تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى‏يابيد و به وسي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820574991




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لطفا گوسفند نباشيد!


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: لطفا گوسفند نباشيد!
تقديم به عزيزاني كه نمي خواهند گوسفند باشند
چگونه محبوب معبود شويم؟

از دو راه: 1- عمل به فرامين او 2- دوست داشتن خلق.

1- عمل به فرامين و احكام او: در طول زندگي بايستي احكام و فرامين او را به جاي آورد.

"اٌشو" راه رسيدن به حضور حق را در غالب حكايتي چنين مي نگارد:

روزي عارف كبيري در خانه اش نشسته بود، پيرمردي از روستايي دور به ديدن او آمد و گفت:

"اي قديس! چه گويم كه به خدا برسم و محبوب او شوم؟!"

عارف نگاهي به او كرد و گفت: "خوش بگذران، با شادي ات خدا را نيايش كن!"

لحظاتي بعد مرد جواني به حضور عارف رسيد و گفت: "چه كنم تا به خدا برسم؟"

عارف گفت: "زياد خوش گذراني نكن!"

جوان تشكر كرد و رفت. يكي از شاگردانش كه آن جا نشسته بود گفت: "استاد بالاخره معلوم نشد كه بايد خوش بگذرانيم يا نه!"

عارف گفت: "سير و سلوك روحاني و رسيدن به حضور حق مانند بندبازي است كه چوبي در دست دارد گاهي آن چوب را به طرف راست و گاهي به طرف چپ مي برد تا تعادل خود را روي بند نگه دارد.

آن چوب را چوب تعادل گويند!"

به خاطر بسپار: تعادل و ميانه روي يگانه راه حصول به خلوت حق مي باشد!

"گوراناك" - شاعر ژرف انديش- در اين باره مي سرايد:

به قلب خويش بنگر
آنجا "او" سلطان تو، مسكن دارد.
به "او" و نه خويش عشق بورز!
همچون "او" انديشه كن
خواست "او" را بخواه
و آن چنان كه "او" فرمان مي دهد، عمل كن.
نفس كوچك خود را رها كن،
و در درگاه نيلوفرين او
كمال سرور را پيدا كن!

زيباترين شكل اطاعت از فرامين خداوند گردن نهادن به خواست اوست همچون: فضيل عياض".

حكايت تبسم "فضيل عياض":

گويند سي سال بود كه هيچ كس "فضيل عياض" را خندان نديده بود، مگر آن روز كه پسرش بمرد و او تبسم كرد!

گفتند: "اي خواجه! چه وقت اين است؟"

فضيل گفت:

رضا، شادي دل است به تلخي قضا! اكنون دانستن كه خداوند راضي بود به مرگ اين پسر، من نيز موافقت كردم و رضاي او را تبسم كردم!

آيا ما مي توانيم اين گونه از سر ايماني لجام گسيخته تن به رضايت حضرت دوست دهيم؟

تكرار مي كنم! همه چيز در جهان دو طرف دارد. اگر ما به فرامين خداوند گوش دهيم، بايد مطمئن باشيم كه او هم به درخواست هاي ما گوش مي دهد مانند: اين دلداده درويش ژنده پوش!

حكايت دلداده درويش ژنده پوش:

"روزي در يك روستا، درويشي در حال گذر بود. در همان حال كودكي بر پشت بام يكي از خانه ها بازي مي كرد. به ناگه بر لب بام آمد و در مقابل چشمان وحشت زده اهالي به پايين پرتاب شد. درويش به محض مشاهده صحنه فرياد زد: "او را نگه دار!". سقوط شتابناك كودك آرام شد. درويش دويد و كودك را در ميان زمين و هوا گرفت و در مقابل حيرت اهالي، كودك را سالم به آنان برگرداند!

مردم به دور درويش حلقه زدند و او را از اولياءالله دانستند و هر يك به تعارف صفت غريبي را به درويش نسبت دادند.
درويش اهالي را ساكت كرد و گفت: "اينان كه مي گوييد، من نيستم! من فقط بنده معمولي خداوند هستم كه به فرامين او گوش جان سپرده و عمل كرده ام و لحظه اي كه اين صحنه را ديدم، گفتم، خدايا، او را نگه دار!

زيرا من با او- منظور خداوند است- دوست هستم و عمري به دستورات او گوش كردم و عمل نمودم و اينك از او يك درخواست كردم و او اجابت نمود، پس مي بينيد كه اتفاق مهمي نيفتاده است.

