واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: صنايع دستي ايران هنوز جايگاه واقعي خود را در جهان بازنيافته است مهجور در خانه، غريب در جهان
جام جم آنلاين: اكنون صنايع دستي ايران كالايي ناشناخته در بازارهاي بينالمللي است و اين در حاليست كه اين كالاي هميشه مهجور براي معرفي جهاني چيزي كم دارد و البته بسيار بيش.شايد حكايت اين مفهوم شايد همان باشد كه اين هنر- صنعت اكنون در ايران نه در غربت دلش شاد است و نه رويي در وطن دارد.
بر اساس يك نظر سنجي غير رسمي مي توان به خوبي به اين مهم پي برد كه مردم ايران ترجيح مي دهند تا بنجل ها و زلم زيمبو هاي درجه سوم كشورهاي آسياي شرقي از جمله چين را به عنوان صنايع دستي خريداري كنند اما در خانهشان جايي براي يك هنر اصيل كشورشان پيدا نكنند.
توجه به اين مفهوم كه چرا مردمان يك كشور ترجيح مي دهند تا صنايع دستي كشورهاي ديگر را استفاده كنند، توجيه كاملا مناسبي باشد براي جمله اي كه چندي پيش رئيس سازمان ميراث فرهنگي به صراحت در مورد صنايع دستي اذعان داشت.
او چندي پيش گفته بود كه در بخش صنايعدستي كشور، سرمايهگذاري بنيادين صورت نگرفته است و اين موضوع نبايد جالب باشد وقتي هماكنون حداكثر 10 ميليون نفر و حداقل 6 ميليون نفر از حوزه صنايع دستي در ايران به طور مستقيم به كسب درآمد ميپردازند.
اكنون بسياري از دانشآموختگان حوزه صنايعدستي در كشور با مشكل بيكاري دست به گريبان هستند و از سويي ديگر طرح بيمه هنرمندان صنايع دستي همچنان در هالهاي از ابهام قرار گرفته است.
شايد اگر پيش از اينكه تمامي اين مشكلات براي مفهوم صنايع دستي پشت سر هم رديف شود ، اگر به مقوله صنايع دستي ايران به ديده اي علمي نگريسته ميشد اكنون اين هنر - فن با رويكرد ديگري در جهان به مخاطبان هنر ايراني عرضه مي گشت.
بازهم اگر اكنون سفال كلپورگان يكي از شاهكار هاي هنر ايراني اكنون به دليل نداشتن گازوئيل براي پخته شدن در كوره كم كم به يك هنر تاريخي نزديك مي شود بايد به اين نكته بيشتر دقت مي كرديم كه اكنون بسياري از تسهيلات اعطايي به هنرمندان كه ايشان مي توانند براي دوام هنر خويش از آن استفاده كنند به نقطه صفر فراموشي رسيده است و همه مبهوت اين ماجرا كه انگار وقتي گازوئيل نباشد، هنر هم نيست ، و معلوم نيست تا چندي ديگر نامي از سفال كلپورگان باقي بماند.
با يك حساب سر انگشتي اكنون در ايران دقيقا 255 هنر- صنعت به عنوان صنايع دستي ثبت شده وجود دارد كه در آنسوي قضيه هم اكثر آنها در حال حاضر به مرز فراموشي نزديك مي شوند.
بسياري عقيده دارند كه اگر گستره صنايع دستي ايران آنطور كه بايد رشد نكرده اين امر سالها به دليل پاسخ ندادن مسئولان اين حوزه به چند پرسش اساسي است كه از مهمترين آنها مي توان به اين مهم اشاره كرد كه اكنون سهم حضور ايران در بازار جهاني صنايع دستي چقدر است؟
گم شدن بازار منطقه اي صنايع دستي
در دنياي امروز توليد ، عرضه و صادرات صنايع دستي يك امر مهم اشتغالزا به شمار مي رود كه حتي در برخي از كشورهاي آسياي شرقي مافيايي نيز به وجود آورده است. رقابت تنگاتنگ صاحبان مشاغل اين حوزه با يكديگر تا جايي رسيده است كه برخي از كشورها در صدد كشف ! صنايع دستي جديد براي معرفي جهاني از سوي كشور متبوع خويش و حتي سرقت صنايع دستي ديگر كشورها به نام خود هستند.
چندي پيش خبري غير رسمي در برخي رسانه هاي داخلي منتشر شد كه بر اساس آن اعلام شده بود كه چين درصدد است تا شهركي به نام كاشان بسازد تا در آن با توليد فرش و صادرات آن به كشورهاي مختلف دنيا از نام صنايع دستي ايراني و كاشان استفاده كرده و محصول خود را در بازار جهاني به فروش برساند.
شايد اين تصوير كه روزي فرش شهرك كاشان چين در كشورمان همچون ديگر محصولات اين كشور به فروش برسد دور از ذهن نباشد وقتي بازار داخلي صنايع دستي به هيچ عنوان نمي تواند پاسخگوي مشكل فروش اين آثار باشد.
آمار ها نشان مي دهد كه بازار داخلي صنايع دستي در حدي نيست كه مشكل عمده اين حوزه را حل كند و شايد تنها راه حل اين معضل گسترش صادرات اين محصول به كشورهاي ديگر باشد.
تبليغات هدفمند حلقه گمشده صنايع دستي
ما چقدر در دنياي امروز توانسته ايم صنايع دستي كشورمان را به طور كامل معرفي كنيم؟ آيا معرفي صورت گرفته از صنايع دستي كشورمان در كشوهاي ديگر آن طور كه شايسته است صورت گرفته يا خير؟
امروزه معرفي نشدن مناسب محصولات صنايع دستي ايران در محيط هاي مجازي همچون اينترنت باعث شده است كه اكنون صنايع دستي ايران در مهجور ترين شكل خود در اين جهان مجازي قرار بگيرد.
ضعف بازاريابي دربخشهاي مختلف با وجود قابليتهاي مطلوب در كشور، سبب حضور نيافتن فعال در بازارهاي صادراتي دنيا شده است.
اكنون بسياري از شبكه هاي تلويزيوني كشورهاي صاحب هنر در كانال هاي تلويزيوني فرا مليتي صرفآ به معرفي صنايع دستي كشورهاي خودشان مي پردازند و اين موضوع باعث شده است تا بازهم اين مهم از سوي ايشان در اين محيط نيز به فراموشي سپرده نشود.
حتي برخي از ايشان پا را فراتر گذاشته با تهيه سريالهاي تلويزيوني و تبليغ غير مستقيم اين محصولات در كشورهاي مقصد راه فروش را براي عرضه بيشتر محصولات خود هموار مي كنند.
از سويي نباد از خاطر برد كه بازاريابي موثر و حرفهاي تنها مي تواند باعث شود صنايع دستي كشورها و از جمله كشورمان در مجامع بين المللي به عنوان ابزار ي براي معرفي فرهنگ و هنر كشورمان تبديل شود. ابزاري كه از آن مي توان به عنوان دست آويزي براي خروج از بن بست اقتصاد تك محصولي در عرصه اقتصادي نيز به شمار رود.
اما از سويي نبايد اين مهم را نيز از ياد برد كه اكنون عرضه صنايع دستي ايراني در كشورهاي مختلف جهان به بد ترين شكل موجود صورت مي گيرد.
بايد اذعان داشت اين معرفي هم از دريچه بخش خصوصي به واسطه كمبود امكانات مالي براي تبليغ و از سويي ديگر از دريچه بخش دولتي به واسطه حضور كمرنگ و گهگاه مبهم ايشان در مجامع جهاني معرفي صنايع دستي ايراني به چشم مي خورد.
انجام تبليغات هدفمند يكي از راههاي برون رفت از بن بست موجود در اين حوزه است اما بازهم بايد قبول داشت كه تا هنگامي كه تبليغات سنتي در عرصه جهاني بر حاشيه صنايع دستي ايراني سايه افكنده و هيچ كدام از مبادي فوق الذكر چه دستگاه دولتي و چه بخش خصوصي بدون توجه به نياز دنياي امروز و بازار روز جها ني صنايع دستي به تبليغات سنتي در اين حوزه بپردازند هيچگاه نمي توان به تسخير بازارهاي جهاني صنايع دستي اميد داشت.
شايد وحشت رويارويي با رقباي جهاني در عرضه محصولات صنايع دستي باعث شده است كه اكنون نتوانيم همه پتانسيل كشورمان را براي عرضه جهاني به نمايش بگذاريم.
شهرك هاي صنايع دستي از رويا تا واقعيت
هر چند كه رييس سازمان ميراث فرهنگي گردشگري و صنايع دستي ،به صرات گفته بود كه صنايع دستي در ايران با مشكلات بزرگي مواجه است و در اين بخش بايد كارهاي زيادي صورت گيرد اما كماكان ايده ايجاد شهركها و بازارچه هاي صنايع دستي كه نزديك به چهار سال است كه قرار است به تحقق بپيوندد شايد يكي از راههاي برون رفت از اين بحران باشد.
عده اي عقيده دارند كه اين ايده پس از گذشت چند سال اكنون تبديل به وعده اي كلي شده است كه در عمل گويا انگار زياد مهم به چشم نمي آيد.
بر اساس عقيده كارشناسان صنايع دستي ايده تشكيل بازارچهها و دهكدههاي صنايع دستي در استانهاي مختلف كشور اكنون به دليل نداشتن مكانيزم مناسب در اجراي آن، در ذهن همه دوستداران اين هنر تبديل به وعده بزرگي شده است كه در بهترين شرايط تنها منجر به تشكيل بازارچههاي كوچك محلي شده است كه پس از مدتي از بين خواهد رفت.
احداث بازارچه، شهرك و دهكده صنايع دستي از برنامههاي محوري دولت نهم در استانها، شهرستانها و روستاهاي كشور بوده كه براساس ظرفيت و توانمندي مناطق مختلف در حوزه توليد صنايع دستي و هنرهاي سنتي انجام بگيرد.
بر اساس اين مصوبه كه از سوي هيات دولت به تصويب رسيده قرار است تا بازارچه هاي بزرگ و دايمي توليد و فروش صنايع دستي در استانها و شهرستانها و دهكدههاي صنايع دستي نيز در روستاها و شهركهاي كوچك ايجاد شود.
معاونت هاي مختلف صنايع دستي در چند سال گذشته تنها گاهي در گفتگو با خبرگزاريها از بهرهبرداري كامل از اين شهركها، بازارچهها و دهكدههاي صنايع دستي خبر مي دادند و اين در حاليست كه ساختن اين شهركها پس از مدت اندكي تبديل به يك روياي مي گشت تا به سادگي به فراموشي سپرده شود.
هماكنون تنها برنامه ايجاد اين بازارچهها در استانهاي سمنان، زنجان، اصفهان، فارس و چهارمحال و بختياري در هيات دولت به تصويب رسيده، كه بر اساس شواهد موجود تنها اين مهم در استان همدان به سرانجام رسيده است .
رشته دانشگاهي صنايع دستي با گرايش بيكاري
بدون ترديد يكي از رشته هاي دانشگاهي كه از ابتدا دانش آموختگان آن مي دانند كه با گرايش بيكاري شروع به تحصيل كرده اند ، رشته صنايع دستي است. حال آنكه بازار صنايع دستي همواره نيازمند حضور كساني است كه اين هنر صنعت را به صورت آكادميك آموخته اند.
از سويي به واسطه آنكه مطالعات و نياز سنجي براي اين رشته دانشگاهي آنطور كه بايد صورت نگرفته است فارغ التحصيلان رشته صنايع دستي اكنون در ايران از آن دست رشته هاي دانشگاهي شده است كه درس مي خوانند تا بيكار بمانند.
شايد تنها راه فرار از اين مهم ايجاد تشكل هاي قانوني از سوي دانش آموختگان اين رشته باشد كه با حمايتهاي دولتي بتوانند برخي از امور جاري صنايع دستي كشور را از جمله آموزش اين هنر- صنعت به هنرمندان آموزش نديده گوشه كنار كشور بسپارند.
نبود بازار كار براي فارغ التحصيلان رشته صنايع دستي يكي از مشكلاتي است كه اين قشر با آن دست به گريبان است اما نبايد از اين مهم نيز غافل شد كه بسياري از فارغ التحصيلان اين رشته دانشگاهي بدون تخصص كامل در يك رشته خاص در اين حوزه كار خود را به پايان مي رسانند تا تنها به مدركي دانشگاهي دل خوش كنند و مشغول شدن در حوزه اي غير مرتبط با آنچه كه درسشان را خوانده اند.
اين آسيب شناسي را به خوبي مي توان از فارغالتحصيلان اين رشته كه پس از پايان تحصيلات خويش به طور كامل به يك رشته هنري مسلط نشده اند دريافت.
شايد توجه بيشتر به اشتغال فارغ التحصيلان دانشگاهي رشته صنايع دستي از جمله عواملي باشد كه بتواند بازار كم رونق صنايع دستي در داخل و خارج از ايران كمك كند.
شايد نبايد از خاطر برد كه اكنون صنايع دستي ايراني تبديل به صنايع كوچكي شده است كه در بهترين حالت خود از سوي توليد كنندگان به بنگاههاي كوچك اقتصادي تبديل شده است كه هيچگاه نمي توان به آينده آن اميدوار بود.
جهان تشنه هنر ايراني
اين يك واقعيت است كه اكنون جهان تشنه هنر ايراني است كه در قالب صنايع دستي مردمان اين سرزمين جلوه گر مي شود ، اما بسياري از موارد و مسايل باعث شده است تا صادرات صنايع دستي ايران با مشكلات بسياري روبرو شود.
بر اساس نظر كارشناسان، كيفيت پايين محصولات صاداراتي صنايع دستي ايران به كشورهاي ديگر بخصوص بازار منطقه اي فروش اين آثار از سويي و همچنين ايجاد مقررات سختگيرانه براي صادرات صنايع دستي از سويي ديگر از جمله مشكلات اصلي به شمار مي روند كه باعث شده است تا مقاصد هدف فروش اين آثار در كشورهاي مختلف و حتي كشورهاي همسايه ايران - كه با توجه با مختصات خاص خود مي توانند بازار فروش خوبي نيز در اين ميان به شمار رود - با رغبت كمتري به محصولات ايراني نگاه كنند.
مهدي نورعليشاهي
دوشنبه 27 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]