تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845354047




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بازیگران نباید جای مجری‌های ستاره را بگیرند


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: به ما می‌گفتند چرا وقتی سالار عقیلی می‌خواند یك خیاط را نشان می‌دهید؟ مشاغل را نشان ندهید. ما كارشناس مسائل اعتیادی را آوردیم كه همه مواد مخدر را در تلویزیون نشان داد. گفتند نیاورید....    گفت‌وگو با احسان كرمی، مجری رادیو و تلویزیون احسان كرمی از مجریان پركار سال گذشته بود. او صبح‌ها در برنامه تصویر زندگی اجرا داشت. بعد از ظهرها به برنامه «مكث 95» شبكه رادیویی تهران می‌رفت و شب‌ها نیز به گروه تلویزیونی «رادیو هفت» تهران می‌پیوست. كرمی متولد 1359 است و سابقه بازیگری و اجرا در برنامه‌های رادیویی چاردیواری، ممنون، مكث 95، جام ارگ، صبح تهران، تهران در شب، موج مجهول، چراغ سبز و جمعه ایرانی را در كارنامه دارد. او اجرا در تلویزیون را از برنامه «نقره» آغاز كرد. در این مصاحبه با او در رابطه با مسائل مختلف مربوط به حوزه اجرا هم‌صحبت شدیم.بیشتر مجری‌ها با یك برنامه خاص به مخاطبانشان معرفی شده‌اند و مردم آنها را در همان قالب می‌پذیرند. مثلا عادل فردوسی‌پور هویت برنامه 90 است. احسان علیخانی با برنامه «ماه عسل» به یك مجری شناخته شده بدل شد.به نظر خودتان احسان كرمی باید به سراغ چه قالبی برود تا موفق‌تر شود؟ من در تلویزیون آدم ژانر اجتماعی و چالش هستم، اما نه از جنس كاری كه فرزاد حسنی انجام می‌دهد. من یك شومن هستم. در رادیو این وجهه شومنی را نشان داده‌ام اما در تلویزیون هنوز این اتفاق نیفتاده است. من آدم برنامه‌های خانواده نیستم. هیچ وقت هم نتوانستم باشم. بعضی‌ها می‌گویند دلیل موفقیت نسبی‌ات در برنامه تصویر زندگی این است كه تو مجری برنامه خانواده نبودی! مجری یك مجله تصویری بودی. من آدم گفت‌وگو هستم. نمی‌دانم شومن را چطور می‌شود ترجمه كرد. من یك مجری هستم كه باید برنامه‌های جُنگ‌گونه و صحنه‌ای را اجرا كنم. من تجربه تئاتر دارم. برایم تئاتر یكی از اتفاقات مهم دنیاست. دوست دارم بایستم و روی صحنه باشم. تصویركلیشه‌ای كه از یك مجری برنامه خانوادگی داریم آدمی است كه خیلی مودب و متین باشد و خانواده‌ها را نصیحت كند. شما چطور با این تعریف كنار می‌آیید؟ من خیلی موافقم كه مجری با ادب باشد، اما حرف‌های كلیشه‌ای زدن و راجع به خوش‌اخلاقی و قورمه‌سبزی پختن نصیحت كردن را دوست ندارم. این جور حرف زدن مال 10، 15 سال پیش است. الان من وقتی صبح از خیابان رد می‌شوم می‌بینم مغازه‌دارها دارند تلویزیون نگاه می‌كنند. من نمی‌توانم فقط برای خانم‌ها برنامه اجرا كنم. مخاطب خانم برنامه خانوادگی بیشتر از آقایان است، اما برنامه ما یك برنامه زنانه نیست. اگر زنانه بود من باید یك جور دیگر حرف می‌زدم. الان در اداره و لابی بیمارستان و مغازه تلویزیون روشن است و مردم دارند نگاه می‌كنند. من خیلی مخالفم كه تلویزیون ما صبح‌ها برنامه‌های مختص زنان پخش كند.