واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
: «كامبيز كاشفي» با انتقاد از وجود نگاه كاسبكارانه در ساخت تلهفيلمها، گفت: بايد از سوي مديران سازمان صدا و سيما به اين گونه از سينما هويت بخشيده شود و عوامل سازنده تلهفيلمها نيز به هويت و شأن كاري خود اعتقاد پيدا كنند چرا كه اين مقوله، يك نوع فيلمسازي كم اهميت نيست. بازي در دو فيلم سينمايي «پنجه در خاك» و «موج مرده» كافي بود تا انگيزه حضور «كامبيز كاشفي» در پشت دوربين و در مقام كارگردان را فراهم آورد. او تحصيلات آكادميكش را به پايان برد و ساخت تلهفيلم را براي تلويزيون آغاز كرد.
به گفته خودش، با ساخت هر تله فيلم تجربه كسب كرد و به نوعي علاقه و دلبستگي اش به اين گونه از فيلمسازي بيشتر شد. ساخت 9 تلهفيلم نشان از سخت كوشي و علاقه اش به ساخت فيلم است. به انگيزه ساخت تلهفيلمهاي متعدد و پخش آن از شبكههاي تلويزيون وحضورش در سينماي حرفهاي با او به گفتوگو نشستهايم. * تلهفيلمسازي در كشور ما چقدر به صورت جدي و حرفهاي دنبال ميشود؟ - فكر ميكنم اصلاً جدي گرفته نميشود... * وقتي شما اين را ميگوييد، بيننده با چه انگيزهاي كارها را ببيند؟ به نظر شما ساخت تلهفيلم تنها براي پر كردن آنتن است؟ - قطعاً بيننده بايد با ديدن يك تلهفيلم به انديشه و تفكر و تبحر عوامل ساخت فيلم پي ببرد و بتواند پيام فيلم را به خوبي دريافت كند اما متأسفانه، ما ميبينيم كه تلهفيلمها تنها براي پر كردن آنتن ساخته و پخش ميشوند. من نميدانم چرا وقتي يك فيلم با تايم 90 دقيقهاي ساخته ميشود، خيلي مورد توجه و اهميت قرار نميگيرد و بهراحتي ميگويند يك تلهفيلم يا فيلم ويدئويي نود دقيقهاي است. متأسفانه به گونهاي برخورد ميكنند كه گويي فيلمي ساخته نشده است، يا ساخت تلهفيلم، فيلمسازي نيست! وقتي قرار است فيلم بسازيم، مهم ساختن و رعايت اصول فيلمسازي است اين كه فيلم چگونه و با چه فرمتي ضبط ميشود، نبايد تفاوتي در برخورد ما با فيلم و مخاطب داشته باشد. خصوصاً وقتي ميگوييم فيلم سينمايي _ تلويزيوني، بايد بيشتر دقت كنيم. وقتي قرار است فيلمي بسازيم كه روي متريالي به نام ويدئو ضبط ميشود و از قابي به نام تلويزيون با مخاطب انبوه پخش ميشود، نبايد زياد با يك فيلم سينمايي كه در سينما پخش ميشود، متفاوت باشد. البته اين نكته را بايد متذكر شوم كه نوع كاركرد و بهرهوري كه يك فيلم سينمايي دارد با يك فيلم نود دقيقهاي كه يك يا دو بار از تلويزيون پخش ميشود، متفاوت است. توقع نداريم روي يك فيلم 90 دقيقهاي آنقدر سرمايهگذاري شود كه براي يك فيلم سينمايي اين كار صورت مي گيرد، ولي فكر ميكنم در جدي گرفتن نگاه ما و كاركردن عوامل سازنده فيلم نبايد تفاوتي وجود داشته باشد كه متأسفانه اين تفاوت ديده ميشود. اين در حالي است كه من به شخصه سعي ميكنم تا در پروژهها، از دوستاني دعوت به همكاري كنم كه كارشان را خوب بلدند و حرفهاي كار ميكنند. متأسفانه بعضي وقتها، دوستان حرفهاي هم، گويا برايشان همكاري در ساخت تلهفيلم، يك قدري شأن و اهميت كمتري دارد اما من، اين گونه فكر نميكنم. اگر كاري شأني ندارد، ما در آن كار چه ميكنيم؟ اگر كار ميكنيم پس به آن كار بايد باور داشته باشيم. متأسفانه هنوز تلهفيلم به تعريف خاصي نرسيده است. * اگر تلهفيلم، مستقل از فيلمهاي سينمايي _ تلويزيوني تعريف شود، داراي هويت خواهد شد و آيا اختصاص بخشي در جشنواره فيلم فجر براي رقابت فيلمهاي ويدئويي، در هويت بخشي به اين آثار مؤثر بوده است؟ - فكر نميكنم. به نظر من، جشنواره هيچ وقت، هيچ تأثيري در سينماي ما نداشته است. اگر لطمه نزده باشد، هيچ كمكي هم نكرده است. جشنوارهها بخشي از انرژي نحيف سينماي ما را ميگيرند. اي كاش بخش رقابت ويدئويي براي فيلمهاي تلويزيوني در نظر گرفته نميشد زيرا در جشنواره هم به عنوان يك بخش مستقل، خيلي به فيلمهاي ويدئويي شأن و منزلت داده نشد. البته اين نكته را بايد اين جا بگويم كه فيلمها خودشان هم در اين هويت بخشي و منزلت مؤثر هستند. طبيعي است كه وقتي آثار با كيفيت كمتري ساخته شده و ارايه ميشوند و بخش فيلمهاي ويدئويي به حاشيه جشنواره رانده ميشود، اين فشا بهوجود بيايد. متأسفانه همه جا تلهفيلم به حاشيه رانده ميشود، چه در برخورد مديران سازمان با اين گونه از سينما، چه برخورد عوامل سازنده اين نوع فيلم با اين گونه از سينما و چه در برخورد جشنواره فيلم فجربا اين گونه سينما. گويا به باورمان نشسته تلهفيلم يك نوع فيلمسازي كم اهميت است كه جدي گرفته نميشود. * اما برخي از تلهفيلمها در مدت زمان كوتاهي ساخته ميشود... ارزيابي شما از اين روند چيست؟ - متأسفم كه بايد اين را بگويم اما نگاه ما هم به ساخت تلهفيلم كاسبكارانه شده است. البته نبايد تهيهكنندهها را مقصر بدانيم. ما ياد گرفتهايم قصورهاي خودمان را به گردن ديگران بياندازيم. ما مجموعهاي هستيم كه يك فيلم را ميسازيم و روانه آنتن ميكنيم. مگر تهيه كننده بدون عوامل سازنده يك فيلم ميتواند فيلمي را در 12_10 روز تصويربرداري كند؟ ما هم مقصريم. چون كارگردان با تهيهكننده به توافق ميرسد كه در 12 روز با مبلغ مورد توافق، تلهفيلم بسازد. * چگونه بايد به اين گونه از فيلمسازي هويت بخشيد؟ - ابتدا بايد از سوي مديران سازمان صدا و سيما به اين گونه از سينما هويت بخشيده شود، بعد هم عوامل سازنده تلهفيلمها هويت يابند. اين نكته را باز هم تكرار ميكنم قرار نيست براي يك فيلم تلويزيوني كه ميزان مصرف آن محدودتر از فيلمهاي سينمايي است، سرمايهاي معادل يك فيلم سينمايي هزينه شود، اما يك اصلاح كوچك در نگاه مديران سازمان كه متوليان مقوله توليد اين گونه از فيلمها هستند، اتفاق خوشايندي را براي اين گونه از سينما رقم ميزند. فرآيند پيچيدهاي نيست. اولين قدم اين است. همانقدر كه از سوي مديران نسبت به ساخت و ارايه يك سريال چندين قسمتي به تهيه كننده و كارگردان، حساسيتهايي وجود دارد و مديران در انتخاب كارگردان و تهيهكننده تحقيق و تفحص ميكنند، بايد همانقدر