آنگاه درويش كوله پشتي خويش بر دوش گرفت و از مقابل ديدگان متحير مردم روستا در غبار زمان محو شد.

ببينيد چقدر ساده است!

بياييد از همين امروز يك چنين ارتباطي را با حضرت دوست برقرار كنيم اما خطاهاي خود را مانند دوست بهلول توجيه نكنيم!

حكايت بهلول و آب انگور:

روزي يكي از دوستان بهلول گفت: اي بهلول! من اگر انگور بخورم، آيا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسيد: اگر بعد از خوردن انگور در زير آفتاب دراز بكشم، آيا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسيد: پس چگونه است كه اگر انگور را در خمره اي بگذاريم و آن را زير نور آفتاب قرار دهيم و بعد از مدتي آن را بنوشيم حرام مي شود؟

بهلول گفت: نگاه كن! من مقداري آب به صورت تو مي پاشم. آيا دردت مي آيد؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداري خاك نرم بر گونه ات مي پاشم. آيا دردت مي آيد؟ گفت: نه! سپس بهلول خاك و آب را با هم مخلوط كرد و گلوله اي گلي ساخت و آن را محكم بر پيشاني مرد زد! مرد فريادي كشيد و گفت: سرم شكست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من كه كاري نكردم! اين گلوله همان مخلوط آب و خاك است و تو نبايد احساس درد كني، اما من سرت را شكستم تا تو ديگر جرات نكني احكام خدا را بشكني!!

2- دوست داشتن خلق:

"استيفن لويد" مي گويد:

"اگر مرگ شما نزديك بود و فقط فرصت يك تلفن كردن را داشتيد، به چه كسي تلفن مي كرديد؟ و چه چيزي مي گفتيد؟"

"كريستوفر مورلي" در جواب "استيفن لويد" مي گويد:

"اگر دريابيم كه فقط پنج دقيقه براي بيان آنچه مي خواهيم بگوييم فرصت داريم، تمام باجه هاي تلفن از افرادي پر مي شد كه مي خواهند به ديگران بگويند:

آنها را دوست دارند!"

و "هريت بيچر استو" با نگاهي خيس و دلي پر درد به خاطر اين نگفتن ها! مي سرايد:

"تلخ ترين اشك هايي كه بر سر مزار رفتگان ريخته مي شود
به خاطر كلمات ناگفته و كارهاي ناكرده است!"

از "خواجه عبدالله انصاري" پرسيدند: خلوت حق كجاست؟

خواجه گفت: جايي كه "من و تو" نباشيم!

توجه كنيد! جايي كه "من و تو" نباشيم! يعني، "ما" باشيم!

اما، چگونه مي توان ما شد و در خلوت حق حضور يافت؟

با دوست داشتن خلق! اما تا زماني كه به خود عشق نورزيم، چگونه مي توانيم به خدا و خلق خدا عشق بورزيم؟

از آنجا كه فرمول (خود= خلق= خدا) هميشه برقرار است، پس، ابتدا بايد خود را دوست داشت.

ما معمولا به دليل سر زدن اشتباهاتي، در طول زندگي از خود گله مند مي باشيم و در نهايت، احساس گناه كرده و در نتيجه خود را به خاطر همين احساس دوست نداريم.

روانشناسان معتقدند: "براي دوست داشتن خود بايد ابتدا خويش را ببخشيم و احساس گناه را از خود دور كنيم و باور كنيم كه ما به دنيا آمده ايم تا اشتباه كنيم و به خود اجازه بدهيم تا گاهي، كمي ساده دل و ناشي باشيم!"

"امانوئل" مي گويد: "ويرانگرترين، بي ثمرترين و راكدترين نيروها احساس گناه است!"

"احساس گناه يعني، حذف كردن اراده خداوند در زمين!"

بايد بدانيم كه ما به دنيا آمديم تا اشتباه كنيم، زيرا ما تعالي پيدا نخواهيم كرد، مگر آنكه اشتباه كنيم!

بعد از بخشيدن اشتباهات خود قهرا اشتباهات ديگران را هم خواهيم بخشيد.

آيا تا به حال خود را بخشيده ايد؟

يك آزمايش!

