واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امروز که در فضاي سياسي پس از انتخابات و البته فرآيند «خياباني شدن سياست»،باب انتقاد و اعتراض آنهم از نوع توهين آميزش به همه ارکان حکومت باز است،ذره اي هم جاي انتقاد -البته محترمانه و منصفانه-از منسوبان بيت امام را براي منتقدين قايل شويم. در اوج فضاي سياسي ملتهب دهه 60 و غائله اي که بواسطه رفتارها و مواضع سياسي بني صدر و اعوان و انصارش، کشور را دستخوش بحراني ملتهب قرار داده بود، موضع گيري هاي تند و هيجاني يکي از منسوبان بيت امام(ره)، آنچنان قلب و روح مراد ملت را رنجيده کرد که لاجرم در پيامي غمگنانه، فرزند مصطفاي عزيزش را خطاب قرار داد و او را از ورود به بازي هاي نازل سياسي و بازيچه شدن بر حذر داشت: «پسرم حسين خميني! جواني براي همه خطرهايي دارد که پس از گذشت آنها، انسان متوجه ميشود. من ميل دارم کساني که به من مربوط هستند، در اين کورانهاي سياسي وارد نشوند؛ من اميد دارم که شما با مجاهدت در تحصيل علوم اسلامي و با تعهد به اخلاق اسلامي و مهار کردن نفس اماره بالسوء، براي آتيه مورد استفاده واقع بشوي؛ من علاوه بر نصيحت پدري پير، به شما امر شرعي ميکنم که در اين بازيهاي سياسي وارد نشوي و واجب شرعي است که از اين برخوردها احتراز کني؛ من به شما امر ميکنم به حوزه علميه قم برگرد و با کوشش، به تحصيل علوم اسلامي و انساني بپرداز.» (صحيفه نور، جلد 14، صفحه 345) مخاطب اين دست نوشته غم آلود، سيد حسين خميني، فرزند آقا مصطفي و نوه ارشد امام(ره) بود که در گيرودار فضاي سياسي ملتهب دهه 60 و عزل بني صدر، آشکارا از رئيس جمهور مخلوع حمايت کرد و تمام قامت در مقابل اراده ملت و تصميم پدربزگ ايستاد. او که پس از رحلت جانسوز پدر، مورد مهر و عطوفت ويژه پدربزرگ قرار گرفته بود، در کشاکش فضاي غبارآلود آن روزها، آنچنان بازيچه گروه ها و جريانات سياسي قرار گرفت، که ناگزير امام با همه عشق و علاقه اي که به فرزند مصطفاي عزيزش داشت، با دلي شکسته و روحي آزرده، سيد حسين را از بيت خود طرد کرد تا هم چشم فتنه را کور کرده باشد و هم به رجال سياسي و مسئولان نظام اين درس را بدهد که حفظ نظام و انقلاب بر همه امور ارجحيت دارد. اين تجربه تلخ و سرنوشتي که سيد حسين خميني به واسطه زاويه گرفتن با امام و انقلاب و همچنين ورود ناشيانه به بازي هاي نازل سياسي، به آن دچار شد، عبرتي است که اين روزها بايد مدنظر فعالان سياسي، آقازاده ها و بويژه منسوبان بيت معظم امام خميني(ره) قرار گيرد. متاسفانه حوادث تلخ پس از انتخابات و رفتارهاي ناشيانه برخي چهره هاي منسوب به بيت امام، نگراني عميقي نسبت به تکرار تاريخ تلخ گذشته ايجاد کرده است. مواضع اخير حجت الاسلام سيدحسن خميني که هم اکنون محور بيت امام و توليت آستان مقدس امام خميني و مسئوليت موسسه تنظيم و نشر آثار ايشان را بعهده دارد، اين نگراني را تشديد مي کند که بيت امام عليرغم توصيه ها و سفارشات اکيد بنيانگذار جمهوري اسلامي مبني بر پرهيز از ورود به جنجال هاي سياسي، اين توصيه را ناديده گرفته و موجبات سوءاستفاده هاي سياسي و تبليغاتي از اين بيت معظم را فراهم آورده است. البته در اين ميان برخي جريانات سياسي مغبون و شکست خورده که تمام حيثيت و اعتبار داشته و نداشته خود را در آوردگاه 22 خرداد و اتفاقات پس از آن به دست باد سپردند، سعي کرده اند با سپر قرار دادن بيت شريف امام، خود را از گزند انتقادات و سرزنش هاي افکار عمومي محفوظ داشته و البته بيت امام راحل را سپر بلاي خود کنند. متاسفانه مواضع اخير حجت الاسلام سيدحسن خميني و ورود تامل برانگيز ايشان به درگيري هاي جناحي و بازي هاي نازل سياسي، از جمله عدم حضور وي در مراسم تنفيذ و تحليف ، عدم همراهي رئيس جمهور و اعضاي کابينه نهم در مراسم تجديد ميثاق با آرمان هاي امام راحل و سرآخرهم اصرار غيرموجه بر سخنراني محمد خاتمي در مراسم احياء ليالي قدر، راه را براي سوء استفاده بيشتر بدخواهان هموار کرده است. در اين ميان و بواسطه اقدامات سيدحسن خميني و برخي منسوبان بيت امام، انتقادات کم سابقه اي متوجه ايشان و عملکرد روزهاي اخيرش شده است که البته اين انتقادات با واکنش همان جريان هاي سوءاستفادهگر مواجه شده بطوري که ناجوانمردانه منتقدان را به «تخريب بيت امام» و مقابله با خانواده آن يار سفرکرده متهم مي کنند. به اعتقاد نگارنده همانگونه که عملکرد تامل برانگيز منتسبان بيت شريف امام، خدشه اي به ارادت مردم به امام و خانواده گرامياش وارد نمي کند، انتقاد و اعتراض به عملکردها و رفتارهاي ناپسند آنها که البته اجتناب ناپذير هستند نيز هرگز باعث وهن بيت شريف امام نخواهد شد. اصولا امام عزيز با عملکرد شفاف خود در طول حيات بابرکتشان بويژه در ماجراي سيدحسين خميني، اين پيام را به ملت و مسئولان دادند که هيچگاه پيوندهاي سببي و نسبي مانعي براي اجراي عدالت نخواهد بود؛ هرچند که اين پيوند رابطه پدر و فرزندي و ... باشد. پس از رحلت جانسوز خميني کبير، بارها شاهد بوديم که برخي عملکردها و رفتارهاي ناپسند از سوي منسوبان بيت امام، موجبات ناراحتي و دلخوري افکار عمومي و دوستداران انقلاب و امام را بوجود آورد و هر بار مردم و مسئولان به واسطه احترام و شاني که براي اين بيت شريف و معظم قايل بودند، اينگونه رفتارها را ناديده گرفته و با بزرگواري از کنار آن گذشتند. هنوز ماجراي مصاحبه هاي جنجالي خانم زهرا اشراقي، نوه دختري امام و همسر محمدرضا خاتمي از اذهان عمومي پاک نشده است؛ هنوز مصاحبه جنجالي ايشان با روزنامه آمريکايي نيويورک تايمز را که در آن برخي ارزشهاي ايراني اسلامي ما به سخره گرفته شده بود، يادمان نرفته است، آيا آن مصاحبه کذايي باعث وهن بيت امام نشد؟! بگذريم! قصد مچ گيري و شمردن عملکردهاي منفي را ندارم. اما امروز بيش از هر زمان ديگري اعضاي بيت شريف امام راحل نياز به بازخواني نامه تلخ حضرت روح الله به سيدحسين خميني را دارند. قطعا آن نامه تاريخي، پيامي روشن براي بيت شريف ايشان و البته همه مسئولان و سران نظام در طول تاريخ بوده است. بي شک اين نامه و البته سرگذشت سيد حسين خميني مي تواند عبرتي بزرگ براي سيدحسن خميني باشد. نکته ديگر اينکه، جفاي بزرگيست اگر «بيت امام» را محدود به خانه اي قديمي در محله جماران و تعداد انگشت شماري از زنان و مرداني کنيم که نام خانوادگيشان خميني، اشراقي، بروجردي و يا مصطفوي است؛ بيت امام خميني محدودهاي ست به وسعت همه جهان اسلام و به عمق دلهاي تک تک مردم مسلماني که عاشقانه آن پير سفرکرده را دوست دارند و راه نوراني اش را چراغ راه آينده مي دانند. مطمئنا سهم سيد حسن خميني يا زهرا اشراقي از امام خميني بيشتر از آن جانباز شيميايي که بيست سال در پس هرسرفه اي ياد خميني مي کند يا دانشجوي بسيجي جهادگري که به عشق امام و انقلاب در دورترين روستاهاي کشور به هموطنان محرومش خدمت مي کند، و يا آن روستايي و عشاير مناطق دورافتاده نيست. امروز که در فضاي سياسي پس از انتخابات و البته فرآيند «خياباني شدن سياست»، باب انتقاد و اعتراض آن هم از نوع توهين آميزش به همه ارکان حکومت باز است، ذره اي هم جاي انتقاد -البته محترمانه و منصفانه- از منسوبان بيت امام، براي منتقدين قايل شويم. باشد که دعاي آن پير سفرکرده بدرقه راهمان باشد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]