واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هیلاری کلینتون شاید در نظر برخیها به دلیل سوابق شوهرش در کاخ سفید سیاستمدار موجهی به نظر بیاید و بتواند ژست وزیر خارجه ایالات متحده را در سفرهای خارجی به خوبی پیاده کند، اما او در همین چند ماهه به دفعات نشان داده که هنوز تا کسب پختگی لازم فاصله زیادی دارد و هنوز این لباس به تنش گشاد است. این بیتجربگی را شاید کارکشتگان حوزه دیپلماسی در سفرهای اخیر کلینتون دیده باشند و آن را تایید کنند، اما اظهارات اخیر او در قبال کرهشمالی این خامدستی و تازهکار بودن را عملا نشان داد و صدای بسیاری را درآورد. اوباما که در آغاز به کارش تاکید کرده بود قصد ندارد از رویکردهای هجومی بوش در قبال دشمنان آمریکا استفاده کند و تلاش میکند به جای این تهاجم از گزینه تعامل استفاده کند، اخیرا به بیفایده بودن رویکرد خود پی برده و به کمک دستگاه سیاست خارجی باب اتهامزنی را باز کرده است. کرهشمالی شاید مصداق عالی این نگرش باشد. کرهایها در هفتههای اخیر با آزمایشهای متعدد خود هشدارهای مهمی را به آمریکا و همپیمانانش در شرق آسیا دادهاند و کار به جایی رسید که هیلاری کلینتون رسما وارد میدان شد و با آغاز یک جنگ لفظی خطرناک به خیال خودش با تهدیدهایی گسترده دل خیلی از آمریکاییها را خنک کرد، غافل از اینکه با این کار باعث شد خطر واقعی موجودیت پیونگیانگ برای آمریکا کمرنگتر شود و کرهایها مطمئن شوند با زنی کمتجربه و ناشی در تعاملات خود با کاخ سفید مواجه هستند. شاید در نظر بعضی این اظهارات شتابزده ناشی از نوعی عصبانیت بچگانه باشد، اما نمیتوان انکار کرد که این اظهارات میتواند تبعات سنگینی برای آمریکاییها داشته باشد. کلینتون در این اظهارات جنجالی که اخیرا در یکی از مصاحبههای وی با شبکه انبیسی بیان شد، گفت: «وقتی کرهایها در اوایل جولای موشکهای خود را آزمایش کردند، حس یک مادر در مقابل فرزندان بازیگوشش در من القا شد و ترجیح دادم به جای اینکه این شیطنتها را جدی بگیرم، نسبت به آن بیتفاوت باشم و از کنار آن بگذرم. شما هم بدانید که دولت آمریکا سعی میکند از کنار این تهدیدات بگذرد و به آنها توجهی نکند، چرا که هرچه به کرهایها بیتوجهتر باشیم، میتوانیم نتایج بهتری از این مساله بگیریم و خیالمان راحتتر باشد». اما همه میدانند که کرهشمالی با آن ارتش عظیم و مجهز و با آن جمعیت بزرگ طرفدار در داخل که هنوز با الهام از فرامین مائو و اصول سیاسی کمونیسم خود را سر پا نگه میدارد را نمیتوان کودکی بازیگوش نامید که گاهی از سر ناسازگاری دست به شیطنت میزند، بلکه پیونگیانگ با آن اصول تغییرناپذیر در قبال آمریکا و غرب همواره یک تهدید فوقالعاده جدی برای آمریکاییها به حساب میآمده و این تهدید فزآینده همچنان روی اعصاب کسانی چون کلینتون و اوباما رژه میرود. به همین دلیل دستکم گرفتن چنین تهدیدی آن هم با آن الفاظ مطمئنا میتواند آثار خطرناکی برای واشنگتن به همراه داشته باشد، حتی اگر چنین اظهاراتی به تقویت روحیه وطنپرستی و غرور کاذب آمریکاییها بینجامد. هیلاری کلینتون قبل از این برنامه تلویزیونی نیز در افتتاحیه اجلاس آسهآن با تاختن به کرهشمالی باز هم همان ادعاهای قبلی مبنی بر دور شدن از فعالیتهای هستهای را تکرار کرد و گفت: کرهایها در حال حاضر به موجودیتی منزوی در نظام جهانی تبدیل شدهاند و دیگر هیچکس از آنها حمایت نخواهد کرد و ما نیز به هیچوجه حاضر به پذیرش کرهشمالی در وضعیت فعلی آن نیستیم. اینها شاید عباراتی است که میتواند مطلوب نظر باراک اوباما باشد و کمی منطقی به نظر بیاید، اما سخن گفتن از تنها ماندن مطلق کرهشمالی در روزهایی که چینیها با تمام توان آنها را در بال و پر خود گرفتهاند و روسها نیز از آن به عنوان برگ برندهای در رفتار سیاسی خود سود میجویند، نمیتواند مواضعی کاملا منطقی و بجا تلقی شود. شاید هیلاری کلینتون در موضوع کرهشمالی به همان مرضی دچار است که شوهرش در دوران ریاست جمهوری دچار بود. هنوز یادمان نرفته که بیل کلینتون نیز در سال 1994 با امضای پیمان ممانعت از گسترش تسلیحات هستهای توسط کره در ژنو فکر میکرد میتواند دست کرهایها را کاملا ببندد، اما از همان روز امضای این توافقنامه، طرف کرهای سرعت خود را برای هستهای شدن مضاعف کرده و برنامه تسلیحاتی خود را نیز با شتاب بیشتری پیش بردهاند. بنابراین به نظر میرسد اطلاق عناوینی چون بچه بازیگوش یا کشور هنجارشکن در عرصه دیپلماتیک نمیتواند دردی از اوباما و یارانش دوا کند.همه میدانند که دیر یا زود کیم جونگایل، رهبر عزیز کرهایها به دلیل ضعف جسمانی شدید و کهولت سن از میان خواهد رفت و قدرت را به کیم جونگاون پسرش واگذار خواهد کرد، بنابراین به نظر میرسد حکومت مارکسیستی قدرتمندی که او بجا میگذارد تا مدتها با همین سبک و سیاق به کار خود ادامه خواهد داد. پس شاید اگر آمریکاییها با درک این واقعیت روشی دیگر را انتخاب کنند و دست از تهدیدهای لفظی ناشیانه بردارند، نتایج بهتری بگیرند. هیلاری کلینتون شاید جذابیتهای فراوانی در مقام یک زن سیاستمدار و وزیر خارجه دولت تحولطلب اوباما داشته باشد، اما کاملا پیداست که در داستان پیچیدهای چون کرهشمالی، او با ناتوانی هرچه تمامتر و عدمآگاهی کافی از جوانب مهم موضوع حرکت میکند و این بیراهه رفتن میتواند به واکنشهای سنگینتری از سوی کرهشمالی منجر شود. منبع: چاینا پست /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]