واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اين ماجرا را جدي بگيريد؛ اصلاً فکر کنيد يک هشدار است؛ ميليون ها دانش آموزي که اين سال ها درمقاطع مختلف تحصيلي درس مي خوانند، زماني که امتحانات پايان ترم را پشت سر مي گذارند و به اصطلاح فارغ التحصيل مي شوند، وزن داشته هاي قرآني شان هيچ تغييري نمي کند و به قول قديمي ها همان آش مي ماند و همان کاسه! همه کارشناسان قراني پيکان انتقادات خود را به سوي آموزش و پرورش نشانه مي روند و معتقدند براي اصلاح اين شرايط، بايد نظام آموزش کشور را دگرگون کرد اکنون «اتاق فکر» وزارت آموزش و پروش، معاونت پژوهش و برنامه ريزي اين سازمان است؛ جايي که برنامه هاي خرد و کلان را براي کلاس هاي مختلف درسي تدوين و اجرا مي کند. بدون ترديد، رئيس اين سازمان نخستين منبعي است که مي تواند به انتقادهاي موجود در اين حوزه پاسخ دهد. به همين دليل سراغ حجت الاسلام دکتر بهرام محمديان رفتيم و بدون تعارف، مسائل و مشکلات زنگ قرآن در مدارس را با اومطرح کرديم. آقاي محمديان! قرار است درباره زنگ قرآن با هم گفت وگو کنيم. حتماً قبول داريد که مشکلات بسياري در اين حوزه وجود دارد. بله، حتماً مشکلاتي وجود دارد! پس اگر موافق باشيد، از طرح همين مشکلات آغاز کنيم. بسيار خوب من فکر مي کنم مهم ترين مشکلي که در اين حوزه وجود دارد، مربوط به مقطع ابتدايي است. در اين دوره زمان کلاس قرآن محدود است و فاصله زماني برگزاري کلاس ها هم استاندارد نيست؛ به همين دليل بچه ها درس را فراموش مي کنند؛ در حالي که اين روزها کارشناسان معتقدند براي گرفتن نتيجه بهتر و تثبيت دانسته ها بايد کلاس ها به صورت متوالي تشکيل شود. دومين شکل هم متخصص نبودن تعدادي از معلمان قرآن، به ويژه در مقطع ابتدايي است. البته به تازگي طرح آموزش معلمان قرآن مقطع ابتدايي آغاز شده و بيش از 30 درصد معلمان اين مقطع، آموزش هاي لازم را ديده اند. فکر مي کنيد معلمان با شرکت در اين کلاس ها تخصص کافي به دست مي آورند؟ چرا به دست نياورند؟ کارگاه هاي ضمن خدمت فقط براي درس قرآن نيست، براي همه دروس برگزار مي شود. در حقيقت يک معلم همان مقدار که رياضي و روش تدريس را ياد گرفته ، قرآن را هم آموخته است.به هيچ وجه نبايد تأثيرات دوره هاي ضمن خدمت را انکار کرد اما اين نتايج در مدارس چندان به چشم نمي آيد. فکر نمي کنم بعضي از معلم ها خودشان هم اين درس را در دوران تحصيل، خوب ياد نگرفته اند. کلاس قرآن تافته جدابافته اي نسبت به ديگر درسها نيست. اگر اين احتمال وجود دارد که بعضي از معلم ها در اين زمينه ضعيف باشند، درباره درس هاي ديگر هم وجود دارد! يعني نبايد براي قرآن اهميت ويژه اي قائل شد؟ همه درسها در جايگاه خودشان اهميت دارند. ما اگر بخواهيم براي قرآن برنامه اي مفصل داشته باشيم ، بايد براي درس تربيت بدني هم برنامه ريزي کنيم. البته هيچ کس منکر اهميت قرآن نمي شود. ولي فراموش نکنيد که وظيفه ما در معاونت پژوهش، برنامه ريزي براي همه دروس است، نه فقط قرآن! يعني نمي شود چند معلم حرفه اي را به عنوان دبير قرآن در مقطع ابتدايي مشغول به کار کرد؟ ببينيد، اساس فعاليت در مقطع دبستان بر مبناي «تک معلمي» است زيرا از نظر تربيتي و آموزشي مفيدتر است؛ اين را همه کارشناسان تأييد مي کنند؛ به همين دليل بايد تمام سعي مان بر اين باشد که به جاي استخدام معلم هاي ديگر، همين معلم هاي خودمان را از نظر علمي غني تر کنيم. در واقع سياست آموزش و پرورش بر اين است که معلم هاي دوره ابتدايي را در همه دروس متخصص کند؛ يکي از اين دروس هم قرآن است. مقطع راهنمايي و دبيرستان چطور؟ در اين مقاطع، معلم ها از تخصص کافي برخوردارند! ولي آمار مي گويد بيشتر دبيراني که در اين مقاطع تدريس مي کنند، در رشته هاي غير قرآني تحصيل کرده اند! اگر منظورتان از غير مرتبط، رشته هايي مانند فيزيک و شيمي است که امکان ندارد ولي ممکن است که دبير قرآن در رشته هاي مرتبط با علوم انساني مانند معارف يا ادبيات عربي درس خوانده باشد. البته اين شرايط فقط مختص درس قرآن نيست؛ اصل در آموزش و پرورش اين است که اگر معلم متخصص نبود، از فردي که در گروه مرتبط با آن درس تحصيل کرده، استفاده شود. مثلاً فردي که کارشناس فيزيک است، رياضي هم درس مي دهد يا کسي که شيمي خوانده، زيست شناسي هم تدريس مي کند با اين حال لازم است دوباره يادآوري کنم که طرح آموزش معلمان قرآن در برنامه ما وجود دارد. به فاصله زماني طولاني بين ساعت هاي درس قرآن در دوره ابتدايي اشاره کرديد؛ آيا براي حل اين مشکل کاري انجام داده ايد؟ بله، طبق برنامه ريزي درسي، دانش آموزان پايه سوم ابتدايي بايد روخواني قرآن را کامل ياد بگيرند. به همين دليل برنامه «تجمع ساعت کلاس قرآن» را به مدت يک ماه در 30 درصد از کلاس هاي پايه سوم ابتدايي اجرا کرديم که نتايج آن رضايت بخش بود. درباره اين تجميع ساعت کلاس قرآن بيشتر توضيح مي دهيد؟ اين برنامه به اين صورت است که به جاي آنکه هفته اي 2 ساعت آموزش قرآن داشته باشيم، هر روز به مدت 45 دقيقه اين کلاس تشکيل شود؛ چرا که تکرار آموزش در فاصله هاي زماني کمتر، قدرت يادگيري را بالا مي برد و دانش آموز به جاي اينکه هر هفته به تکرار درسهاي گذشته بپردازد، درس جديدي ياد مي گيرد قصد داريم به زودي اين طرح را به صورت فراگير اجرا کنيم. پس قصد داريد ساعت کلاس قرآن را بيشتر کنيد؟ خير، همين زمان فعلي کافي است؛ به شرط آنکه درست از آن استفاده کنيم. يکي ديگر از مشکلات در زنگ قرآن، استفاده نکردن از روش هاي نوين تدريس است؛ در اين باره چه کرده ايد؟ روش هاي نوين تدريس نسبت به گذشته سنجيده مي شود. شيوه هاي تدريس قرآن در اين سالها دستخوش تغييرات و دگرگوني هاي بسياري شده است؛ به همين دليل بايد علاوه بر استفاده از روشهاي نوين آموزشي مانند شرکت دادن همه دانش آموزان در کلاس، از وسايل کمک آموزشي مانند کتاب، لوح هاي فشرده و نوار هم بهره گرفت. فکر مي کنيد با اجراي چنين برنامه هايي جذابيت کلاس قرآن بيشتر مي شود؟ جذابيت در شيوه هاي تدريس، امري انتزاعي است و اين، هنر و فن معلم است که با روش هاي مختلف، کلاس را براي همه جذاب و انگيزه لازم را براي دانش آموزان فراهم مي کند. البته شيوه هاي خاصي هم وجود دارد که ما آنها را براي جذاب کردن درس به معلم ها آموزش داده ايم. فراموش هم نکنيد که همه کارها تکليف آموزش و پرورش نيست؛ خانواده ها هم بايد در ايجاد انگيزه کمک کنند و به ياري ما بيايند. مثلاًچه کاري انجام دهند؟ به همان اندازه که به درس رياضي يا درسهاي ديگر بچه ها اهميت مي دهند، به درس قرآن هم اهميت دهند چرا تا دانش آموزي در درس رياضي يا علوم نمره کمتري مي گيرد، خانواده ها تصميم مي گيرند با معلم خصوصي و نظارت بيشتر مشکلات او را حل کنند اما براي درس قرآن چنين انگيزه و نظارتي وجود ندارد؟ اما آموزش و پرورش هم از ايجاد چنين اوضاعي بي تقصير نيست. مگردرمداس ما چقدر به نمره قرآن اهميت مي دهند؟ با بخشي از گفته هاي شما موافقم. مي توان پذيرفت که نگاه همسويي بين معلمان و اوليا در اين خصوص نبوده و همين ناهماهنگي ها باعث شده است که بعضي از خانواده ها اين درس را جدي نگيريد. پس باز هم خانواده ها محکوم شدند! قبول کنيد! متأسفانه بعضي از خانواده ها با اکتفا به اينکه ما مسلمان هستيم و قرآن کتاب ديني ماست، فکر مي کنند بچه ها بالاخره قرآن را ياد مي گيرند، در حالي که اين تصور درستي نيست. آموزش قرآن هم مانند هر درس ديگري نيازمند حمايت، تشويق، پشتيباني و کسب مهارت است. از طرف ديگر معلم ها هم بايد به اين درس بيشتر اهميت دهند. البته جنس ارزشيابي درس قرآن با ديگر درسها متفاوت است. اين ارزشيابي بايد به صورت توصيفي باشد. در ارزشيابي توصيفي دانش آموز بايد هر لحظه نسبت به گذشته اش سنجيده شود؛ اگر پيشرفت کرده است، تشويق و اگر مشکلي دارد، از او حمايت شود تا ضعفش را برطرف کند. صحبت شما درباره خانواده ها جنبه توصيه اي دارد اما در باره معلم ها قصه کمي فرق مي کند. شما به عنوان مسوول، طبق چه دستورالعملي معلم ها را موظف کرده ايد که به زنگ قرآن توجه کنند؟ آنچه مسلم است اينکه مجموعه آموزش و پرورش در اين سال ها نسبت به قرآن اهتمام بيشتري داشته و بسياري از فعاليت هاي فرهنگي و مسابقات با محوريت قرآن انجام مي شود اما نکته اينجاست که يا اين زمينه سازي ها کفايت نمي کند يا روش ها نامطمئن است که استمرار ندارد. به نظرم بايد ساعت هاي قرآن سامان دهي شود. همين تجميع ساعت درس قرآن که قصد داريم اجرايي اش کنيم، مي تواند گام نخست در اين مسير باشد. اکنون نزديک به 30 سال از تدريس قرآن در مدارس مي گذرد؛ پس چرا اين سامان دهي اين قدر با تأخير در حال انجام شدن است؟ روش هاي آموزشي در حال تغيير است و کارشناسان در يک فرايند «يادگيري» و «ياددهي» به روش هاي نوين دست پيدا مي کنند که نسبت به گذشته کامل تر است. پس نمي توان گفت چرا دير به اين نتيجه رسيده اند؛ اين طبيعت کار تدريس است. بعضي از صاحب نظران و کارشناسان معتقدند قرآني که در سال اول دبيرستان تدريس مي شود، چندان تأثيرگذار نيست و زير سايه فارسي پنهان مي شود. قبول داريد؟ درست است که زبان فارسي و عربي مکمل هم هستند اما افرادي که هنوز الفباي فارسي را ياد نگرفته است، چگونه قرآن را بخواند؟ بايد سواد فارسي داشته باشد که با استفاده از حرکات بتواند کلمات قرآني را بخواند. با اين حال براي ايجاد انگيزه و آشنايي بچه ها با اين کتاب مقدس، از دوره پيش دبستاني داستان هايي با مفاهيم قرآني براي آنها گفته مي شود. با توجه به همه اين شرايط، از عملکرد خودتان در حوزه زنگ قرآن راضي هستيد؟ چه نمره اي به خودتان مي دهيد؟ چون خودم يکي از منتقدان هستم، هر نمره اي بدهم، بانگاه منفي داده ام اما انصافاً آموزش و پرورش در حد توان خودش تلاش مي کند؛ هر چند نتيجه اش چندان رضايت بخش نيست. در حقيقت منتقد عملکرد خودتان هستيد؟ مسوول که نبايد هميشه توجيه کند. اين مشکلات را قبول دارم اما قدم به قدم در حال اصلاح امور هستم. يکي از نقدهاي من آموزش قرآن از کتاب درسي است. بسياري از دانش آموزان به خوبي از عهده تلاوت قرآن از کتابهاي درسي برمي آيند اما اگر همان سوره را بخواهند از مصحف بخوانند، درست نمي توانند تلاوت کنند. براي همين قرآن را به 3 بخش 10 جزئي تقسيم کرده و در اختيار دانش آموزان دوره راهنمايي قرار داده ايم تا کل قرآن را در مقطع راهنمايي از روي مصحف بخوانند. با اين شرايط، کتابهاي درسي هم نياز به بازنگري دارند؟ نبايد به آموزش و پرورش نگاه انتزاعي داشته باشيم. وظيفه اين سازمان اين نيست که فقط کتاب عوض کند؛ گاهي اوقات بايد به جاي عوض کردن مطالب کتاب، شيوه هاي تدريسمان را عوض کنيم در حقيقت، يک ميانگين 5 ساله براي ثبات کتاب ها تعريف شده است اما اگر کتاب ها از نظر صفحه آرايي، رنگ و حتي چينش مطالب مشکلي داشته باشند، اين تغييرات با توجه به بازخورد نظرات معلم ها و دانش آموزان هر 2 سال يک بار انجام مي شود به عنوان مثال، سال گذشته پس از بررسي به اين نتيجه رسيديم که خط قرآن بعضي از کتاب هاي درسي ريز است و چشم دانش آموزان با اين خط آشنايي ندارد؛ به همين دليل صفحه آرايي را تغيير داديم و خطوط را درشت تر کرديم. سؤال آخرمان همين است که شما چقدر به آينده زنگ قرآن در مدارس اميدواريد؟ ما 3 هدف را براي زنگ قرآن در مدارس تعريف کرده ايم؛ به اين صورت که دانش آموزان پس از دوره ابتدايي در روان خواني قرآن توانمند شوند، در مقطع راهنمايي با مفاهيم قرآني آشنا شوند و در دوره دبيرستان با تدبر، قرآن را بياموزند براي رسيدن به اين هدف، همه آنچه را که در توان داريم، به کار خواهيم گرفت. اگر واقعاً تلاش کنيم، بايد به آينده هم اميدوار باشيم. منبع: نشريه همشهري /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]