تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826067270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخی روزنامه‌های امروز


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.   * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان پاسخ يك سوال  به قلم محمدكاظم انبارلويي آورده است: ترك اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل از سوي برخي سران كشورهاي غربي از جمله آمريكا، انگليس، فرانسه و ايتاليا هنگام سخنراني احمدي نژاد يكي از سوژه هاي خبري اجلاس اخير سران عضو سازمان ملل بود. اين دومين بار است كه غربي ها به هنگام سخن گفتن احمدي نژاد در يك اجلاس جهاني گوش خود را مي گيرند و از جلسه خارج مي شوند. ترك اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل از سوي برخي سران كشورهاي غربي از جمله آمريكا، انگليس، فرانسه و ايتاليا هنگام سخنراني احمدي نژاد يكي از سوژه هاي خبري اجلاس اخير سران عضو سازمان ملل بود. اين دومين بار است كه غربي ها به هنگام سخن گفتن احمدي نژاد در يك اجلاس جهاني گوش خود را مي گيرند و از جلسه خارج مي شوند. غربي ها در اجلاس دوربان2 هم همين كار را كردند. آنها به محض اينكه احمدي نژاد واژه “هولوكاست” را به زبان مي آورد مثل جني كه بسم الله مي شنود غيب مي شوند. غربي ها مي گويند سوالي كه ما پاسخ آن را نمي دانيم نبايد مطرح كنيد و چيستي و چرايي هولوكاست از جمله آ ن سوالات است. لذا پاسخي كه تاكنون توانسته اند براي چيستي و چرايي “هولوكاست” پيدا كنند همين ترك جلسه است. به عقيده ما اين پاسخ خوبي است، پس اينكه مي گويند پاسخي ندارند خلاف واقعيت است. مردم جهان در اين پاسخ بسياري از پرسش هاي خود را مي توانند بيابند. از اين رفتار غربي ها مي شود نتيجه گرفت كه به آزادي بيان احترام مي گذارند چرا كه سخنان احمدي نژاد از طريق مهمترين خبرگزاري هاي جهان به سرتاسر دنيا مخابره شد. اما حق آزادي شنيدن را با يك فرمان از تل آويو نقض كردند. فعلا فرمان اين است: “گوش خود را بگيريد و از جلسه خارج شويد!” حرف احمدي نژاد در سازمان ملل چه بود؟ او به فقر و محروميت، نابرابري و ستم، تجاوز و تحقير و اشغالگري در جهان اشاره كرد و گفت؛ “ادامه وضع موجود حاكم بر جهان ممكن نيست.” او گفت: ستم60 ساله به ملت فلسطين و آوارگي ميليون ها تن از خانه و كاشانه خود يك ظلم است. اين ستم به بهانه هولوكاست غيرقابل توجيه و غير قابل تداوم است، جنگ22 روزه و33 روزه اين حقيقت را به وضوح نشان مي دهد. لذا شمارش معكوس پايان عمر صهيونيسم به گوش مي رسد.اما سران آ مريكا و انگليس و ... نمي خواهند اين حقايق را بشنوند.بدون شك ملت ها يك روز آنها را وادار خواهند كرد كه حقايق را بشنوند و واقعيت ها را ببينند.احمدي نژاد مي گويد؛ جهان نبايد زير سيطره صهيونيسم باشد. آنها مي گويند شما دروغ مي گوييد. ما مي گوييم اگر اين واقعيت ندارد چرا به فرمان صهيونيست ها جلسه مجمع عمومي سازمان ملل را ترك كرديد.ما مي گوييم از سازمان ملل بايد صداي همه ملت ها و دولت ها به گوش برسد. آنها مي گويند ملت ها پيشكش، ما حتي صداي ملت و دولت ايران را هم نمي خواهيم بشنويم.به هر حال ما سوال كرديم آنها هم با عمل خود پاسخ دلخواه ما را دادند. اين يك رسوايي تمام عيار براي غرب است. غرب شعار آزادي بيان مي دهد اما گوش هاي خود را مي گيرد و نمي خواهد بيان مبتني بر حقيقت و واقعيت را بشنود.از192 كشور عضو سازمان ملل فقط11 كشور هيئت نمايندگي خود را از مجمع عمومي خارج كردند. مفهوم اين عمل چيست؟ مفهوم آن اين است كه فقط قلدران و زورگويان جهاني نمي خواهند به سخنان حق طلبانه ملت ايران گوش دهند.نتانياهو به خاطر عدم همراهي181 هيئت نمايندگي كشورها از رژيم صهيونيستي مبني بر خروج از اجلاس عمومي سازمان ملل به آنها اهانت كرد و گفت: خجالت نمي كشيد پاي صحبت منكر هولوكاست نشستيد؟هيئت هاي نمايندگي هم با زبان حضور خود به او گفتند: شما خجالت نمي كشيد با سرهم بندي يك افسانه60 سال است ملت فلسطين را آواره و به خاك و خون كشيده ايد؟