واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فيلم سينمايي "خواب ليلا" به کارگرداني مهرداد ميرفلاح را مي توان اثري به نسبت موفق در ژانر معمايي و در عين حال به دور از شاخص هاي وحشت در سينما دانست. به گزارش ايرنا، يکي از آثاري که هم اکنون در سينماهاي سراسر کشور به نمايش درآمده و با استقبال نسبي مخاطبان روبرو شده، فيلم سينمايي خواب ليلا است. در ابتداي نمايش اين اثر سينمايي علامت 14- ديده مي شود که نشان از تعريف اين اثر در ژانر وحشت دارد. همچنين پوستر هاي اين فيلم نيز دلالت بر وحشتناک بودن آن دارند در حالي که اين اثر بيشتر در قالب يک فيلم معمايي تعريف مي شود. ژانر معمايي زيرشاخه اي از ژانر پليسي است که بيشتر با تعليق و رازگشايي همراه است و آثاري از اين دست به طرح يک معما پرداخته و در اثناي فيلم پرده از داستان پنهان اثر برداشته مي شود ومخاطب به دليل داستان جذاب اين نوع سينمايي به دنبال يافتن حقيقت است. در مقابل، ژانر وحشت زيرشاخه اي از درام اجتماعي است که با ويژگي هاي منحصر به فرد خود همراه است. هرچند که اين ژانر سينمايي را مي توان زيرشاخه اي از سينماي فانتزي و علمي تخيلي نيز ناميد زيرا بسياري از فيلم هايي که در ژانر وحشت ساخته مي شوند، به نوعي با مسائل متافيزيکي و تخيلي گره مي خورند. الزاما يک اثر وحشت، معمايي نيست اما مي تواند در خود به رازگشايي بپردازد اما آنکه بسياري از آثاري که در ژانر وحشت ساخته مي شوند، تنها يک هدف دارند و آن القاي ترس و اضطراب به مخاطب است. در کشور ما در سال هاي اخير آثاري در اين زمينه ساخته شده که در ژانر ترس حرف زيادي براي گفتن نداشتند اما به هرحال آغازي بر ساخت اين نوع سينمايي در کشور ما هستند. با اين حال، فيلم سينمايي "خواب ليلا" يکي از آثار سينمايي است که به دور از ويژگي هاي ژانر وحشت و نزديک به سينماي معمايي ساخته شده است. داستان اين فيلم درباره دختري به نام ليلا است که چند ماه پس از مرگ والدين خود دچار مشکلات روحي شده و در تصور خود دختري را مي بيند که قصد کشتن وي را دارد. اين روال ادامه پيدا مي کند تا جايي که تنهايي ليلا ممکن است سبب شود تا دختربچه قاتل، او را به کام مرگ بکشاند. ظاهرا همه چيز به دوران کودکي ليلا باز مي گردد و بايد در ضمير ناخودآگاه وي به دنبال حل راز او بود اما حتي هيپنوتيزم نيز اجازه ورود به دوران کودکي و رازگشايي را نمي دهد تا جايي که ليلا در فکر مرگ مصنوعي و يافتن رمز ترس خود مي افتد. آنچه در فيلم ديده مي شود، تلاش دست اندرکاران اين اثر سينمايي براي وحشتناک جلوه دادن آن است. از ابتدا تا انتهاي فيلم، با ضرب موسيقي ترسناک تلاش مي شود به مخاطب القا شود آنچه مي بينند ترسناک است. در 20 دقيقه ابتدايي فيلم با حمله دختربچه به ليلا و تلاقي اين مهم به موسيقي، کارگردان به خواسته خود مي رسد اما پس از راز گشايي ها و حرکت فيلم به سمت پرده برداري از معماي زندگي ليلا، موسيقي استفاده شده ديگر تناسبي با روند فيلم ندارد و مخاطب را اذيت و در بسياري از سکانس ها مخاطب را متعجب مي کند. همچنين دليل استفاده از برخي از بازيگران همچون ماهايا پطروسيان در فيلم مشخص نيست. هرچند که در سکانسي که از وي مي بينيم، تعريف ديگري از ترس در جامعه ارائه مي شود. با اين حال، بازيگران در ايفاي نقش خود موفق به نظر مي رسند. ليلا زارع در نقش ليلا بازي قابل دفاعي دارد و در راستاي اهداف فيلم حرکت مي کند. همچنين جلوه هاي ويژه مناسبي در اين اثر به کار رفته که با توجه به بضاعت سينماي ايران قابل قبول است. ضمن آنکه فضاهاي ايجاد شده در فيلم و لوکيشن ها نيز در راستاي داستان فيلم طراحي شده و به فيلم کمک مي کند. به هر حال سينماي ايران در سال 88، با آثاري همچون حريم، کلبه و تا حدي پستچي سه بار در نمي زند و خواب ليلا به استقبال ژانر وحشت رفته است تا شايد بار ديگر خاطره فيلم سينمايي شب بيست و نهم حميد رخشاني زنده شود؛ اثري که در اواخر دهه 60 نگاه ها را به سوي خود جلب کرد. در ميان کپي برداري از فيلم هاي خارجي در برخي از آثار مانند کلبه سبب شده بود تا توفيقي حاصل نشود و در مقابل ساختار معمايي فيلم پستچي سه بار در نمي زند با چاشني وحشت، اميدها را براي رونق اين ژانر سينمايي در کشور زنده کرد. به هرحال آنچه در سينماي دنيا در ژانر وحشت ديده مي شود و بايد به دور از هرگونه کپي برداري سرلوحه آثار سينمايي ما در اين ژانر سينمايي باشد، عدم تلاش براي متقاعد کردن مخاطب به وحشت است. در بسياري از اين آثار، داستان در دقايق اوليه روال طبيعي خود را طي کرده و به يکباره با يک حادثه روايت فيلم وارد مرحله نويني مي شود. ژانر وحشت در سينماي ايران طرفداران بسياري دارد و شايد پس از فيلم هاي طنز بيشترين مخاطب را در سينماي ايران داشته باشد. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 603]