تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812668652




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با زهره قاييني، نخستين رئيس آسيايي هيات داوران جايزه جهاني كريستين اندرسن‌ بومي‌نويسي‌ ما ‌را ‌در جهان‌ پيشگام‌ مي‌كند


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با زهره قاييني، نخستين رئيس آسيايي هيات داوران جايزه جهاني كريستين اندرسن‌ بومي‌نويسي‌ ما ‌را ‌در جهان‌ پيشگام‌ مي‌كند
جام جم آنلاين: جايزه جهاني كريستين اندرسن كه به نوبل ادبيات كودك معروف است و به صورت دوسالانه اعطا مي‌شود معتبرترين جايزه‌اي است كه در حوزه ادبيات و تصويرگري كتاب كودكان و نوجوانان منتشر مي‌شود كه از ايران يك بار فرشيد مثقالي، پيش از انقلاب به اين جايزه دست يافته است.


در دوره اخير، زهره قاييني، يكي از پژوهشگران حوزه ادبيات كودك و نوجوانان ايران و سرپرست گروه پژوهش و نويسندگان مجموعه 10 جلدي تاريخ ادبيات كودكان در شوراي كتاب كودك، به عنوان نخستين آسيايي براي رياست هيات داوران اين جايزه معتبر بين‌المللي انتخاب شد.

انتخاب وي ‌ كه خود پيش از اين داور جايزه دفتر بين‌المللي كتاب براي نسل جوان بوده است ‌ رويداد مهمي در ادبيات كودك و نوجوان ايران و معرفي آن به جهانيان محسوب مي‌شود.

قاييني در گفتگو با «جام‌جم» با اشاره به توانمندي ادبيات كودك و نوجوان ايران، بر ارتقاي كيفيت نشر و رعايت حقوق مولفان، منصفان، خالقان آثار ادبي و تصويرگران براي جهاني شدن اين ادبيات تاكيد مي‌كند.

روند انتخاب رئيس و هيات داوران در مسابقه بين‌المللي جايزه هانس كريستين اندرسن چگونه است؟

هيات مديره دفتر بين‌المللي كتاب براي نسل جوان (IBBY)، يك يا چند كانديدا براي رياست هيات داوران به اجلاس عمومي كه هر دو سال يكبار در كنگره برگزار مي‌شود، پيشنهاد مي‌كند.

هيات مديره بر اساس پيشينه افراد نامزد اين پست، فردي را انتخاب مي‌كند؛ فردي كه در كشور خود و در فعاليت‌هاي بين‌المللي براي ادبيات كودكان فعال بوده و در عين حال پيشينه داوري در مسابقه‌هاي بين‌المللي نيز داشته باشد.

انتخاب اين فرد دركنگره به راي گذاشته مي‌شود و در اجلاس عمومي به تصويب مي‌رسد. سپس رئيس هيات داوران، از دفاترملي دفتر بين‌المللي كتاب براي نسل جوان مي‌خواهد كه كانديداهاي خود را براي عضويت در هيات داوران معرفي كنند. رئيس هيات داوران پيشينه تمام اين كانديداها را مطالعه مي‌كند و 10 نفر را براي عضويت در هيات داوران مي‌گزيند.

در جلسه هيات مديره، اين اسامي به راي گذاشته و نتيجه اسامي هيات داوران به همه كشورها ابلاغ مي‌شود. برخورداري از دانش لازم در زمينه ادبيات كودكان و داشتن تجربه در اين حوزه به علاوه دانستن حداقل 2 زبان غير از زبان مادري، از جمله معيارهايي است كه در انتخاب داوران مورد توجه قرار مي‌گيرد. در اين دوره كساني را داشتيم كه به 6 يا 7 زبان زنده جهان مسلط بودند. علاوه بر اين سعي مي‌شود انتخاب‌ها به گونه‌اي باشد كه تنها يك منطقه جهان را در برنگيرد و از مناطق مختلف جهان افرادي در هيات داوران باشند.

اين انتخاب‌ها براي چند سال است؟

اين مسابقه به صورت دوسالانه برگزار مي‌شود، بنابراين هر داور هم ابتدا براي يك دوره دو ساله انتخاب مي‌شود كه مي‌تواند براي يك دوره ديگر هم تكرار شود. هر داور حداكثر مي‌تواند براي 2 دوره پياپي برگزيده شود.

خود شما قبلا داور اين جايزه هم بوديد؟

بله. من دو دوره در سال‌هاي 2002 و 2004 عضو هيات داوران بوده‌ام.

غير از شما، از ايران چه كساني در هيات داوران اين جايزه عضو بوده‌اند؟

اولين كسي كه از ايران داور بوده است خانم توران ميرهادي بوده‌ كه البته ايشان 4 دوره عضو هيات داوران بوده‌اند. سپس خانم ثريا قزل اياغ، خانم منصوره راعي و خانم پرناز نيري نيز عضو هيات داوران بوده‌اند.

با توجه به اين‌كه جايزه به مجموعه آثار يك هنرمند و نه به يك اثر خاص اعطا مي‌شود، ويژگي‌هاي كسي كه به عنوان كانديداي جايزه معرفي مي‌شود، چيست؟

همان گونه كه خودتان اشاره كرديد، در اين مسابقه نويسنده يا تصويرگري كه مجموعه آثارش مورد توجه باشد، نامزد مي‌شود. آثار اين نويسنده يا تصويرگر بايد از ارزش ادبي و هنري بالايي برخوردار باشد و سهم جاودانه‌اي در ادبيات كودكان كشور خود و جهان داشته باشد. خلاقيت، نوآوري و اصالت از ديگر معيارهاي اين جايزه است.

به عنوان يك پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان و نه به عنوان رئيس هيات داوران كريستين اندرسن، آيا معتقديد ايران در اين جايزه به حقش رسيده است يا مي‌شد كشورما بيش از اين مطرح باشد؟

معتقد نيستم ما يا كشورهاي ديگر در آسيا شايستگي اين جايزه را ندارند، بلكه روندي كه بايد طي شود تا نويسنده و تصوير گر بتواند كارش را در اين مسابقه‌ها مطرح كند بدرستي صورت نمي‌گيرد. بحث نشر در اينجا خيلي مهم است، چون اين كتاب است كه به دست داوران مي‌رسد. اگر شما جريان نشر در ايران را با كشورهاي پيشرفته مقايسه كنيد، متوجه فاصله‌اي كه ما با اين كشورها در عرصه نشر داريم، خواهيد شد. موضوع زبان، يكي ديگر از عواملي است كه شانس كشورهايي همچون ما را كه بيشتر اعضاي داوران با زبان آنها آشنا نيستند، كمتر مي‌كند.

متاسفانه تعداد كتاب‌هايي كه از نويسندگان كودكان ايران به زبان‌هاي ديگر منتشر شده‌، بسيار اندك هستند. درهاي بازار نشر جهاني به روي آثار نويسندگان اين دسته از كشورها باز نشده است. بازار نشر كشورهاي اروپايي و آمريكايي در برابر فرهنگ‌هاي ديگر خيلي بسته است.

چرا بازار نشر اروپا به روي آمريكاي لاتين باز شده، اما به روي آسيايي‌ها مسدود است؟

توجه داشته باشيد كه زبان بيشتر كشورهاي آمريكاي لاتين، اسپانيايي و پرتغالي است، بنابراين بازار نشر اين كتاب‌ها، خود شمارگان وسيعي را مي‌پوشاند. تبادل كتاب بين بازار كتاب كشورهاي آمريكاي لاتين و بازار بين‌المللي براي دو طرف سود آور است و در ضمن سطح فرهنگي و جايگاه نشر دركشورهاي آمريكاي لاتين با كشورهايي نظير ما قابل مقايسه نيست.

شكستن اين سد چگونه ممكن است؟

بايد استانداردهاي جهاني را رعايت كنيم و نشر خود را از نظر كيفيت توليدات و رعايت برخي استانداردها بالا ببريم.
ايران در حال حاضركپي رايت را رعايت نمي‌كند و طبيعي است در بازار جهاني پذيرفته نمي‌شود. البته
كپي‌رايت يكي از دلايل است. حرف ما اين است كه بايد فرهنگ‌ها به هم نزديك شوند. خود من حساسيت خاصي به اين مساله دارم.

يكي از راه‌هاي ارتباط فرهنگ‌ها كتاب است. اگر بچه اروپايي نداند كه نويسنده ايراني يا عرب يا چيني چگونه فكر مي‌كند، همواره در مورد اين فرهنگ‌ها نوعي كليشه در ذهن خود دارد.

در يك كار تحقيقاتي در كتابخانه مونيخ كه چند سال پيش انجام دادم، به اين نتيجه رسيدم كه كليشه‌هاي تصويري زيادي از كشورهاي آسيايي در كتاب‌هاي تصويري آلماني زبان وجود دارد كه اين تصوير‌هاي نادرست از راه اين كتاب‌ها به بچه‌هاي آلماني منتقل مي‌شود. اين كليشه‌هاي غلط بايد از ذهن كودكان اروپايي پاك شود تا بتوانند كودكان فرهنگ‌هاي ديگر را كه‌امروزه در جامعه با آن‌ها زندگي مي‌كنند بهتر درك كنند.

ما هم در ذهنمان كليشه‌هايي نسبت به اروپايي‌ها داريم كه براي از ميان بردن اين كليشه‌ها بايد از راه كتاب و گفتگو به هم نزديك شويم.

شما از موقعيتي كه براي شخص خود شما به دست آمده است براي تحقق اين هدف چقدر استفاده كرده‌ايد؟

اين‌كه براي اولين بار از آسيا و خاورميانه و ايران، كسي به عنوان رئيس هيات داوران پذيرفته شده به نظر من خودش نوعي سد شكني است، آن هم در شرايطي كه خيلي تصويرهاي نادرستي از مردم ما در ذهن مردم آن سو وجود دارد. همين كه ثابت شود ما هم توانايي داريم تا صدايي در حوزه ادبيات جهان داشته باشيم، خيلي مهم است.

ما يكي از معدود كشورهايي هستيم كه تاريخ ادبيات كودكانمان را به اين گستردگي پژوهش كرده‌ايم. ممكن است ارزش چنين كاري در ايران هنوز بخوبي فهميده نشده باشد، ولي واقعيت اين است كه وقتي ما كار را به پژوهشگران اروپايي عرضه مي‌كرديم خيلي تعجب مي‌كردند كه ما چنين سابقه‌اي در اين حوزه داريم.

من پيشتر از اين هم وقتي با كارشناسان ادبيات كودك و نوجوان جهان گفتگو مي‌كردم از اين موضع وارد مي‌شدم كه اگر قرار است تاريخ ادبيات كودكان جهان نوشته شود، اين تاريخ نمي‌تواند كامل شود، مگر اين‌كه شما اين سمت جهان را هم ببينيد. اين‌كه بگوييد تاريخ ادبيات كودكان جهان چنين بوده و استنادتان هم تنها به تاريخ ادبيات آمريكا و اروپا باشد تصويرتان ناقص است. ابوعلي سينا در زمان خود درباره كودكي نظراتي داده است كه بعدها روانشناسان در دوران مدرن اروپا به آنها رسيده‌اند.

ما بايد اين نظرات را استخراج كنيم، بنويسيم و به انگليسي ترجمه و عرضه كنيم. در مجامع جهاني حضور پيدا كنيم و موضعمان هم در مجامع جهاني موضع دفاعي نباشد. در موضع حقانيت اعلام كنيم كه حرفي براي گفتن داريم.اينها مشكلاتي است كه يكشبه حل نمي‌شود، ولي حضور در عرصه جهاني، صحبت كردن و دفاع از حقوق نويسندگان و تصوير گران خودمان تاثيرگذار است.

البته بايد توجه داشته باشيم كه نويسندگان و تصويرگران ما براي مطرح شدن در سطح جهاني هنوز راه درازي در پيش دارند. ما بايد در كشور خود برنامه‌ريزي داشته باشيم و در سطوح دولتي و غيردولتي از نويسنده و تصويرگر خود حمايت كنيم.

خيلي از دست‌اندركاران ادبيات كودك و نوجوان نمي‌خواهند بپذيرند كه دارند كار بازاري منتشر مي‌كنند؛ اما هيچ تعارف نداريم و بايد اقرار كنيم بسياري از ناشران كارهاي بازاري چاپ مي‌كنند. چگونه مي‌توان ناشران را تشويق كرد كه خطر كنند و نگاه بين‌المللي و جهاني داشته باشند؟

متاسفانه بسياري از كساني كه‌امروزه در عرصه نشر كتاب كودك حضور دارند مي‌توانند در هر كار ديگري نيز وارد شوند و تجارت كنند، چرا كه هيچ ديد تخصصي و ادبي و هنري و جامعه‌شناسانه ندارند. ناشري كه خودش ادبيات را بشناسد يا ويراستار و مدير هنري خوب داشته باشد مي‌تواند تشخيص دهد كه آيا اين كار خطر دارد يا نه، مگر ما ناشران خوب و بزرگي كه خطر كنند نداشته‌ايم؟ مگر اميركبير يا كانون در گذشته در انتشار كتاب خطر نمي‌كردند؟

