واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

یک روزنامه امریکایی به اشتباه غرب در برآورد از وقايع پس از انتخابات ایران اشاره و تأکید کرد: به نظر ميرسد تأثير اين وقايع در سياست خارجي ايران برعکس آن چيزي باشد كه تحليلگران غربي پيشبيني ميكردند. به گزارش راسخون به نقل از لسآنجلس تايمز، برخلاف آن چيزي كه غربيها فكر ميكنند، اغتشاشها در ايران تلاشي براي تغيير نظام نبود بلكه اين اعتراضها موضوعي داخلي و بيشتر يك جنگ قدرت براي كسب سهم بود اما این رخدادها بهطوركلي با اشتباه محاسباتي رسانهها و سياستمداران غربي همراه شد. آن چيزي كه در ايران شاهد آن هستيم، انقلاب رنگين به سبك غربي نيست، حتي نامزد رياست جمهوري موسوي به دنبال آن نبود، همه اين افراد با ايجاد يك انقلاب در ايران مخالفند. این یک رقابت داخلی است که يك طرف منازعه در واقع هاشمي رفسنجاني است كه مخالف شعارهاي عامهپسندي است كه احمدينژاد ميدهد و به موقعيت وي آسيب ميرساند. همچنين این طیف، خواستار آن هستند كه از قدرت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كاسته شود، زيرا آنها اين نهاد را در تعارض با منافع خود ميبينند. اين گروهها به شدت از شعارهاي احمدينژاد كه در مورد ثروت و منافع شخصي آنها مباحثي را مطرح كرده است، احساس تهديد مي كند. اين احمدينژاد بود كه ثروت و منافع آن ها را تهديد ميكرد. موسوي در واقع به منافع اين افراد بسيار نزديك بود. موسوي و همسرش رهنورد هر دو در انقلاب ايران رشد كرده و دخيل بودند و در همين انقلاب شكل گرفتهاند و هر دوی آنها مريد آيتالله خميني باقي ماندهاند. در واقع منازعه آن ها با احمدينژاد و نحوه مديريت دولت بود. اقدام موسوي از سوی غربيها نادرست تعبير شد و آن را به گونه ديگري درك كردند، آنها سخنان وی را نشانهاي از به چالش كشيدن رهبري در ايران پنداشتند. به عبارت ديگر، غرب، اين حركت را مانند انقلاب نارنجي در اكراين ميديد كه تمام سيستم را تغيير داد. هنوز سرنوشت موسوي و طرفداران با نفوذش معلوم نيست اما اين ادعا توسط حسين شريعتمداري مدیرمسئول روزنامه كيهان مطرح شده است كه موسوي و خاتمي بايد به علت انجام جرايم هولناك و خيانت دادگاهي شوند. چيزي كه اكنون با آن روبرو هستيم پيچيده شدن مسير انقلاب در آينده است. اكنون برخي روحانيون در دايره خاتمي و هاشمي به علت نوع رابطه با خارج چندان مورد توجه عموم نيستند. رفسنجاني از خطر انزوا و خروج از دايره قدرت مطلع است لذا تلاش ميكند تا جايگاهش را محكم كند. او در تاريخ 4 جولاي (13 تیر)، انتخابات در ايران را جنگ قدرت در سطوح بالاي نظام عنوان كرد و حتي حزب وي يعني كارگزاران با نپذيرفتن نتايج انتخابات مدعي شد كه در آن، تقلب وسيعي صورت گرفته است. به هر حال، به نظر ميرسد تأثير اين وقايع در سياست خارجي ايران برعکس آن چيزي باشد كه تحليلگران غربي پيش بيني ميكردند. در حوزه سیاست خارجی، از بسياري جهات، وقايع در راستاي خواست ايران است. موضوع عراق هنوز با اهميت است، شرايط در افغانستان و پاكستان در وضعیت خطر قرار دارد، تركيه مواضع خود را از اروپا در مورد انتخابات دور كرد و چين نيز بيش از پيش، روابطش را با تهران تحكيم بخشيد. روابط سوريه، حماس و حزب الله نیز با ايران تغييري نداشته است. وليد معلم، وزير امور خارجه سوريه در واکنش به اعتراض های خياباني در ايران گفته بود انقلاب اسلامي در ايران واقعيتي است كه در اين كشور ريشه دارد و جامعه جهاني بايد با آن كنار بيايد. رابطه احمدينژاد با غرب نيز در سخنان وي در اواخر ماه گذشته نمايان است وي گفته بود كه بدون شك دولت جديد در ايران محكمتر از قبل در برابر غرب عمل خواهد كرد و پاسخ ايران به غرب سخت و قاطعتر خواهد بود. در این زمینه، رهبر ايران نيز تأکید کرد كه ايران به راحتي توهينهایي را كه در چند هفته گذشته نسبت به این کشور صورت گرفته است، فراموش نخواهد كرد. از نظر بسياري از افراد در ايران، غرب با حمايت از طرفداران موسوي و استفاده ابزاري از آنها براي مشروعيتزدایي از نظام ايران، خطوط قرمز را ناديده گرفته و براي ايجاد انقلاب نرم در ايران تلاش کرده است. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]