اما از آن طرف خیلی‌ها انتظار دارند كه برنامه خانوادگی را یك زن اجرا كند. چون مخاطبانش بیشتر زنان هستند. اصلا من با مرزبندی جنسیتی مشكل دارم. برنامه ما بیننده‌های خیلی وفاداری دارد كه مرد هستند. درباره برنامه تصویر زندگی توضیح بدهید. فكر می‌كنم این برنامه یك دوران اوج داشت كه الان از آن دوران فاصله گرفته. به نظر شما چرا این اتفاق افتاد؟ سری جدید تصویر زندگی یك برنامه خانوادگی است كه اردیبهشت 88 آن را با ذوق و شوق فراوان آغاز كردیم. سعی كردیم كار متفاوتی باشد. فكر می‌كنم در قدم‌های اول خیلی موفق بود. قرار بود تا تابستان 89 برنامه را ادامه بدهیم. به دلایلی پخش برنامه تا آخر سال ادامه پیدا كرد. اما بتدریج برنامه آن روندی را كه می‌خواستیم از دست داد.منصور ضابطیان در این برنامه چه مسوولیتی دارد؟منصور طراح این كار است. اگر او نباشد من هم نیستم. ضابطیان و محمد صوفی طرح این برنامه را داده‌اند، اما تهیه‌كننده آن فرد دیگری است. من ارتباطم با همان تیمی است كه همیشه با آن كار می‌كنم. به نظر شما چرا برخی برنامه‌ها قابلیت استمرار را دارند و برخی نه؟ برنامه‌ای مثل 90 بیش از 10 سال است كه دارد اجرا می‌شود و همچنان تازگی دارد، اما برخی برنامه‌ها بعد از یك مدت روی دور تكرار می‌افتند و نمی‌توانند ادامه پیدا كنند. یك سری قالب‌ها هستند كه بعد از یك مدت تكراری می‌شوند. تازه‌ها را هر كاری بكنید باز هم تكراری می‌شود. برنامه‌های خانوادگی این طوری‌اند. مگر این كه بخواهی یك كار جدید بكنی كه باید ببینیم امكانش هست یا نه. تصویر زندگی یك مسیر 12 ساله تكراری را طی كرد و بعد به ما رسید. من نمی‌خواهم از خودمان تعریف كنم، اما فكر می‌كنم تصویر زندگی یك دوره 6 ساله عالی را پشت‌سر گذاشت. توجه‌ها را به خودش جلب كرد، اما یك عده دوست دارند برنامه‌هایی ساخته شود كه فوق‌العاده یكنواخت و خطی باشد و آنتن را پر كند و به كسی هم كاری نداشته باشد. شما مطمئن باش اگر مدیر شبكه 3 سیما از برنامه «90» حمایت نمی‌كرد، این برنامه استمرار نداشت. البته تداومش یك دلیل دیگر هم دارد. این كه 90 تازه است و هر هفته یك اتفاق تازه در آن می‌افتد. فوتبال این مملكت پر از حادثه و اتفاق است، اما در خیلی از قالب‌های برنامه‌سازی این اتفاق نمی‌افتد. در حوزه خانواده ما چه كار خاصی می‌توانیم انجام بدهیم؟ به هر حال هنوز هم یك سری مسائل بكر و كار نشده‌ای هستند كه كسی به آنها نپرداخته. حتی در حوزه خانوادگی هم می‌توان به سراغ ساختارها و محتواهای جدید رفت. اما یك سری خط قرمز داریم كه نمی‌توانیم به آنها نزدیك شویم. نمی‌خواهم بگویم ما با برنامه تصویر زندگی خیلی جریان‌ساز بودیم. ما داشتیم روال خوش‌آهنگی را طی می‌كردیم. ولی تصویر زندگی به جایی رسید كه من آرزو كردم زودتر اجرایم در آن به پایان برسد. چند وقت پیش بخش «صرفا جهت اطلاع» خبر شبانگاهی برنامه‌های صبح تلویزیون را نقد كرد و این اشكال را وارد كرد كه چرا در همه آنها 2 نفر با هم در حال صحبت كردن هستند. به نظر شما چرا همه برنامه صبح شبكه‌ها گفت‌وگومحور شده‌اند؟ یك عده دوست دارند این طوری باشد. ما هم می‌توانستیم در تصویر زندگی همین كار را بكنیم. 6، 7 ماه اول ما پشت‌سر هم مستند و نماهنگ پخش می‌كردیم. اینها را خودمان با هزینه‌های بالا تولید می‌كردیم. تهیه‌كننده من در این برنامه به لحاظ مالی سود نكرد. بدهكار هم شد. داشتند فوق‌العاده كار می‌كردند. چه كسی می‌آید از جیب خودش برای یك برنامه مستند بسازد یا بخرد؟‌به ما می‌گفتند چرا وقتی سالار عقیلی می‌خواند یك خیاط را نشان می‌دهید؟ مشاغل را نشان ندهید. ما كارشناس مسائل اعتیادی را آوردیم كه همه مواد مخدر را در تلویزیون نشان داد. گفتند نیاورید. تبلیغ منفی می‌شود. ما در بخش‌هایی كه گفت‌وگو می‌كردیم آدم‌های بزرگ را می‌آوردیم. با میكائیل شهرستانی صحبت كردیم. با جمشید مشایخی مصاحبه كردیم. این طوری است كه در بیشتر برنامه‌های گفت‌وگومحور هیچ حرف جذابی زده نمی‌شود. كارشناسی داشتیم كه درباره تبلیغات حرف می‌زد. اینقدر حرف‌هایش جذاب بود كه همه نگاه می‌كردند. اگر بخواهیم برنامــه‌های گفت‌وگومحور را آسیب‌شناسی كنیم شما به چه مواردی اشاره می‌كنید؟ اولا موضوعات این برنامه‌ها تكراری شده است. دوم این كه باید ببینیم برنامه گفت‌وگو محور در چه ساعاتی جواب می‌دهد. سوم این كه آیا مجری می‌شنود طرف دارد چه می‌گوید یا نه. آیا من تخصصش را دارم كه با آن كارشناس حرف بزنم؟ من در بخش پزشكی اطلاعاتی ندارم. مجری پزشكی داریم كه می‌نشیند با طرف حرف می‌زند. در بخش حقوق و قضا همین طور. برنامه‌های گفت‌وگومحور خیلی باید آسیب‌شناسی شوند. اگر این برنامه‌ها جمع شوند هیچ اشكالی ندارد. آقای دارابی معاون سیما رویكرد جدیدی را شروع كرده كه خیلی خوب است. باید به برنامه‌ساز بگوییم 20 درصد برنامه‌ات گفت‌وگو باشد. بقیه‌اش را برو بساز. این كه یك عده بنشینند بی‌هدف حرف بزنند نتیجه‌ای برای مردم ندارد. از آن طرف می‌شود به شما به عنوان یك مجری این ایراد را گرفت كه چرا نرفتید درباره یك موضوع كارشناسی مطالعه كنید. شما می‌توانستید بروید درباره صرفه‌جویی برق تحقیق كنید و با آن كارشناس وارد چالش بشوید. درباره برق و مسائل اجتماعی می‌شود این كار را كرد، اما درباره مسائل پزشكی نه. من تا نروم درس پزشكی را نخوانم نمی‌توانم درباره‌اش حرف بزنم. این ادعای گزاف است كه یك نفر بگوید من درباره كاشت مو می‌توانم با یك پزشك صحبت كنم. این توهین به اصحاب آن شغل است. من با كارشناسان نیروی انتظامی حرف می‌زنم. من خودم با مجری تغذیه حرف می‌زنم. چون درسش را خوانده‌ام، اما گفت‌وگو جایگاه خودش را از دست داده است. هر برنامه‌ای كم می‌آورد یك مهمان دعوت می‌كند و با او حرف می‌زند.در مجموع قبول دارید كه خیلی از مجری‌ها در این برنامه‌های گفت‌وگو محور مشاركت خلاق ندارند؟ و قبول دارید كه این ایراد به خودشان برمی‌گردد؟ چون آنقدر بر موضوع مسلط نیستند كه بتوانند وارد بحث بشوند. به خاطر این است كه شما به راحتی می‌توانی سوال‌های خنثی بپرسی و موفق باشی. زمانی كه نقره را اجرا می‌كردم یك روز قبلش می‌رفتم با منصور ضابطیان و محمد صوفی حرف می‌زدم. نماهنگ‌ها را با هم می‌دیدیم. دنبال جملاتی بودیم كه تكراری نباشد. الان در شبكه آموزش رادیو هفت را اجرا می‌كنیم. آقای دكتر پورحسین همكاری خوبی با ما دارد. او می‌فهمد كه ما چه می‌گوییم و چه می‌خواهیم. در نتیجه اذیت نمی‌شویم. شبكه آموزش با یك برنامه یك ساعته از آن حالت منفعلش در می‌آید. درباره فضای كاری رادیو هفت توضیح بدهید. این برنامه را گروهی كار می‌كنید؟ من در این برنامه فقط مجری نیستم. به خاطر دوستی هر كمكی كه از دستم بربیاید انجام می‌دهم. من و منصور ضابطیان شنبه و پنجشنبه به صورت ثابت برنامه را اجرا می‌كنیم. شاید به این خاطر بیشتر دیده بشویم. یك گروه نویسندگان داریم. من فعالیتم را در رادیو با نویسندگی شروع كردم، اما در تلویزیون ادامه‌اش ندادم. اینجا نویسندگی نمی‌كنم. چقدر از متن‌هایتان از قبل نوشته شده و چقدرش را بداهه می‌گویید؟ بستگی به مجری دارد. مجری‌هایی داریم كه همه پلاتوهایشان باید از روی متن باشد. من با روش نوشتن مارال دوستی آشنا هستم. می‌دانم چه پلی‌بك‌هایی نیاز به چه پلاتوهایی دارد. یك جاهایی احساس می‌كنم نوشته او بیشتر می‌تواند به من كمك كند. او به من زنگ می‌زند و می‌پرسد كه نوشته می‌خواهی یا نه. به نظر شما حالت ایده‌آلش چیست؟ یعنی مجری چقدر باید از روی متن بخواند و چقدر از خودش حرف بزند؟ چیز مشخصی نیست، اما دوست ندارم كه همیشه از روی نوشته بخوانم. من خودم آدم بداهه هستم. رادیو هفت برنامه‌ای نیست كه خیلی نیاز به بداهه داشته باشد. همه چیز بستگی به فضای برنامه دارد. پنجشنبه پیش به خانم دوستی گفتم برای من پلاتو ننویس. من یاد یك شعری افتاده‌ام كه می‌خواهم آن را بخوانم.قبول دارید كه برنامه رادیو هفت به مجری‌های رادیو خیلی كمك كرد؟ بله، یك دوره‌ای این اتفاق افتاد، اما متاسفانه دوباره حضور مجری‌های رادیو در تلویزیون ممنوع شد. چرا متاسفانه؟ چون این كار خیلی به رادیو كمك می‌كرد. رادیو هفت در جهت كمك به رادیو قدم بزرگی برداشت. خوشبختانه آقای صوفی معاونت رادیو خیلی به رادیو هفت كمك كرد، اما برخی یك سری قوانین عجیب و غریب برای خودشان گذاشتند. به نظر من یك دلیلش این است كه پتانسیل رادیو خالی می‌شود. بیشتر مجری‌های رادیو دوست دارند به تلویزیون بیایند. آن وقت رادیو مجری‌های خوبش را از دست می‌دهد. این كه قانون بگذاریم بگوییم مجری یا به تلویزیون برود یا رادیو بد است. من می‌گویم 2 رسانه داریم به نام رادیو و تلویزیون كه هر كدامشان فضای خودشان را دارند. بنده مجری رادیو نباید آنی باشم كه در تلویزیون هستم. این نكته را خود مجری باید تشخیص بدهد. اجرا روی صحنه و اجرا در رادیو و در شبكه‌های مختلف با هم متفاوت است، اما ریشه‌اش این است كه شما مجری هستید. یك تهیه‌كننده تلویزیون به این تشخیص رسیده كه فلان مجری رادیو را می‌خواهد. حتما یك چیزی در اینها دیده است. اینها به تلویزیون می‌آیند یا موفق می‌شوند یا نمی‌شوند. رادیو یك رسانه خیالپرداز است. مخاطب از هر مجری یك تصویر ذهنی دارد. از كجا معلوم كه تصویر ذهنی من با شما یك شكل باشد؟ ممكن است یك مجری را در تلویزیون ببینید و بگویید دقیقا همان شكلی است كه من تصور می‌كردم. شاید هم ببینی یك شكل دیگری است. نهایتا بعد از یك مدتی این مساله برای تو عادی می‌شود. من پیشنهاد دادم یك تیم از مجریان مشترك رادیو و تلویزیون تشكیل بشود، مثل آقای شهیدی‌فر و خانم صادقیان. اینها بگویند این مجری‌ها می‌توانند به تلویزیون بروند یا نه. طبق نظر این شورا عمل بشود. من در رادیو بازیگرم و در تلویزیون مجری، اما همكار من حق دارد ایراد بگیرد كه چرا من هم مثل احسان كرمی نمی‌توانم در تلویزیون باشم. همه مجری‌ها یك رسالت دارند. احتیاجی نیست كه مدیران نگران باشند. من واقعا هیچ دلیلی نمی‌بینم كه مجری رادیو به تلویزیون نیاید.این ممنوعیت شامل حال شما نشد؟من در رادیو مجری ـ بازیگر هستم. بنابراین می‌توانم در تلویزیون اجرا كنم. شما فكر می‌كنید اجرا در رادیو و تلویزیون چه تفاوتی دارد؟ به هر حال بازیگر رادیو باید بیش از گوینده برای مخاطبش تصویرسازی كند. بازیگری رادیو كار سختی است. چون همه چیز باید از طریق لحن و صدا منتقل شود. من مجری ـ بازیگر رادیو هستم و تیپ‌های مختلف را اجرا می‌كنم. رادیو بداهه‌پردازی فوق‌العاده‌ای نیاز دارد. برنامه‌ای مثل مكث 95 متنی ندارد، اجرایش زنده است و باید سریع جواب بدهی و بداهه داشته باشی. روزی كه آمدم تلویزیون با خودم گفتم اینجا باید یك چیزی باشم و در تلویزیون چیزی دیگر. من اصلا تحت هیچ شرایطی آن چیزی كه در رادیو بودم را تكرار نكردم. قبل از این كه به برنامه نقره بیایم چند پیشنهاد تلویزیونی داشتم، اما قبول نكردم. چون نمی‌خواستم همان آدم رادیو باشم. هنوز كه هنوز است خیلی‌ها باور نمی‌كنند من همان آدم رادیو هستم. فكر می‌كنم آن كرمی برادر من است. برای اجرا در تلویزیون آموزه‌های تئاتری چقدر به كمكت می‌آیند؟ هم در رادیو و هم در تلویزیون تئاتر به كمكم می‌آید. در لحنم خیلی تاثیرگذار است. من دوره بدن و بیان را پیش میكائیل شهرستانی گذراندم و در تلویزیون به ایستادنم كمك كرد. شكل نگاه و جهت نگاهم را اصلاح كردم. تئاتر چیز خیلی خوبی است. یك مجری تلویزیون یا رادیو باید تئاتر زیاد ببیند و كتاب زیاد بخواند. این طوری می‌تواند خیلی جهش داشته باشد. این دلیل كه چهره مجری رادیو فاش می‌شود نمی‌تواند قانع‌كننده باشد؟ خب بشود. در این صورت خود مجری ضربه می‌خورد. اگر مجری به خودش اطمینان دارد خب به تلویزیون برود. سازمان می‌گوید ما به مجری‌هایمان وابسته نیستیم. خب اگر این مجری موفق نبود یك نفر دیگر را بیاورند. مجری‌های رادیویی كه چهره خوبی ندارند خودشان به تلویزیون نمی‌آیند. در صحبت‌هایتان اشاره كردید كه با ممنوعیت حضور بازیگران در اجرا موافقید. چرا؟ چون دلیلی ندارد. یك بازیگر چرا باید بیاید مجری بشود؟ ببینید من نمی‌گویم بازیگر به اجرا نیاید. ما وقتی به سال تحویل می‌رسیم باید سراغ مجری با تجربه برویم. كسی كه اینقدر ساعت اجرا كرده باشد، نه این كه به سراغ بازیگران برویم. این كه از بازیگر به عنوان یك كالای لوكس و تزئینی استفاده كنیم اشتباه است. خود بازیگران نباید این كار را قبول كنند. مشكل اینجاست كه نمی‌گذاریم هیچ مجری‌ای ستاره بشود. وقتی به شب نوروز می‌رسیم چون مجری ستاره نداریم به سراغ بازیگران ستاره می‌رویم. ما نباید مجری‌های خوب را كنار بگذاریم. باید به آنها چارچوب بدهیم تا كارشان را اصلاح كنند. چارچوب‌های كاری را باید كارشناس مشخص كند نه مدیر. به نظر شما در دوران رونق رسانه‌های مدرن رسانه سنتی رادیو می‌تواند همچنان جذابیت داشته باشد و خودش را سرپا نگه دارد؟ آدم چیزهایی می‌بیند كه امیدوار می‌شود. به هر حال در رادیو خط قرمز‌ها بازتر از تلویزیون است. نمی‌دانم چرا اما این جوری است. شاید رادیویی‌ها پوست كلفت‌ترند. من بعضی وقت‌ها از رادیو ناامید می‌شوم، اما وقتی برنامه‌هایی مثل مكث 95 یا جمعه ایرانی خودشان را نشان می‌دهند آدم امیدوار می‌شود. ما پتانسیل جذب مخاطب را در رادیو داریم. ایراد ما این است كه تكثر شبكه‌ها را داریم. چرا باید هم شبكه جوان داشته باشیم هم شبكه ورزش؟ وقتی این طوری می‌شود یك برنامه‌هایی مثل ورزش در روستا راه می‌افتد. چه كسی این برنامه را گوش می‌دهد؟ این بحث‌ها باید در سطح كلان مطرح بشود. رادیو معارف و قرآن می‌توانند در هم ادغام بشوند. فرهنگ و گفت‌وگو هم همین طور. ما باید شبكه‌هایمان را كم كنیم و كیفیتشان را بالا ببریم. چرا نباید رادیو نمایش داشته باشیم. یك جاهایی را باید اضافه كنیم. باید از كمیت اینها كم بشود. رادیو نمی‌تواند با تلویزیون رقابت كند، اما پتانسیل جذب مخاطب را دارد. همین الان برخی برنامه‌های رادیو به مراتب از برنامه‌های تلویزیون بهترند. كارهای طنز رادیو شاهكارند. تلویزیون حالا حالا‌ها باید بدود تا به طنز رادیو برسد. رادیو واقعا طنز دارد. حرف‌های رادیو را نمی‌شود در تلویزیون زد. شما از كار كردن در رادیو چه چیزهایی را یاد گرفته‌اید؟همه چیز. من به مجری‌های تلویزیونی پیشنهاد می‌كنم كه یك جوری بروند در رادیو كار كنند. رادیو مثل دانشگاه می‌ماند. هنوز هم كه هنوز است من از رادیو چیزی یاد می‌گیرم. در تلویزیون مجری‌هایی داریم كه بیانشان خوب نیست. وقتی چشمت را می‌بندی نمی‌توانی با چشم بسته بیانشان را بشنوی. رادیو بیان را درست می‌كند. روی بداهه‌گویی اثر می‌گذارد. معمولا رادیویی‌ها باهوش‌ترند و قدرت انتقال خیلی بیشتری دارند.مطالعه كتاب چقدر می‌تواند به یك مجری در اجرایش كمك كند؟ كتاب، تئاتر و رادیو چیزهایی هستند كه در اجرا از آنها استفاده می‌كنم. از جهان‌بینی تئاتری‌ها استفاده می‌كنم. هر كارگردانی به دنیا یك جور نگاه می‌كند. تئاتر خیلی فكر پشتش است. تئاتر بعد از انقلاب كاری را شروع كرد و حرف‌ها را غیرمستقیم و در لفافه زد. این خیلی برای یك آدم رسانه‌ای مهم است و باید یاد بگیری كه چطور غیرمستقیم حرف بزنی. به نكته خوبی اشاره كردید؛ غیرمستقیم‌گویی. همه دوست دارند غیرمستقیم حرف بزنند، اما در نهایت حرفشان لحن نصیحت‌گونه پیدا می‌كند. چطور می‌شود به این غیرمستقیم گویی رسید؟ تئاتر این كار را به آدم یاد می‌دهد. آموزش می‌دهد كه دنیا را یك جور دیگری نگاه كنی. با تئاتر درك می‌كنی كه نویسنده و بازیگر چه دیدی به دنیا دارند. من هفته‌ای یك بار را سعی می‌كنم حتما به تئاتر بروم. می‌توانی یك مثال بزنی درباره غیرمستقیم‌گویی؟ نصیحت كردن برای یك مجری جوان اصلا معنایی ندارد. تو وقتی تجربه شخصی‌ات را بگویی ماجرا فرق می‌كند. وقتی یك چیزی را یاد گرفته باشی، موضوع را مزه مزه كرده باشی و قورت داده باشی راحت می‌توانی حرفش را بزنی. یك نفر به من گفت چرا فلان غذای خارجی را استفاده كردی؟ من جواب دادم شاید یك نفر از آن طرف دنیا بخواهد بداند گل‌گاو‌زبان چه خاصیتی دارد. آیا او گناه كار است؟ این از مطالعه و تئاتر به ذهن من رسید. این طوری همه می‌پذیرند. اگر این حرف را نخوانده بودم باید می‌گفتم دوست عزیز! بهتر است ما آدم‌ها یك جور دیگر به زندگی نگاه كنیم. این طوری می‌شود نصیحت، اما وقتی موضوع را از یك زاویه دیگر دیده باشی می‌توانی استفاده كنی. كتابی می‌خواندم كه یك نویسنده خارجی گفته بود ایران سرزمین تضادهاست. به خاطر این كه اقلیمش اقلیم متضادی است. این حرف در ذهن من می‌ماند و یكجا به كار من می‌آید. غیرمستقیم‌گویی آدم را از نصیحت بازمی‌دارد. بعضی‌ها میزان موفقیت یك مجری را با میزان چالشی بودن برنامه‌اش می‌سنجند. شما چقدر سعی می‌كنید با طرف مقابلتان وارد چالش بشوید؟ من دوست دارم برنامه چالشی داشته باشم، اما موقعیتش پیش نیامده است. در سینما به كسی برنمی‌خورد، اما در حوزه اجتماعی خیلی نمی‌شود. من قبلا در رادیو این كار را كرده‌ام. یك برنامه در رادیو به نام «جام ارگ» داشتم كه یك مجله علمی، فرهنگی، هنری و سیاسی بود. با سیاستمداران و بازیگران گفت‌وگوی چالشی داشتم. سعی می‌كردم به صورت محترمانه خواسته‌های مردم را مطالبه كنم. چالش موفق چالشی است كه وقتی داری حرف می‌زنی حرف مردم را بزنی. وقتی یك چیزی از دل برآید بر دل می‌نشیند. حرفی را كه قبول نداشته باشم نمی‌زنم. آدم‌هایی هستند كه این جوری‌اند. فرزاد حسنی هم این طوری است. ما مجری‌ها باید ثابت كنیم كه صدای مردم و رسانه‌ایم. تعادل برقرار كردن بین این دو خیلی سخت است. اگر شما هنگام اجرا ناراحت باشی و از شما بخواهند شاد اجرا كنید چه می‌كنید؟ یك سری چیزها وظیفه است. این كه من بخواهم غم شخصی‌ خودم را به مردم انتقال دهم جفاست. من وظیفه دارم به مردم حس خوبی را انتقال بدهم، ولی این نیست كه بیایم حرفی مخالف خواسته‌ام بزنم. من در سخت‌ترین شرایط اجتماعی هم حرفی نزدم كه مطابق خواسته‌ام نباشد. من در رادیو هر چقدر حالم بد باشد وقتی پشت میكروفن جادویی رادیو می‌روم، همه چیز یادم می‌رود، اما در تلویزیون این طور نیست. در رادیو یك ساعت و نیم همه چیز تمام می‌شود، اما در تلویزیون نه. نمی‌دانم چرا. در برنامه تصویر زندگی یك بخش خاطره‌سازی دارید. فكر می‌كنید رمز موفقیت برنامه‌های جذاب قدیمی چه بود؟آن برنامه‌ها نمی‌گفتند این كار را بكن و این كار را نكن. رادیو در حوزه سرگرم‌كنندگی موفق‌تر است، اما تلویزیون كمرنگ‌تر عمل می‌كند. یكی از بزرگ‌ترین رسالت‌های تلویزیون سرگرم كردن مردم است. الان برنامه‌های نمایشی هم جهتگیری دارند، اما شما ببینید برنامه‌های قدیمی مثل سلطان و شبان، سربداران و كوچك جنگلی چقدر مردم را سرگرم می‌كردند. به نظر شما چرا دوره شكوفایی برنامه‌های كودك و نوجوان دیگر تكرار نمی‌شود؟ هر وقت آن آدم‌هایی كه آن موقع داشتند كار می‌كردند بیایند كار كنند آن دوره تكرار می‌شود. مرضیه برومند همین الان هر چه بسازد مردم نگاه می‌كنند. حمید جبلی و ایرج طهماسب كلاه قرمزی 90 را ساخته‌اند، تیزرش كه پخش می‌شود آدم دوست دارد نگاه كند. اینها الان باتجربه‌تر شده‌اند.نظرتان درباره زبان معیار چیست؟هر برنامه‌ای زبان معیار خودش را دارد. من اصلا قائل به این نیستم كه همه باید یك جور حرف بزنند. مگر می‌شود در برنامه كودك و خانواده یك جور حرف زد. من فكر می‌كنم به كار بردن واژه زبان معیار بس است. دوره‌اش تمام شده. ما باید به یك چیزی به نام ادب رسانه‌ای بپردازیم. این ادب رسانه‌ای فقط در واژه‌هایی كه از دهان مجری خارج می‌شود نیست. ادب رسانه‌ای به گفتار و لحن و رفتار و نوع نگاه كردن مربوط می‌شود. ادب رسانه‌ای خیلی فراگیرتر از زبان معیار است. مهران دوستی برنامه‌ای شاد در رادیو جوان اجرا می‌كند، اما اصلا از چارچوب ادب خارج نمی‌شود، اما یك نفر یك برنامه‌ای را آنقدر غیرمودب اجرا می‌كند كه آدم دوست دارد سریع كانال را عوض كند. دایره واژگان ما نسبت به 10 سال قبل گسترده‌تر شده. ما باید یك جوری حرف بزنیم كه جوان كوچه و بازار حرف ما را درك كند و بفمهد. اصلا خوشش بیاید كه جذب رسانه شود. بنابراین ما الان باید دنبال ادب رسانه‌ای بگردیم.قواعد اجرا در دو فضای متفاوت یكی از مجری‌های رادیو تعریف می‌كرد در یك مراسم غیر رسانه‌ای وقتی پشت میكروفن رفته همه فكر كرده‌اند او آمده میكروفن را تعمیر كند. وقتی صدایش در سالن پیچیده همه شگفت‌زده شده‌اند و فهمیده‌اند كه این صدا را می‌شناسند. می‌توانید تصور كنید كه این لحظه برای یك مجری رادیو چقدر شیرین و جذاب است. یعنی لحظه‌ای كه مجری می‌فهمد مردم صدایش را بیشتر از چهره‌اش می‌شناسند. اما برای برخی از مجری‌های رادیو این حس به تنهایی قانع كننده نیست. آنها دوست دارند توانایی‌هایشان را در رسانه تلویزیون هم به اثبات برسانند. احسان كرمی یكی از مجریانی است كه هم در رادیو و هم در تلویزیون اجراهای موفقی را ارائه داده است. البته خودش هم در صحبت‌هایش به این نكته اشاره می‌كند كه در تلویزیون یك آدم دیگر می‌شود و شگردهای متفاوتی را نسبت به رادیو به كار می‌برد. اگر او همان اجرای رادیویی‌اش را در تلویزیون تكرار می‌كرد نمی‌توانست به این مرحله از موفقیت برسد.از بین مجریانی كه از رادیو به تلویزیون مهاجرت كرده‌اند تعداد معدودی در رسانه مقصد ماندگار شده‌اند. رمز ماندگاری این آدم‌ها در قدرت درك و شناخت‌شان از دو قالب متمایز رسانه‌ای است.اگر مجری تلویزیون بخواهد مثل فضای رادیو رفتار كند به چند مشكل برمی خورد. اول این كه خیلی زود متهم به پرحرفی می‌شود. مجری‌های رادیو به واسطه فضایی كه در آن كار می‌كنند باید بیشتر حرف بزنند. اما در تلویزیون تصویرها سخن می‌گویند و كار مجری ساده‌تر می‌شود.تلویزیون برای مجریان شهرت را به ارمغان می‌آورد. اما این تمام داستان نیست. اجرا در هر یك از این رسانه‌ها اقتضائات و قواعدی دارد. مجری كه این قواعد را نشناسد و رعایت نكند محكوم به شكست است.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 994]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن