واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسي نشريه لوموند از: دلالان متقلب بورس هاي بزرگ و مهمترين تقلب تاريخ سرمايه گذاري مالي
خبرگزاري فارس: دلال هاي بورس هاي بزرگ از چنان جايگاهي در مبادلات سهام دارند كه در قبال مطالبه پاداش هاي 600 هزار يورويي و سودهاي 4/1 ميليارد يورويي گاه زيان هاي 2 ميليارد دلاري را به بار مي آورند و گاه مهمترين تقلب تاريخ سرمايه گذاري مالي را رقم مي زنند .
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس ، نشريه لوموند ديپلماتيك در آخرين شماره خود مقاله ايي را تحت عنوان "مكافات دلال هاي بورس؛ دست خوش يا كيفر؟ " منتشر كرده كه هر چند در بورس ايران اتفاق هايي كه در بورس هاي بزرگ دنيا رخ داده مشاهده نشده اما با توجه به جذابيت هاي اين مقاله، اين نوع تحليل ها مي تواند مورد بررسي و مطالعه فعالان بورس كشور قرار گيرد كه در ادامه مي خوانيد:
*مكافات دلال هاي بورس؛ دست خوش يا كيفر؟
انگيزه هاي جروم كرويل، سوداگر دون پايه اي كه ظاهرا" گذشته اي بي دردسر داشته چه بوده كه با اينهمه مهمترين تقلب تاريخ سرمايه گذاري مالي از وي سر زده است؟ به نظر مي رسد آنچه مطبوعات ثبت كرده اند آن باشد كه بنا به گفته ژان كلود مارن دادستان جمهوري، وي آرزو داشته است كه در چشم مردم مانند يك دلال استثنائي معاملات بورس جلوه كند كه نوسانات بازار را پيشاپيش مي بيند و در پي اندوختن ثروت براي خويشتن نبوده است..
به توصيف دانيل بوتون، مديرعامل وقت بانك سوسيته ژنرال كه وي را شياد، متقلب و تروريست خطاب مي كند، به نظر نمي آيد كه از اين
تقلب ها براي منفعت شخصي استفاده كرده باشد.
با اينهمه كرويل كه دستمزد سالانه اش به 48 هزار يورو مي رسيد، هنگام بازپرسي تاكيد كرده بود كه: كوشيدم پاداشي به مبلغ 600 هزار يورو براي سال 2007 مطالبه كنم و رئيسم به من فهماند كه نبايد انتظار بيش از 300 هزار يورو داشته باشم.
در ارزيابي عملكرد پايان سال، اين دلال كه به سوداگري اوراق مالي موعد دار ( Produits dérivés–Derivative Products ) در بازار سهام آلمان مي پرداخت از 4/1 ميليارد يورو منفعت نظري كه نصيب سوسيته ژنرال ساخته بود، فقط سودي معادل 55 ميليون يورو را اعلام كرده بود. تمام اينها 6 ماه پس از بر باد دادن 5/1 ميليارد از وجوه بانك و پيش از آن بود كه بانك معاملات غير قانوني وي را كشف كند و پرداخت بدهي هاي اين معاملات به زيان خالص 9/4 ميليارد يورو تمام شود.
چند هفته بعد بانك "كردي سوئيس" (Crédit suisse) پذيرفت كه چند تن از دلالان لندني اش زيان هائي به ميزاني بيش از 2 ميليارد دلار مربوط به معاملات مالي پيچيده را از وي پنهان كرده بودند تا لطمه اي به پاداش هاي پايان سال آنها نخورد .
در دنياي معاملات مالي در حقيقت با معيار پاداش ها (بخش عمده درآمد) يعني "ناز شست" كارگزاران مالي بلند پرواز است كه استعداد ها را
مي سنجند و جايگاه هركس و حق تقدم وي را باز مي شناسند. چنانكه برتران ژاكيا استاد علوم سياسي خاطر نشان مي سازد: همه چيز چنان جريان يافته است كه انگار بانك ها در سال هاي اخير به صندوق هاي غول آساي بورس باز (Hedge Funds) مبدل شده اند. وظيفه سنتي بانك ها واسطه گري بوده يعني اداره وجوهي كه شخص ثالثي به دست آنها سپرده است. اما سير و گردش كوتاهي در ترازنامه بسياري از مؤسسات بانكي نشان مي دهد كه بهره هاي حاصل از دلالي در مجموع دارائي ها كه نقود در گردش در معاملات بورس از آن جمله اند به شدت افزايش يافته است.
اين مطلب به ويژه در مورد آن سوي اقيانوس اطلس صادق است كه اين بخش از معاملات ميان 25 تا 40 درصد از بهره خالص مؤسسات بزرگ مالي را تشكيل مي دهند.
از اينرو نياز اين مؤسسات مالي به دلالان ناز پرورده اي را مي توان دريافت كه شكار چيان پاداش اند و هدف براي آنها توجيه كننده وسيله است. رخدادهاي اخير، كج روي هاي چنين سيستمي را آشكار ساخته است. هر چه بيشتر حباب معاملات باد كند پاداش هاي كلان تري به كيسه اينها سرازير مي شود و وقتي كه اين حباب بتركد، بهره مندان پيشين پاداش ها ديگر از تير رس دور شده اند. كساني كه در موقعيتي قرار دارند كه مي توانند با نقود بانك بازي كنند يا مانند كرويل، كنترل داخلي را عقيم بگذارند به قمار هائي ديوانه واري برانگيخه مي شوند تا تل هاي پول را كوت كنند (و همراه آن افسانه خويش را بپراكنند). اگر برنده شوند كه فبها، سيل پول هاست كه به سوي آنها سرازير مي شود و چنانچه ببازند باز برنده خود ايشان اند، به شرط آنكه داو قمار آنها بقدر كافي كلان باشد و يا در جايگاهي بلند مرتبه باشند.
در واقع مديران اصلي پيش از آنكه كارشان را شروع كنند شرايط عزيمت احتمالي خويش را مذاكره مي كنند. تازگي ها هم پيشكش پر امتياز دلبند كردن آنها به چتر زرين نجات سقوط شان افزوده شده است. بدينگونه چارلز پرينس مدير عامل غول بانكداري سيتي گروپ (Citigroup)، كه وقتي كار يك ورشكستگي را تمام كرد دست به كار ورشكسته كردن ديگري مي شود، در ماه نوامبر 2007 براي قدرداني از زحماتش مبلغ 5/12 ميليون دلار پاداش گرفت (كه انصاف بايد داد نسبت به پاداش 8/13 ميليون دلاري سال قبلش كاهشي نشان مي داد) در حالي كه ستنلي اونيل همتاي وي در مريل لينچ (Merrill Lynch) كه همان زمان به خدمتش خاتمه داده شد مبلغ جمع و جور 5/161 ميليون دلار را با خود برد. كارگزاران اصلي Countrywide Financial Corporation كه به لبه پرتگاه ورشكستگي رسيده بود و درست در لحظه آخر Bank of America براي خريدنش سر رسيد، «پاداش هاي پايبند كننده اي» در يافت كرده اند تا مبادا رقيبان آنها را به كار بگمارند.
بي شك آنجلو موزيلو كه در ميان كارگزاران آن شركت در مرتبه والائي قرار گرفته نبايد نگراني مالي به دل راه دهد. پس از آنكه ميان سال هاي2003 و 2006 مبلغي حدود 60 ميليون دلار حقوق و مزايا و سپس بين سال هاي 2006 و 2007 بدنبال فروش سهام، 129 ميليون دلار ديگر در جيب نهاد شايد باز بتواند 66 ميليون دلار ديگر هم از موجودي مجموعه حساب ها به دستش برسد.
خاضع تر و با اينهمه مصمم تر از همه اينها، دلال و واسطه اي است كه بخشي از سفارش هاي آقاي كرويل به شركت فيرما (Firma) از زير دست وي مي گذشت. او نيز خواستار پاداش براي اين عمليات (02/1 ميليون يوروئي) است و حتي تا جائي پيش رفته كه دادخواستي عليه شركتش به شوراي تسويه دعاوي مربوط به عقد و فسخ قراردادهاي استخدامي شركت هاي خصوصي در فرانسه (Prud’hommes) تسليم داشته است.
دلال هاي مخلوع همچنن مي توانند از لحاظ مالي آبي زير پوستشان بدوانند. فقط كافي است كه ناكامي آنها به قدر كافي عظيم و حيرت آور بوده باشد. آقاي نيك لي سون «دلال ديوانه» اي كه در سال 1995 دست تنها ورشكستگي بانك مورد احترام بريتانيائي Bating را به بار آورده بود، پس از تحمل 3 سال زندان دوباره كمر راست و شهرت خويش را دستمايه كرده است.
وي امروز رياست يك تيم فوتبال ايرلندي را بر عهده دارد، كتاب منتشر مي كند (قهرمان يك فيلم هم بوده) و در مقابل نقد جرينگ جرينگ سكه هائي كه برق آنها انسان را به سكندري خوردن وا مي دارد، رسوائي هاي مالي را تفسير مي كند.
لاندون توماس روزنامه نگار نيويورك تايمز، فشرده وضعيت را چنين به دست مي دهد: "ميزان زيان هائي كه اينها به بار آورده اند هرچه باشد، كله گنده ها از هر دستي كه بياندازي با پا به زمين مي آيند. قربانيان واقعي كساني هستند كه به شغل زير دست سرگرم اند و حتي اگر هيچ ربطي به بحران وام هاي رهني كم پشتوانه (Subprime) نداشته باشند باز مقام آنهاست كه حذف مي شود ."
انتهاي پيام/
دوشنبه 27 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]