واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

فارس: سعيد حميديان معتقد است حافظ در مقايسه با شاعران همدوره خود مثل خواجوي كرماني در استفاده از ايهام حد را ميشناسد. سيدحسن شهرستاني، معاون بنياد ايران شناسي عصر ديروز (يكشنبه18مهر) در همايش گفت وگو با حافظ كه با حضور حافظ پژوهان در محل تالار شهر كتاب برگزار شد، با سخناني پيرامون «مدارا و مروت در شعر حافظ» گفت: اين بيت حافظ آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا همواره تداعيكننده مدارا و مروت است. وي افزود: نگاه به اين دو واژه بايد نگاه مفهومي باشد نه نگاه واژهاي، اگر به مفهوم اجتماعي اين دو واژه توجه كنيم بايد حافظ را يك مصلح اجتماعي در نظر بگيريم و به جنبههاي اجتماعي و اخلاقي پيام او توجه كنيم چرا كه او نكات اخلاقي و حكمي را با بياني اثرگذار مي گويد. شهرستاني در ادامه تصريح كرد: اگر مدارا را مترادف تسامح، مماشات و تساهل در نظر بگيريم ، مروت وسيعتر از آن است و به معاني مختلف بزرگواري، جوانمردي، فتوت، عياري و آزادگي به كار رفته است، به تعبيري ديگر مدرا قدري جنبه انفعالي دارد و در تعبيرات فرهنگ اسلامي مروت رحمت رحمانيه و مدارا را رحمت رحيميه مي خوانند، بنابراين مروت معناي عميقي دارد. معاون پژوهش بنياد ايرانشناسي ادامه داد: مرزبندي بين اين دو براي من دشوار است اما روشن است كه مروت فراتر از مداراست براي همين حافظ توصيه مي كند با دشمنان مدارا و با دوستان مروت داشته باشيم. وي سپس به دفعات كاربرد اين دو واژه در ديوان حافظ اشاره كرد و گفت: اين دو واژه بيش از 300 مورد در ديوان حافظ آمده كه 151 مورد آن مدارا و 92 مورد مروت و حدود 53 مورد هم تركيبي از اين دوست. علي اكبر احمدي دارامي ديگر سخنران اين همايش نيز طي سخناني درباره «تركيبات يا اصطلاحاتي كه حافظ از نامههاي ديواني گرفته است»، خاطرنشان كرد: ما در ديوان حافظ تركيبهاي «اخواني» داريم كه در نامههاي ديواني پيش از حافظ كاربرد داشته است. همچنين تركيبات، مكارم اخلاقي، خاطر عاطر، رونق كارخانه، جام جهاننما، ضمير دوست و هواخواهي از جمله تركيباتي است كه به نظر ميرسد حافظ از نامههاي ديواني گرفته است. وي ادامه داد: حافظ از جهاتي ديگر تحت تاثير نامه هاي ديواني قرار گرفته. ذكر اشتياق و حديث آرزومندي تركيباتي است كه در نامههاي ديواني پيش از دوره حافظ به كار رفته است. سعيد حميديان، استاد دانشگاه علامه طباطبايي نيز در اين نشست پيرامون «ايهامهاي شعر حافظ» گفت: ما نمونههاي بسياري از اصطلاحات داريم كه ما را در ابتدا به سمت عرفان سوق ميدهد اما با كمي دقت روشن ميشود كه روي سخن حافظ گاهي با شخص خاصي بوده است كه ممدوح حافظ است. وي يادآور شد: ايهام صنعتي است كه از نخستين روزگاران در تاريخ شعر فارسي وجود داشته مثلا در شعرهاي حنظله بادغيسي. اما دوره حافظ بخصوص قرن هشتم دوره ايهام است چرا كه برخي از اقوال را نميتوانستند به صورت آشكار بيان كنند و در قالب ارسال المثل ها و يا ايهام بيان ميكردند. حميديان همچنين تصريح كرد: اغلب شاعران اين دوره ايهام باره بودند اما شكي نيست كه ايهام در شعر شاعران بيش و كمي داشته است و رعايت اعتدال به انديشه شاعرانه شاعر ارتباط پيدا ميكرد. اين حافظپژوه با بيان اينكه حافظ در استفاده از ايهام حد تعادل را نگه مي دارد، متذكر شد: اگر حافظ را با ديگران مقايسه كنيم ميبينيم حافظ رعايت حد را ميكند. در سده هشتم خواجوي كرماني را داريم كه تأثير بسياري بر حافظ گذاشته است. خواجو ابداعگر خوبي است و ذهن خلاقي نيز دارد اما او در استفاده از ايهام افراط ميكند. گويي او ميخواهد از هر واژهاي ايهام بسازد اما حافظ هرگز به خود اجازه نميدهد كه كلام را با ايهام بيش از حد لوث كند. وي در ادامه يادآور شد: حافظ انواع و اقسام ايهام را ساخته است، ايهام ساختاري، لفظي، واژگاني، ترجمه و غيره اما ايهام حافظ نه در حد واژه بلكه در كل بيت است. نمونههاي متعددي از اين ايهام در شعرهاي حافظ وجود دارد كه نشان ميدهد از روي تصادف نيست. حميديان در پايان با ذكر نمونههايي از ايهام در شعر حافظ تأكيد كرد: حافظ ايهامي را به كار ميبرد كه اگر كلماتي مترادفي را جايگزين آن كنيم كل معني بيت عوض ميشود، و حافظ خود آگاهانه از اين ايهام استفاده مي كند، گويي او با كلمه بازي مي كند، اما شارحان و تحليلگران شعر حافظ هر كدام در تحليل يكي از معناي اين واژه ها را در نظر مي گرفتند در حالي كه شاعر دقيقا ميداند چكار ميكند. محمدجواد عظيمي، ديگر سخنران اين همايش درباره كتاب تازه خود با عنوان «موسيقي شعر حافظ» (مقايسه موسيقي غزليات حافظ با خواجوي كرماني و سلمان ساوجي كه برگزيده پايان نامه دانشجويي شناخته شده)گفت: در اين كتاب با استفاده از نرمافزار «سيميا» كه خود اختراع كرده ام، شعرهاي حافظ، سلمان ساوجي و خواجوي كرماني را بررسي و سعي كردم شعرهايي كه وزن و ضمير مشترك دارند، مشخص كنم. در ضمن مقايسه اين شعرها به اين نتيجه رسيديم كه تفاوت شعر حافظ با دو شاعر ديگر تفاوت زمين و آسمان نيست بلكه تفاوت بين شاگرد اول و دوم است. وي افزود: يكي از تفاوتهاي حافظ و سلمان ساوجي، پايان بندي مصرع اول و آخرين هجاست، حافظ برخلاف ساوجي در پايان بندي مصرع اول خيلي دقت ميكند. عظيمي در ادامه تصريح كرد: يك تفاوت ديگر اين است كه حافظ بيشترين تكرار هجايي در اول هجاست در حالي كه در شعر ساوجي و خواجو در اين تكرار در انتهاي هجاست، نكته ديگر اينكه حافظ در تكرار هجاها ولخرجي نميكند، اما دو شاعر ديگر هجاها را تكرار ميكنند؛ تفاوت ديگر حافظ اين است كه او تكرارها را به اندازه جايگاهش ميآورد ولي دو شاعر ديگر افراط ميكنند. اين پژوهشگر جوان در ادامه تأكيد كرد: تفاوت ديگر حافظ با خواجو و ساوجي اين است كه او آهنگ شعرش را كاملا با وزن تطبيق نميدهد بلكه با توجه به روح و معنايي كه در شعر است، تطبيق ميدهد. وي در پايان گفت: بيش از 90 درصد اشعار حافظ، تطابق اركان و واژه ندارد و اين ويژگي ممكن است كه آهنگساز را به اشتباه اندازد. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]