به تدريج هرچه جلوتر مي رويم پرسش رئيس جمهور در مورد كم و كيف هولوكاست پاسخ شايسته خود را پيدا مي كند. تا يك اجلاس جهاني ديگر بايد صبر كرد و ديد وجدان بشريت براي اين پرسش چه پاسخي دارد.   * كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان چراغ بصيرت به قلم حميد اميدي آورده است: رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان ضمن برشمردن نقاط قوت و اميدآفرين نظام اسلامي و جايگاه مستحكم آن، به برنامه ريزي پيچيده و گسترده دشمن در شرايط كنوني اشاره كردند و با تبيين ابعاد گوناگون و خطوط اصلي طراحي مخالفان نظام جمهوري اسلامي در جنگ نرم، لزوم هوشياري، بصيرت و شجاعت خواص و نخبگان را مورد تاكيد قرار داده و فرمودند: «وقتي دشمن آشكارا و بدون پرده پوشي در بلواهاي بعد از انتخابات حضور داشت، چگونه مي توان اين حضور واضح را انكار كرد. بنابراين بصيرت بسيار مهم است زيرا وجود آن در افراد باعث تغيير خيلي از رفتارها خواهد شد.» درديدگاه مقام رهبري يكي از لوازم ضروري عبور از فتنه و بلواهايي كه خاستگاه ضديت با نظام اسلامي داشته و ريشه در طراحي هاي دشمنان در بيرون از مرزهاي كشور دارد «بصيرت» است. معظم له در ديدارهاي اقشار مختلف جامعه، دانشجويان و اساتيد دانشگاه، كارگزاران نظام و مسئولان كشور خصوصا پس از حوادث انتخابات اخير، كرارا بر اين نكته تاكيد نموده اند و از همگان خصوصا خواص جامعه خواسته اند تا بصيرت خود را بالا ببرند. در ديدگاه اسلامي نيز «بصيرت» چراغي است كه راه سعادت و نجات را به انسان مي نمايد. حضرت علي (علیه السلام) در خطبه 153 نهج البلاغه، انسان ها را به دو گروه «نجات يافته» و «گمراه» تقسيم كرده و در آن ميان انسان هاي اهل «بصيرت» را انسان هاي اهل «نجات» معرفي مي فرمايند. در زمانه پيامبر(صلی الله علیه و آله) جبهه حق از باطل كاملا آشكار بود. طرف پيامبر(صلی الله علیه و آله)حق مطلق و نقطه مقابل آنان كفر مطلق بود. سپاه اسلام خداپرست و مسلمان بودند و آنان كه در مقابل پيامبر(صلی الله علیه و آله) و يارانش تيغ كشيده بودند، بت پرست و كافر. مردم در مقابل محمد(صلی الله علیه و آله)افرادي چون ابوجهل را مي ديدند ولي در زمانه حضرت علي(علیه السلام) تشخيص حق از باطل بسي سخت تر و مشكل تر بود. جبهه مقابل پيامبر(صلی الله علیه و آله) كفرش آشكار و عيان بود، اما در جبهه مقابل علي(علیه السلام)برخي از قاريان برجسته قرآن نيز حضور داشتند كه حزن صوت قرآن و مناجات شبانه شان دلها را مي لرزاند! مردم در مقابل علي(علیه السلام)نه ابوجهل بلكه معاويه اي را مي ديدند كه خود را مسلمان و حامي قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) مي خواند... در شرايطي كه غبار فتنه برخاسته و مرزهاي حق و باطل را بهم آميخته است، بصيرت و روشن بيني و فهم و درك و تشخيص صحيح شرايط خصوصا از سوي نخبگان جامعه، مي تواند حق را آشكار سازد. در بلواهاي پس از انتخابات رياست جمهوري نيز غبار فتنه، قوه تشخيص حق و باطل را براي شماري از افراد مستهلك كرد. خاصيت فتنه القاي همين ترديدها و دودلي هاست. متاسفانه خواصي كه از روي بصيرت كار نكردند به جرگه «عوام» همانهايي كه قدرت تحليل و تشخيص و معرفت ندارند، پيوستند و خواسته يا ناخواسته آب به آسياب دشمن ريختند. رهبر انقلاب بعد از انتخابات در بياناتي شرايط پيش آمده را آزموني براي خواص جامعه خواندند و بي دقتي در اين عرصه را باعث سقوط دانسته و به آنان تاكيد كردند كه بايد مراقب گفتن ها و نگفتن هاي خود باشند. طبعا مردم انتظار داشتند كه در شرايط دشوار «فتنه»، برخي از نخبگان و خواص جامعه سكوت نكنند و با تحليل صحيح و تبيين حقايق به سؤالات و ابهامات پيش آمده، پاسخ دهند. ولي متاسفانه بي بصيرتي باعث شد تا به تعبير رهبر حكيم و فرزانه انقلاب برخي از خواص در اين آزمون مردود شوند و با آتش توپخانه تبليغات خود به جاي حمله به دشمن به اجتماع خودي ها حمله كنند. خواص در مردم نفوذ كلمه دارند. همانقدر كه گفتن هاي آنها مي تواند تاثير بگذارد و اذهان جامعه را در مسير حق و عدالت هدايت و راهنمايي كند، نگفتن ها و سكوت آنان نيز مي تواند باعث سردرگمي و انحراف مردم گردد. آيا سكوت و كنار كشيدن برخي از آنان به معني كمك به فتنه نبود و بر گدازه هاي اين آتش نيفزود؟ مگر در فتنه «صفين» و در مقابل جنگ رواني كه عمروعاص و سپاه معاويه به راه انداخته بودند، جناب عمار ياسر در مقابل شبهات و ابهاماتي كه پيش آمده بود، روشنگري نكرده و به بيان حقايق نپرداخت؟ اگر ما در ركاب علي(علیه السلام) بوديم و سپاه معاويه قرآن ها را بر سر دست مي گرفتند چه مي كرديم؟ و در مقابل اين سخن علي(علیه السلام) چه مي گفتيم كه مي فرمود: «قرآن منم. اينها كاغذ و مركب است. بر آنان بتازيد اگرچه قرآن ها در زير چكمه ها و سم اسب ها لگدمال شود»؟ در كنار «علي» ماندن بصيرت مي خواهد و صبر كه خود حضرت فرموده اند: «لايحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر/ در زير بيرق و علم من نمي مانند مگر انسانهاي بصير و صابر». در تلاطم فتنه اخير نيز سكان كشتي انقلاب در دستان راهبري بود كه با بصيرت و صبر و درايت بار ديگر ملت ايران را به ساحل امن و نجات رساند. بدون ترديد گره كور حوادث تلخ پس از ماجراي انتخابات بسان هميشه به دست باكفايت «ولي فقيه» باز شد و ان شاءالله خسارت هاي به بار آمده نيز در سايه لطف خداوند جبران خواهد شد. اما مردم با هوشياري ناظر غربالگري ياران انقلاب بودند؛ كساني كه سالهاست داعيه خط امامي داشته و از بطن انقلاب امام(ره) برآمده بودند. اصل ولايت فقيه براي مردم ما يك اصل اعتقادي است. مردم با «بصيرتي» كه از رهنمودها و نفس قدسي امام(ره) به يادگار گرفته و درس آموز مكتب آن بزرگوار و سلف صالح وي بوده اند، به نيكي مي دانند كه در كوران فتنه ها و فتنه گري ها، تنها و مطمئن ترين راه براي خروج از بن بست شبهات و ابهامات و دسيسه هاي دشمن پيروي از رهبري انقلاب و عمل به توصيه نجات بخش امام راحل(ره) است كه فرمود: «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد.»   * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "تحريم زمين گير يا زمين گير شدن تحريم " آورده است: اين روزها گرد و خاك بسياري عليه جمهوري اسلامي ايران در محافل سياسي و تبليغاتي غرب به راه انداخته شده و حجم قابل توجهي از خروجي رسانه ها و تحركات مجامع بين المللي به مسائل ايران بويژه موضوع هسته اي كشورمان و بحث تحريم سنگين اقتصادي عليه تهران اختصاص يافته است . همزماني سفر رئيس جمهور به نيويورك براي سخنراني در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل صرفنظر از دستاوردهاي مثبت و يا منفي آن نيز محملي را براي هجوم شديد سياسي و تبليغاتي عليه ايران فراهم كرده به طوريكه اكثر شبكه ها و رسانه هاي پرنفوذ بين المللي از اين فرصت براي سياه نمايي عليه كشورمان بهره برداري كرده اند. به نظر مي رسد امسال غربي ها در مقابل هدف آقاي احمدي نژاد براي استفاده از تريبون سازمان ملل و رسانه هاي غربي جهت بيان نقطه نظرات ايران صحنه تبليغاتي را به گونه اي آرايش كرده اند كه امكان بهره برداري از اين بلندگوها را به حداقل رسانده و حتي برعكس آنرا به پايگاهي براي زير سئوال بردن سياستهاي جمهوري اسلامي ايران تبديل كرده اند كه از جمله آنها مي توان به برگزاري تظاهرات متعدد ترك اجلاس هنگام سخنراني آقاي احمدي نژاد و برجسته كردن اين صحنه در شبكه هاي تلويزيوني دنيا و تفسير آن به معناي مخالفت و اجماع عمومي عليه ايران موضعگيري روسا و سران كشورهاي غربي در سخنرانيهايشان عليه سياستهاي عمومي و فعاليتهاي هسته اي كشورمان اشاره كرد. روشن است كه در كنار اين سياه نمايي و تهاجم شديد تبليغاتي براي بي نتيجه ساختن حضور رئيس جمهور كشورمان در سازمان ملل هدف نهائي تشديد تحريم است كه با توجه به در پيش بودن مذاكرات هسته اي كشورهاي عضو گروه 1 +5 با ايران در روز نهم