واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در آستانه خاموشي يكي از صنايع دستي تيغ فراموشي بر هنر شعربافي
جام جم آنلاين: دستشان از ديرباز با قلم زدن، بافتن، كوفتن و... و نوازشكردن آشناست. بايد دل داشت تا فهميد اين دستها، زن و مرد و پير و جوان نميشناسد؛ چرا كه آمده است به بيارزشترين مواد خام، نقشي و رنگي بدهد تا جانبخشي و تولد را از نو معنا كند.وقتي چوب خشك درختان چون موم از عشق نرم ميشود، وقتي ميلههاي آهني سرد در برابر آتش نگاه هنرمندشان تاب نميآورد و آب ميشود، چگونه ميتوان گذاشت و گذشت و مهرباني دستها را از ياد برد؟ اين دستها امروزي نيست. هزاران سال است در كار شيدايي است.

اين دستها امروزي نيست، ولي مدتهاست كه سنگ برداشته و محكم بر سينه ميكوبد تا بلكه فريادرسي پيدا شود و اصالت عشق زنده بماند، اصالتي كه هيچ جاي دنيا هنوز نتوانسته آن را رج بزند و بيهويتش كند.
امروزه هرچند بيش از 255 رشته صنايع دستي در كشور شناسايي شده، اما متاسفانه به دلايل متعددي مانند تامين نبودن معاش هنرمندان، تغيير كاربري صنايع دستي و تبديل شدن به تزيينات ويترين منازل و... بسياري از آنها در حال فراموشي و منسوخ شدن است. اين گزارش به هنر فراموش شده شعربافي و وضعيت آن در حال حاضر پرداخته شده است.
شعر به فتح حرف شين به معناي موي انسان يا حيوان و به پارچههاي سياهي گفته ميشوند كه از جنس ابريشم هستند و در آنها به صورت راه راه از رنگهاي ديگر استفاده شده است. شعر هم در يزد بافته ميشود و هم در كاشان! اما شعرهاي كاشان معروفترند. تاريخ دقيق اولين دستگاه بافندگي معلوم نيست. شايد بتوان گفت هنر پارچه بافي در ايران قدمت چند ساله دارد.
در حال حاضر حدود 50 دستگاه شعربافي در محلهها و كارگاههاي قديمي شهر كاشان فعال است. اين نوع پارچه زماني خيلي كاربرد داشته است، ولي امروزه بيشتر كردهاي ايران و اعراب معروفكننده آنها هستند. شعرهايي كه هماكنون به صورت سنتي در كاشان بافته ميشوند بيشترشان زمينه مشكي دارند، ولي عكسي در موزه خانه هنرمندان كاشان وجود دارد كه نشان ميدهد كسي در حال شعربافي تمام سفيد است.
300 ميليون وام شعر بافان در پيچ و خم ادارات
سال 85 بنا به مصوبه هيات دولت 300 ميليون تومان وام و تسهيلات كمبهره براي احياي كارگاههاي شعربافان تصويب شد كه 8 درصد سود بانكي اين وام را سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري بپردازد و بقيه آن را شعر بافان بدهند؛ اما از آن زمان اين پرونده هنوز در پيچ و خم ادارات مانده است.
محمدحسين دهقاني، معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كاشان نيز در اين رابطه ميگويد: با توجه به پيشينه تاريخي نساجي كاشان، نساجي سنتي اين شهر به دليل تغيير رويه سنتي به صنعتي، در معرض نابودي است. وي با اشاره به وجود 40 كارگاه و 80 بافنده در اين كارگاهها ميافزايد: جوانان رغبتي به اين هنرها ندارند و بافندههاي فعلي هم مسن هستند.
دهقاني، احياي اين هنرها را نيازمند عوامل متعددي ميداند و خاطرنشان ميكند: آموزش در مراكز آموزش عالي و آموزشگاهها، ارائه تسهيلات براي مرمت كارگاههاي شعر بافي و خريد مواد اوليه و ايجاد بازار مناسب برخي از اين عوامل هستند.
