تفسير راهنما در مورد آيه ياد شده به آن خوب پرداخته اند. پي نوشت: 1- وليد بن عقبه كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "... و بارديگرخواص " به قلم حسين شريعتمداري آورده است:1- اينجا مدينه است، مسجد النبي(ص) و ظهر يكي از روزهاي جمعه هزار و چهارصد و چند ده سال قبل. نمازجمعه برپاست و رسول خدا(ص) به امامت ايستاده و خطبه مي خواند. ناگهان صدايي در فضا مي پيچد، جارچي يكي از كاروان هاي تجاري است كه از ورود كاروان به مدينه خبر مي دهد. نمازگزاران از گوشه چشم به يكديگر نگاه مي كنند، بسياري از آنان وسوسه شده اند، وسوسه پيشدستي در خريد كالاي از راه رسيده، اما، نمازجمعه است، با آنهمه سفارش، و رسول اكرم(ص) برترين و شايسته ترين خلق خدا، امامت جمعه را برعهده دارد. اگر تا پايان نماز صبر كنند، ديگران در خريد پيشي مي گيرند. بسياري از نمازگزاران دو دل مي شوند. اين پا و آن پا مي كنند و سرانجام، شماري از آنان كه چندان هم اندك نبودند، آهسته و پاورچين صف هاي نماز را ترك مي كنند و چند قدم كه دورتر مي شوند، گام ها را بلند برمي دارند و به سوي صدا و محل اتراق كاروان مي دوند... رسول خدا(ص) غمزده مي شود- شايد- و خداي سبحان به ملامت مي فرمايد: «چون تجارتي يا لهو و بازيچه اي ببينند به سوي آن مي شتابند و تو را -اي پيامبر- در نماز تنها مي گذارند...» آيه 11 سوره جمعه. مي گويند فقط 8 يا 12 تن از نمازگزاران بر جاي ماندند و نمازجمعه آن روز را ترك نكردند و رسول خدا(ص) فرمود؛ اگر اين عده نيز مي رفتند، عذاب الهي نازل مي شد. 2- اينجا تهران است، دانشگاه تهران و هزار و چهارصد و چند ده سال بعد از آن روز مدينه، باز هم ظهر يكي از روزهاي جمعه است، امام جمعه منصوب امام خميني(ره) و امام بعد از ايشان به خطبه ايستاده است. يك روز جمعه از روزهاي جنگ 8 ساله تحميلي است. مدتي است دشمن به بمباران شهرها و مناطق مسكوني روي آورده است. از چند روز پيش تهديد مي كرد كه روزجمعه مراسم نمازجمعه را در دانشگاه تهران بمباران مي كند. جمعيت در دانشگاه تهران و خيابان هاي اطراف موج مي زند، هميشه همينطور بوده و هست، وقتي تهديد دشمن در ميان است، حضور جمعيت بيشتر و پرشورتر مي شود و آن روز جمعه هم... آقا در ميانه خطبه است كه بمبي قوي با صدايي مهيب در ميان نمازگزاران و در زمين چمن منفجر مي شود، تعدادي از نمازگزاران به خون مي غلتند و پاره هاي بدن آنها تا دهها متر آن طرف تر پرتاب مي شود. صداي جمعيت به الله اكبر بلند مي شود و شعار «خوني كه در رگ ماست، هديه به رهبر ماست» به آسمان برمي خيزد. نمازگزاران با صلابت ايستاده اند. چند نفري به انتقال مجروحان مشغولند-14 شهيد و 88 مجروح- امام جمعه به خطبه ادامه مي دهد. در ركعت دوم نمازعصر و به هنگام قنوت، سر و كله جنگنده هاي عراقي در آسمان تهران پيدا مي شود، براي بمباران آمده اند، مثل روزهاي قبل. صداي انفجار بمب ها و شليك پي در پي ضدهوايي ها فضا را پر كرده است. نمازگزاران اما به نماز مشغولند. هيچكس از جاي خود تكان نمي خورد. جمعه شب- شب همان روز- سيماي ملكوتي حضرت امام(ره) بر صفحه تلويزيون ديده مي شود؛ «من فراموش نمي كنم قصه روزجمعه را كه آنطور باشكوه، با نورانيت، با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمأنينه، با آن صداهايي كه مي آمد، با آن رگبارهايي كه مي آمد، من ملاحظه مي كردم، نگاه مي كردم، مخصوصاً نگاه مي كردم ببينم در بين مردم چه وضعي هست، نديدم حتي يك نفر را كه يك تزلزلي درش پيدا باشد. و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنين قوي صحبت كرد، مردم آنطور گوش كردند، آنطور فرياد زدند كه ما براي شهادت آمديم». صحيفه امام(ره) جلد 19، ص 195 3- اينجا كوفه است، دارالخلافه حضرت اميرعليه السلام و باز هم هزار و چهارصد و چند ده سال قبل. علي(ع) به خطبه ايستاده است و با دلي گرفته، زبان به ملامت گشوده است «يا اشباه الرجال و لارجال اي نامردان مردنما... دلم از دست شما پرخون است، جرعه جرعه اندوه به كامم ريختيد... دشمنان به پيكارتان برخاسته اند و شما دست به جنگ نمي گشائيد، تابستان شما را فراخوان مي دهم، مي گوئيد هوا گرم است و زمستان، سرما را بهانه مي آوريد...» خطبه 27 نهج البلاغه. 4- اينجا ايران است، همين چند سال پيش... امام راحل ما (ره) پيرمردها را به ماندن دعوت مي كند، اجازه مي خواهند كه بروند و مي روند، نوجوانان در شناسنامه هاي خود دست مي برند تا سن خويش را براي رفتن به جبهه قانوني نشان بدهند. جوانان براي رفتن روي مين از يكديگر سبقت مي گيرند، پيرزن دستكش و جوراب پشمي را كه با دستهاي لرزان خود بافته است براي رزمندگان مي فرستد همراه با چند خط كه يكي از دانش آموزان روستا برايش نوشته است «فرزندان ناديده ام! از من بپذيريد... چه كند بي نوا ندارد بيش»... 5- و امام راحل ما رضوان الله تعالي عليه مي فرمود؛ « من با جرأت مدعي هستم كه ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله-صلي الله عليه و آله- و كوفه و عراق در عهد اميرالمومنين و حسين بن علي- صلوات الله و سلامه عليهما- مي باشند. آن حجاز كه در عهد رسول الله- صلي الله عليه و آله- مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمي كردند و با بهانه هايي به جبهه نمي رفتند، كه خداوند تعالي در سوره «توبه» با آياتي آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده است.(26) و آنقدر به ايشان دروغ بستند كه به حسب نقل، در منبر به آنان نفرين فرمودند. (27) و آن اهل عراق و كوفه كه با اميرالمومنين آنقدر بدرفتاري كردند و از اطاعتش سر باز زدند كه شكايات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاريخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سيدالشهدا-عليه السلام- آن شد كه شد. و آنان كه در شهادت دست آلوده نكردند، يا گريختند از معركه و يا نشستند تا آن جنايت تاريخ واقع شد.» وصيت نامه حضرت امام (صحيفه جلد 21 ص 410 ) 6- و اكنون به موضوع اصلي يادداشت پيش روي نزديك مي شويم و اين سوال را پي مي گيريم كه چرا لغزش و انحراف خواص در دوران حضرت اميرعليه السلام، لغزش مردم را به دنبال داشت و فاجعه مي آفريد، اما در اين دوران وقتي خواص مي لغزند، به جاي آن كه مردم را بلغزانند و به انحراف بكشانند، خود رفوزه مي شوند و سقوط مي كنند؟ راستي چرا...؟! 7- پاسخ اين سوال را بايد در دو تفاوت عمده ميان دوران ما- بعد از انقلاب اسلامي- با دوران حضرت امير عليه السلام جستجو كرد. الف: تعداد خواص آلوده در دوران ما در مقايسه با دوران مولايمان حضرت اميرالمومنين عليه السلام - با احتساب جمعيت- بسيار اندك و كم شمارتر است. علي(ع) ياران مخلص و پا به ركاب اندكي داشتند تا آنجا كه نخلستان هاي خلوت كوفه و چاه هاي تاريك آن ديار، مخاطب دردهاي فروخورده و غصه هايي بود كه در گلوي مبارك مولايمان مانده بود. چه تنها بود علي مظلوم(ع) آن روز كه ياران به حق پيوسته خويش را به خاطر مي آورد و در حالي كه اشك در چشمان مبارك و خدايي اش نشسته بود، مي فرمود؛ «كجايند برادران من كه راه حق را سپردند و با حق رخت به ديار باقي بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست ابن تيهان؟ كجاست ذوشهادتين؟ و كجايند همانندهاي ايشان؟...» خطبه 182 نهج البلاغه. و اما، در اين دوران تعداد بزرگان صاحب انديشه و خواص مومن و پا به ركاب كه از ژرفاي دل پيرو امام راحل (ره) و خلف حاضر او هستند بيرون از حد شمار است. ب: دومين تفاوت عمده اين دوران با دوران مولاي مظلوممان حضرت اميرعليه السلام را بايد در شور و شعور و ايمان و پاكباختگي مردم در ايران اسلامي و ناآگاهي اكثريت مردم در دوران اميرمومنان(ع) و رخوت و سستي آنان جستجو كرد. نكته اي كه امام راحل(ره) بارها به آن اشاره فرموده اند و نه فقط مردم ما و ملت هاي مسلمان به وضوح شاهد آن بوده اند، بلكه دشمنان تابلودار انقلاب نيز به آن اعتراف دارند. بيهوده بود- اما بي حساب نبود- كه وزير دفاع وقت آمريكا در دوران رياست جمهوري ريگان با صراحت توأم با وقاحت گفته بود «ريشه ملت ايران بايد از بيخ و بن كنده شود»! و دهها شاهد مثال ديگر. 8- نتيجه آن كه مردم دوران حضرت امير عليه السلام به علت ناآگاهي و بينش كمتر، از نقشه اصلي راه بي خبر بودند و چشم به دهان خواص داشتند و چنين بود كه وقتي يكي از خواص مي لغزيد و از راه راست منحرف مي شد، جماعتي از مردم را نيز با خود به لغزش و انحراف مي كشيد و اما، مردم در دوران ما به دليل برخورداري از بينش عميق و تجربه گرانقدري كه در حركت پا به پاي خويش با امام راحل(ره) و خلف حاضر او كسب كرده اند، نقشه راه را مي شناسند و از اين روي، چشم به دهان رهبر دارند نه خواص و دقيقاً به همين علت است كه لغزش و انحراف خواص در اين دوران نمي تواند لغزش و انحراف مردم را در پي داشته باشد، چرا كه معيار مردم براي ارزش گذاري هر يك از خواص، ميزان نزديكي مواضع و عملكرد آنان با رهبرانقلاب- يعني همان خط اسلام ناب محمدي(ص)- است بنابراين بسيار طبيعي و بديهي است كه در اين دوران، وقتي يكي از خواص مي لغزد نه فقط مردم را نمي لغزاند، بلكه خود از دايره انقلاب و نظام بيرون افتاده و سقوط مي كند. نگاهي به انحراف برخي از خواص- مخصوصا طي چند ماه اخير- بيندازيد. هر يك از آنها به همان اندازه كه از «عروه الوثقي»ي رهبري دور شده اند به همان اندازه از چشم ملت افتاده اند، تا آنجا كه كار برخي از آنان به رسوايي كشيده و به اعماق ناكجاآباد سقوط كرده اند. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "نقش قاهره در تكميل حلقه محاصره غزه " آورده است: نمايندگان مجلس مصر در اعتراض به ساخت ديوار فولادي در مرزهاي اين كشور با غزه از دولت قاهره توضيح خواسته اند. فراكسيون « اخوان المسلمين » در مجلس مصر از رئيس مجلس خواسته است درباره ساخت اين ديوار فولادي توضيحات قانع كننده اي ارائه كند. توضيحات قانع كننده اشاره به تكذيب رسمي دولت مصر درخصوص اين ديوار است كه عملا هيچگونه تغييري در اصل ماجرا به وجود نياورده و كمتر كسي صداقت دولت قاهره در اين تكذيب ها را باور دارد و بولدوزرها در امتداد محور صلاح الدين سرگرم خاكبرداري بمنظور احداث اين ديوارهاي فولادي هستند. طي روزهاي گذشته روزنامه صهيونيستي « هاآرتص » فاش كرد دولت مصر درحال فراهم ساختن مقدمات ساخت ديوار فولادي در زيرزمين در امتداد مرزهاي اين كشور با نوار غزه هستند تا در امتداد محور صلاح الدين احداث شوند و پيشروي فلسطيني ها به داخل خاك مصر از طريق حفر تونلهاي زيرزميني را سد كنند. رژيم كمپ ديويدي قاهره در طول سالهاي اخير بويژه پس از شكست خفت بار اسرائيل در جنگ 22 روزه عليه غزه به شناسائي تونل هاي زيرزميني در محور صلاح الدين پرداخته و ضمن انهدام اين تونل ها با همكاري آمريكا و رژيم صهيونيستي سعي كرده از ارسال سوخت مواد غذائي و تجهيزات بيمارستاني و داروئي براي نوار غزه جلوگيري كند. هم اكنون محاصره نوار غزه توسط صهيونيست ها باعث بحران غذائي و داروئي در غزه شده و نيروهاي مقاومت از طريق حفر تونل هاي زيرزميني سعي دارند آثارو تبعات محاصره غزه را مهار كنند و به حداقل ممكن برسانند. خشم رژيم قاهره از اينست كه نيروهاي مقاومت از طريق همين تونل ها توانسته اند بخش قابل توجهي از نيازهاي غذائي و داروئي مردم غزه را تامين كنند و تلاشهاي قاهره براي تكميل محاصره و افزايش فشارها بر مردم غزه را به ناكامي و شكست كشانده اند. دولت مصر رژيم صهيونيستي تشكيلات خودگردان به رياست محمود عباس و دربارهاي عرب اميدوار بودند با تداوم فشارها و استمرار محاصره غزه مردم غزه عليه دولت اسماعيل هنيه وارد عمل شوند و سر به شورش بردارند ولي آنچه رخ داد كاملا بر عكس اين انتظارات بود و مردم غزه با وحدت بي نظير خود جنگ 22 روزه را به فرصتي براي شكست اسرائيل و پيروزي مقاومت مبدل ساختند. اطلاعات جديد پيرامون طرح احداث ديوار فولادي نشان مي دهد كه اصل طرح توسط آمريكا و اسرائيل ارائه شده و رژيم قاهره و دربارهاي عرب نيز با آن موافقت كرده اند و حتي پرداخت بخشي از هزينه هاي آنرا دربارهاي عرب منطقه تقبل كرده اند. كارين ابوزيد نماينده آژانس امداد و كاريابي آوارگان فلسطيني (آنروا) ضمن تاييد خبر احداث ديوار فولادي در مرز مشترك مصر و نوار غزه جزئيات تازه اي از اين طرح را بازگو كرده است . مطابق اظهارات كميسارياي « آنروا » اين ديوار در آمريكا ساخته شده و قدرت آن در برابر بمب و عمليات تخريبي ـ انهدامي نيز مورد آزمايش قرار گرفته و عملا به تاييد مراكز تصميم گيرنده در آمريكا و اسرائيل نيز رسيده است . بطوريكه استحكام اين ديوار عملا از « خط بارلو » كه پيش از جنگ 1352 در ساحل شرقي كانال سوئز احداث شده بود بيشتر و اطمينان بخش تر است . قرار است اين ديوار به عمق 30 متر در زيرزمين احداث شود و تا 10 كيلومتر در امتداد محور صلاح الدين اجرا گردد و در واقع زمينه ساز « محاصره ابدي غزه » است ! رژيم قاهره اگرچه احداث اين ديوار فولادي را تكذيب كرده ولي هم اكنون سرگرم عمليات خاكبرداري براي ايجاد عمق لازم در جهت احداث و جاسازي اين ديوار فولادي است . آنچه براي رژيم كمپ ديويدي قاهره ننگ بزرگي محسوب مي شود همكاري حقارت آميز با رژيم اشغالگر صهيونيستي در تكميل محاصره در اطراف غزه است كه ماهيت شرارت آميز و ضدانساني رژيم مفلوك قاهره را به تصوير مي كشد. البته رژيم مبارك پيش از اين هم از هيچ كوششي براي ابراز دشمني عليه مردم مظلوم فلسطين فروگذار نكرده و ماهيت پليد و ضد بشري خود را در هر فرصتي به نمايش گذاشته است كه مرور اين موارد مي تواند آگاهي ها در اين زمينه را بيشتر كند. اصرار براي استمرار جنگ عليه غزه و عدم برقراري آتش بس تا نابودي كامل حماس مسدود نگهداشتن « گذرگاه رفح » و جلوگيري از ارسال مواد غذائي و داروئي به غزه تلاش همه جانبه در جهت شناسائي تونل هاي زيرزميني بين غزه و خاك مصر و جلوگيري ازارسال مايحتاج اوليه براي مردم غزه موافقت با بمباران مسير احداث تونل هاي زيرزميني در امتداد محور صلاح الدين توسط صهيونيستها و ارائه اطلاعات دقيق به صهيونيستها درخصوص مختصات و مشخصات كلي تونل هاي احداثي اعمال فشار بر حماس و ساير گروههاي مقاومت اسلامي براي تحميل رياست محمود عباس در دور آينده جلوگيري از تفاهم فتح و حماس و به بن بست كشاندن مذاكرات جناحهاي فلسطيني بمنظور تامين اهداف و برنامه هاي مشترك آمريكا و اسرائيل در جهت انزواي مقاومت اسلامي آموزش اعضاي گروه فتح در جهت مقابله با دولت اسماعيل هنيه و تبديل عناصر فتح به « خبرچين اسرائيل » در غزه و تجهيز آنها به سلاحهاي خودكار همكاري با فتح و طيف محمود عباس بمنظور كودتا عليه حماس در غزه كه البته با افشاي اين طرح با نتايج معكوسي مواجه شد و عملا به بازداشت عوامل فتح منجر گرديد. تشكيل اجلاس شرم الشيخ به فاصله چند ساعت پس از برقراري آتش بس يكطرفه از جانب رژيم صهيونيستي در پايان جنگ 22 روزه بمنظور يافتن راه حلي براي « خلع سلاح مقاومت » در غزه ! معرفي مقاومت اسلامي بعنوان عامل اصلي ايجاد جنگ و درگيري با صهيونيست ها و توجيه جنايات جنگي ارتش صهيونيستي در غزه اين فهرست را مي توان با بررسي بيشتر و دقيق تر باز هم تكميل نمود ولي درك ابعاد همين فهرست نيز كافي است كه ماهيت خيانت آميز رژيم كمپ ديويدي قاهره و نقش آن در تضعيف موقعيت فلسطيني ها در برابر رژيم صهيونيستي را بهتر از گذشته درك نمائيم . نبايد از نظر دور داشت كه رژيم قاهره هم اصل عمليات احداث ديوار فولادي در امتداد مرز مشترك مصر با نوار غزه را تكذيب مي كند ولي همهمه و صداي ناشي از تحركات عظيم بولدوزرها و دستگاه هاي مجهز حفاري و خاك برداري در امتداد محور صلاح الدين بلندترين فريادي است كه از دروغ پردازي و خيانت رژيم دست نشانده قاهره پرده بر مي دارد. اهداف و برنامه هاي عاملان احداث اين ديوار هرچه باشد در اين نكته ترديد نيست كه هرچه رژيم صهيونيستي از احداث « خط بارلو » سود برد رژيم قاهره هم از احداث ديوار فولادي در امتداد محور صلاح الدين بهره خواهد برد هرچند رژيم قاهره در اجراي اين توطئه پادوئي بيش نيست . مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان "ضرورت پاسداشت عملي انديشه امام خميني (ره) "به قلم مهدي قوامي پور آورده است: در خبرها آمده بود كه علي اكبر جوانفكر مشاور مطبوعاتي محمود احمدي نژاد در گفت و گو با سايت جوان فردا گفته است: در زمان فقدان امام (ره) نيازي نيست كه به نظر ايشان متمسك شد. سپس در متن خبر آمده بود كه وي در پاسخ به سوالي مبني بر اين كه طبق سخنراني امام (ره) در سال 1358 در رابطه با اهانت به ايشان و پاره كردن عكسشان و لزوم حفظ آرامش جامعه در شرايط حساس آيا بهتر نبود از رسانه ملي تصوير پاره كردن عكس امام پخش نمي شد افزود : امام وقتي در قيد حيات بودند اين را فرمودند. در زمان حيات خودشان اشكالي نمي ديدند در زمان فقدان امام ديگر چنين چيزي نيست كه ما متمسك بشويم به آن چيزي كه ايشان فرمودند. وي با بيان اين كه الآن آرامش جامعه بر هم نخورده، گفت: مردم نگران شدند به حضرت امام هتك حرمت شده، اين نگراني مردم نگراني به جايي است. آقاي جوانفكر در باره توصيه امام (ره) مبني بر عدم برخورد با خاطيان تصريح كرد: اين امر در زمان حياتشان بوده و خودشان فرمودند و مشكلي نداشت و نبايد هم آن كار صورت مي گرفت و صورت هم نگرفت ولي در زماني كه ايشان در قيد حيات نيستند حرمت حضرت امام بيشتر از قبل بايد رعايت بشود و اين مستمسك، مستمسك خوبي نيست. وي همچنين در دفاع از عملكرد صدا و سيما گفت كه وظيفه صدا و سيما اطلاع رساني است و در مورد اتفاقي كه افتاده فقط خبر رساني كرده است. در اين رابطه لازم است به چند نكته توجه شود; اول اين كه اتفاقا يكي از انتقادات اصلاح طلبان به مخالفان همين برخورد گزينشي با امام (ره) و انديشه هايش است چيزي كه طي ساليان متمادي به شكل هاي متفاوت به اجرا درآمده و جريان اصلاح طلبي معتقد است تنها راه حل ممكن براي حل مشكلات كشور برخورد غير گزينشي با افكار و انديشه هاي امام است. اصلاح طلبان معتقدند كه هر قدر كه زاويه انحراف ما با انديشه هاي امام بيشتر شود كشور با مشكلات جدي تري مواجه خواهد شد ليكن مخالفان اصلاحات صرفا تا آن جا به انديشه هاي امام پاي بندي نشان مي دهند كه منافع آنان تامين شود. همين برخورد گزينشي را آنان با سخنان رهبري نيز دارند چنان كه وقتي رهبري همه را به جذب حداكثري و دفع حداقلي فرا مي خواند و از حفظ حرمت و احترام آيت الله هاشمي سخن مي گويد ناگهان موجي از توهين ها و تخريب ها عليه آيت الله هاشمي به راه مي افتد . وقتي رهبري مصرانه از كرسي هاي آزاد انديشي در دانشگاه ها سخن مي گويد و مي گويد حقيقت تنها از اين راه آشكار مي شود آنان هر منتقدي را منافق و آمريكايي مي خوانند حتي اگر اين منتقد دفتر تنظيم و نشر آثار امام باشد. و اما نكته دوم اين كه اگر حرمت امام پس از وفات ايشان بيشتر از قبل است كه هست و همه اصلاح طلبان نيز بر اين امر اعتراف دارند توجه بيشتر به سخنان ايشان نيز حرمت بيشتري دارد مگر اين كه بخواهيم اين حرمت را صرفا به احترا�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 446]
-
گوناگون
پربازدیدترینها