مهرماه توجه به آن مهم است . سران كشورهاي غربي مثل آمريكا انگليس و فرانسه صريحا جمهوري اسلامي ايران را به اجراي تحريم هاي فلج كننده تهديد كرده و رئيس جمهور سازشكار روسيه نيز در چرخشي آشكار به سوي تمايلات سياسي غرب كه نشانه اي از معاملات پشت پرده و نزديك شدن ديدگاه واشنگتن و مسكو درخصوص فعاليتهاي هسته اي ايران است پس از ديدار با اوباما اعلام كرد « هرچند اعمال تحريم در حل مسائل بين المللي امكان موفقيت چنداني ندارد اما در برخي موارد اعمال تحريم غيرقابل اجتناب است ! » سخن گفتن از اين سياستهاي تهاجمي و فشارهاي اقتصادي در آستانه برگزاري مذاكرات ايران با گروه 1 +5 بيش از همه نشان مي دهد كه آمريكا درصدد ايجاد اجماع ميان كشورهاي اروپايي چين و روسيه با مواضع خصمانه و يكجانبه واشنگتن است كه تاكنون در مراحل گذشته و در عرصه اجرا هيچگاه از اجماع و يكپارچگي برخوردار نبوده و آنها سعي دارند در آستانه مذاكرات با ايجاد فشار پرحجم سياسي و التهاب تبليغاتي برگ برنده اي را براي خود دست و پا كنند و جمهوري اسلامي ايران را در موضع تدافعي و عقب نشيني احتمالي قرار دهند. آمريكائيها قصد دارند در اين شرايط و بدون استفاده از روش هاي پرهزينه براي اين كشور با استفاده از جوسازيهاي رواني و اشتلم هاي سياسي ايران را وادار به عقب نشيني از مواضع خود در زمينه حقوق مسلم هسته اي كنند و در اين راه روسيه را نيز با برخي بده بستانهاي سياسي از قبيل بايگاني كردن طرح استقرار سيستم سپر موشكي آمريكا و كاهش سطح كلاهك هاي هسته اي به پاي ميز معامله بكشانند ولي دم خروس دروغ بزرگ اعمال تحريم هاي فلج كننده عليه ايران درصورت عدم پذيرش تعليق كامل هسته اي چيزي است كه از هم اكنون و با عقب نشيني آمريكا از پيگيري موضوع تحريم صدور بنزين به ايران از هر زمان ديگري آشكارتر شده است ولي به هرحال با توجه به دشمني استراتژيك آمريكا با انقلاب اسلامي ايران و عمق پيدا و پنهان آن منطق حكم مي كند كه متناسب با توطئه هاي غرب بايد به دنبال راهكارهاي مناسب براي خنثي كردن آنها باشيم و به اين نكته اصولي بايد توجه كنيم كه دشمنان انقلاب فقط زماني قادر به ضربه زدن و آسيب رساندن به ما نخواهند بود كه با ايجاد همگرايي ملي به دنبال افزايش بنيه همبستگي عمومي و اتخاذ روشهاي هوشمندانه كه همزمان قابليت تدافعي و تهاجمي دارند باشيم . و صد البته در اين راه بايد واقعيتها را با مردم در ميان گذاشت و از آنها كمك خواست تا بتوانيم سياستهاي دشمنان را به خودشان برگردانده و آنها را در مسير تحقق تحريم زمين گير كنيم .   * مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان "شاخص هاي توسعه از نظر دولت دهم چيست؟ "به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد آورده است: چندي قبل رئيس دولت دهم در ديدار با جمعي از اساتيد دانشگاه گفت كه ملت و جامعه ايران همه عناصر لا زم را براي جهش به سوي رشد و تعالي داراست، اما آنچه مانع از جهش ملت مي شود; نبود تعريف روشني از هدف غايي است. وي در اين جمع ابراز كرد كه تئوري توسعه در غرب تلا ش براي حاكميت ليبرال دموكراسي، برقراري اقتصاد آزاد با جهت گيري نسبي بودن اخلا ق وعدم دخالت ارزش هاي اخلا قي در مناسبات اجتماعي است و اين تعريف آينده تيره اي پيش رو دارد و در جايي ديگر اشاره كرد كه به لحاظ نظري و عيني اين تئوري به بن بست رسيده است و اگر بخواهيم در اين مسير گام برداريم نهايت اين راه يك پرتگاه عميق است. بالا خره ايشان نتيجه گرفتند كه ماموريت امروز ما نه فقط منحصر به داخل كشور بلكه ماموريت جهاني است تا بتوانيم راهي را در پيش روي جامعه بشري براي رهايي از اين وضع ياس آور باز كنيم. اما پرسش اين است كه محتواي گفته هاي رئيس دولت دهم نفي روش ها و تئوريهاي علمي توسعه و بيان آرمانهاي بالا ، بدون هيچ راهبردي و بدون ادله محكمي كه نشان دهد براي اين نفي و اثبات چه مي خواهد بكند و بدون مقايسه اي كه نشان دهد آنچه در چهار سال گذشته صورت گرفته است چه نسبتي با اين ايده ها دارد. نكته مهم اين است كه اين سخنان در جمعي از اساتيد دانشگاه ايراد شده است. نگارنده بسيار منتظر بودم كه در اين زمينه نقد و نظرهايي از كانون علم و معرفت يعني دانشگاه منعكس شود، اما خبري نشد چرا؟ نمي دانم. از آنجا كه وضعيت فعلي كشور نتيجه چنين نگرشي است و آينده نيز بر همين اساس رقم مي خورد لا زم است قدري كنكاش كنيم. اين نكته كه در كشورهاي جهان سوم، مفهوم توسعه همانند بسياري از مفاهيم ديگر، حالت كش داري داشته و تعريف مشخص و مدون علمي و داراي حدود و ثغور مشخصي ارائه نشده و در واقع مفاهيمي مانند تغيير، ترقي، رشد، تحول و... مترادف توسعه در نظر گرفته مي شوند، درست است، مفاهيمي كه در فرآيند توسعه، بر آيندگان محسوب و در درون اين مفهوم قرار گرفته اند و با مفهوم علمي توسعه يكي شمرده شده اند و به خورد جامعه داده شده ومي شوند، و اين يكي از مشكلا ت جهان سوم است، را قبول دارم، اما اين كه اين نوع نگرش نسبت به توسعه چه ارتباطي با مفاهيم علمي توسعه دارد و چه كسي مانع شكل گيري مفهوم علمي توسعه در كشورهاي جهان سوم از جمله كشور ما شده است نمي توانيم با رئيس جمهور محترم هم نظر باشم. مساله توسعه بعد از جنگ جهاني دوم و تقسيم جهان به دو قطب سياسي و ايدئولوژيك و ترس نظام هاي سرمايه داري از وقوع انقلا بات سوسياليستي و گسترش دامنه جنگ سرد بين قدرت هاي بزرگ مورد توجه و امعان نظر قرار گرفته و تحت تاثير انديشمندان مكتب نوسازي اقتصادي مفهومي اقتصادي پيدا كرد و كشورهايي با رشد اقتصادي 5 تا 8 درصد را كشوري توسعه يافته تلقي كردند، اما در دهه 70 توسعه به معناي «تامين حد اقل نيازهاي اساسي» تعريف شد و مقرر شد براي درك ميزان توسعه به پاسخ 3 سوال توجه شود: 1- ميزان فقر چه تغييري كرده است؟ 2- ميزان اشتغال چه تغييري كرده است؟ 3- نابرابري (ضريب جيني) چه تغييري كرده است؟ در دهه 80 معناي توسعه بار ديگر مورد ارزيابي برنامه ريزان واقع و توسعه به معناي «افزايش كيفيت زندگي تمام انسان ها و رضايت آنها» تعريف شد و انسان ها به عنوان شاخص در نظر گرفته شدند و همگان قبول كردند كه توسعه به وسيله انسان و براي انسان صورت مي پذيرد، بنا بر اين مي بايست از فرآيند آن رضايت داشته باشند. در دهه 90 باز اين معنا تكميل شد و تكامل معناي توسعه و توجه به تمامي ابعاد و جنبه هاي زندگي بشري و ابعاد انساني مورد توجه قرار گرفت و چهار شاخص براي اندازه گيري توسعه ارائه شد: 1- توجه به ارزش ها و كرامت انساني 2- افزايش ميزان درآمد مردم در راستاي تامين نيازهاي اساسي آنها 3- افزايش اعتماد به نفس در انسان ها جهت تحقق تعلق اجتماعي 4- آزادي از هر نوع استبداد. آقاي رئيس جمهور بفرمايند با كدام يك از اين شاخص ها مشكل دارند و چرا مشكل دارند؟ كدام يك را در جهت تعالي انسانيت نمي دانند و به جاي اين شاخص چه دارند؟ با شاخص هاي خودش كه معرفي مي كند چه نمره اي به توسعه كشور در چهار سال گذشته مي دهند؟ چرا برنامه چهارم توسعه كه همين مفاهيم را هدف گرفته بود، مورد سوال قرار گرفت و به مباني آن نسبت اومانيستي داده شد و به عقيده بسياري از انديشمندان توسعه، اجرا نشد؟چرا اساتيد محترمي كه مستمع اين سخنراني بودند، در برابر اين واقعيات نفيا يا اثباتا سكوت كردند و سكوت كرده اند؟ مگر كشور مسلمان مالزي با همين شاخص ها و با حفظ ارزش هاي فرهنگي خود مسير توسعه را طي نمي كند؟ لازم است مجلس، دانشگاه و دولت در مفهوم توسعه همسو و هماهنگ شوند و آگاه باشند كه نفي توسعه ديگران، براي كشور توسعه نمي آورد. ما نياز به انتخاب داريم، نياز به باز تعريف و باز مهندسي داريم و بالاخره ارزيابي كار دولت تنها و تنها با نهادينه كردن شاخص هاي معين و عيني ميسر است. در آن صورت مي توان جنبه هاي مختلف توسعه مانند اجتماعي، اقتصادي، سياسي و رواني را مطمح نظر قرار داد و با توجه به مسووليتي كه دولت ها در فرآيند توسعه بايد ايفا كنند، گذرگاهي براي تحقق جنبه هاي مختلف توسعه و هدايت جامعه به سمت شاخص هاي مطلوب در راستاي رسيدن به توسعه پايدار به ويژه توسعه سياسي پايدار را ترسيم كرد و آنطور كه رئيس جمهور نظر دارد با همين شاخص ها جوامع ديگر را هم ارزيابي كنيم. انديشمندان اين سخنان رئيس جمهور را بارها و بارها بخوانند و دلايل انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي و دلايل اجرا نشدن بخش هايي از برنامه چهارم توسعه و مسير تدوين برنامه پنجم را از نگاه دولت نهم و دهم بشناسند و به قضاوت بنشينند.   * سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله روز خود با عنوان "مردودي هاي نشست شصت و چهارم "به قلم قاسم غفوري آورده است:‏ شصت و چهارمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد در حالي در نيويورك برگزار شد كه به رغم فعاليت هاي گسترده كشورهايي مانند آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان براي تبديل نشست مذكور به ابزاري براي توجيه سياست‌هاي توسعه‌طلبانه و حتي اقدامات خصمانه‌اشان در قبال ساير كشور ها روند تحولات بويژه مواضع خود اين كشورها ، حقايق ديگري را آشكار كرد كه صراحتا رسوا كننده آنها در عرصه جهاني است. 1ـ مهمترين مسئله در معادلات جهان امروز را تحولات خاورميانه بويژه مسئله فلسطين تشكيل مي‌دهد .در حالي كه بسياري از نهادهاي بين‌المللي و افكار عمومي جهان خواستار احقاق حقوق ملت فلسطين هستند و حتي كميته ويژه سازمان ملل در مورد جنگ 22 روزه غزه به رياست «گلدستون» صراحتا خواستار محاكمه سران جنايت كار رژيم صهيونيستي شده اند، اما سران كشورهاي غربي بويژه آمريكا با ناديده گرفتن اين حقايق همچنان به حمايت از جنايات و اهداف صهيونيست‌ها پرداختند. آنها نه تنها بر سازش فلسطيني ها و اعراب با صهيونيست‌ها تاكيد كردند بلكه با ايجاد حاشيه‌ها و عدم توجه به فجايع غزه و مسائلي همچون اشغالگري صهيونيست‌ها در كرانه باختري و قدس به حمايت از جنايت‌هاي صهيونيست‌ها روي آوردند. مواضع آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي نشان داد كه آنها هيچ طرحي براي احقاق حقوق ملت فلسطين و صلح خاورميانه ندارند و صرفا در چارچوب منافع صهيونيستها گام برمي‌دارند. اين امر اعتراض بسياري از كشورها را به همراه داشت كه نشان مي‌دهد نه تنها ايران بلكه بسياري از كشورها خواستار حمايت از حقوق ملت فلسطين و مقابله با صهيونيستها و حاميان آنها هستند. 2ـ از ديگر نكات مطرح در نشست سازمان ملل، مسائل مطرح در قبال ايران مي‌باشد. در حالي كه بسياري از كشورها بر حقوق هسته‌اي ايران تاكيد و توسعه روابط با تهران را خواستار شده‌اند ،برخي كشورهاي غربي كه سياست زور و تهديد را ابزار خود براي رسيدن به اهدافشان در عرصه جهاني مي‌دانند، بار ديگر به جوسازي‌هاي منفي در قبال ايران پرداختند. هر چند آنها با هوچي‌گري و برخي تحركات، به اصطلاح سعي كردند كه سياستهاي خصمانه گذشته خود عليه ايران را اجرايي كنند اما مواضع اين كشورها و ساير حاضران در اين نشست حقايق ديگري را آشكار كرد. اولا خروج برخي كشورها نظير آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان از نشست سازمان ملل هنگام سخنراني دكتر محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور كشورمان نشان داد كه اين كشورها ظرفيت شنيدن انتقاد را نداشته و ادعاي دموكراسي آنها همچون گذشته دروغي بيش نمي‌باشد. اين امر رسوايي بزرگي براي ادعاهاي به اصطلاح دموكراتيك و آزاد انديشانه غرب است كه با انتقاد جهاني نيز همراه بوده است. ثانيا تاكيد بيش از اندازه بر مسئله هسته‌اي ايران در شرايطي كه اين كشورها با چالش‌هاي داخلي و خارجي بسياري مواجه هستند نشانگر سياست فريب‌كارانه آنها براي برجسته‌سازي مسئله ايران در جهت انحراف افكار عمومي از چالشها و مشكلات اين كشورها است. ثالثا اصرار اين كشورها بر غير صلح‌آميز بودن فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران و انتشار برخي گزارش ها مبني بر تلاش سران انگليس ، آمريكا و فرانسه براي انتشار بيانيه