روبه روي آينه بايستيد و تمركز كنيد با دقت به رنگ چشم ها، خطوط مورب و موازي صورت خود را نگاه كنيد! بعد از چند لحظه تمركز، احساس مي كنيد كه سالهاست خود را در آينه به اين دقت نگاه نكرده ايد. سپس پنج بار با آرامش و از صميم قلب با ذكر نام كوچك خود به تصوير بگوييد:

... جان دوستت دارم، ... جان خيلي دوستت دارم. من همه كارهايت را تاييد مي كنم! من به خوبي مي دانم كه تو بي گناهي! ... جان من خيلي دوستت دارم.

آيا مي توانيد به دفعات ياد شده اين كار را انجام دهيد؟

اگر توانستيد كه بسيار خوب به شما تبريك مي گويم! شما خود را دوست داريد، پس ديگران را هم مي توانيد دوست داشته باشيد و در نهايت خداوند را و رابطه شما به اين شكل مي شود:

(خدا=خلق=خودم).

اما اگر نتوانستيد! نگران نباشيد، 98 درصد از مردم نمي توانند اين كار را به خوبي انجام دهند!

برگرديد به گذشته، اشتباهات خود را ببخشيد و بدانيد كه اگر اشتباه نبود، هرگز بشر متعالي نمي شد.

آزمايش بعدي!

يك برگ كاغذ برداريد و بالاي آن بنويسيد افرادي كه به من بدي كرده اند، از جمله: عزيزانم را از من گرفته اند و به هر نحوي عامل رنجش شديد من شده اند.

نام اين افراد را بنويسيد: (به صورت ستوني) سپس به روي هر اسم خوب تمركز كنيد و چهره آن فرد را در نظر بگيريد. لحظاتي بعد، روبروي نامش بنويسيد: دوستت دارم، از گناه تو گذشتم!

آيا مي توانيد اين كار را بكنيد؟ يقين بدانيد اگر نتوانيد اين كار را بكنيد و ديگران را ببخشيد، هرگز قادر به بخشودن خود نخواهيد بود.

يك پيشنهاد!

خود را ارزيابي كنيد.

مي پرسيد چگونه؟ ارزيابي يعني چه؟

به بياني ساده: ارزيابي يعني، نگاهي به صفات خوب يا بد خود داشتن؛ به عبارتي، صفات خود را تحليل كردن و در نهايت، تقويت صفات خوب و تضعيف صفات بد است... .

چكيده مطالب:

- همه چيز در اين جهان دوطرفه است، پس اگر مي خواهيد خداوند به سخنان شما گوش فرا دهد، به سخنان او گوش دهيد!

- گوش كردن به سخنان خداوند به نوعي، يعني، دوست داشتن او! پس او را با عمل به فرامينش دوست داشته باشيد تا او نيز شما را دوست داشته باشد!

- فراموش نكنيد! دوست داشتن خلق= دوست داشتن خالق.

- اگر اين نكته را دريابيم كه در وجود هر انساني روح خداوند خانه گزيده، آيا باز هم حاضر مي شويم به كسي توهين كنيم؟

براي آنكه مردم دوستتان بدارند، بايد ابتدا خودتان را دوست بداريد!

- از اشتباهات خود دلگير نباشيد، ما به اين جهان آمده ايم تا اشتباه كنيم، اگر اشتباه نمي كرديم، هرگز متعالي نمي شديم!

- هر اشتباه يعني، يك تجربه! اما مراقب باشيد گاهي يك اشتباه همه عمر را به باد خواهد داد!

- از اشتباه كردن نترسيد! ترسوها هرگز پيشرفت نخواهند كرد!

- خود را ببخشيد تا بتوانيد ديگران را هم ببخشيد!

- اطرافيان خويش را دوست بداريد و در هر زمان ممكن به آنها شفاف و روشن بگوييد: كه دوستشان داريد، قبل از آنكه با حسرت و اشك بر سر گور آنان اين سخن را بگوييد!

- براي راهيابي به خلوت خاص حق بايد ابتدا آغوش خويش را بر روي خلق بگشاييد!

*جان كلام:

دوست داشتن خلق را از همين امروز تجربه كن تا آثار شگرف دوست داشتن خالق را به تماشا بنشيني!

------------

لطفا گوسفند نباشيد!

تقديم به عزيزاني كه نمي خواهند گوسفند باشند!

به اهتمام: محمود نامني

انتشارات نامن

منبع خبر :
 دوشنبه 27 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن