معمای سرنوشت‌ هولناک یک تازه‌عروس

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

معمای سرنوشت‌ هولناک یک تازه‌عروس که 2 روز پس از مراسم جشن ازدواج به کام مرگ فرو رفته است، وارد مرحله تازه‌ای شد. در این پرونده پیچیده، نماینده دادستان و بازپرس ویژه قتل اختلاف نظر دارند. مرگ مرموز 18 مردادماه سال 83، زنی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: «عروسم در پارکینگ خانه خود را دار زده است». پس از این تماس، تیمی از ماموران تجسس به همراه هنرمند، بازپرس ویژه قتل در محل حادثه که ساختمان 4 طبقه‌ای در تهران‌پارس بود حاضر شدند و بررسی‌های خود را آغاز کردند. قربانی به نام «لیلا» یک تازه‌عروس 18 ساله بود که با طناب نارنجی‌رنگی در پارکینگ ساختمان به دار آویخته شده بود. دست و پای لیلا با طناب زردرنگی بسته شده بود و دور دهانش یک روسری پیچیده بودند. با توجه به این صحنه فرضیه خودکشی بسیار ضعیف دانسته شد و احتمال یک جنایت خاموش قوت یافت. تیم تحقیق در ابتدا به بازجویی از همسر و مادرشوهر قربانی پرداخت. مادرشوهر لیلا در بازجویی‌ها گفت: 2 روز پیش یعنی روز 16 مردادماه سال 83، عروسی لیلا و پسرم بود. فردای روز عروسی مراسم پاتختی آنها برگزار شد. همه چیز خوب بود و مشکلی پیش نیامد. پسر و عروسم در طبقه چهارم ساختمان ما زندگی می‌کردند. شب حادثه میهمان خانه ما بودند و پس از تماشای فیلم سینمایی «تب سرد» به خانه خود رفتند. ساعتی بعد پسرم هراسان به جلوی در خانه ما آمد و گفت که با لیلا درگیر شده و او از خانه فرار کرده است. وقتی از خانه بیرون آمدم ناگهان در پاركینگ ساختمان جسد حلق آویز شده عروسم را دیدم و با جیغ و فریاد همسایه‌ها را خبر کردم. پس از اظهارات این مادر شوهر، تازه داماد 27 ساله تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: خانواده لیلا از بستگان بسیار دورمان هستند. سال 82 ، زمانی که لیلا 17 سال بیشتر نداشت به همراه خانواده‌ام به خواستگاری وی رفتیم. لیلا با اصرار خانواده‌اش به عقد من در آمد. در آن زمان من سرباز بودم و پس از پایان دوره خدمت، مراسم عروسیمان را در 16 مردادماه سال 83 جشن گرفتیم. در دوران عقدمان، متوجه سرد بودن رفتارهای لیلا شدم، احساس می‌کردم که به من علاقه‌ای ندارد و از ترس خانواده‌اش به من جواب مثبت داده است. وی افزود: 2 روز پس از مراسم عروسی در خانه پدرم فیلم تب سرد را دیدیم و بعد به خانه خود رفتیم. آن شب شام نداشتیم و کیک عروسیمان را خوردیم. بعد با هم درگیر شدیم. به او می‌گفتم که تو علاقه‌ای به من نداری. لیلا هم با بی‌تفاوتی جوابم را می‌داد. گفتم با پدر و مادرت تماس می‌گیرم و موضوع را به آنها می‌گویم. لیلا هم از خانواده‌اش می‌ترسید، عصبانی شد، مانتویش را پوشید و خانه را ترک کرد. پس از این حادثه، پدر و مادر لیلا (تازه‌عروس) به شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران مراجعه کردند و خواستار مجازات داماد خود به اتهام قتل عمدی دخترشان شدند. پدر لیلا به بازپرس هنرمند گفت: دخترم هیچ دلیلی برای خودکشی نداشت. او هرگز نمی‌توانسته طناب زردرنگ را از سقف پارکینگ آویزان کند و دست به خودکشی بزند. وی افزود: من مطمئنم که دامادم توطئه قتل دخترم را اجرا کرده و به صحنه‌سازی پرداخته تا ماجرا را خودکشی جلوه دهد. پس از اظهارات این خانواده، پرونده برای آزمایش سم‌شناسی به پزشکی قانونی انتقال یافت و پزشکان اعلام کردند آثار سم در بدن قربانی وجود ندارد. بنابر گزارش خبرنگار «وطن امروز»، بازپرس هنرمند پس از تحقیق از شوهر و برادرشوهر قربانی و اظهارات ضد و نقیض آنها و صحنه قتل اعلام کرد: اتهام این 2 برادر قتل عمد است. بازپرس هنرمند با مطرح کردن 3 فرضیه موضوع خودکشی را رد کرد؛ نخستین فرضیه اظهارات ضد و نقیض 2 برادر بود. دومین فرضیه این بود که دستان قربانی با طناب زردرنگ از پشت سر بسته شده بود که این عمل از سوی قربانی به تنهایی امکان‌پذیر نبود و حتما باید شخص دیگری دستان وی را می‌بست. سومین فرضیه این بود که پس از حضور ماموران، شوهر و برادرشوهر مقتول در پارکینگ ساختمان حاضر شدند و در بازجویی‌ها ادعا کردند که در خانه خود مشغول آماده شدن بودند. بازپرس هنرمند با مطرح کردن این 3 فرضیه اعلام کرد: شوهر و برادرشوهر قربانی، وی را خفه کرده و به صحنه‌سازی پرداخته‌اند تا موضوع را خودکشی جلوه دهند. بدین‌ترتیب برای این 2 برادر به اتهام مشارکت در قتل عمدی قرار مجرمیت صادر شد اما خاکی، دادیار اظهارنظر دادسرای جنایی در مقام نماینده دادستان نظر بازپرس را رد کرده و در کیفرخواست برای متهمان قرار منع تعقیب صادر و اعلام کرد که تازه عروس دست به خودکشی زده است. پس از اختلاف نظر نماینده دادستان و بازپرس، پرونده به شعبه 1147 مجتمع قضایی بعثت فرستاده شد. قاضی حسین‌پور بررسی‌های خود را آغاز کرده و بزودی نظر خود را درباره خودکشی یا قتل تازه‌عروس اعلام می‌کند. بدین ترتیب پرونده وارد مرحله تازه‌ای شده و بزودی معمای سرنوشت هولناک این تازه‌عروس از سوی قاضی دادگاه بعثت فاش خواهد شد. /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]