واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: جهان - جامعهپذيري رهبران چين در برابر آمريكا
جهان - جامعهپذيري رهبران چين در برابر آمريكا
دكتر حسين دهشيار: رفتار و سياستهاي اتخاذ شده به وسيله بازيگران در صحنه گيتي متاثر از عوامل و عناصر فراواني است. به همين روي است كه نميتوان در چارچوب يك درك محدود به ارزيابي چرايي رفتارها پرداخت و بايد سعي را بر حيات بخشيدن به يك تصوير بزرگ قرار داد. اما محققا اين امكان هست كه به بعضي از مولفهها و عوامل، اولويت فزونتر و برجستگي بيشتر داد. چين؛ كشوري كه در دهههاي 50 و 60 نابودي آمريكا را محور سياست خارجي خود قرار داده بود و خصومت با اين كشور را براي عقبنشاندن حضور و نفوذ آمريكا به مرزهاي طبيعي خودش سنگ بناي سياست خارجي خود ساخته بود، امروزه چارچوبي به شدت متفاوت را براي خود ترسيم ساخته است. اين سياست از سويي نشان از وقوف رهبران چين به مولفههاي پايدار توانمندي و تاثيرگذاري و از سويي ديگر نشان از ظرفيت فراوان نخبگان اين كشور براي چيزي كه نوواقعگرايان از آن به عنوان «اجتماعپذيري» نام ميبرند، دارد. سقوط شوروي، شرايطي را بهوجود آورد و معادلات قدرت را بهگونهاي دگرگون ساخت كه رهبران آمريكايي را به اين نتيجه رساند كه مناسبترين و منطقيترين خط مشي بينالمللي براي آنها سياست «توسعه» نفوذ و تاثيرگذاري در صحنه جهاني است. به عبارت ديگر توسعهطلبي طي دهههاي بعد از فروپاشي نظام دو قطبي محور سياست خارجي آمريكا قرار گرفته است.
اين كشور هميشه در طي دوران جنگ سرد كشورهاي كمونيستي را متهم به اين ميكرد كه توسعهطلب هستند و اين وظيفه و حق آمريكاست كه در برابر خطمشي اتخاذ شده بهوسيله رهبران كمونيستي قد علم كند و مبارزه را سرمشق قرار دهد. امروزه به علل گوناگون كه مهمترين آن كيفيت چينهبندي قدرت است، آمريكا توسعهطلبي را در تمام اشكال آن دنبال ميكند. اما در مورد چين، با خطمشي متفاوتي روبهرو هستيم. اين كشور كه در دوران رهبري مائو اعتقاد به بسط قدرت و نفوذ در قلمرو جهاني و مبارزه با امپرياليسم را سرلوحه قرار داده بود امروز به بازيگر طرفدار حفظ وضع موجود تبديل شده است. در حيطه روابط بينالملل هميشه صحبت از اين بوده است كه كشورهاي انقلابي به ضرورت موجوديت خود بازيگران توسعهطلب و كشورهاي قدرتمند غربي به كشورهاي طرفدار حفظ وضع موجود تبديل ميشوند.
امروزه آنچه را كه شاهد هستيم كاملا در تعارض با اين دستهبندي است. آمريكا كه برترين كشور غربي در بسياري از حيطههاست، سياست توسعهطلبي و كشور چين كه يك بازيگر در حال صعود است، خطمشي حفظ وضع موجود را پيشه ساخته است. رهبران چين با فراست فراوان به اين نتيجه رسيدهاند كه سياست توسعهطلبي كه در دوران مائو به آن اقتدا ميشد در عصر كنوني بيمعنا و تضعيفكننده است.
آنچه چين دنبال آن است دستيابي به توسعه اقتصادي و تبديل شدن به يكي از قطبهاي بزرگ اقتصادي به عنوان خواست حداقل و تبديلشدن به برترين قدرت و بازيگر اقتصادي جهان بهعنوان خواست حداكثر است. براي تحقق اين مهم نياز فراوان به ثبات در روابط چين با آمريكا بهطور اخص و ديگر بازيگران مطرح بهطور اعم و نياز بسيار شديد به جذب وسيع سرمايه خارجي براي تامين منابع مالي مورد نياز براي رسيدن به اهداف توسعه اقتصادي است. با توجه به اين مهم كه سرمايه مورد نياز تنها از منابع غربي تامين ميشود و با مدنظر قرار دادن اين مهم كه در كنار سرمايه نياز فراواني به دسترسي به تكنولوژي برتر غرب است، رهبران چين خواهان حفظ وضع موجود در حيطه روابط بينالملل هستند. هرچند كه حفظ وضع موجود به نفع آمريكا به عنوان برترين قدرت جهان است اما در بلندمدت چين را در موقعيت قدرت اول و يا دوم اقتصادي جهان قرار خواهد داد. با توجه به اينكه اولين ضرورت براي تبديل شدن به يك بازيگر تاثيرگذار و تعيينكننده بر دو حوزه نفوذ جهانشمول، برخورداري از قابليتهاي اقتصادي است؛ رهبران چين تداوم وضع موجود را ضرورتي انكارناپذير و حياتي براي رسيدن به اوج كوهستان قدرت ميدانند.
چين خواهان اين است كه تمامي منابع و داراييهاي در اختيار را صرف تبديل شدن به يك قدرت اقتصادي كند چون ميداند كه ديگر قدرتها برآمده از آن است. به همين روي اين كشور تلاشي براي معارضه و مقابله با توسعهطلبي آمريكا نميكند و مماشات را با اين كشور پيشه ساخته است. رهبران چين بستري به نام وضع موجود را تضمين بزرگي و اقتدار در آينده نه چندان دور يافتهاند.
دوشنبه 27 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]