واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيد خندان، تاکسي کمي جلوتر ايستاد، دويدم و سوار شدم. آقا بي زحمت من را جلوي پارک بانوان پياده کنيد پارک بانوان ديگر کجاست تا حالا نشنيدده ام.گفتند انتهاي جلفاست آهان، پارک نشاط را مي گويي حالا شده پارک بانوان؟ چه کارها؟! ابتداي خيابان جلفا، در حالي که بحث گرمي بر سر حقوق زنان و آزادي آنها و امکاناتي که برايشان در نظر گرفته اند، در تاکسي در گرفته، پياده مي شوم. سربالايي تندي را بالامي روم تا به بوستان بانوان يا همان بهشت مادران برسم. جلوي در ورودي بوستان، چند تاکسي سبز رنگ ويژه ايستاده است. جلوي درب ورودي دو خانم که به نظر مي رسد انتظامات پارک هستند، با لباس هاي مخصوص و بيسيم ايستاده اند بعد از ورود پليس هاي زن و ديدن گاه و بي گاه آن در خيابان، اين نگهبانان زن کمي عادي تر به نظر مي رسند. پيچ زيبا و پر از دختران چنار را مي گذرانم تا به محيط اصلي پارک برسم. درختان بلند حصار طبيعي و امني را براي حضور زنان فراهم کرده اند. ابتداي ورودم کمي متعجب مي شوم خانم ها در گروه ها و دسته ها به ورزش مي پردازند. عده اي بدمينتون بازي مي کنند، بعضي هم ايروبيک، بعضي واليبال، خلاصه هر کسي به کاري مشغول است. عده اي در هواي آزاد دراز کشيده اند و چرت مي زنند. بعضي از خانم ها هم بساط ديگ و قابلمه شان به راه است و براي دخترانشان که مشغول بازي اند غذا درست مي کنند، انگار نه انگار که آمده اند تفريح کنند. فقط آشپزخانه خانه شان را به پارک منتقل کرده اند. 3 خانم ميانسال با 4 دختر جوان و يک کودک در زير سايه درختان و در جاي دنجي دور هم نشسته اند، گل مي گويند و گل مي شنوند. بلند بلند مي خندند، بدون اينکه ترسي از شنيدن صداي قهقه هايشان توسط نامحرمان را داشته باشند. جلو ميروم و سلام مي کنم. خودم را معرفي کرده و از آنها مي خواهم تا در گفتگو با روشنان شرکت کنند. قبول مي کنند و من اينطور شروع مي کنم: روشنان: از اينکه در اين محيط قرار گرفته ايد، چه حسي داريد؟ عطيه (دختر جوان خانواده): حس راحتي، حس اينکه بالاخره کسي يا کساني پيدا شدن که بفهمند زنها هم به آزادي احتياج دارند، به اين احتياج دارند که بدون حضور مردان تفريح کنند. روشنان: پس فکر مي کنيد وجود اين گونه مکان ها براي خانم ها خوب است؟ فاطمه (دختر جوان): نه تنها خوب است بلکه لازم است. فقط وجود اين پارک ها خيلي خيلي کم است. ببينيد امروز وسط هفته است، اما چقدر پارک شلوغ است. يعني خانم ها از وجود چنين پارکي استقبال کرده اند. نه تنها پارک، ما خانم ها به سينماي مخصوص هم احتياج داريم. کاش داخل همين پارک سينما، استخر و تئاتر هم مخصوص بانوان مي گذاشتند. چون درمحيط هاي سينما، ما دختران به تنهايي نمي توانيم حضور پيدا کنيم و راحت باشيم. منير (مادر): من به عنوان يک مادر اگر دخترم بگويد، مامان مي خواهم با دوستانم بروم سينما، نمي گذارم چون فکر مي کنم عده اي آدم مريض هستند که ممکن است مزاحم آنها شوند. بالاخره اينها جوانند و مي خواهند تفريح کنند، بخندند و شاد باشند و بعضي مردها و پسران (البته بعضي از آنها) نمي توانند مزاحم نشوند. ولي اگر دخترم بگويد مي خواهم بروم پارک بانوان، با خيال راحت مي پذيرم، چون اينجا محيط براي تفريح دختران امن است. مريم (دختر جوان): اينجا واقعاً آدم احساس خوشايندي دارد، راحت مي خندد، گردش مي کند، بازي مي کند. خدا خيرشان بدهد که اينجا را برايمان درست کرده اند. روشنان: امکانات اينجا چطور است؟ راضي هستيد؟ مهين (مادر): امکاناتي از قبيل بوفه و سرويس بهداشتي خيلي ضعيف است. مثلاً اگر قرار باشد، مادران خود براي استراحت بيايند و غذا و ظروف با خودشان نياورند، اينجا همه گشنه مي مانند. چون غذايي پيدا نمي شود براي سرويس بهداشتي هم بايد کل پارک را بگردي، وسايل مخصوص هم، کافي نيست. ستاره (مادر): بعضي قسمت هاي پارک ديد دارد، يعني از خانه هاي ضلع جنوب شرقي پارک کاملاً پيداست. کمبود روزنامه فروشي يا مثلاً مکاني براي مطالعه در اينجا احساس مي شود. چون بعضي از خانم ها و دختران جوان براي کنکور يا دروس دانشگاه به اينجا مي آيند ودر گوشه و کنار پارک مشغول درس خواندن مي شوند. با هيجان صحبت مي کنند و هر کدام سعي مي کنند نظر ديگري را تأييد يا تکذيب کنند. فاطمه (دختر جوان): نبود غرفه هاي خريد براي بانوان هم در اين پارک احساس مي شود، تا خانم ها به راحتي بتواند اجناس مورد احتياج خود را خريداري کنند. روشنان: بعضي ها معتقدند، احداث مکان هايي ويژه براي بانوان باعث ترويج فرهنگ فمينيسم مي شود، نظرتان در اين رابطه چيست؟ ستاره (مادر): اتفاقاً برعکس، احياي فرهنگ قرآني در خانواده مي شود چرا که در قرآن صراحتاً عنوان شده که خانم ها از اختلاط غيرضروري با مردان و نامحرمان بپرهيزند و وجود اين گونه مکان ها موجب مي گردد خانم ها آن مقدار از زمان عمر را که سفارش به تفريحات حلال شده بدون حضور نامحرم بگذرانند با نشاط به محيط خانه بازگردند. از آنها جدا مي شوم، تا خودم گشتي در پارک بزنم، ياد حرف هاي آن خانواده مي افتم، درست مي گفتند. بوفه پارک تقربياً هيچ چيزي ندارد، سرويس هاي بهداشتي خيلي دور هستند، ولي درکل فضا، زيبا و دوست داشتني است.تازه در گوشه اي از پارک دانش آموزان يک مدرسه مشغول آموختن قرآن هستند. توصيه مي کنم حتماً سري به بهشت بانوان بزنيد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]