هم در ارايه فيلمهاي تلويزيوني به تهيه كنندگان و كارگردانان دقت لازم صورت گيرد. وقتي يك پروژه يك ميلياردي قرار است تحويل داده شود، همه جوانب در نظر گرفته ميشود اما وقتي يك پروژه 80 يا 90 ميليوني قرار است واگذار شود، دقت لازم صورت نميگيرد. * قرار بود بعد از «بلوتوثتو روشن كن» يك كار سينمايي را جلوي دوربين ببريد، اما گويا باز هم يك تله فيلم ديگر را خواهيد ساخت... - فكر ميكنم قبل از ساخت سه كار قبلي قرار بود سينمايي بسازم كه خلف وعده كردم. انگار با ساخت تلهفيلم خو گرفتهام. خيلي زودتر از اينها فرصت ساخت 35 ميليمتري را داشتم. خدا را شكر تهيه كنندگان به من لطف دارند. يكي دو كار اول تله فيلمسازي راكه شروع كردم، نگاهم به سمت فيلمسازي 35 ميليمتري بود و هميشه با خودم ميگفتم كدام تهيهكننده براي جوان 23 ساله امكان ساخت فيلم 35 ميليمتري را فراهم ميكند! به تهيه كنندگان هم حق مي دادم. تصميم گرفتم فيلم تلويزيوني بسازم و آنچه كه در توان دارم و آموختهام عرضه كنم و ديده شوم. با ساخت هر فيلم تلويزيوني خدا را شكر كردم، زيرا قبل از پا گذاشتن به عرصه فيلمسازي 35، امكاني فراهم شد تا ساخت فيلمهاي تلويزيوني را تجربه كنم. سينما مسير دشواري است البته اگر مثل برخي از دوستانمان اين سينما را ساده و سهل نپنداريم. بعضي از وقتها دلخور ميشوم از هم قطارانمان كه مواجهه و برخوردشان با فيلمسازي، قدري پايين آمده و فيلمهاي سادهپسند و سهلانگارانهاي را در كارنامه آنها شاهد هستيم. ساخت هريك از تلهفيلمها، گرفتن پلانها و حضور پاي ميز تدوين سبب شد نگاهم پالايش و غلطهايم كمتر شود. احساس كردم فرصت دارم و دير نيست، حالا كه جايي به نام تلويزيون وجود دارد كه فرصتي مناسب را براي ساخت فيلمهاي سينمايي در مديوم تلويزيون برايم فراهم كرده، بهتر است بيشتر خودم را ارزيابي كنم. اين را هم بگويم كه متأسفانه برخي از دوستانم، ساخت تلهفيلم را بستر مناسبي براي ورود به عرصه فيلمسازي نميدانند و فكر ميكنند خوب است سينما را با سينما شروع كنند و ساخت تلهفيلم را سينما نميدانند. گاهي به بعضيهاشان ميگويم اينگونه به مقوله تلهفيلمسازي نگاه كنيد كه تلويزيون را يك حامي بدانيد. از امكانات اين حامي به بهترين نحو استفاده كنيد و فيلمي خوب با نگاه درست و اصولي بسازيد. * بالاخره اولين فيلم سينمايي خود را امسال جلوي دوربين خواهيد برد؟ - منتظرم «عطش» را به پايان ببرم. گاهي وقتها، ديدن برخي از كارهاي ضعيف جرات و جسارت بيشتري براي ورود به عرصه فيلمسازي 35 ميليمتري به من ميدهد. من اميدوارم بتوانم هرچه زودتر «توي ده شلمرود» را جلوي دوربين ببرم و سالهاست براي ساخت اين فيلم صبر كردهام. * دليل اين همه تأخير چيست؟ - شايد اگر اين فيلم كمهزينهتر بود ، تا به حال آن را ساخته بودم اما پروداكشنهاي زيادي نياز دارد كه من به آنها فكر كردهام. فيلمنامه را به شدت دوست دارم. طرح اوليه داستان نوشته «احمد حامد» را هفت سال پيش در اختيار گرفتم. در تمام اين سالها، به آن فكر كردم و آن را نوشتم. در يك مقطع، با دو دوست عزيز جلسات مختلفي داشتيم. آقايان «اصغر فرهادي» و «محمد فاضلي» در كار بسيار كمك كردند و منتظرم «علي طالبآبادي» فرصتي داشته باشد و فيلمنامه را بازنويسي كند. * فيلمنامه چه تمي دارد و كدام طيف از تهيهكنندگان ميتوانند اين فيلم را تهيه كنند؟ - فيلمنامه كمدي اجتماعي است با پس زمينه جنگ. داستان به گونهاي است كه هر تهيهكننده اي را براي ساخت فيلم ترغيب ميكند. تهيهكنندگان فهيمي كه بتوانند سرمايه كار را فراهم كنند كه خوشبختانه در سينماي ايران كم نيستند، براي توليد فيلم مناسب هستند. در حال حاضر با يك تهيه كننده صحبت كردم اما تمايل دو تهيه كننده ديگر را نيز به صورت ضمني دارم اما هنوز با كسي قطعي نكردم. * چگونه فيلم به پس زمينه هاي جنگ خواهد پرداخت؟ - من آدمهاي جنگ را خيلي دوست دارم. فضا و محيط ميداني جنگ را در كارهايم نميتوانيد جستجو كنيد. اما آدمهاي جنگ در كارهايم به وفور ديده مي شوند. خداوند در كودكي فرصتي را برايم فراهم كرد كه اين آدمها را حتي با خاك منطقه ببينم. بچههاي جنگ كه تازه رسيده بودند داخل مسجد ميرفتند. شايد به همين خاطر شخصيتهاي آنها را نسبت به ديگران بهتر و ملموستر خلق ميكنم. با ادبياتشان بيشتر آشنا هستم. در سال 76 نمايشي را با عنوان «يك قاب براي هميشه» را درباره بچههاي جنگ كارگرداني كردم، آن نمايش را خيلي دوست داشتم و جوايزي را هم بابت آن كسب كردم. بهترين و به يادماندنيترين لحظات آن كار، برايم زماني بود كه براي ديدن چهرهها و واكنشهاي مردم در گوشهاي از سالن ميايستادم و واكنشهاي آن را ميديدم . در سال 76 كه فضاي فرهنگي تغيير كرده بود، تئاتري با مضمون دفاع مقدس روي سن بردم و آن سال حال بسيار خوبي داشتم. آدم هاي جنگ ما به آ‹ صورتي كه در برخي از فيلم ها به تصوير كشيده مي شوند، نيستند و نبودند. شوخي ميكردند، سربه سر هم مي گذاشتند ، توي مسجد دنبال هم مي دويدند . مرامهاي پنهان داشتند. معرفت هاشان را شعار نميدادند. براي «توي ده شلمرود» به فصل خاصي نياز داريد؟ بهتر است در پاييز ساخته شود زيرا آدم هايش هم پاييزي هستند. پيش توليد فيلم نسبت به توليد آن مفصلتر خواهد بود و اميدوارم زودتر فيلمنامه آماده شود. البته من سعي ميكنم توقعام را پايين بياورم چون سينما خيلي گران شده است. فيلمنامه كمدي _ جنگي است؟ فيلمنامه يك كمدي جنگي عادي نيست، صرفاً خنده و سرگرمي در اين فيلم نيست. يك جامعه را در يك روستا و در زمان جنگ ميبينيم. كساني كه با ظرفيتتر با جنگ روبرو شدند، افرادي كه بيظرفيت بودند، افرادي كه تنبيه شدند بابت ظرفيتهايشان و بعضيها كه مسخرهشان كرديم يا نكرديم، كساني كه جنگ را تبديل به فرصت كردند، هندونهها را كيلويي پنج ريال گرانتر فروختيم (عروسي خوبان). همه ما در آن فيلم هستيم. خودمان را در فيلم ميبينيم و به خودمان ميخنديم! /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]