واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ازدواج سپردن دل به یك شریك مادام العمر است كامیابى در آموختن دانش، « فراغت دل» و «آسودگى خاطر» مىخواهد .وقتى ذهن پریشان باشد و دل ناآرام و بىقرار، نه مىتوان درسى خواند، و نه خواندهها در یاد مىماند .از این رو، گاهى در برخى افراد، «ازدواج» و «انتخاب همسر» ، به آرامش خاطر مىانجامد و از تشتت اندیشه مىكاهد و زمینه براى پرداختن جدى تر به كسب دانش و پیمودن راه زندگى مىسازد .البته برخى هم، پریشان فكرتر مىشوند و دچار دردسرها و مشكلات! . . . كه بماند . پس باید به این مقوله، نگاهى جدى و خردمندانه داشت و انتخابى آگاهانه كرد،تا از مشكلات بكاهد، نه آن كه مشكلى بر مشكلات بیفزاید!ازدواج، یك «برنامه» است كه نیاز به فكر، تدبیر، آینده نگرى، واقع بینى و هدفدارى دارد . آنان كه بىهدف و نقشه ازدواج مىكنند، «غافلگیر» مىشوند و بار ندامت خواهند كشید .ازدواج، گزینش « شریك زندگى» براى یك عمر زیستن است . همچنان كه بعضى، دوست یا خانه یا شغل یا رشته تحصیلى را به صورت اتفاقى و تصادفى برمىگزینند و بعدا دچار عواقب سوء آن مىشوند، برخى هم بدون شناخت قبلى، بدون بررسى عواقب و نتایج، بدون ملاحظه مسائل جنبى و حاشیهاى دست به ازدواج مىزنند و چه اشتباهى بزرگتر از این!انتخاب شریك زندگى، معیار و ملاك مىخواهد، معیارى بس حساستر و دقیقتر از آنچه مثلا در خریدن یك عینك و كیف، یا ماشین و موبایل، یا كفش و پیراهن لازم است .معیار شما براى «همسر مطلوب» چیست؟گاهى عشق و علاقه، «چشم بصیرت» را از دیدن واضح ترین چیزها و آشكارترین عیبها و كاستىها غافل مىسازد .«جمال» اگر معیارى است، «كمال» معیار برترى است .اگر وضع اقتصادى یك ملاك است، سلامت اخلاقى و اعتبار خانوادگى و فرهنگ و آداب صحیح، ملاك مهم ترى است .اگر شریك زندگى انسان، فردى خوش اخلاق، فهمیده، نجیب، پاك، با صداقت، صبور، مؤدب، با فرهنگ، خدا ترس، وظیفه شناس، عاقل، شریف و متعهد و سازگار باشد، به مراتب در به وجود آوردن یك «زندگى معقول» و «خانواده پایدار» نقش بیشترى دارد، تا آن كه فقط زیبایى و ثروت و شهرت و خانه و خودرو معیار گزینش باشد .شناخت خصلتهاى شایسته و بایسته در شریك زندگى، به یك نگاه و وعده و لبخند و تلفن و . . . به دست نمىآید . تجربه و آگاهى و شناخت و مشورت و بررسى شرایط و اخلاق خانوادگى و نجابت دودمان و اصل و تبار فامیل لازم دارد .گاهى ممكن است «جلوه ظاهرى» انسان را از «چهره باطنى» افراد، غافل سازد و گاهى تعریف و تمجیدهاى دیگران، راه تعقل و تشخیص را مىبندد و آدمى را در باتلاق «جمال بى كمال» مىافكند .رسول خدا (ص) فرمود: «زیبا رویانى كه فاقد دین و كمالند (خضراء دمن) به گل زیبایى مىمانند كه در مزبله و خاكروبه روییدهاند، از آنان پرهیز كنید .»این یك معیار مهم از زبان پیام آور كمال و پاكى و امانت است و چه سخن سودمند و كاربردى و مهمى!دادگاههاى خانواده و محكمههاى طلاق، گواه ناپایدارى ازدواجهایى است كه جنبه تجارى دارد، یا عشقهاى اتوبوسى و شناختهاى تلفنى و آشنایىهایى كه از رهگذر پارتىها و جشنها و . . . به دست مىآید، كه عمیق و واقعى نیست، بلكه سطحى و هوس آلود و ناقص است .به این سؤال اساسى بسیار باید اندیشید و جواب آن را دقیق و روشن و صحیح به دست آورد:همسر ایدهآل كیست؟خصوصیات یك زن یا شوهر خوب كدام است؟با كدام معیار، باید سراغ انتخاب «شریك زندگى» رفت، یا به درخواست و پیشنهاد یك ازدواج، «آرى» گفت؟ "آرى گفتنى" كه بار سنگین یك عمر را بر دوش انسان مىگذارد!«اگر كسى سراغ شما آمد كه اخلاق و دیانت او را مىپسندید، با او ازدواج كنید، وگرنه دچار فتنه در روى زمین و فساد بزرگ مىشوید .» این، مضمون كلام حضرت رسول (ص) است .درستى این سخن را هم تجربه و مشاهدات روزمره در جامعه، نشان مىدهد. وقتى معیارهاى غلط و هوسهاى زود گذر و شناختهاى ناقص یا انگیزههاى مادى و سود جویانه، در این مساله مهم نقش اصلى را ایفا كند، كار به همان جا مىكشد كه شاهدیم .زیبایى و جمال، یك نقطه قوت و مثبت است و مىتواند یك ملاك به شمار آید، اما در صورتى كه با پاكدامنى، نجابت و تقوا در تعارض قرار نگیرد .با غفلت از اصالت خانوادگى و تربیت و اخلاق پدر و مادر و عفاف خود دختر، هیچ تضمینى براى پیدایش بنیان استوار یك خانواده و كانون صلح و صفا و آبرومندى نیست .سنتهاى دینى و ملى را نباید نادیده گرفت .به صلاح دید و مصلحت شناسى والدین و افراد دلسوز هم نباید بىاعتنایى كرد .فرهنگ خودى ما، به اصول خوبى آمیخته و بر پایههاى متینى استوار است، به شرط آن كه آن را در مقابل فرهنگ بیگانه و وارداتى قرار ندهیم و به «آنچه خود داریم» به دیده حقارت نگاه نكنیم و كنار نگذاریم!سستى بنیان خانوادهها را بیشتر در میان كسانى مىتوان یافت كه به اصول مكتبى و ارزشهاى فرهنگ خودى بىاعتنا یا از آنها بى خبر و بیگانه یا گریزان باشند .بارى . . . ازدواج، تنها در آمدن از «تنهایى» نیست،بلكه رسیدن به «همدلى» و «همراهى» و «هم روحى» است .چه كسى گفته كه باید محبت را حراج كرد و به قیمت مفت یا ارزان، آن را نثار این و آن كرد و خانه دل را به ملكیت یا اجاره كسى داد كه «حریم دل» را پاس نمىدارد؟خانه را اگر خالى نگه داریم، بهتر از آن است كه آن را به یك دزد، و آدم نالایق اجاره دهیم .ازدواج، سپردن «خانه دل» به یك «شریك مادام العمر» است .در انتخاب این شریك، بیشتر دقت كنیم . " جواد محدثى "
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]