مساله اين است كه هدف‌هاي ما چيست؟ من معتقدم كودكان ما بايد ادبيات و كتاب خوب داشته باشند. براي رسيدن به آن هدف مبارزه مي‌كنم و هزينه هم مي‌دهم. نمي‌توانيد ذائقه هنري مردم را يكروزه درست كنيد، اما مي‌توانيد خيلي سريع خراب كنيد. ذائقه بچه‌هاي ما را همين ناشران خراب كرده‌اند. اگر نمايشگاه كتاب رفته باشيد، در بخش كودكان و نوجوانان يا كتاب‌هايي با اندازه‌هاي بزرگ با رنگ‌آميزي شاد، اما با كيفيت ادبي و هنري بسيار پايين عرضه مي‌كردند يا بيشتر كتاب‌ها ترجمه بود. به نظر شما اگر قرار بود ناشران ما كپي رايت بدهند به اين آساني اينقدر اثر ترجمه‌اي چاپ مي‌كردند؟ تازه پولي هم كه به مترجم مي‌دهند پول نازلي است، مثلا تنها براي يك چاپ مبلغي به مترجم مي‌دهند و بعد كتاب به چاپ‌هاي متعدد مي‌رسد و پولش به جيب ناشر مي‌رود؛ همچنين با تصويرگراني كار مي‌كنند كه بتوانند پول اندكي به آنها بدهند و كتاب‌هايي كه مي‌بينيد تنها به رنگ و لعاب ظاهري آنها مي‌پردازند.

وزارت ارشاد هم در خريد كتاب و جشنواره‌ها بايد برحمايت كتاب‌هاي هنري و ادبي تمركز كند. ناشري كه براي جمعيت 70 ميليوني كتابي را با 3 هزار شمارگان منتشر مي‌كند و كتاب روي دستش مي‌ماند، به دليل همين حمايت نشدن به سمت كتاب بازاري سوق داده مي‌شود.

ما يك نهاد نيمه دولتي داريم به نام كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كه وظيفه‌اش حمايت است. آيا اين نهاد توانسته است وظيفه حمايتي خود را در اين خصوص انجام دهد؟

من چون كار متمركزي روي انتشارات كانون نكرده‌ام و مطالعاتم در سال‌هاي اخير بر تاريخ متمركز بوده است نمي‌توانم خيلي دقيق در اين مورد نظر بدهم؛ اما همان نظر گذري كه داشته‌ام نشان مي‌دهد نشر كانون با حضور مداوم در نمايشگاه‌هاي بين‌المللي به سمت جهاني شدن مي‌رود، ولي آنها هم پيش از اين خيلي از كتاب‌ها را بدون كپي رايت منتشر مي‌كردند و شماره آثار ترجمه شده‌شان هم بالاست. خيلي مواقع هم ديده‌ام كه 10 يا 15 كتاب از يك مترجم منتشر مي‌شود.

اين‌كه كانون كتاب‌هاي چه كساني را منتشر مي‌كند و آنها از چه كساني براي چاپ اثر انتخاب مي‌كنند هم نيازمند اطلاعات دقيق است. اما به نظر مي‌آيد كانون هم در انتشار آثار با محدوديت‌هايي مواجه است و خيلي باز عمل نمي‌كند كه بشود گفت كانون با امكانات فراواني كه دارد جريان نشر كتاب كودك را عوض كند.

پرسش من هم همين است كه ما از ناشر خصوصي نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم كه حتما در كار نشر سرمايه‌اش را به خطر بيندازد، ولي كانون در اين خصوص وظيفه دارد.

هم وظيفه دارد و هم امكاناتش را. كانون كافي است براي كتابخانه‌هاي خودش كتاب بخرد. كساني مثل آقايان شيروانلو يا طاهباز كه در راس انتشارات كانون بوده‌اند هم خطر زيادي نمي‌كرده‌اند، چرا كه مي‌دانسته‌اند حتي اگر هيچ كس كتاب‌هايشان را نمي‌خرد، باز هم آنها به كتابخانه‌هاي خود كانون مي‌روند و سياست از توليد به مصرف داشته‌اند.