پارچه سنتي ديروز، لباس مدرن امروز
طراحي لباس مثل تمام مشاغل هنري ديگر به انگيزه، ذوق و سليقه نياز دارد. صفاتي كه آزاده ياسمين، محقق و طراح پارچههاي سنتي، از هر كدام مقدار زيادي داشت و ميخواست در كارهايش به نمايش بگذارد؛ بنابراين تصميم گرفت طرحها و پارچههايش را از فرهنگ و هنر كشورش اقتباس كند و چون ساكن تهران بود به مراكز فروش صنايع دستي معروف شهر رفت تا مقداري پارچه دستبافت مناسب براي طرحهايش بخرد، ولي حتي يك سانتيمتر هم پيدا نكرد! بيشتر پارچهها يا قلمكار اصفهان بودند كه براي طرحهاي او مناسب نبود يا بافت قديم.
به اين ترتيب او نااميد از جستجو در تهران دست كشيد و به كاشان رفت تا ببيند در اين شهر كه روزگاري در تاريخ نساجي ايران معروف بوده چه چيزهايي پيدا ميكند و در اين شهر بود كه با كارگاههاي شعربافي يا ابريشمبافي آشنا شد و با يكي از جوانترين آنها شروع به همكاري كرد. شايد در آن زمان حتي آزاده ياسمن به فكرش خطور نميكرد كه روزي بزرگترين كارگاه بافت پارچههاي سنتي را در سعدآباد راهاندازي كند.
ياسمن، ايرانيان را تا پيش از حمله مغولها داراي چنين افكار و عقايدي ميداند و ميافزايد: تا پيش از حمله مغولها به ايران، لباس ايرانيان از قطعات مربع و مستطيل تشكيل ميشدند كه لباس هر كسي براي ديگري هم قابل استفاده بود. خفتان نوعي از همين لباسهاست كه سواره نظام دوره هخامنشيان ميپوشيدند و در پازيريك جايي كه قديميترين فرش دنيا يافت شده ديده شدهاند.
اين لباس مانند لنگي است كه به صورت چپ و راست روي هم قرار گرفته و دو آستين هم دارد. در اين لباس از شانه و سر شانه و يقه خبري نيست. اما با آمدن مغولها لباس اقوام ايران شكل ميگيرد و قيچي، اتو، الگو، بقچه و... وارد زبان فارسي ميشود.
از اين پس خياط قديمي كنار ميرود و قيچي چي به ميدان ميآيد. لباسها به قامت انسانها بريده ميشوند و لباسهايي مانند نيمتنه كرد، دامن قوچان و... با الهام از مغولها به وجود ميآيند. آزاده ياسمن قبل از اين كه طراح شود از رنگآميزي جاجيم خوشش ميآمده، بنابراين سعي ميكند اين علاقه را به لباس تبديل كند.
به اين ترتيب علي خطيب شهيدي و آزاده ياسمن كه سرپرست يك گروه تحقيقاتي هستند تصميم گرفتند براي حفظ تعداد اندكي از شعربافان كاشان و احياي دستگاههايي كه به مرور زمان در بافت اين پارچهها منسوخ و فراموش شدهاند، قدم بردارند.
مواد اوليه اين دستگاهها، ابريشم طبيعي است كه نوسان قيمت ابريشم در طول سال به كم و زياد شدن تعداد دستگاهها كمك ميكند. پارچههاي شعربافي كه در خود شهر و كارگاههاي خصوصي توليد ميشود، بيشتر به مناطق غرب و كردنشين كشور فرستاده ميشود.
مواد اوليه شعربافي، ابريشم طبيعي است. اين نوع ابريشم هم در ايران توليد ميشود و از چين وارد ميكنيم؛ ولي خطيب شهيدي، محقق پارچههاي سنتي و توليدكننده پارچههاي سنتي، فقط در كارهايش از ابريشمهاي ايراني استفاده ميكند و در اين ارتباط ميگويد: با وجود ابريشم چيني ما مصر هستيم كه از ابريشم ايراني استفاده كنيم؛ چراكه نميخواهيم حتي يك ريال ارز كشور خارج شود.
وي و گروهش حتي در رنگ كردن ابريشمها نيز براي ايراني و اصيل ماندن كارش از رنگهاي گياهي استفاده ميكند و در اين ارتباط از تجربه استادان رنگرزي سنتي در قاليبافي استفاده ميكند.
يك معلول و چندين علت
رمضان رضايي يكي از بافندهايي است كه 40 سال پارچه ميبافد. او ميگويد: كارگاه مال خودش نيست و متعلق به آقاي خجسته است كه وي هم از استادكاران اين هنر است و سال گذشته به رحمت خدا رفتهاند.
او با لهجه خاص خودش شيرين حرف ميزند و براي من كه به قول خودش جاي نوهاش هستم، درددل ميكند و اصلا يادش ميرود كه خبرنگارم.
در ادامه صحبتهاي رمضاني، ياسمن يكي ديگر از عوارض نبود بازار مناسب را افت كيفيت شعربافي كاشان ميداند و خاطرنشان ميكند: شعربافان براي از دست ندادن مصرفكنندگان ثابتشان از كيفيت كارشان زدند و بر مشكلات اين هنر افزودند. ابريشم قبل از اين كه براي شعربافي استفاده شود بايد فرآوري شود. يعني صمغي كه روي آن است، گرفته شود.
اين صمغ 25 گرم به وزن ابريشم اضافه ميكند و نگرفتن آن، هم وزن ابريشم را بالا ميبرد و هم هنگام رنگرزي خوب رنگ را جذب نميكند، در نتيجه پارچه بدست آمده از اين ابريشم نه تنها براي هميشه رنگ ميدهد، بلكه حتي موقع دوختش هم پاره ميشود. پس چرا اين كار را ميكنند؟ ابريشمي كه صمغش را نگرفتهاند هم سنگين تر است و هم زودتر بالا ميآيد، در نتيجه قيمتش ارزانتر ميشود؛ اما اين كاره چه آثاري روي شعربافي گذشته است؟
خطيب شهيدي در اين ارتباط ميگويد: هم اكنون شعربافي صنعتي ورشكسته است و مردم كاشان چون آدمهاي بسيار محتاطي هستند، روي يك صنعت ورشكسته سرمايهگذاري نميكنند. آنها ترجيح ميدهند به همان روش هميشگيشان شعر را توليد كنند و به همان بازارهاي محدود قانع هستند.
گام به گام تا شعربافي سنتي
نداشتن بيمه يكي از مشكلات اساسي و زيرساختي شعربافان كاشان است كه حاج حسين رضازاده، استاد كار شعرباف به آن اشاره ميكند و ميافزايد: اگر سقف كارگاههاي شعربافي بريزد كسي صداي ما را نميشنود. اين كارگاهها نيازمند تعمير است، اما تاكنون هر كسي از مسوولان كه آمده فقط سرتكان داده و وعده و عيده ميدهد.
حاج حسين اكنون اصلا از هنر دستش راضي نيست. او ميگويد: اگر كار ديگري بلد بودم حتما به سراغ آن حرفه ميرفتم.اكنون هم از سرناچاري و عادت، صبحها از خواب بيدار ميشوم و پاي دستگاه مينشينم.
جواد سقايي، يكي از جوانترين شعربافهاست. او هم نگران آينده و جواني خويش است و هم از جواناني كه علاقهاي به ياد گرفتن اين هنر نشان نميدهد، گلهمند است؛ البته به آنها هم حق ميدهد كه به سراغ يك حرفه پردرآمد بروند نه هنر شعربافي كه هنري رو به فراموشي است. وي ميگويد: به وجود آوردن بازار مناسب براي شعربافي، رسيدگي به وضعيت شعربافان و فرهنگسازي از طريق رسانه ميتواند جوانان امروزي را تشويق به يادگيري در اين هنر صنعت كند و شعربافي را از خطر فراموشي بيرون آورد.
ياسمن و خطيب شهيدي در چنين شرايطي تصميم ميگيرند كه كمر همت ببندند و با همكاري يك مرد جوان از بين شعربافان كاشان اين هنر صنعت را آنگونه كه بوده احيا و بعد برايش بازاريابي كنند. آنها در گام اول فقط تحقيق ميكنند و پس از مطالعات فراوان در مييابند با اين كه تاكنون كارهاي زيادي در اين ارتباط انجام شده اما به دليل الگوبرداري از نمونههاي ناموفق يا خارجي به نتيجه نرسيدهاند؛ بنابراين بهترين منابع تحقيق خود را در متون قديمي مييابند.
شهيدي به نقل از امام محمد غزالي ميگويد: اصل دنيا 3 چيز است: طعام، لباس و مسكن. پس اصل صنعت كه ضرورت آدمي به شمار ميرود كشاورزي، جولايي و بنايي است كه جولايي شامل هنرها ميشود و براي ديگر هنرها توليد ميشود چون براي بافت پارچه نياز به ادوات مختلفي است كه هر كدام اشتغالزا هستند.
ياسمن كه خود چندي پيش نمايشگاهي از شعربافي كاشان در سعدآباد برگزار كرده است، بدترين جنبه اين مسائل را صرف توجه به مسائل اقتصادي ميخواند و اظهار ميكند: براي رسيدن به توليد انبوه يكسري هنر مند و منابع انساني حذف ميشوند؛ در حالي كه به اعتقاد ما اين دستگاهها هيچ ايرادي ندارند و كسي در حدي نيست كه آنها را عوض كند. اين هنرمند تنها راه حفظ هنرهاي سنتي را حفظ و احياي كامل آنها ميداند و بيان ميكند: تمام بخشهاي اين هنرها ميراث معنوي هستند و هيچ چيز نميتواند جايگزين آنها شود.
امروز دير است و فردا ديرتر
به دليل نبود بازار و درآمد كم شعربافي، كمتر جواني به سمت اين هنر آمده و كساني ماندهاند كه چارهاي جز ادامه اين كار نداشتند؛ اما انسان عمري محدود دارد و آنچه از شعربافان باقيمانده افراد مسني هستند كه بيمه، بازار كار، مواد اوليه با قيمت مناسب، كارگاه سالم و... ندارند. پس اگر قرار است كاري براي اين هنر شود و اين افراد از آن بهرهمند شوند بايد سريع باشد، چون شايد فردا هنرمند شعربافي نباشد كه براي او كارگاهش را مرمت كنيم.
نساجي ايران، در گذر زمان
نساجي ايران در ساليان سال فراز و نشيبهاي زيادي را پشتسر گذاشته است كه نگاهي به آن نشان ميدهد كه همواره اين صنعت در معرض توجه بوده است. شعربافي يا ابريشمبافي كاشان از زمان رشيدالدين فضلالله شروع شد؛ زماني كه او يك سري صنايع را در ربع رشيدي احيا و منسجم كرد. او در اين زمان يك سيستم بازرگاني راهاندازي كرد كه سالها بعد در دوره سلجوقي و ايلخاني به طراز معروف شد.
رشيدالدين فضلالله، اين طراز را با نظارت حكومت و همكاري تجار محلي شوش و شوشتر گرفته تا كاشان و خوارزم اداره ميكرد و در نهايت هم تجار سهمي از اين تجارت داشتند و هم مبالغ كلاني به خزانه مملكتي ميرسيد؛ به گونهاي كه در آن تاريخ بيشتر خزانه كشور از تجارت پارچه و نساجي انباشته ميشد.
شاردن، سياح و جهانگرد فرانسوي، در سفرنامهاش كه زمان متاخرتر از فضلالله بوده نيز كل درآمد مردم كاشان را از ابريشمبافي ذكر كرده و حتي آورده كه در آران كاشان فقط 100 نفر مشغول به اين كار بودند. او پارچه را حتي جزو غلات به عنوان مالياتي كه از زارعان گرفته ميشده، آورده است.
آمن خادمي
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]