تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837113924
با حجتالاسلام سيدرمضان موسوي مقدم، معاون مجلس و امور استانهاي سازمان صداوسيما قلمرو فرهنگي فراتر از مرزهاي استاني
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با حجتالاسلام سيدرمضان موسوي مقدم، معاون مجلس و امور استانهاي سازمان صداوسيما قلمرو فرهنگي فراتر از مرزهاي استاني
جام جم آنلاين: جشنواره شانزدهم توليدات مراكز صداوسيما اين روزها در شيراز در حال برگزاري است؛ جشنوارهاي كه عنوان بزرگترين رويداد فرهنگي كشور را به نام خود سند زده است. آنطور كه معاون امور مجلس و استانهاي سازمان صداوسيما ميگويد هدف اصلي برگزاري اين جشنواره بهبود كيفيت آثار مراكز صداوسيماي كشور است.
حجتالاسلام سيدرمضان موسوي مقدم درباره اهداف برگزاري اين جشنواره ميگويد: از آنجا كه مراكز استاني، هم به لحاظ كمي و هم به لحاظ كيفي در حال افزايش هستند، بخش عمدهاي از توليدات شبكههاي ملي را تامين ميكنند و از همه مهمتر در خدمت توسعه استانها و قلمرو فرهنگي آنها هستند، لازم است كه مجموعه توليدي آنها در جشنوارهاي به رقابت گذاشته شود.
جشنواره مانند هميشه در 5 بخش صدا، سيما، خبر، موسيقي و پژوهش برگزار خواهد شد. وقتي جشنوارهاي به 16 سالگي ميرسد معنايش اين است كه بازتابهاي مثبتي داشته است. به همين علت رفته رفته حضور جدي برنامههاي استاني را در بهترين زمانهاي شبكههاي ملي شاهد هستيم.
نمايش 34 تلهفيلم و 27 سريال در سال گذشته از شبكههاي ملي البته براي مراكز استاني يك امتياز خواهد بود. اگر جشنواره توليدات مراكز صداوسيما را يكي از علتهاي اين اتفاق خوب بدانيم، بد نديديم با معاون مجلس و امور استانهاي سازمان صداوسيما درباره برگزاري اين جشنواره صحبت كنيم.
اين جشنواره چقدر تبليغاتي است و چه اندازه واقعا در ارتقاي كيفيت برنامههاي استاني موثر است؟
براساس آييننامه محتوايي جشنواره، اهداف جشنواره مشخص شده است. جشنواره به 2 صورت آثار را دريافت ميكند. بخش اول مربوط به آثاري است كه به صورت تصاد في از روي آنتن گرفته ميشود.
يعني اين آثار صرفا براي جشنواره ساخته نشدهاند؟
بله. آنچه روي آنتن مراكز در حال پخش است 80 درصد برنامههايي را تشكيل خواهد داد كه مورد بررسي قرار گرفت. يعني فرض كنيد مركزي كه بين 8 تا 11 ساعت برنامه توليد و پخش ميكند به صورت تصادفي برنامههايي از ميان آنها انتخاب ميشود و مورد قضاوت قرار ميگيرد. 20 درصد باقيمانده در بخشهايي است كه جشنواره توصيه ميكند. چنين برنامههايي يدر جشنواره حضور داشته باشد. جشنواره به دنبال ارتقاي محتواي شبكههاي استاني است و فقط دنبال اين نيست كه جشنوارهاي با اين نام برگزار شود.
وقتي 80 درصد برنامههاي يك شبكه استاني به صورت تصادفي انتخاب ميشود طبيعتا بسياري از توليدات «ج» و «د» را شامل خواهد شد، بنابراين ما به سمت توليد بهتر آثاري ميرويم كه در مراكز استانها ساخته ميشوند. از اين نظر، شبكههاي استاني در يك رقابت سالم حضور خواهند داشت.
پس از اينكه چنين آثاري مورد ارزيابي قرار گرفت آنها ميتوانند نقاط ضعف و قوت آثار را تشخيص دهند، بنابراين ميتوانم بگويم تلاش شده جشنواره جنبه تشريفاتي نداشته باشد، بلكه جنبه كاربردي آن غالب باشد.
جشنوارهها بيشترين خاصيتشان وقتي است كه اثرگذار باشند و ما اين اثرگذاري را در آثار بعدي برگزيدگان هم ببينيم. براي برگزيدگان اين جشنواره در سطوح مختلف چه تدابيري انديشيده شده كه در ادامه آثار شاخصتري ارائه كنند؟
براي تشويق و ترغيب آثار برگزيده استانها، يكي از راهكارها در واقع تشويق افراد موفق از طريق جشنواره است. اين جشنواره در حد خودش كاركرد دارد، اما در حدي كه جشنواره ميتواند موثر واقع شود. بايد بگويم طبيعتا كساني كه در ساختارهاي مختلف برنامه توليد ميكنند و از امتياز بالايي برخوردار ميشوند از جوايز جشنواره هم بهره ميبرند. علاوه بر اين، يك بانك اطلاعاتي از برگزيدگان جشنواره جمعآوري خواهد شد كه اين بانك اطلاعاتي ميتواند در بهكارگيري كساني كه در جشنواره موفق بودهاند، عمل كند؛ همچنين كساني كه در جشنواره موفق ميشوند طبيعتا در مراكز استانها كارهاي مهمتر و اساسيتر به آنها داده خواهد شد.
مثلا اگر كسي در حوزه مستند در جشنواره جايزه گرفته است به طور طبيعي در آن مركز شاخص خواهد شد و كارهاي فاخر در حوزه مستند به او سپرده ميشود، ولي مساله اين است كه عدهاي از برنامهسازان، موفقيتشان مدام در جشنواره تكرار ميشود، ما براي اين تكرار بايد فكري بكنيم تا فرصت حضور براي كساني كه در سطوح پايينتري هستند فراهم شود. تلاش داريم پس از خاتمه جشنواره شانزدهم براي فينال فيناليستها هم تمهيدي بينديشيم.
مراكز استاني از جهات گوناگون در يك سطح نيستند. تفاوت پتانسيلها، تفاوت ماموريتهايي كه براي هر كدام از آنها تعريف شده و خيلي چيزهاي ديگر باعث ميشود ما در انتخاب آثار، پارهاي ملاحظات را در نظر بگيريم. اين تفاوت در جذب و داوري چگونه لحاظ خواهد شد؟
نظر شما درست است. مراكزي كه داراي شبكه هستند، دستورالعملهاي محتوايي يكسان دارند.
و اين شبكهها چه تعداد هستند؟
بجز 3 مركز استان، بقيه همه داراي شبكههاي استاني هستند. به عبارت ديگر در تهران دستورالعملهاي محتوايي به آنها ابلاغ ميشود و كنداكتور آنها در اينجا مديريت ميشود. اولويت توليد پخش آنها نيز كاملا مشخص شده است و ما براي تحقق آنها حركت ميكنيم. به عبارت ديگر، در حال حاضر مراكز استانهايي كه داراي شبكه استاني هستند از حيث محتوايي و كنداكتور تحت مديريت واحد ستاد قرار دارند؛ اما مهم است كه آنها در قالب اين دستورالعمل محتوايي و كنداكتور ابلاغي مقتضيات استاني خودشان را در نظر بگيرند و برنامه توليد كنند، يعني اگر زبان خاص دارند بايد درصدي از برنامههاي توليديشان را به آن زبان اختصاص دهند.
اگر در آن استان برخي موضوعات بايد بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، بايد بيشتر به آنها پرداخته شود، ولي چارچوب محتوايي و كنداكتور از سوي ستاد ترسيم و اول هر سال به آنها ابلاغ ميشود، پس رويه واحدي در مراكز استانها حاكم است. چنانچه محتواي اثري كه براي جشنواره فرستاده شده،بوميتر باشد، منطقهايتر و نزديكتر به خصوصيات بومي و محلي آن ديار باشد از امتيازات بيشتري برخوردار خواهد شد. پس سياستها واحد است، اما از نظر ساختار و قالبها، متنوع و متكثر است.
ايدهآلي كه در حال حاضر براي شبكههاي استاني مطرح است، هنوز برنامههاي آنان در شبكههاي ملي و در كنار آن حضور در شبكههايي مثل جامجم است. در اين موفقيت چقدر حضور در جشنواره ميتواند تاثير داشته باشد؟
به صورت مشخص تاثيري ندارد. يعني كسي كه در جشنواره موفق شد الزاما به آن معنا نيست كه برنامه او از شبكه جهاني قابل پخش خواهد بود، بلكه هر برنامهاي كه در شبكههاي جهاني يا سراسري پخش ميشود شرايط خاص خودش را دارد و متناسب با آن برنامه بايد قضاوت شود.
چه بسا فردي يك كارش در جشنواره بدرخشد، اما كارهاي بعدياش آنچنان كه بايد نباشد؛ ولي حضور در شبكههاي ملي داراي ضوابط و قواعد ديگري است كه عمدتا بين معاونت مجلس و استانها و شبكهها تنظيم و تدوين ميشود، مراكز استانها هم با آن شاخصها آشنا هستند و متناسب با آن شبكههاي ملي، از آن برنامهها استفاده ميكنند.
از بازتاب حضور آثار استاني در شبكههاي ملي بگوييد؟
خوشبختانه ما در شبكههاي ملي حضور خوبي داريم و اين روند سير صعودي هم دارد. ما طي 3 سال گذشته شاهد يك جهش پخش آثار استاني در شبكههاي ملي بودهايم. از آن گذشته تقريبا همه امور شبكههاي ملي در استانها، توسط شبكههاي استاني انجام ميشود، مثل پوشش اخبار و گزارشهاي سفرهاي مقامات عاليرتبه كشور.
در سه چهار سال پيش بايد گروههايي از تهران اعزام ميشدند، در حالي كه حدود 5/2 درصد برنامههاي شبكههاي ملي بايد به وسيله مراكز استانها آماده شود. كه خود نشان ميدهد در حال حاضر اين اطمينان به وجود آمده كه شبكهها برنامه توليد كنند.
بحثي كه در جشنوارهاي مثل توليدات مراكز مطرح ميشود. گستردگي حيطههاي تخصصي است كه مورد داوري قرار ميگيرد. آيا جشنواره توليدات مراكز در حال حاضر به جايي نرسيده كه بخواهد به جشنوارههاي تخصصيتري تقسيم شود. اصلا چنين دورنمايي براي آن در نظر گرفتهايد؟
بله. اين موضوعي است كه در دست بررسي است. ما بعد از پايان جشنواره شانزدهم در شيراز اين موضوع و چند موضوع ديگر را مورد بررسي قرار خواهيم داد، مثل آسيبشناسي و بازبيني جشنواره همين طور بررسي اين موضوع كه مقدمات جشنوارههايي فراهم شود كه اين جشنواره در كنار آن جشنوارههاي مقدماتي باشد. ميخواهيم جشنواره به لحاظ كمي آنقدر بزرگ نشود كه از اهداف خودش فاصله بگيرد.
با بعضي برنامهسازان و كارگردانان شهرستاني كه صحبت ميكردم از بودجه كم اختصاص يافته به آثارشان گلايه داشتند و معتقد بودند آثارشان با بودجهاي معادل يك دهم آثار تهراني ساخته ميشود، ولي هنگام مقايسه معمولا اين پارامتر اصلا نديده گرفته ميشود.
اين كه در مراكز استانها آثار با هزينه كمتر نسبت به شبكههاي ملي ساخته ميشوند، شكي در آن نيست. من نميخواهم مقايسهاي با شبكههاي ملي بكنم، ولي با حداقل برآوردها در مراكز استانها برنامه توليد ميشود. ما در سيما در اين زمينه رشد چنداني نداشتيم، اما در زمينه صدا رشد داشتهايم.
يكي از دغدغههاي مراكز همين پايين بودن نرخ توليدات در مراكز استانهاست و اين يك واقعيت است اگر قرار باشد برنامهاي كه به صورت «الف» و «ب» در شبكههاي ملي تهيه ميشود، در مراكز استانها ساخته شود چند برابر آن برنامه توليد خواهد شد؛ ولي نكته پرسش شما اين بود كه آيا ما متناسب با آن اعتبار، آثار را ارزيابي ميكنيم يا متناسب با وضعيت شبكهها. قطعا دومي نخواهد بود. شاخصها، معيارها و ملاكهاي ما در ارزيابي، متناسب با توانمنديهاي فني و اعتباري خواهد بود.
از آن گذشته مقايسه شبكههاي ملي با شبكههاي استاني كار نادرستي است، چون قرار نيست شبكههاي استاني كار شبكههاي ملي را انجام دهند يا بالعكس. اگر چنين اتفاقي بيفتد اشكال جدي روي خواهد داد. هر شبكه براساس تعريفي كه براي آن شده بايد كارش را انجام دهد.
كارهايي كه ما به اسم آثار ساخته شده در مراكز استانها ميبينيم يكجوري همانند سازي با آثار توليد شده در شبكههاي ملي است. فقط ممكن است داستان فيلم در بوشهر، كرمان، سيستان و بلوچستان، مشهد يا اردبيل بيفتد وگرنه همه مقتضيات يك داستان تهراني را دارد.
آيا يك مركز خوب استاني ميتواند رقيبي براي شبكههاي ملي به حساب آيد؟
من عنوان رقابت را براي شبكههاي استاني و ملي خيلي نميپسندم. عنوان مشاركت، همپوشاني و مكمل بودن بيشتر تداعيكننده آن حس است. چون رقابت در جايي است كه همه چيز برابر باشد. وقتي ماموريتها و اهداف يكي باشد، رقابتها معنا پيدا ميكند. به هر حال شبكههاي استاني تعريف خاص خودشان را دارند.
در حال حاضر، ميزان استقبال مردم در استانها از مراكز صداوسيما چقدر است؟
ما 3 شاخص براي رصد كردن استقبال مخاطبان داريم، ميزان رضايت، ميزان اعتماد و ميزان مخاطب. اينها عواملي هستند كه ما براساس آنها ميزان مخاطب را مشخص ميكنيم. ميزان مخاطب در برنامههاي سيماي مراكز بين 60 تا 70 درصد، ميزان اعتماد بين 70 تا 75 درصد و ميزان رضايت از اين برنامهها 40 تا 55 درصد است كه بايد ميزان رضايتمندي را در اين زمينه افزايش دهيم ولي همين ميزان رضايت در بخش خبري شبكههاي استاني بالاي 85 درصد است. اخبار كاملا محلي است، در نتيجه شبكههاي استاني بيشتر مورد اقبال مردم قرار ميگيرند.
شما خود قبلا مدير يك شبكه استاني بودهايد و از نزديك با مشكلات رسانه آشنايي داريد. اگر قرار باشد به نقاط ضعف دورههاي قبلي جشنواره اشاره كنيد، به چه مواردي اشاره ميكنيد؟
از موضوعاتي كه بايد يك بازنگري جدي روي جشنواره بگيرد، بايد بيشتر به استاني بودن جشنواره توجه شود. الان جشنواره تا حدود زيادي استاني تهراني است.
يعني چي؟
ما تا ميتوانيم بايد از برنامهسازان و عوامل توليد برنامههاي استاني در جشنواره استفاده كنيم. يعني حتي به نظر من بايد از داوران و مجريان استاني استفاده كنيم و تمهيدي بينديشيم تا تماما جشنواره را به سمت و سوي استاني شدن پيش ببريم. اين از اشكالاتي است كه فعلا وجود دارد. من حتي فكر ميكنم به صورت ضربدري برنامهها را ميان مراكز استانها تقسيم كنيم و آنها درباره برنامهها اظهارنظر كنند.
موضوع بعدي اين است كه خود جشنواره بررسي شود كه آيا با توجه به حجم زياد توليدات مراكز، اين جشنواره بايد به صورت سالانه برگزار شود يا دوسالانه. همچنين اين موضوع بررسي شود كه ما سالانه جشنوارههاي منطقهاي داشته باشيم و هر دو سالانه يك جشنواره مراكز استاني. نكته ديگر اين است كه جشنواره از حيث بهرهوري و كاردهي بايد مورد تجديدنظر قرار بگيرد.
در حال حاضر، جشنواره به صورت مشترك با يكي از مسوولان استانها برگزار ميشود. در واقع ما براي اين كه بتوانيم برخي كارهاي فرهنگي آن استان را برگزار كنيم، اين جشنواره را برگزار ميكنيم. در حالي كه فلسفه وجودي جشنواره اين نيست.
اين جشنواره توليدات مراكز استاني است و ما بايد در يك رقابت سالم آن را برگزار كنيم و بعد خروجي ضعف و قوت جشنواره را در اختيار مراكز قرار دهيم، اما ما آمدهايم اهداف فرعي براي جشنواره تعريف كردهايم. مثل اين كه وقتي جشنواره در يك استان ديگر برگزار ميشود، چند روز در آنجا برنامههاي جنبي اجرا ميشود كه اين برنامهها گاه با اهداف اصلي جشنواره چندان همخواني ندارد.
در طول سالهايي كه در جشنواره بودم، نديدم آثار برگزيده به صورت يك بسته يا به صورت عمومي نمايش داده شوند.
اين يكي از ضعفهاي جشنواره بوده است. البته تا حدودي اين آثار در كميسيونهاي مختلف جشنواره به نمايش گذاشته ميشود و روي آنها بحث ميشود، اما به دليل محدوديتي كه كميسيونها دارند، طبيعتا همه آثار را نميتوانند بپذيرند و نمايش دهند.
پس از جشنواره شانزدهم قرار است طرحهايي اجرا شود. ازجمله مجموعه آثار برتر در اختيار شبكههاي ملي قرار بگيرد و پخش شود علاوه بر آن، ميزگرد نقد و بررسي براي جشنواره گذاشته شود.
ولي در سطح مراكز استانها اين گونه نيست و تمام آثار برتر و آثاري كه به هيات داوران معرفي شدهاند، در اختيار همه مراكز استانها قرار خواهند گرفت و اين آثار بتدريج در طول سال از اين شبكهها پخش خواهد شد.
بايد امانتدار ميراث فرهنگيمان باشيم
استانهاي غرب كشور درصد زيادي از برنامههايشان را با زبان محلي ميبينند، مثلا در آذربايجان شرقي برنامههاي زيادي به زبان تركي پخش ميشود، حتي برنامه كودك آنها به زبان تركي پخش ميشود. مراكز كردستان، مازندران و گيلان هم اينچنين است. در جاهايي كه زبان تفاوت دارد يكي از مولفهها اين است كه برنامهها با همان زبان اصلي پخش ميشوند.
نكتهاي كه شما ميگوييد درباره تله فيلم و سريالهاست كه خوشبختانه در 3 سال گذشته اين موضوع رعايت و در جشنواره هم به آن تاكيد شده است؛ ولي فراموش نكنيد كه ما يك سري همپوشانيهاي فرهنگي هم در كشور داريم. علاوه بر اين بايد اعتراف كنيم كه رقابت و ارزيابي آثار استاني كار سختي است، چون ما از يك طرف به بوميسازي تاكيد داريم و از طرفي آمدهايم بومي بودن را به يك استان محدود كردهايم.
اگر چنين چيزي را بپذيريم در واقع همپوشانيها ديگر جواب نميدهد؛ مثلا غرب كشور يك سري مشتركات با هم دارند، همچنين شرق كشور. ما تعريف استاني كردهايم. اين نقد مليحي بر وضعيت توزيع شبكههاي استاني است. ما بايد قلمروي فرهنگي يك منطقه را در نظر بگيريم نه قلمروي سياسي و جغرافيايي و تقسيمبندي استاني را. يك مثال بزنم.
بسياري از آداب و رسوم، رفتار، لهجه، زبان و تاريخ كهن شرق كشور و مشخصا خراسان يكي است. شما نميتوانيد موسيقي مقامي جنوب خراسان را از هم تفكيك كنيد. اين يك پيكره است. آيا با تفكيك استانها بايد اين پيكره را جدا كنيم.
اين كار بايد با دقت و ظرافت انجام شود. ما ميگوييم تا جايي كه قلمرو فرهنگي شما اجازه اين همپوشاني را ميدهد، اين كار را انجام دهيد. ولي هيچ وقت نبايد اين را دستمايه ملي فرض كنيد، بلكه بايد به آن به صورتي كه وجود دارد، پرداخته شود. ما بايد امانتدار ميراث فرهنگيمان باشيم. به جاي آن كه ما آن موضوع مهم را در يك قلمرو فرهنگي بپردازيم و آن را رقيق و در سطح ملي ارائه كنيم، بهتر است سعي شود مشخصههاي بومي و محلي در آثار شهرستانها لحاظ شود.
مهدي غلامحيدري
چهارشنبه 29 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]
-
گوناگون
پربازدیدترینها