واضح آرشیو وب فارسی:مهر: آسيبشناسي فلسفه اسلامي (7)تجربه فلسفي را از تجارب عرفاني و ديني متمايز نكردهايم
دكتر فرامرز قرا ملكي معتقد است يكي از آسيبهايي كه فراروي رويكرد ما نسبت به فلسفه اسلامي وجود دارد آن است كه ميان تجربه فلسفي با تجربههاي عرفاني و ديني و عرفي تمايز قايل نشدهايم.
استاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگارمهر پيرامون مسئله بحران در فلسفه اسلامي گفت: واژه بحران از واژههاي تفسيرپذير است. ما ميتوانيم از بحران روششناسي، بحران در مبنا و غيره صحبت كنيم ، بنابراين اين واژه را بايد باز كرد تا مشخص شود منظور از بحران چيست. به نظر من بهتر است به جاي بحران از آسيبشناسي فلسفه اسلامي به عنوان يك گستره صحبت كنيم.
وي در ادامه افزود: آسيبهاي مختلفي را در فلسفه اسلامي ميتوان رصد كرد.يكي از آنها اين است كه فلسفه ما بايد مبتني بر تجارب فلسفي باشد واكنون بين فلسفهنگاريهاي معاصر وتجارب فلسفي رخنه وجود دارد و اگر اين روند تداوم پيدا كند فلسفه اسلامي از محتوا تهي خواهد شد. فلسفهنگاري در تداوم فلسفهخواني نيست، بلكه بايد تكميلكننده و ادامه فلسفههاي قبلي باشد. از ديگرسو ما هنوز تجربه فلسفي را از تجارب عرفاني، ديني و عرفي متمايز نكردهايم.
اين پژوهشگر فلسفه ادامه داد: فلسفه بايد مبتني بر منطق باشد نه تجارب شخصي. اكنون ما آن طور كه بايد از مهارتهاي منطقي براي فلسفه استفاده نميكنيم. بسياري منطق را ياد ميگيرند كه چيزي ياد بگيرند نه اينكه از آن در فلسفه استفاده كنند.
آسيب ديگر مربوط به جهتگيري مطالعات فلسفي است. نگاهها هنوز معطوف به مسئلهگشائي براي مسائل نظري و تكراري است. اكنون توقع از فيلسوفان ابعاد گستردهتري پيدا كرده است. انتظار ميرود فيلسوف بتواند به مسائل فلسفي عملي هم پاسخ بدهد. در حال حاضرفيلسوفان ما چه سهمي در پاسخگوئي به نيازهاي جامعه پيرامون مسائل وجود شناسي دارند؟ ما اكنون ميبينيم كه مسائل خودشناسي، جايگاه انسان در هستي و آزادي در كتب منتشره فلسفه سهم اندكي دارند.
قراملكي اظهار داشت: ما در يك چارچوب سنتي گرفتار شدهايم و نوآوريي رخ نميدهد. فيلسوفان بايد نقاط جديدي را براي فلسفه اسلامي نشانه بروند. اولين گام براي ما ميتواند گشودن قلمروهاي جديد در فلسفه اسلامي باشد. اكنون در جهان، فلسفه در زمينه تسكين درماني بسيار فعال است. بهخصوص پيرامون مسائل مربوط به مرگ. مسئله مرگ از مواردي است كه در دين ما بسيار به آن توجه شده است اما در فلسفه به هيچ عنوان به اين امر پرداخته نميشود. از فيلسوف توقع نميرود به ساماندهي اقتصاد بپردازد اما تا مباني فلسفي اقتصاد مشخص نشود سامان دادن اقتصاد كار دشواري است.
دكتر قرا ملكي در پاسخ به اين سئوال كه آيا فلسفه اسلامي ميتواند با مسائل روز ارتباط برقرار كند بيان كرد: بدون ترديد بله. چون آزادمنشي فلسفي در سنت ما وجود دارد. ما انديشمنداني داريم كه در راه فلسفه شهيد شدهاند. از طرف ديگر فلسفه اسلامي مبتني بر منابع ديني است و ميراث قوياي دارد همچنين درطول تاريخ نشان داده است در رقابت با فلسفههاي ديگر ميتواند شكوفا شود. به عنوان مثال در مسئله "فلسفه براي كودكان" ميراث ادبي و فلسفي خوبي داريم.، بسياري از داستانهاي حكيمانه عطار، سعدي و سنائي ميتوانند الگوي ما براي اين مسئله قرار بگيرند.
اين استاد فلسفه در خصوص وضعيت تدريس فلسفه اسلامي در دانشگاهها افزود: اين بحث مستلزم مطالعه تجربي گستردهاي است تا بتوانيم به طور كلي وضعيت موجود را با وضعيت مطلوب بسنجيم. اما به صورت كيفي چندان مطلوب نيست. صرفاً با ملاحظه پاياننامه ها وجزوههاي درسي ميبينيم هنوز مسئله اصالت وجود يا ماهيت مطرح است و كسي از خود نميپرسد آيا مسائل جديد نميتوانند مورد توجه قرار بگيرند؟
دوشنبه 27 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]