اي مبني بر فعاليت زير زميني هسته‌اي ايران درحالي صورت گرفته كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي براي بيستمين بار در گزارش ماه سپتامبر خود بر صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته‌اي ايران و همكاري آن با آژانس تاكيد كرده است. عملكرد برخي كشورهاي غربي در نشست سازمان ملل نشانگر بي‌توجهي آنها به نهادهاي بين المللي و استمرار نگاه يك جانبه گرايانه آنها در قبال تحولات جهاني مي باشد كه برگرفته از ذات استكباري آنها است. رابعا عدم حمايت ساير كشورها از مواضع ضد ايراني برخي كشورهاي غربي و حتي تاكيد آنها بر لزوم گفت‌وگو با ايران، نشانگر جايگاه بين المللي ايران و مخالفت جهاني با خواسته‌هاي برخي كشورهاي زياده‌طلب در قبال ايران است.اين امر را مي‌توان شكست طرح غرب براي بالا بردن هزينه‌هاي ايران در آستانه نشست آتي 1+5 در ژنو ارزيابي كرد. 3ـ عدم پرداختن كشورهاي غربي و آمريكا به تحولات عراق و افغانستان و حتي تلاش آنها براي سرپوش نهادن بر جناياتشان در اين كشورها، بار ديگر سلطه‌طلبي اين كشورها و اصرارشان بر نظامي‌گري در جهان را آشكار ساخت. در شرايطي كه اسناد و گزارش‌ها از فجايع انساني گسترده در عراق و افغانستان و بحران شديد انساني در آفريقا حكايت دارد، كشورهاي غربي مدعي حقوق بشر و دموكراسي نه تنها اشاره‌ كمي به اين مسائل داشته‌اند بلكه با توجيهات امنيتي و تكرار مسئله تروريسم تلاش كردند تا به توجيه و حتي استمرار اين جنايتها و بي توجهي به بحران آفريقا بپردازند. اين اقدامات بار ديگر دروغين بودن ادعاهاي دموكراتيك اين كشورها براي صلح و عدالت جهاني را آشكار كرد. 4ـ نكته‌ اساسي در تحولات سازمان ملل را مي‌توان در انتقادهاي بسياري از كشورها به ساختار سازمان ملل بويژه حق وتوي قدرت‌هاي بزرگ و تاكيد بر پايان يك جانبه‌گرايي اين كشورها مشاهده كرد. مواضع بسياري از كشورها نشان داد كه ديگر كشورها پذيرنده سلطه طلبي قدرت‌ها نيستند و بر اصلاح اين روند تاكيد دارند. اين امر شكستي بزرگ براي كشورهايي مانند آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان است كه تلاش داشتند تا همچنان خود را قيم و صاحب جهان معرفي كنند. به هر تقدير نشست سازمان ملل به رغم ادعاهاي غربي‌ها به رسوايي بزرگي براي آنها مبدل شد كه حقايق جديدي را براي جهانيان آشكار كرد بگونه‌اي كه بزرگ‌ترين رسوا شدگان در شصت و چهارمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل مي‌توان كشورهايي مانند آمريكا، فرانسه، انگليس و آلمان دانست كه به رغم تلاش‌ها و فعاليت‌هاي خود نتوانستند اهداف توسعه‌طلبانه اشان را به ساير كشورها تحميل و حتي با انتقادهاي شديد جهاني مواجه شدند.   * آفتاب يزد روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله خود با عنوان "منبع اطلاعات غلط " آورده است:‏ چندي قبل يكي از سايت‌هاي خبري گزارشي در مورد نحوه ارائه بـرخي اطلاعات به احمدي‌نژاد تهيه و براي آن، تيتر <مسئول اطلاعات غلـط واصلـه بـه رئـيس جمهور كيست؟> را انتخاب نمود. آن گزارش، نخستين ادعايي نبود كه در خصوص وجود خلل در اطلاعات تقديمي به رئيس دولت ارائه مي‌شد. قبل از آن در سخنراني‌ها و گزارش‌دهي‌هاي تلويزيوني و تريبوني احمدي‌نژاد، آمارهايي ارائه شده بود كه تعدادي از نمايندگان مجلس و صاحب‌نظران مستقل، در صحت آنها ابراز ترديد كرده و نسبت به تاثير منفي اين اطلاعات و ا~مارها بر تصميم‌گيري‌هاي رئيس دولت هشدار داده بودند. اما ويژگي خاص گزارش اخير، انتشار آن توسط رسانه‌اي بود كه از جدي‌ترين حاميان احمدي‌نژاد تلقي مي‌شود. سوژه‌اي كه اين يادداشت به آن مي‌پردازد نمونه ديگري است كه نشان مي‌دهد ارائه گزارش غلط به رئيس دولت، يك اتفاق نيست و كم كم در حال تبديل به يك جريان غالب مـي‌بـاشـد. روز شـشم شـهـريـورمـاه 88، مـحـمود احمدي‌نژاد به عنوان ناطق قبل از خطبه‌هاي نماز جمعه تهران اظهار داشت: <غربي‌ها پيغام مي‌دهند كه رفتار خود را در برابر ايران عوض مي‌كنند.> چهار هفته بعد از اين سخنان شبكه‌هاي خبري داخلي و خارجي، گزارشي مستقيم از سخنراني احمدي‌نژاد در مجمع عمومي سازمان ملل پخش كردند كه با كمال تاسف، حجم صندلي‌هاي خالي چند برابر جايگاه‌هايي بود كه توسط هيئت‌هاي حاضر در سالن‌ سازمان ملل، اشغال شده بود. اين يادداشت، فعلاً در مقام ارزيابي اين نكته نيست كه اصل حضور يا غيبت هيئت‌هاي نمايندگي خارجي در جريان سخنراني يك رئيس دولت، امري مذموم است يا پسنديده. به موضوع بايد در فرصت ديگري پرداخت كه در چنين شرايطي، حضور رئيس دولت مفيدتر است يا خودداري او از اصرار بر حضور همه ساله در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل؟ نگارنده در حال حاضر،‌ تنها سه نكته را كنار هم قرار مي‌دهد و قضاوت در مورد آن را به صاحب‌نظران واگذار مي‌كند. نخست آنكه برخي رسانه‌هاي داخلي، ادعـا كـردند سخنراني احمدي نژاد، در رسانه‌هاي خارجي – عمدتاً غربي – پوشش وسيع داشته است. نكته دوم، اظهارات دو روز قبل احمدي‌نژاد است كه در مصاحبه با سي بي اس اعلام كرد <دولت‌هاي غربي وقتي نخواهند خبري منتشر شود (مانند خبر قتل بانوي مسلمان مصري در آلمان) به رسانه‌هاي تحت نفوذ خود براي عدم انتشار خبر فشار مي‌آورند.> نكته سوم واكنش ديـروز تـعدادي از حاميان دولت نسبت به تعدد صندلي‌هاي خالي در هنگام سخنراني آقاي احمدي‌نژاد – در سازمان ملل – مي‌‌باشد كه به عقيده اين افراد، ناشي از وحشت سران غرب از مـواضـع ضـد استكباريرئيس جمهور ايران بوده است. اكنون مي‌توان اين سوال را مطرح كرد كه چرا غربي‌ها طبق گفته احمدي‌نژاد بر رسانه‌هاي خود فشار نياوردند كه از انعكاس وسيع سـخـنـرانـي رئـيس دولت ايران، خودداري نمايند؟ همچنين بايستي مشخص شود اگر تنها دليل خالي گـذاشـتـن صـنـدلي‌ها در سخنراني چهارشنبه شب احمدي‌نژاد، وحشت حاضران از مواضع ضد استكباري رئيس دولت ايران بوده است چرا در هنگام سخنراني شهيد رجايي و آيت الله خامنه‌اي در همين سالن، پيدا كردن <صندلي خالي> كار سختي بود!؟ اما نكته اصلي كه اين مقاله به آن مي‌پردازد ارتباط مـيـان <ادعــاي چــهـار هـفـته قبل احمدي‌نژاد در خصوص پيغام‌دهي غربي‌ها و تاكيد آنها بر تغيير رفتار در برابر ايران> با < نوع واكنش آنها به حضور رئيس دولت ايران در سازمان ملل> است. آيا تغيير رفتار به اين معني است كه با تحريك غـربـي‌ها، حتي هيئت‌هاي نمايندگي بسياري از كـشـورهاي عربي و آسيايي نيز به هنگام سخنراني احمدي‌نژاد سالن را ترك كنند؟ آيا حاميان آقاي احمدي‌نژاد تصاوير پخش شده از شبكه‌هاي تلويزيوني را نديدند كه جايگاه هيئت لبناني را نيز خالي از سكنه نشان مي‌داد؟ موضوع مورد بحث در حال حاضر، اين نيست كه رفتار غربي‌ها در اين حادثه، ناشي از وحشت آنها از يك سياستمدار استكبارستيز بوده يا موفقيت‌هاي دولت نهم، آنها را به پيشدستي براي جلوگيري از تكرار اين موفقيت‌ها در دولت دهم تشويق كرده يا آنكه دلايل ديگري براي اين اقدام وجود دارد. موضوع مهم در مقطع فعلي آن است كه <گزارش واصله از كدام منبع خبري، احمدي نژاد را قانع كرد كه غربي‌ها تصميم به تغيير رفتار در برابر ايران گرفته‌اند و اين تصميم خود را از طريق <پيغام دهي> به اطلاع دولت ايران نيز رسانده‌اند> آيا بي‌دقتي همين منابع، در عرصه‌هاي ديـگـر مـوجـب تـصـمـيم‌گـيـري‌هـاي هـزيـنـه‌ساز يا مـوضـع‌گـيـري‌هاي مسئله‌ساز توسط دولت دهم و رئيس آن نـشـده است؟ اگر كمي در منابع خبري آقاي احمدي‌نژاد تفحص‌‌‌شود، هم سايت خبري حامي دولت، پاسخ خود را خواهد گرفت كه <مسئول اطلاعات غلط واصله به رئيس جمهور كيست؟> و هم بسياري از ناظران داخلي و خارجي متوجه خـواهـنـد شد قبل از تعيين تكليف نهايي انتخابات افغانستان، احمدي‌نژاد براساس كدام گزارش و به توصيه چه كسي، به حامد كرزاي به عنوان رئيس جمهور منتخب افغانستان تبريك گفته است!؟ /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 378]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن