تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعايى كه با بسم اللّه  الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819158431




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ویژه های روزنامه های امروز کشور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

  نگراني براي جمهوريت در پناه بانيان 57سال ديكتاتوري پهلوي! (خبر ويژه)   شبكه اينترنتي وابسته به عطاء ا... مهاجراني نگران است كه «جمهوري اسلامي به كجا مي رود؟» «جرس» به بهانه اظهارات اخير آقاي هاشمي رفسنجاني مي نويسد: «هاشمي بي پرده توپ را در زمين نظام مي اندازد. او همچنين مي گويد اگر ما را مي خواهند حكومت مي كنيم و اگر نمي خواهند مي رويم. اين استعاره نشان از تهديد جدي است كه موضوعيت و مشروعيت نظام را نشانه رفته است. نظام با اندكي تدبير و دورانديشي و كشاندن انتخابات به دور دوم مي توانست بحران را حل كند اما اكنون ديگر به تعبير موسوي، مسئله انتخابات نيست. سخنان اخير هاشمي يك هشدار جدي است. آگاهان سياسي بر اين باورند كه سخنان اخير هاشمي فصلي ديگر در جنبش سبز گشوده است. وقتي او مي گويد حكومت پول و نيرو دارد و مي تواند در خيابان آدم جمع كند ولي گروه مقابل يك عده استاد، دانشجو، كارگر، مدير، صنعتگر هستند، اين اظهارات نشان از آگاهي وي از حركت گسترده و فراگير مردم است... او مي گويد جامعه اي را كه 4ميليون دانشجو دارد نمي شود فريب داد. هاشمي بي پرده قدرت مردم را به رخ حاكمان مي كشد.» اظهار نگراني سايت وابسته به عطاء ا... مهاجراني درباره مشروعيت نظام و تلاش براي خرج كردن آقاي هاشمي به نفع فتنه سبز در حالي است كه شخص مهاجراني- هم آن هنگام كه به مديحه و تملق گويي هاشمي مي پرداخت و هم آن زمان كه هاشمي مورد ترور شخصيت افراطيون دوم خرداد قرار گرفت و او از هاشمي دفاع نكرد- ثابت كرده نه اعتقادي به هاشمي دارد و نه باوري به جمهوريت و راي مردم و اخلاق و انصاف. روزگاري در همين كشور، آقاي مهاجراني خيزبلندي براي تغيير قانون اساسي و تعطيلي انتخابات رياست جمهوري- به بهانه ادامه خدمات آقاي هاشمي و در واقع براي ماندگاري شخص خود در دولت و قدرت- برداشت بي آن كه بگويد تكليف جمهوريت و مشروعيت برآمده از آراي عمومي چه مي شود. در واقع اگر تيم مهاجراني براي تعطيلي جمهوريت موفق مي شدند معلوم نبود جمهوري اسلامي از كجا سر در مي آورد.پس از آن هم وي به شيوه منافقانه و مزورانه معاويه عمل كرد و زماني كه آقاي هاشمي در اوج ترور شخصيت ناجوانمردانه افراطيون مدعي دوم خرداد، نياز به حمايت داشت همين آقاي مهاجراني (وزير ارشاد دولت خاتمي) نه حاضر شد جلوي تروريست هاي مطبوعاتي را بگيرد و نه لااقل به رسم مروت و انصاف چند كلمه در روزنامه اطلاعات بنويسد و از هاشمي حمايت كند. او پس از آن از كشور خارج شد و آنجا كه بايد- لندن- اقامت گزيد و تبديل به مستخدم نيمه رسمي شبكه رسانه اي كشوري شد كه علي الدوام در خدمت ديكتاتوري قرار داشته و 57 سال ديكتاتوري پهلوي را به واسطه كودتا به ملت ايران تحميل كرده است. گفتني است اظهارات اخير آقاي هاشمي در مشهد كه در آستانه التهابات روز دانشجو- و تدارك ناكام ضدانقلاب براي اغتشاش تازه- صورت گرفت، با شگفتي و تأثر در ميان طيف هاي مختلف وفادار انقلاب مواجه شد به ويژه آن كه خواسته يا ناخواسته(ان شاءالله ناخواسته) پازل تحريكات آشوب طلبان بيگانه را كامل مي كرد و نوعي ناسپاسي نسبت به حمايت اخير رهبر انقلاب تلقي مي شد. البته آقاي هاشمي بهتر از هر كس ديگري تشخيص مي دهد كه حمايت امروز منافقان تروريست ديروز با چه منظوري و تا كجاست، وگرنه براساس قانون اساسي و قانون انتخابات كاملاً روشن است كه اگر مردم راي بدهند كسي روي كار مي آيد و اگر راي ندادند، آن فرد نمي تواند زير ميز انتخابات و راي و جمهوريت بزند. متأسفانه كساني در همين انتخابات سعي كردند براي زدن زير ميز انتخابات، آقاي هاشمي را خرج خيانت هاي خود كنند اگر چه مي دانستند هاشمي ماهيتاً از آنها جداست. در همين حوادث 16 آذر هم معلوم شد خود دانشگاه و اساتيد و دانشجويان آن، مقابل آشوبگران و زياده خواهان ايستاده اند و اجازه جولان به ضد انقلاب اجير شده نمي دهند.      منافقين: موسوي هر روز تودل بروتر از ديروز!   يك عضو گروهك منافقين با اشاره به نگراني هاي قبلي محافل ضدانقلاب درباره احتمال دلبستگي ميرحسين موسوي به نظام جمهوري اسلامي، صلاحيت نامبرده را براي همراهي با اپوزيسيون ضدانقلاب تاييد كرد. حسين باقرزاده با اشاره به مضمون بيانيه موسوي درباره 16 آذر مي نويسد: از آغاز جنبش سبز، مسئله رهبري آن به عنوان يكي از معضلات مطرح بوده است. برخي از مواضع اعلام شده آقاي موسوي براي بسياري از كساني كه خواهان تحول بنيادين در نظام حاكم هستند قابل قبول نبود. او به جاي پذيرش تنوع نيروهاي شركت كننده در جنبش، به حمايت از گرايش هاي خاصي مي پرداخت. برخي مواضع آقاي موسوي پذيرفتني نبود. جمله معروف ايشان كه جمهوري اسلامي، نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد، به وضوح به معناي نفي نيروهاي عظيمي در جنبش بود كه به نفي جمهوري اسلامي دل بسته بودند. وي در تحليل خود در سايت ضدانقلابي ايران امروز مي افزايد: در هر صورت، پس از اظهارات اوليه آقاي موسوي كه از سوي بسياري مورد نقد قرار گرفت، خوشبختانه ايشان در موضع گيري هاي اخير خود به صورت واقع گرايانه اي نه فقط حضور نحله ها و گرايش هاي ديگر در درون جنبش سبز را پذيرفته بلكه آن ها را محترم شمرده است. از جمله، آقاي موسوي در بيانيه اخير خود به مناسبت 16 آذر مسائلي را مطرح مي كند كه در پيام ها و نوشته هاي پيشين ايشان ديده نمي شد، و حاكي از آن است كه ايشان ملزومات رهبري جنبش را تا حد زيادي پذيرفته است. بيانيه ياد شده البته با گفتمان اسلام گرايانه شيعي محور حاكم شروع مي شود. ايشان عيدغدير را به «ملت مسلمان ايران» تبريك مي گويد، در حالي كه نه ملت ايران همه مسلمانند و نه همه مسلمانان غدير را عيد مي دانند. ولي صرف نظر از اين لغزش احياناً فرويدي، ما با لحن تازه اي در اين بيانيه روبرو هستيم. در اين بيانيه، از جمع شدن مردمي از سليقه هاي گوناگون به عنوان زيباترين پديده ياد شده است، و علاوه بر آن، بيانيه نه فقط وجود تنوع ها و تفاوت ها را مي پذيرد، بلكه آن ها را به رسميت نيز مي شناسد. گفته شده است كه كسي لازم نيست براي شركت در اين يكرنگي هويت خويش را از دست بدهد و ديگري شود. آقاي موسوي براي اين كه ترديدي باقي نگذارد كه حضور هر سليقه اي را در جنبش سبز مي پذيرد و آن را محترم مي شمارد، به نمونه اي در فرهنگ مذهبي جامعه متوسل مي شود. او با اين تمثيل كه «ديندار بزرگ امام صادق(ع) است كه در خانه خدا مي نشيند و با منكر خدا حكيمانه گفتگو مي كند» نتيجه مي گيرد كه بايد براي «همه» حق قائل شد، «حق زيستن، حق شنيدن، حق برگزيدن، حق اشتباه كردن، حق بزرگ بودن». اين ها نمونه هايي از گفتمان جديدي است كه آقاي موسوي در بيانيه اخير خود به كار گرفته است. گفتمان جديد آقاي موسوي از يك وسعت نظر بي سابقه و متناسب با شكل و محتواي جنبش سبز حكايت مي كند. مغالطه ميرحسين موسوي درباره سيره امام صادق(ع) و ساير ائمه معصومين عليهم السلام در حالي است كه ائمه با منكران خدا مباحثه و نظر آنها را رد مي كردند نه اينكه با دشمنان خدا و خلق و مستكبران روزگار- نعوذ بالله- ائتلاف تشكيل دهند و بر عليه دين و حاكميت ديني شورش كنند. گفتني است به تدريج با روشن شدن ماهيت فتنه سبز، اغلب مردم متدين راي دهنده به موسوي از وي فاصله گرفتند و اين ريزش تا جايي تداوم پيدا كرد كه امروز مشخصاً عناصر ضدانقلاب در استخدام قدرت هاي بيگانه (نظير گروهك منافقين، نهضت آزادي، بهايي ها، سلطنت طلبان، ساختارشكنان مدعي اصلاح طلبي و...) در كنار وي مانده اند و طبيعتاً موسوي مجبور است هر روز براي بقاي خويش باج بيشتري به اين دشمنان قسم خورده انقلاب و جمهوري اسلامي بدهد. آخرين بيانيه موسوي به وضوح تحريك به آشوبگري در خيابان به بهانه 16 آذر بود و در عين حال وي تلاش كرده دل گروهك هاي ضد انقلاب را با تمام وسعت آن به دست آورد. نشانه روشن تمايل موسوي به ضدانقلاب در بيانيه مذكور اين بود كه وي به رغم مناسبت اصلي 16آذر (اعتراض و شهادت دانشجويان ايراني 3 ماه پس از كودتاي 28 مرداد و در آستانه سفر معاون رئيس جمهور آمريكا)، هيچ نامي از آمريكا نبرد و به دلايل روشن، حاضر نشد از استكبار و شيطان بزرگ برائت بجويد. آمريكا و انگليس از اغتشاش طلبي عناصر ضدانقلاب در 16 آذر حمايت كرده و اعلام كردند صداي آنها شنيده مي شود. نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي هم مخالفان آشوبگر را بزرگ ترين سرمايه براي اسرائيل توصيف كرد.      فناوري ممنوع است اما براي جنگ رواني بودجه هم مي دهيم!   همزمان با تهديد اتحاديه اروپا به تحريم هاي جديد عليه ملت ايران، برخي اعضاي پارلمان اروپا از اختصاص 5 ميليون يورو به گروهك هاي ضد انقلاب براي راه اندازي تلويزيون ضد ايراني خبر دادند. روز گذشته پس از نشست وزراي خارجه اتحاديه اروپا اعلام شد كه اين اتحاديه آماده همكاري با شوراي امنيت جهت تشديد تحريم ها عليه ايران به بهانه برنامه هسته اي است. همزمان رسانه هاي ضد انقلاب اعلام كردند شماري از عناصر ضد انقلاب با گروهي از سبزها در پارلمان اروپا جلسه مشترك تشكيل داده اند و طرف اروپايي در آن جلسه اعلام كرده كه «شما چند سال پيش از ضرورت تاسيس تلويزيون سخن گفتيد. ما پيشنهاد شما را پيگيري كرديم و به شما مژده مي دهيم 5 ميليون يورو براي تلويزيون فارسي به تصويب رسيده است». در همان نشست كه گزارش آن از سوي سايت هاي ضد انقلاب منتشر شده، اكبر- گاف از اصلاح طلبان فراري- كه حتي بهزاد نبوي، اواخر از تندروي هاي وي برائت جست- به طرف اروپايي مي گويد «همان طور كه انگليس تلويزيون فارسي زبان بي بي سي را راه انداخته، اتحاديه اروپا هم مي تواند تلويزيون فارسي زبان راه بيندازد تا در خدمت گفت وگو، دموكراسي و حقوق بشر باشد». وي همچنين از پناهندگي 70 روزنامه نگار زنجيره اي به غرب پس از انتخابات خبر داد و خواستار حمايت ويژه از آنها شد. گفتني است شبكه تلويزيوني بي بي سي فارسي در آستانه انتخابات و با استخدام شماري از مديران و روزنامه نگاران مدعي اصلاح طلبي كه از كشور فرار كرده اند(نظير رمضانپور معاون فرهنگي وزارت ارشاد دولت خاتمي) راه اندازي شد. بذل و بخشش بي شائبه دولت هايي نظير آمريكا، انگليس، هلند و فرانسه براي راه اندازي سايت هاي اينترنتي و شبكه هاي ماهواره اي ضد انقلاب در حالي است كه دولت هاي استعماري براي بالا ماندن قيمت، محصولات كشاورزي خود را به دريا مي ريزند و به قحطي زدگان در دنيا نمي رسانند. آنها همچنين راه ورود هر نوع فناوري به كشورهاي مستقل از جمله ايران را سد مي كنند و حتي فشار وارد مي كنند تا فناوري بومي هسته اي در ايران را تعطيل كنند. رژيم هاي استكباري با همه اين خست ها و انحصارطلبي ها، به حوزه جنگ رواني و فريب افكار عمومي ايران كه مي رسند دست و دل باز مي شوند و «برده هاي رسانه اي» را تحت پوشش و حمايت مي گيرند (و البته هر وقت هم كه خواستند، مانند مهدي جامي مدير سابق راديو زمانه، با خفت و اردنگي بدرقه اش مي كنند و مي گويند شما برده ما هستيد، پس حق اعتراض نداريد!).     شومي VOA و BBC آشكار است ولي جرات نداريم راه ديگري انتخاب كنيم   ارگان رسانه اي گروهك فدائيان خلق با اذعان به خباثت رسانه هاي آمريكايي و انگليسي مدعي شد چاره اي جز همكاري با اين محافل رسانه اي نظير بي بي سي و صداي آمريكا نيست. «اخبار روز» در واكنش به برخي انتقادهاي درون محفلي ميان گروهك هاي شبه ماركسيستي مبني بر اين كه مرزبندي با آمريكا و انگليس به هم خورده مي نويسد: آنها از رسانه هاي برون مرزي شاكي اند و اعتقاد دارند راهبري جنبش سبز را VOA و BBC بر عهده دارند، اين رسانه ها هم منافع آمريكا و انگليس را دنبال مي كنند و جنبش را به مقاصد شومي مي كشانند. به نظر ما VOA ]صداي آمريكا[ نهايتا منافع آمريكا را دنبال مي كند. ساده انگارانه است اگر كسي منافع ايران و آمريكا را يكي و همسو ببيند. آمريكا از كشوري كه بخش بزرگي از مردمش سال ها مرگ بر آمريكا گفته و پرچمش را آتش زده اند نخواهد گذشت. در هر صورت خطر آن كه آمريكا با ايران همان رفتاري را داشته باشد كه با روسيه يلتسين داشت تا درس عبرتي براي ديگران باشد وجود دارد. ولي آيا بايد منتظر باشيم تا VOA كارش را تعطيل كند؟(!) اين شبكه گروهكي در ادامه توجيه براي نوكري آمريكا و انگليس اضافه مي كند: ما هم بسيار علاقمنديم سرمايه داري در جهان وربيفتد و مردم به يكباره آگاه شوند اما فعاليت سياسي بايد با در نظر گرفتن واقعيت ها صورت پذيرد... به نظر ما چپ ها بايد همراه جنبش سبز باشند و هر چه جنبش سبز موفق تر عمل كند به نفع بقيه گروه ها و جنبش هاست. متاسفانه بسياري از چپ ها تحت سيطره سرمايه داري جهاني، اصولا اميد و جرات دفاع از يك برنامه آلترناتيو سوسياليستي را از دست داده است. اكثر چپ ها تنها وظيفه خود را كمك به راديكال تر كردن جنبش سبز مي دانند. گفتني است عناصري نظير علي كشتگر، فرخ نگهدار، بابك اميرخسروي و... ده ها نفر از اين دست كه در مركزيت گروهك هايي نظير فدائيان خلق، حزب توده و... عضويت داشته اند مدتهاست به استخدام سازمان هاي جاسوسي انگليس و آمريكا درآمده و در خدمت رسانه هايي چون صداي آمريكا، راديو فردا، شبكه بي بي سي و... قرار گرفته اند. سازمان سيا و MI6 در دوران رژيم پهلوي نيز براي مهار يا انحراف انقلاب ملت ايران، ساواك پهلوي را ترغيب به استخدام ماركسيست ها و چپ هاي متظاهر به انقلابيگري كردند.     به نام رفقا، به كام آمريكا   يك جوجه كمونيست فراري به راديوزمانه گفت: جنبش سبز راديكال است نه رفرميستي (اصلاح طلب) و مي خواهد جمهوري اسلامي را كنار بزند. «پ - ن» در پوشش دانشجوي دانشگاه تهران با تشكل هاي ماركسيستي و برانداز در خارج از كشور در ارتباط بود و چند ماهي است كه پس از فرار از كشور در سوئد اقامت گزيده است. وي همچنين با رسانه هاي شبه ماركسيستي همكاري مي كرد و از او به عنوان «رفيق پريسا»! ياد مي شد. او در گفت وگو با راديو زمانه (مستقر در هلند) مي گويد: راديكاليسم را نبايد از جنبش دانشجويي گرفت. منافع جريان هاي رفرميستي در داخل جنبش كه در مقاطعي رهبري آن را هم به دست گرفتند با راديكاليسم درون جنبش آن قدر شكاف دارد كه اين جريانات جا مي مانند. آنها با رياكاري مي گويند جنبش بايد از خشونت پرهيز كند. وي اضافه كرد: كف مطالبات جنبش سبز، بحث سكولاريسم و تهي كردن حكومت از بن مايه هاي مذهبي است. مدعيان پيروي از ماركسيسم كه اكنون در اردوگاه سرمايه داري پناه گرفته و از خدمات رسانه اي آنها بهره مي جويند هرگز توضيح نداده اند كه اين چه كمونيسم و ماركسيسمي است كه به نوكري آمريكا - به قول خودشان امپرياليسم- ختم مي شود. سازمان هاي اطلاعاتي استكبار پس از نااميدي از جريان دانشجويي با تابلوي ليبراليسم، ترجيح دادند از طريق استخدام عناصري با تابلوي چپ و عدالت ماركسيستي، به جنگ جمهوري اسلامي در دانشگاه بيايند و ماهيت آمريكايي اين جريانات را پنهان كنند اما ماهيت معارضه آنها با جمهوري اسلامي و قرار گرفتن در اردوگاه غرب، به وضوح هويت اين جريان هاي نقابدار را لو مي دهد.               /1001/ /div>





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 373]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن