تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):كسى كه خداى سبحان را مى شناسد، شايسته است دلش از بيم و اميد به او خالى نباشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840424480




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ساعتي مهمان همسر «سيد محسن موسوي» ديپلماتي که اسير صهيونيست‌ها است


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

اين بدن براي زندان ساخته شده   بعد از پيروزي انقلاب فکر مي‌کردم ما هم مي‌توانيم يک زندگي راحت و بي‌دغدغه را شروع کنيم. اما محسن معتقد بود ابرقدرت‌ها نمي‌گذارند، راحت زندگي کنيم و هميشه جنگ را پيش بيني مي‌کرد. حتي بعد از انقلاب هم به خودش سخت مي‌گرفت. هيچ وقت عادت نداشت روي تشک بخوابد يا جوراب بپوشد. مي‌گفت بايد پاهايم تحمل شلاق و شکنجه را داشته باشد. اين بدن براي زندان ساخته شده.      25 سال پيش صهيونيست‌ها بخشي از جنوب لبنان را اشغال کرده بودند و نظاميان وابسته به آنها سيد محسن موسوي، احمد متوسليان و همراهان آنها را به اسارت گرفتند. حالا سيد محسن تقريبا 50 ساله است و بعيد نيست يکي از همين روزها برگردد. ما هم مثل همسر و رائد، فرزندش چشم به راهيم.    سال 1355 بعد از آزادي تصميم گرفت از ايران برود. معتقد بود درايران نمي‌تواند به‌راحتي فعاليت سياسي انجام دهد. نمي‌توانستيم قانوني از کشور خارج شويم. سفر هم گران بود. براي فراهم کردن خرج يک سفر يک پيکان خريد به قيمت 12 هزار تومان و يک مدت از صبح تا شب با ماشين کار کرد تا توانست پول سفر به آمريکا را فراهم کند. بالاخره از کشور خارج شديم. در آمريکا هم درس مي خوانديم و هم فعاليت‌هاي سياسي انجام مي داديم. محسن در دانشگاه آمريکا باز هم مهندسي برق را مي‌خواند. دانشگاه جو به هم ريخته‌اي داشت.   چند گروه فعاليت مي‌کردند. از يک طرف کمونيست‌ها، از طرف ديگر چپي‌ها، سازمان منافقان و البته انجمن اسلامي. هر دانشجوي ايراني که وارد دانشگاه مي‌شد، گروهک‌ها سعي مي‌کردند او را جذب کنند. بچه‌هاي مذهبي معمولا بلافاصه جذب انجمن اسلامي مي‌شدند. انجمن اسلامي در هر ايالتي يک دبير تشکيلات، يک دبير سياسي و يک مسئول انجمن جلسه‌هاي منظمي را برگزار مي‌کرد. همه کارها با نظم و سازماندهي انجام مي‌شد. مدتي دبير تشکيل انجمن اسلامي بودم و محسن مسئول سياسي انجمن بود. هر هفته يک کتاب مي خواندم و براي گروهک‌ها تحليل مي‌کردم. احساس مي‌کرديم حالا که از فضاي انقلاب دور شديم. وظيفه‌مان غير از درس خواندن و حفظ اصالات خودمان اين است که ديگران را هم به مسائل مذهبي جذب کنيم.   سفر به پاريس و ديدار با امام خميني (ره)   وقتي خبر تبعيد امام به پاريس را شنيديم. محسن تصميم گرفت به ديدن امام برود. هر دو دانشجو بوديم و موقعيت مالي خوبي نداشتيم. مدتي آنجا کارگري کرد تا توانست هزينه بليت سفر به پاريس را فراهم کند. عازم پاريس شد تا از امام اجازه فعاليت مسلحانه بگيرد. نظر امام برايش خيلي مهم بود. مي‌گفت تا نظر امام را ندانم، دست به اسلحه نمي برم. در پاريس خدمت امام رسيد و امام هم فرمودند: هر وقت زمان مبارزه مسالحانه فرا برسد، خودم دستورش را مي‌دهم.   مبارزه، بخش اصلي زندگي محسن بود   از زماني که حادثه 17شهريور در ايران اتفاق افتاد، بيشتر دانشجويان ايراني انگيزه درس خواندن را از دست داده بودند. هر حادثه‌اي که در ايران رخ مي‌داد، انعکاس خبر گسترده‌اي در آمريکا داشت. براي محسن مبارزه بخش اصلي زندگي و درس در مرحله دوم کارهايش بود. در آن شرايط، وضعيت کشور از درس خواندن مهم‌تر بود. بعد از اين واقعه دايم در تلاطم و نگراني بود، آرامش نداشت و مي‌خواست خودش را به ايران برگردند. بعد از انقلاب بيشتر دانشجوهاي خارج از کشور به ايران برگشتند. من و محسن هم به ايران آمديم. در ايران هم که شور و هياهوي انقلاب بود و با اهالي انقلاب همراه شديم.   پيش بيني جنگ بعد از انقلاب  بعد از پيروزي انقلاب خيلي خوشحال بودم. فکر مي‌کردم حالا که انقلاب به پيروزي رسيد، ما هم مي‌توانيم يک زندگي راحت و بي‌دغدغه را شروع کنيم. اما محسن معتقد بود ابرقدرت‌ها نمي‌گذارند، راحت زندگي کنيم و هميشه جنگ را پيش بيني مي‌کرد. حتي بعد از انقلاب هم به خودش سخت مي‌گرفت. هيچ وقت عادت نداشت روي تشک بخوابد يا جوراب بپوشد. مي‌گفت بايد پاهايم تحمل شلاق و شکنجه را داشته باشد. اين بدن براي زندان ساخته شده. بعد از انقلاب هم طولي نکشيد و پيش‌بيني‌هاي او درست از کار درآمد و غائله کردستان شروع شد.   لبنان بهترين پل صدور انقلاب   در ايران بعد از پيروزي انقلاب و تشکيل دولت موقت به پيشنهاد دوستان وارد سپاه شدم و 2 سال درسپاه بودم. محسن هم تصميم گرفت درسش را ادامه دهد. بعد هم در نخست وزيري مشغول به کار شد. مدتي بعد جذب وزارت امورخارجه شد. در جريان انقلاب فرهنگي که دانشگاه‌ها تعطيل شد، درس را رها کرد و به لبنان رفت. در لبنان بخشي از فعاليت‌هايش سخنراني‌هايي بود که در جنوب لبنان انجام مي‌داد، بعداز مدتي هم نقش جدي درشکل گيري حزب الله داشت.   تولد رائد در بيروت   اوايل جنگ بود که تصميم گرفتم براي ديدن محسن به لبنان بروم. راه‌هاي هوايي بسته بود و بايد از راه زميني خودم را به لبنان مي‌رساندم.   مي‌خواستم هنگام تولد رائد کنار محسن باشم. بالاخره به تنهايي حرکت کردم. 3 روز و 3 شب در ترکيه بودم. آن روزها ترکيه خيلي ناامن بود. اما به لطف خدا به هر سختي که بود صحيح و سالم به لبنان رسيدم. 10 روز بعد پسرم رائد در بيروت به دنيا آمد. از آن به بعد با اينکه هنوز درسم تمام نشده بود، اما هر ماه يک هفته از استادان دانشگاه اجازه مي گرفتم و همراه رائد براي ديدن محسن به بيروت مي رفتيم.   مي‌گفت با آمدن رائد، رفتن راحت‌تر است   بعد از تولد پسرمان گفت: رائد انشاءالله باقيات صالحات زندگي ما خواهد بود. بعد از آمدن رائد احساس مي‌کنم رفتن برايم خيلي راحت‌تر است. وقتي بچه مي آيد، خود به خود بايد وابستگي بيشتر شود يا دل کندن از دنيا سخت‌تر، ولي نمي دانم چرا اين طور نيستم. اين لطف خداست و هميشه از خدا خواستم در راه رسيدن به او هيچ چيز مانع نشود. الحمدالله مي بينم که مانع نشد. نه تنها مانع نشده بلکه محرکي قوي براي حرکت و شتاب شده است. همه بزرگان بخش عظيمي از زندگي‌شان را در يتيمي به سر بردند. گفتم: يک کم استراحت کن. گفت: مگر روي سنگر قبرم نمي‌نويسند آرامگاه. پس اينجا نبايد آرامگاه باشد.   هيچ‌وقت محافظ نداشت   2 ماه بود که جنگ تحميلي آغاز شده بود. محسن به لبنان رفت. در يک مصاحبه مطبوعاتي از جنايت‌هاي رژيم يعني عراق گفته بود. از آنجا که سفارت ايران و عراق در لبنان کنار هم بودند، بعد از هر سخنراني و مصاحبه مطبوعاتي، سفارت ايران را با خمپاره و موشک‌هاي کوچک مي‌زدند. بعد از مدتي بعثي‌ها و جاسوس‌هاي صهيونيستي که شاهد فعاليت‌هاي محسن بودند، تصميم گرفتند او را ترور کنند. از قبل قرار بود محسن براي سخنراني به جايي برود. با اينکه مسوول سفارت بود اما حاضر نبود هيچ امکاناتي بگيرد، حتي محافظ نداشت، مي‌گفت اگر قرار است من را بکشند، چرا بايد جان چند نفر ديگري در کنار من به خطر بيفتد؟ آن روز در جاده رمل‌البيضا با يکي از دوستانش سوار ماشين بودند که بين راه ماشين را هدف گلوله قرار مي‌دهند. 98 گلوله به ماشين‌شان زده بودند. اما خواست خدا بود که يک گلوله هم به آنها نخورد و فقط ماشين آسيب جدي ديد.   جسم محسن ديگر تحمل روحش را نداشت   اين حادثه در بيروت انعکاس خبري گسترده‌اي داشت. بعد يکي از ديپلمات‌هاي شوروي بعد از ديدن ماشين گفته بود شنيده بوديم چيزي به نام معجزه وجود دارد، اين حادثه چيزي شبيه همان معجزه است که مي‌گويند مگر مي‌شود کسي از اين ماشين جان سالم به در ببرد و حتي يک خراش کوچک هم بر ندارد. بعد از اين حادثه چند بار ديگر هم در بيروت ترور شد و هر بار جان سالم به در برد. بعد از ترور در نامه‌اي نوشته بود: الان احساس مي کنم، وجودم ديگر متعلق به خودم نيست. متعلق به خداست. خدا اين جان را دوباره به من بخشيد تا در راه خدمت به او سر کنم. بايد بروم، جسمم تحمل روحم را ندارد، بايد پرواز کنم و تمام وجودم را وقف اسلام و مسلمانان مي‌کنم و بعد از اين حادثه هميشه روزه بود و بيشتر از 2-3 ساعت نمي‌خوابيد و مشغول راز و نياز با خدا بود.   آخرين ديدار   بعد از چند ماه که از لبنان برگشت ورودش به تهران همزمان با آزادي خرمشهر بود. تصميم گرفتيم به مشهد برويم. در مشهد که بوديم حمله اسراييل به لبنان شروع شد و بيروت را از 3 طرف محاصره کردند. از محاصره بيروت خيلي نگران بود. مي‌خواست هر چه سريع‌تر خودش را به لبنان برساند. به تهران که رسيديم، بلافاصله به لبنان رفت. بعد از 7 سال زندگي مشترک اين آخرين سفر و ديدار ما بود.   گفت اگر دست اسراييلي‌ها بيفتم آزادي ندارم   شب قبل از حرکت در بعلبک براي خداحافظي تماس گرفت و گفت دارم مي‌روم. اين، سفري پرخطر است. احتمال برگشت وجود ندارد يا شهيد مي‌شوم يا اسير و اين را بدان که اگر به دست اسراييلي‌ها بيفتم آزادي ندارم. اما تنها چيزي که فکرم را مشغول مي‌کند، تنهايي تو و رائد است. اين براي من قابل تحمل نيست. گفتم نگران نباش. ما هم خدايي داريم و تو هم در مسير خدا پيش مي روي. انشاءالله مي توانم زندگي‌ام را اداره کنم.   هنوز هم اميدم را از دست نداده‌ام   بعد از آزادي خرمشهر محسن با حاج احمد متوسليان و کاظم اخوان و تقي رستگار به لبنان مي‌روند تا به بيروت جنگ زده کمک کنند. طبق قراري که از قبل گذاشته بودند، در بعلبک همديگر را مي بينند و با ماشين سفارت حرکت مي‌کنند. بين راه وقتي به ايست و بازرسي در محلي به نام حاجزبرباره مي رسند، با ديدن پاسپورت محسن يکي از ماموران مي گويد موسوي آمد! در اين محل فالانژها که از قبل مستقر بودند و منتظر ورود محسن، آنها را دستگير مي کنند و از آنها بازجويي بسيار سختي مي کنند. بعد از 12 سال که به لبنان رفتم از نزديک اين محل را ديدم و با سمير جعجع – مسوول فالانژها– ديدار کردم. اما هيچ حرف درستي از او نشنيدم. همه صحبت‌هايش ضد و نقيض بود. 25 سال است که از اين حادثه مي‌گذرد. هيچ کس نمي‌داند آنها در چه وضعيتي به سر مي‌برند. اما هنوز هم اميدم را از دست نداده‌ام و براي آزادي محسن دعا مي‌کنم. هميشه او را در کنار خودم احساس مي‌کنم.      /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن