واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

تازهترین یادداشت بانکی مون، دبیرکل سازمان ملل درباره خلع سلاح هستهای که روزنامه گاردین در سالروز بمباران اتمی دو شهر ناکازاکی و هیروشیما آن را منتشر کرد، یک بار دیگر مناظره دیرپا بین حامیان خلع سلاح، کنترل تسلیحاتی و نوواقعگرایان معتقد به تئوری«گسترش آهسته تواناییهای هستهای» را زنده کرد. دبیرکل سازمان ملل در مقاله خود که آن را با عنوان «طرح من برای رهایی از بمب» منتشر کرده، مینویسد: «دنیا در یک نقطه عطف قرار گرفته و خلع سلاح هستهای (nuclear disarmament) به دستور کار جهانی بازگشته است. ما باید این فرصت را برای آیندهای امنتر غنیمت بشماریم.» بان کیمون در گام اول به اجلاس شهریورماه «منع کامل آزمایشهاي هستهای (CTBT) و «کنفرانس بازنگری NPT» در اردیبهشتماه سال آینده اشاره کرده و طرحی پنج مرحلهای برای جهان عاری از سلاح هستهای پیشنهاد کرده است. صرفنظر از اینکه آیا طرح پنجمرحلهای آقای بانکیمون با واقعیتهای هستهای امروز دنیا مطابقت دارد یا نه، نکته محوری یادداشتی که او منتشر کرده، به چالش کشیدن تئوری کسانی مانند کنت والتز استاد روابط بینالملل دانشگاه کلمبیا است. بانکیمون در مقاله خود از «خلع سلاح هستهای» صحبت کرده و از این دریچه در مقابل کسانی قرار دارد که از کنترل تسلیحات هستهای دفاع میکنند. بانکیمون به صراحت نوشته است که «تئوری سلاح اتمی برای حفظ صلح در حال فروپاشی است» و جهان بزودی شاهد افزایش ابتکارهای بینالمللی برای پیشبرد دستور کار «خلع سلاح» خواهد بود. در مقابل دیدگاه «خلع سلاح»آقای بانکیمون دستهای از نظریهپردازان روابط بینالملل در حوزه کنترل تسلیحاتی قرار دارند که معتقد به کنترل تسلیحاتی هستند. البته بحثهایی که این دسته مطرح میکنند، جدید نیست و به حدود سه دهه قبل برمیگردد. ولی طی این مدت، دیدگاه آنها به روزتر شده است. سرسلسله این افراد، کنت والتز است که در سال 1981، طی مقالهای با عنوان «گسترش سلاحهای هستهای: گسترش بیشتر احتمالاً بهتر است» از لزوم گسترش تسلیحاتی سخن به میان آورده فحوای کلام والتز و طرفداران او این است که ساز و کارهای بینالمللی موجود دیگر قادر نیستند از گسترش روزافزون قابلیتهای هستهای کشورها، بویژه کشورهای در حال توسعه جلوگیری کنند، به خاطر همین از نظر والتز، طی سه دهه بعد از سال 1981، ما شاهد حداقل هفت قدرت هستهای جدید خواهیم بود. والتز پا از این هم فراتر گذاشته و معتقد است که گسترش افقی و البته آهسته قابلیتهای هستهای به کشورهای کوچکتر نه فقط موجب بیثباتی دنیا نمیشود بلکه با افزایش بازدارندگی، ثبات جهانی را بیشتر میکند. او مینویسد: «سلاحهای هستهای از زمان جنگ جهانی (دوم) دومین نیرویی بودهاند که در جهت صلح کار کردهاند. این سلاحها هزینه جنگ را به طرز وحشتناکی افزایش دادهاند و به این ترتیب دولتهای دارنده چنین سلاحهایی، از شروع جنگهایی که ممکن است به استفاده از آنها بینجامد امتناع کردهاند.» البته همان موقع هم که والتز مقالهاش را منتشر کرد، کسانی مانند «اسکات سیگن» با او مخالفت کردند و مناظره «والتز - سیگن» در تئوریهای روابط بینالملل، مناظرهای معروف و تاریخی است. والتز بعدها از جمله طی کتاب مشترکی با سیگن با عنوان «گسترش سلاحهای هستهای» که در سال 2002 منتشر شد نظریه خود را به کرات توسعه داد، بنابراین دیدگاه آقای بانکیمون درباره اینکه «تئوری سلاح اتمی برای حفظ صلح در حال فروپاشی است» حداقل به لحاظ تئوری قابل تأیید نیست. از این گذشته، نگاهی اجمالی به واقعيت موجود در سياست بینالملل نشان میدهد که امروز کشورهای بیشتری از لایههای میانی سطوح قدرت نظام بینالمللی در حال حرکت به سمت دستیابی به قابلیتهای هستهای هستند. هند و پاکستان در سال 1999 پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای(NPT) را نادیده گرفتند و یکی بعد از دیگری به اعضای کلوپ دارندگان سلاح هستهای دنیا پیوستند. رژیمصهیونیستی سالهاست که سیاست ابهام هستهای را در پیش گرفته ولی اطلاعات نه چندان غیررسمی نشان میدهد که زرادخانهای با بیش از 200 کلاهک هستهای دارد. گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که حتی بعضی دولتهای خاورمیانه از جمله عربستان سعودی هم در این آشفتهبازار هستهای، به دنبال این بوده و هستند که بمب هستهای بخرند. وضعیت اتمی در شرق آسیا چشمانداز چندان درستی پیش روی ما نمیگذارد و در بحبوحه آزمایشهای اتمی پیونگ یانگ، باید از همین حالا کرهجنوبی را کشوری اتمی حساب کرد، ضمن اینکه دولتی مانند ژاپن با مدل توسعه اتمی مخصوص به خود، ظرف چند ماه قادر است به کلاهک هستهای دست پیدا کند. برخلاف دیدگاههای آقای بانکی مون، سازوکارهای بینالمللی موجود مانندNPT، در بهترین حالت فقط مدافع کنترل هستهای هستند نه خلع سلاح. حتی در طرح جدیدی که باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا پیشنهاد کرده بحث خلع سلاح و جهان عاری از سلاح اتمی فقط در سطح ایدهآلها مطرح شده و هیچ ساز و کاری برای دستیابی به آن تعیین نشده است. اینکه مذاکرات تمدید پیمان استارت برای کاهش تسلیحات روسیه و آمریکا اینقدر کند پیش میرود و همزمان ایالات متحده پیمان دفاعی – هستهای خود را با کشورهایی مانند هند تقویت میکند، نشانگر این است که دیدگاههای نو واقعگرایانی مانند والتز نه فقط از هم نگسیخته، بلکه در عالیترین سطوح قدرت جهانی، ساری و جاری است. باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی معروف خود درباره کنترل تسلیحاتی هرچند حرفهای خوب و عامهپسندی به زبان آورد ولی نهایتاً این نکته را به صراحت به زبان آورد: «ما خلع سلاح یکجانبه را دنبال نخواهیم کرد. تا وقتی سلاحهای هستهای وجود داشته باشند، بازدارندگی هستهای ما قویاً پا برجا خواهد بود.» علی قنادی /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2307]