كانون مي‌تواند باز هم سياست از توليد به مصرف داشته باشد و هنوز هم در ذهنيت خانواده‌ها به عنوان يك ناشر قابل اعتماد وجود دارد.

گفتيد بخشي از مشكل عدم معرفي آثار ما به ترجمه از زبان فارسي به زبان مقصد برمي گردد. چقدر دولت بايد در اين بخش سرمايه‌گذاري كند، چون ناشران خصوصي ما توان سرمايه‌گذاري در اين حوزه را ندارند؟

در ايران ما خواننده به زبان‌هاي ديگر به‌اندازه كافي نداريم و اگرچه كانون الان برخي كارها را به زبان‌هاي ديگر ترجمه كرده است، اما اين بحث به نشر بين‌المللي باز مي‌گردد. در ميان ناشران خصوصي هم نشر شباويز در بخش بين‌الملل فعاليت دارد و قراردادهاي زيادي براي چاپ آثار به زبان‌هاي ديگر بسته است.

نويسندگان بايد بتوانند پنج شش تا از رمان‌هاي خوب خود را به زبان‌هاي ديگر بخصوص انگليسي ترجمه كنند تا در مسابقه‌هاي جهاني مطرح شوند و اين‌كه چه اتفاقي بايد بيفتد تا اين روند عملي شود در حوزه نشر و نشر بين‌الملل است و كارشناسان آن حوزه بايد در اين مورد نظر بدهند، البته تصويرگران در اين خصوص مشكل كمتري دارند.

اصلا ادبيات ما توان و ظرفيت جهاني شدن دارد؟ نويسنده ما در حال حاضر شخصيت جهاني شدن دارد يا بايد صبر كنيم به آن مرتبه و مرحله برسيم؟

شوراي كتاب كودك نهادي است كه كانديدا براي جايزه جهاني هانس كريستين اندرسن معرفي مي‌كند و اين معرفي كانديدا به معناي اين است كه ما معتقديم نويسنده و تصويرگرمان را به عنوان كسي كه آثارش سهمي جاودان در ادبيات كودك و نوجوان دارد و مي‌تواند در سطح جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد مي‌شناسيم. اين هم مرحله مهمي است و داوران و هيات مديره دفتر بين‌المللي كتاب براي نسل جوان هم به كانديداهاي كشورها توجه نشان مي‌دهند و هر دو سال يكبار يكي از شماره‌هاي «بوك برد»، (نشريه دفتر بين‌المللي كتاب براي نسل جوان) به چاپ زندگينامه اين نويسندگان و تصويرگران اختصاص مي‌يابد.

از ايران علاوه بر اين‌كه پيش از انقلاب آقاي فرشيد مثقالي يك‌ بار به اين جايزه بين‌المللي دست پيدا كرده است و آقاي هوشنگ مرادي كرماني نيز كارشان در سال 1992 از طرف هيات داوران تشويق شد و بخصوص قصه‌هاي مجيد ايشان خيلي مورد توجه قرار گرفت، آقاي محمدرضا يوسفي در سال 2000و آقاي محمدهادي محمدي در سال 2006 از سوي ايران كانديداي اين جايزه شدند. از تصويرگران هم خانم نسرين خسروي در سال 2002 كانديداي جايزه شده‌اند.

من با توجه به تجربه‌هايي كه در سال‌هاي اخير داشته‌ام معتقدم كانديداهاي ايران نسبت به بسياري از كانديداهاي كشور‌هاي ديگر كم ندارند. ادبيات كودك و نوجوان ايران نسبت به خيلي از كشورها بخصوص كشورهاي همسايه و منطقه خيلي جلوتر است. ما مي‌توانيم با توجه به پيشينه تاريخي خود از كشورهاي پيشگام در ادبيات كودك و نوجوان باشيم، اما بايد براي رسيدن به اين جايگاه برنامه‌ريزي كنيم.

در ابتداي صحبت اشاره كرديد كه يكي از معيارهاي جايزه ‌اندرسن، توجه به ادبيات ملي و بومي است. به نظر شما آيا نويسندگان ما توانسته‌اند از ظرفيت‌هاي ادبيات بومي و ملي به عنوان مولفه‌اي براي مطرح شدن در سطح جهان استفاده كنند؟

يك نويسنده ممكن است از گنجينه ادبيات كشورخود استفاده كرده باشد، اما فرمي كه براي عرضه اثر خود ارائه مي‌كند كاملا نو باشد. مهم اين است كه كار هنرمند بايد با فرهنگ مردم خود پيوند و ارتباط داشته باشد.

