تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813119186




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خود را بپذير!


واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: خود را بپذير!
عزّت ‌نفس چيزي است كه آن ‌را تجربه مي‌كنيم، امّا خودپذيري كاري است كه آن را انجام مي‌دهيم.
بدون خودپذيري ،عزّت‌ نفس وجود خارجي پيدا نمي‌كند. خود‌پذيري به قدري باعزّت‌ نفس در ارتباط پيوسته و تنگاتنگ است، كه گاه مي‌بينيم اين دو را با هم به اشتباه مي‌گيرند. با اين حال اين دو، معاني متفاوتي دارند و هر كدام را بايد جداگانه درك نمود.
عزّت ‌نفس چيزي است كه آن ‌را تجربه مي‌كنيم، امّا خودپذيري كاري است كه آن را انجام مي‌دهيم.
مفهوم خود‌پذيري از معنايي در سه سطح برخوردار است كه درطي سلسله مقالات خود پذيري به بررسي مورد به مورد آن‌ها مي‌پردازيم:
● سطح اوّل
خود‌پذير بودن يعني در جانب خود قرار گرفتن، براي خود بودن. خودپذير بودن بدين مفهوم است كه من زنده‌ام و از آگاهي لازم برخور دارم.
بعضي اشخاص چنان در مقام نفي و رد كردن خود هستند ،كه اگر براي از بين بردن اين موقعيت اقدام جدّي نكنند نمي‌توانند به عزّت نفس برسند: تا اين روحيه و اين باور از بين نرود هيچ درماني موثّر واقع نمي‌شود، هيچ يادگيري مفيدي صورت خارجي پيدا نمي‌كند. هيچ پيشرفت قابل ملاحظه‌اي به دست نمي‌آيد.
خودپذير بودن يعني آن‌ كه رابطه مخرب با خويشتن را كنار بگذاريم.
● سطح دوم
خودپذير بودن بدين مفهوم است كه بدانيم، آنچه را مي‌انديشيم، مي‌انديشيم، آنچه را احساس مي‌كنيم، احساس مي‌كنيم، آنچه را ميل داريم، ميل داريم. ميل به تجربه كردن و پذيرفتن احساسات خود، هرگز بدين معنا نيست كه احساس، بايد آخرين حرف را در كاري كه مي‌كنيم بزند. ممكن است امروز حوصله كار كردن نداشته باشم. مي‌توانم احساسم را بيان كنم، مي‌توانم احساسم را بپذيرم و با اين حال به سركار بروم. اين‌گونه با ذهن واضح‌تري كار مي‌كنم زيرا روزم را با فريب خود شروع نكرده‌ام.
اغلب، وقتي احساسات منفي را به طور كامل تجربه مي‌كنيم و آن را مي‌پذيريم، بهتر مي‌توانيم خودمان را از شرّ آن‌ها خلاص كنيم.
▪ نكته مهمّ حقيقت‌بيني، احترام گذاشتن به حقايق است.
اگر انديشه مزاحم دارم، به هر صورت انديشه‌اي است كه دارم. آن‌ را به طور كامل مي‌پذيرم. اگر احساس رنج و خشم و يا هراس دارم، احساسي است كه به هر تقدير دارم. آنچه حقيقت دارد، حقيقت دارد، در مقام توجيه و انكار توضيح براي رد كردنش نيستم. هر احساسي را كه دارم احساس من است. من با حقيقت سر نزاع ندارم. من كاري كرده‌ام كه بعداً از انجام دادن آن متأسف و شرمنده شده‌ام، امّا حقيقت اين است كه اين كار را كرده‌ام؛ سعي نمي‌كنم آن را از ذهنم بزدايم. آنچه هست، هست و وجود دارد.
فرض كنيد زنم از من مي‌پرسد: «حالت چطور است؟ » و من جواب مي‌دهم «حالم تعريفي ندارد.» بعد او با لحن دلسوزانه‌اي مي‌گويد: «به نظر مي‌رسد كه خيلي افسرده هستي.» من آهي مي‌كشم و مي‌گويم «بله حالم خوب نيست، ابداً خوب نيست.» بعد درباره آنچه مرا ناراحت كرده حرف مي‌زنم.
خود‌پذيري پيش شرط رشد و تحول است. از اين‌ رو اگر با اشتباهي كه كرده‌ام رو به رو شدم، اگر بپذيرم كه اين اشتباه از آن من بوده است، مي‌توانم از آن درسي بياموزيم و در آينده بهتر ظاهر شوم. نمي‌توانم از اشتباهي كه فكر مي‌كنم انجام نداده‌ام مطلبي ياد بگيرم.
نمي‌توانم خود را به خاطر عملي كه انجام دادنش را نمي‌پذيرم، ببخشايم.
يكي از مراجعين من وقتي اين حرف‌ها را به او زدم ناراحت شد «چگونه انتظار داري كه بر فقدان ژرف اعتماد به نفس خود غلبه كنم؟» در جوابش گفتم: «اگر نپذيري كه در حال حاضر كجا هستي و در چه موقعيّتي قرار داري، چگونه مي‌تواني انتظارداشته باشي كه تغيير كني؟» براي اين كه موضوع را بهتر درك كنيم بايد به اين نكته توجّه داشته باشيم كه پذيرفتن لزوماً به معناي دوست داشتن يا لذت بردن نيست.
● سطح سوم
خودپذيري مستلزم محبّت است. بايد دوست خود باشم. پذيرفتن و علاقه‌ نشان دادن محبت‌آميز، رفتار ناخوشايند را تشويق نمي‌كند، بلكه از احتمال اتفاق مجدّد آن مي‌كاهد.
نمي‌توانيم انسان ديگري را درك كنيم، وقتي تنها اين را مي‌دانيم كه كاري كه كرده بود اشتباه است. بايد بدانيم كه چه عاملي در درون ما به انجام شدن اين اقدام كمك كرده است، مسئله ي توجيه كردن و تأييد نمودن نيست، مسئله ي درك كردن است.
مي‌توانم عملي را نفي كنم و در تقبيح آن حرف بزنم و با اين حال بخواهم بدانم كدام انگيزه باعث انجام آن عمل شده است. هنوز هم مي‌توانم دوست خوب خود باشم. وقتي مسئوليت كاري را كه كرده‌ام بر عهده مي‌گيرم مي‌توانم به لايه‌هاي عميق‌تر بروم. دوست خوب من مي‌تواند به من بگويد «كاردرستي نكردي. چه عاملي سبب شد كه انجام دادن اين كار را درست بپنداري؟ چه عاملي سبب شد كه دست كم احساس كني مي‌تواني از عملت دفاع كني؟» اين حرفي است كه خود من مي‌توانم از خودم سوال كنم.
درست همانطور كه وقتي مي‌خواهيم عملي از دوستان خود را اصلاح كنيم بايد به گونه‌اي با او حرف بزنيم كه عزّت‌نفس او را خدشه‌دار نسازيم، در برخورد با خود نيز بايد اين موضوع را رعايت كنيم.
 سه شنبه 28 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن