واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: صفحه آخر - دست به عصا تا فينال؟!
صفحه آخر - دست به عصا تا فينال؟!
امير پوريا: يك) اين نكته دلپذيري است كه يوفاي پلاتيني جام را با تلاش براي پرهيز از داشتن بازي تكراري در فينال طراحي كرده. در يورو 96، بازي آلمان و چك كه در فينال با برد 1-2 ژرمنهاي دوره برتي فوگتس همراه بود، يك بار در مرحله گروهي كه ايتاليا، روسيه، چك و آلمان همگروه بودند، اتفاق افتاده بود. آنجا هم آلمان 2 بر صفر چك را برد، اما واقعيت اين است كه براي كري خواندن و تك و پاتكهاي فوتبالي كه بخش مهمي از انگيزههاي همه ما را تشكيل ميدهد، اگر مثلا فينال را چك ميبرد، لذت خالص قهرمانياش بابت باخت در مقابل نايب قهرمان در مرحله اول، خدشهدار ميشد. حالا و در يورو 2008، اين توجه به درستي جاري شده كه احتمال بازي تكراري ميان دو تيمي كه در مرحله اول همگروه بودهاند، فقط در مرحله نيمهنهايي وجود دارد و مثلا از ميان بازيهاي تاكنون مشخص شده، ميتوانيم پرتغال- تركيه يا آلمان- كرواسي تكراري در نيمهنهايي داشته باشيم؛ اما فينال به هر حال بين دو تيمي برگزار ميشود كه امكان ندارد قبلتر در اين تورنمنت جلوي هم ايستاده باشند. اين از آن ادراكات ظريف سلايق عشاق فوتبال است كه در اين دوره جام ملتهاي اروپا رعايت شده. هم طراوت فينالي كه تكراري نباشد، بيشك افزونتر است؛ هم پيشبينيناپذيري و در نتيجه، هيجانش ميتواند شدت يابد و هم امكان اين كري خواندن را به وجود نميآورد كه مثلا سينهچاكهاي تيم نايبقهرمان به هواداران شادمان قهرمان بگويند «ما كه توي مرحله اول برديمتون»! و ذوقشان را خطخطي كند.
دو) يعني واقعا آلمان متوسط- يا اگر بخواهم كمي بيتعارفتر باشم- زير متوسط، ميخواهد به شيوه معمول خودش تا فينال به همين ترتيب پيش برود؟ وقتي در جام جهاني 2002 آلمان آرام آرام ودور از پيشبينيها به فينال رسيد، شادابي و چالاكي نسبي تيم فولر ميتوانست اندكي آن تعجبها را كاهش دهد؛ اما همچون هميشه، بحث خوششانسي تيمي كه ميانمايه بود وخوب توانست خود را به ضرب و زور بالا بكشد، به درستي مطرح شد. حالا و در اين دوره، اين ميانمايگي به شكل عصبيكنندهاي خود را به رخ ميكشد. اساسيترين نكتهاش اين است كه شاگردان يواخيم لو مثل خود او چهرهاي بسيار مطمئن و بياسترس به خود ميگيرند. درحالي كه به زحمت و فقط با يك ضربه آزاد محكم و بيظرافت بالاك- كه خدمت او هم خواهم رسيد- اتريش را بردهاند، بيان چهره و چشمان و حركاتشان به گونهاي بود كه انگار ميخواهند بگويند توانمان بيش از اين بود؛ وانگهي بازي با اتريش و صعود از گروه، بيش از اين به صرف انرژي نياز ندارد. علي معلم همواره درباره بسياري از بازيهاي اين سالهاي رابرت دنيرو ميگويد او طوري بازي ميكند كه انگار با رفتار بيانياش ميخواهد به بيننده بگويد اين فيلم بيش از اين احتياج به صرف انرژي و توان و خلاقيت نداشت. توان دنيرو بارها و از جمله در فيلمهايي كه با اسكورسيزي، لئونه، اولو گراسبارد، كاپولا و كازان كار كرده، بيش از اين بوده است. اما آلمان امسال دركدام بازي و حركت تيمي يا فردي، تواني فراتر از اينكه جلوي اتريش داشت، رو كرده؟
سه) و اما ميشائيل بالاك كه از ديد بسياري، تنها بازيكن تكنيكي و شبهقهرمان آلمانيها تلقي ميشود و در حد بازيكنان فانتزي دعوت شده به رئال و چلسي بوده و غيره. البته كه او پريشب منجي ژرمنها شد. ولي واقعا جز همان شوت محكمي به سياق ضربات خركي و بيپيچ روبرتوكارلوس كه سيخكي وارد دروازه اتريشيهاي در حد تيم محلات بود، او در اين بازيها چه كرد؟ عملكرد او براي پيش بردن و بالا بردن سياه و سفيدها چه به لحاظ كميت و تعداد دفعات حركتهاي شورانگيز و راهاندازنده تيم و چه از حيث كيفيت، با يك چندم حركات ديويد ويا براي اسپانيا، وسلي اسنايدر براي هلند يا آردا توران براي تركيه برابري ميكند؟ بالاك كه چهرهاش شباهت حيرتآوري به يكي از بياستعدادترين بازيگران سينماي امروز آمريكا مارك والبرگ (خواننده نيمبند پيشين راك) دارد، درست بسان او كه ميخواهد تنها فيلم مهم كارنامهاش «مرحوم/خدا بيامرز» اسكورسيزي را براي كسب اعتبار بر فرق سر همه ما بكوبد، هنوز دارد نام اعتبار ميانمايهاي را ميخورد كه با بازيهايش در اوايل قرن بيست و يكم به دست آورد. بالاك مظهر كليت تيم آلمان است: هيچ كار ويژهاي نميكند، ولي هاله تصنعي ِ اقتداري و همآميز را با قد و بالايش يدك و به رخ ميكشد. اينگونه نميتوان تا اوج رفت.
amirpouria@gmail. com
چهارشنبه 29 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]