در جايزه هانس كريستين اندرسن، يك نويسنده يا تصويرگربايد نوآور باشد و در عين حال از ريشه‌هاي خود تغذيه كند. تكرار و تقليد پذيرفته نيست. اين‌كه برخي نويسنده‌ها يا تصويرگران جوان ما فكر مي‌كنند اگرسبك فلان تصويرگر يا نويسنده را كه دو تا جايزه هم برده است، تقليد كنند موفق مي‌شوند، كاملا اشتباه است. در داوري‌هاي جهاني، داوران در پي آن هستند كه ببينند خالقان ادبيات در كشورهاي خود چه مي‌گويند و چه ويژگي‌هاي بومي دارند. بومي بودن نه به اين معنا كه نويسنده مثل قصه‌هاي عاميانه بنويسد، بلكه به اين معنا كه نويسنده فرهنگ، مردم و اقليم خود را بشناسد و وقتي مي‌خواهد بنويسد داستانش رنگ وبوي فرهنگ خودي داشته باشد.

به جوانان فرصت بدهيم‌

بايد براي نويسنده و تصويرگر فضاي بازي ايجاد كرد. نويسنده و تصويرگري كه با بايد‌ها و نبايدهاي بسيار روبه‌روست، نمي‌تواند اثر ناب ادبي بيافريند. ادبيات وقتي در چارچوب معيارهاي دولتي حبس شود از خلاقيت تهي مي‌شود. هنرمند بايد بتواند آزادانه اثرهنري بيافريند و آن را منتشر كند و از چاپ اين آثار بايد حمايت شود.

تصويرگراني هستند كه كارهاي خيلي خوبي عرضه مي‌كنند، اما ناشر خصوصي براي چاپ آنها بودجه ندارد و ناشر دولتي هم به دلايلي آن را چاپ نمي‌كند. اين‌گونه برخوردها با تصويرگران باعث مي‌شود كه تصويرگران نسل جوان از انجام كارهاي خوب سرخورده شوند و به دنبال انجام كارهاي سفارشي باشند تا بتوانند گذران زندگي كنند.

اين محدوديت‌ها در جهان پذيرفته نيست. شما آثاري كه تصويرگران در سطح جهان ارائه مي‌كنند ببينيد تا متوجه شويد در چه وسعتي از نظر موضوع، سبك و خلاقيت كار مي‌كنند. چرا در دوره‌اي امثال مثقالي در سطح جهاني مطرح شدند؟ چون در آن دوره انتشارت كانون اعتقاد داشت بايد زمينه كار براي جوانان فراهم شود. بايد به جوانان فرصت براي تجربه كردن داد. اگر جوان را محدود كنيد، بندهايي به پاي خلاقيت آن‌ها بسته مي‌شود. ممكن است اين محدوديت‌ها را به نوعي توجيه كنيد، اما واقعيت اين است آنچه در نهايت اتفاق مي‌افتد، چيزي برخلاف جريان هنر و ادبيات است.

اگر محدوديت‌ها برداشته شود، نسل جوان ما مي‌تواند براحتي در سطح جهاني مطرح شود.

در حال حاضر شما كمتر كتابي در كشورمان مي‌توانيد پيدا كنيد كه متن و تصويرهاي عالي داشته باشند. اگر ناشران، يك مدير هنري خوب و ويراستار قوي داشته باشند مي‌توانند كتاب خوب چاپ كنند. در اروپا نقش ويراستار در توليد و انتشار كتاب خوب، از نقش نويسنده اهميت بيشتري دارد، اما در كشور ما اين نقش كمرنگ‌تر است.

ناشران ما به انتشار كتاب كودك و نوجوان خيلي علاقه دارند و آن را كار پر درآمدي يافته‌اند، چون راحت‌ترين راه را انتخاب مي‌كنند، يعني به جاي سرمايه‌گذاري براي توليد كتاب با كيفيت بالا، ترجيح مي‌دهند كتابي را بدون پرداخت كپي‌رايت ترجمه و با كيفيتي متوسط چاپ كنند.

آرش شفاعي‌
 چهارشنبه 29 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن