تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رسول اكرم صلى الله عليه و آله گروهى را كه كشت و كار نمى كردند، ديدند و فرمودند: شم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820522817




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

*به ياد شهيدان انقلابي؛ نيك‌نژاد، هرندي، اماني و بخارايي* بادامچيان درگفت‌وگوباايسنا: حركت مسلحانه در روحيه‌سازي مردم و شكستن ترس از مسلح بودن رژيم موثر بود


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *به ياد شهيدان انقلابي؛ نيك‌نژاد، هرندي، اماني و بخارايي* بادامچيان درگفت‌وگوباايسنا: حركت مسلحانه در روحيه‌سازي مردم و شكستن ترس از مسلح بودن رژيم موثر بود


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ

26 خرداد سال 1344 هجري شمسي، محمد بخارايي، صادق اماني، صفارهرندي و مرتضي نيك‌نژاد از اعضاي هيات مؤتلفه اسلامي به شهادت رسيدند. پس از قيام خونين 15 خرداد و كشتار بي‌رحمانه مردم مسلمان، مجاهدان و مبارزان جبهه توحيد بر ضرورت يك حركت انقلابي عليه جباران رژيم آمريكايي شاه تأكيد كردند و بر اين اساس هسته‌هاي اوليه يك گروه مبارز به نام هيات‌هاي مؤتلفه اسلامي را بنيان نهادند. از اقدامات مهم اين گروه اسلامي اعدام انقلابي حسنعلي منصور عامل اجراي كاپيتولاسيون بود. منصور از اسفند ماه سال 1342 شمسي تا بهمن ماه سال 1343 نخست وزير ايران بود. او حزب ايران نوين را داير كرد و قانون ننگين كاپيتولاسيون را به مجلس برد. همچنين مجري طرح تبعيد حضرت امام (ره) در سال 1343 شمسي بود. به همين دليل در روز اول بهمن ماه سال 1343 در مقابل مجلس شوراي ملي مورد هدف گلوله محمد بخارايي قرار گرفت و به هلاكت رسيد.

اسدالله بادامچيان، قائم مقام دبير كل حزب موتلفه اسلامي در آستانه سالگرد شهادت اين شهيدان بزرگوار در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرنگار تاريخ ايسنا، با اشاره به نحوه تشكيل هيات‌هاي موتلفه اسلامي گفت: قبل از برگزاري رفراندوم شاه اعتراضات مردم نسبت به اين اقدام شاه صورت گرفت و جمعي از دوستان ما كه هنوز نام موتلفه به خود نگرفته بودند تظاهرات اعتراضي براي عدم مشرعيت رفراندوم شاه به پا كردند. مردم به منزل آيت‌الله خوانساري رفتند و در حالي كه ايشان پيش روي مردم حضور داشت اين تظاهرات انجام گرفت.

وي ادامه داد: مردم از منزل آيت‌الله خوانساري تا منزل آيت‌الله بهبهاني راهپيمايي كردند. رژيم شاه كه تازه با خبر شده بود موضوع از چه قرار است نيروهاي خود را براي مقابله با مردم فرستاد و مردم نيز با آنها درگير شدند. اين درگيري اولين درگيري با نيروها رژيم شاه پس از 28 مرداد بود. رژيم بعد از اين واقعه حساسيت بيشتري نشان داد و درگيري‌ها در بازار، خيابان‌هاي اطراف و مقداري هم در دانشگاه‌ها تا روز 5 بهمن ادامه داشت.

بادامچيان تصريح كرد: در ششم بهمن ديگر مبارزان برخوردي نداشتند چون نمي‌خواستند به شاه اجازه دهند كه بگويد تعداد آراء به دليل ناامني كم بوده است ولي اين ماجرا موجب شد رفراندوم شاه بر باد برود و شاه ديگر نتواند به رفراندوم رسميت ببخشد و رفراندوم دوم را انجام دهد تا در رفراندوم دوم بگويد كه "ملت تنها يك كشور غيرمذهبي مي‌خواهيد يا همين قانون اساسي مشروطه را كه متمم آن مي‌گويد دين ايران اسلام و مذهب آن تشيع و تا قيامت لاتغيير است؟"

قائم مقام دبيركل حزب موتلفه اسلامي اظهار كرد: رژيم شاه كه با دستور آمريكا اين رفراندوم را برگزار مي‌كرد، احساس كرد كه امكان ندارد به اين سادگي بتواند كارهاي خود را انجام دهد و از طرف ديگر آمريكا و استكبار جهاني متوجه شدند كه نمي‌توانند به سادگي هر كاري كه مي‌خواهند در ايران انجام دهند. مردم هم با اين قضايا متوجه شدند كه مساله اسلام است نه اصلاحات ارضي و كارگري. اين اتفاقات باعث شد كه آنها نسبت به اسلام توجهي ويژه پيدا كنند.

رهبري مرجعيت كار را از دست رهبران سياسي و گروه‌هاي غيرمذهبي خارج كرد

وي با بيان اينكه رهبري مرجعيت موجب شد كار از دست رهبران سياسي و گروه‌هاي غيرمذهبي مانند جبهه ملي خارج شود گفت: از اين تاريخ به بعد مبارزات مردم داراي رهبري مذهبي آن هم در حد مرجعيت شد. از سوي ديگر چون شاه بر كار خود ايستاده بود مشخص شد كه او رها كننده نيست؛ او هم تصميم بر ادامه كار خود گرفته است و مراجع به خاطر اسلام نمي‌توانستند كوتاه بيايند. از اين‌رو بايد ارتباطات در مبارزه برقرار مي‌ماند كه اين كار را مجموعه دوستان ما همراه با علما و روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم انجام دادند.

امام (ره) سركوب فيضيه را تبديل به يك فرصت استثنايي براي سرنگوني رژيم كرد

بادامچيان، اعتصاب نمازهاي جماعات در ماه رمضان آن سال، برگزاري مراسم شهادت امام صادق(ع) در آن سال در منازل علما و مراجع و سخنراني عليه اقدامات شاه و ماجراي فيضيه را مهمترين عوامل ادامه استمرار مبارزات دانست و اظهار كرد: شاه تصميم به سركوبي حوزه علميه گرفته بود ولي امام سركوب فيضيه را تبديل به يك فرصت استثنايي براي سرنگوني رژيم كرد و چهره غير مشروع نظام را نشان داد و رژيم شاه را يزيد زمان خواند.

نماينده مجلس هشتم با اشاره به برنامه‌ريزي روحانيت، وعاظ و هيات‌هاي ديني در محرم آن سال براي مقابله با اقدامات شاه تصريح كرد: دوستان ما در اين زمينه بسيار فعال بودند، از هشتم محرم دسته‌جات عزاداري تا روز يازدهم محرم سراسر ايران عزاداري خود را با شعار امام خميني (ره) و مرثيه سرايي براي فيضيه برپا مي‌كردند. در سراسر كشور يك حركت عظيم شكل گرفت و با اين ارتباطات عظيم در سراسر كشور اسلام به عنوان قدرت الهي و اساسي مبارزه درآمد.

قائم مقام دبير كل حزب موتله اسلامي خاطر نشان كرد: امام (ره) وقتي دوستان ما را همراه خود ديد سران سه گروه، مسجد حاج خليل كه با مرحوم آقاي اماني، ‌لاجوردي همراه بودند، اصفهاني‌ها كه با ميرمحمد صادقي و ميفندرسكي همراه بودند و هيات مويد كه همراه با آقايان عسگراولادي و شفيق همراه بودند را در منزل خود جمع كرد و فرمودند: "شما كه براي خدا كار مي‌كنيد چرا با هم كار نكنيد". اين دوستان گفتند ما همديگر را مي‌شناسيم ولي براي راه‌اندازي تشكيلات بايد ضريب افراد خود را بررسي كنيم كه امام فرمودند شما تحقيق مرا قبول داريد پس اگر اينگونه است شما كه مي‌خواهيد براي خدا كار كنيد موتلف شويد".

بادامچيان با بيان اينكه نام موتلفه اسلامي از اين بيان امام انتخاب شده است اظهار كرد: در آن مقطع گروهاي 10 نفري با نام گروهاي خميني تشكيل شد و سپس هيات‌هاي موتلفه اسلامي شكل گرفت. براي اينكه حساسيت رژيم برانگيخته نشود حزب تشكيل نداديم تا رژيم راه را گم كند، به گونه‌اي كه اسناد ساواك نشان مي‌دهد كه نصيري رييس شهرباني به دليل آنكه نمي‌توانستند نيروهاي فعال اين هيات‌هاي ديني را كشف كنند، بسيار عصباني بود.

وي خاطرنشان كرد: بنابراين پيدايش موتلفه اسلامي بنا بر تكليف شرعي، نظر امام (ره)، در خانه امام، با گزينش هيات موسس توسط امام (ره) و نام آن الهام گرفته از سخنان امام تشكيل شد كه استراتژي حركت آنها حركت در راه خداست. آن مقطع نيز به امام (ره) گفتيم اگر روزي دست ما به شما نرسيد چه كسي حجت شرعي است كه بعد از آن طرح شوراي روحانيت موتلفه مطرح شد كه شهيدان مطهري، بهشتي و آيت‌الله انواري و حاج احمد مولايي آن شورا را تشكيل دادند.

نماينده مجلس هشتم با تاكيد بر اينكه در 15 خرداد سال 42 موتلفه نقش اول را در مبارزه داشت اظهار كرد: رژيم، برخي علما،‌ امام خميني (ره) و برخي مراجع و مدرسين قم را دستگير كرده بود، تنها عده‌اي موتلفه‌اي باقي مانده بودند كه رژيم نمي‌دانست اين گروه چه كساني هستند تا جلوي آنها را بگيرند. در 15 خرداد كه رژيم كشتار بسياري به راه انداخت، موتلفه در اعلاميه‌ا‌ي، 22 خرداد، هفتم شهداي فيضيه را تعطيل عمومي اعلام كرد كه در آن روز تهران تعطيل شد و اين اقدام نشان مي‌داد يك تشكيلات بسيار قوي پشت اين ماجرا وجود دارد.

بادامچيان تصريح كرد: تا فروردين سال 43 كار پشت پرده مبارزه در دست موتلفه، روحانيت مبارز و جامعه روحانيت مدرس حوزه علميه بود. جبهه ملي، حزب زحمت كشان بقايي و حزب توده در هيچ يك از جريان‌ها حضور نداشتند. همچنين آنها در 15 خرداد حاضر نبودند چون اعتقادي به اين مسير نداشتند. حتي نهضت آزادي كه گروه مذهبي بود اين راه حل مبارزه را نمي‌پسنديد بلكه مبارزات آرام پارلماني و گام به گام را طي مي‌كرد.

وي افزود: پس از بيرون آمدن امام (ره) از زندان در فروردين ماه همان سال، ايشان از تشكيلات موتلفه تشكر كردند و سخنراني خود در مسجد اعظم قم را انجام دادند كه ما هم با سرعت و به سختي نوار ايشان را ضبط و در سراسر كشور پخش كرديم. رژيم به اين نتيجه رسيد كه امكان سركوب روحانيت وجود ندارد و تصميم گرفتند برنامه تشديد سركوب نهضت و مردم را انجام دهند.

كاپيتولاسيون همان چيزي است كه امروز در عراق مطرح مي‌شود

قائم مقام دبير كل حزب موتلفه اظهار كرد: در آن مقطع بحث كاپيتولاسيون به شدت از سوي آمريكايي‌ها و از سوي حسنعلي منصور، دست نشانده آمريكايي‌ها مطرح شد. كاپيتولاسيون همان چيزي است كه امروز در عراق مطرح مي‌شود كه نظاميان، مستشاران، كاركنان، مستخدمين و مرتبطان آنها در ايران هرگونه جنايت كرده‌اند، قوه قضاييه ايران حق محاكمه آنها را ندارد بلكه بايد در آمريكا محاكمه شوند.

نماينده مجلس هشتم خاطرنشان كرد: در آن مقطع نزديك به 40 هزار مستشار نظامي در ايران حضور داشته‌اند. آنها با پشتوانه نيروي هوايي خود و ساواك درصدد بودند كه هر جنايتي مي‌خواهند انجام دهند و معلوم شد كه رژيم مي‌خواهد با شدت در مقابل مبارزات و روحانيت بايستد. لذا در بين دوستان موتلفه و در سطح جامعه مطرح شد كه تنها اعلاميه و تظاهرات رژيم را بر سر جاي خود نمي‌نشاند و رژيم با اين كارهايي كه مي‌كند به دنبال اين است كه خود را براي درگيري و سركوب شديد مسلحانه آماده كند و در مقابل اين حركت تنها سلاح جواب مي‌دهد.

بادامچيان گفت: از اين مقطع بحث تشكيل گروه مسلحانه در جامعه شكل گرفت. براي تشكيل اين گروه از امام (ره) سوال شد؛ در ابتدا ايشان فرمودند كه ديگران اين كارها را مي‌كنند، شما كار خود را بكنيد، مشخص شد كه عده‌اي با امام (ره) در تماس بودند كه امام احساس مي‌كردند اين گروها اين فضا را پر مي‌كنند لذا مي‌خواست موتلفه راه خود را كه راه سياسي فرهنگي اجتماعي است، طي كند اما بعد از مدتي كه دوباره به امام (ره)‌ گفته شد ايشان فرمودند كه مشكلي نيست به شرط آنكه شما براي تشكيل گروه مسلح خود اسلحه را خود تهيه كنيد و از كسي اسلحه نگيريد تا وابسته نشويد و بر مبنا هم حركت كنيد.

قائم مقام دبيركل حزب موتلفه تصريح كرد: در آن مقطع بحث شد كه منصور در حال خيانت به كشور است؛ خبر ماجراي به تصويب رساندن لايحه كاپيتولاسيون در مجلس شورا و سنا با آن وضعيت به گوش امام (ره)‌ رسيد و احساس شد كه جا براي هيچگونه ساكت شدن نيست و بايد به شدت در مقابل اين حركت كار شود كه امام (ره)‌ در چهار آبان 43 سخنراني معروفي كردند و صريح گفتند "اي قم ساكت! اي مشهد ساكت! اي نجف ساكت! هر كس فرياد نزند گناه كبيره كرده است".

اعلاميه امام (ره) يك شبه در تمام تهران با كمك موتلفه اسلامي پخش شد

وي ادامه داد: اين سخنان امام بسيار تاثيرگذار بود. اعلاميه امام (ره) نيز يك شبه در تمام تهران با كمك موتلفه اسلامي پخش شد. بعد از آن امام (ره) را دستگير كردند، روز 13 آبان كه ايشان را دستگير كرده بودند، تظاهرات عليه اين اقدام رژيم صورت گرفت ولي مشخص بود كه اين تظاهرات كارساز نيست لذا در چهار بعدازظهر دوستان اعلام كردند كه تظاهرات متوقف شود.

بادامچيان تصريح كرد: رژيم شاه تصور كرد كه ماجرا به پايان رسيده و تصميم گرفت برنامه‌هاي خود را گام به گام اجرا كند. منصور اهانت به امام (ره) و مراجع را شروع كرد. آمريكايي‌ها با خيال راحت منصور را جلو فرستاند و ديدند درگيري هم صورت نگرفت و خيال شاه و آمريكايي‌ها راحت شد؛ تا اينكه روزي شهيد اصفهاني آمد گفت كه شهيد مطهري كه جزو شوراي روحانيت موتلفه بودند، فرمودند كه چند نفر از آنها بايد به خاك بيفتند تا روحيه مردم بازسازي شود و اين نشان مي‌داد كه نظر ايشان انجام حكم الهي است. آقاي اماني روبه‌روي من نشسته بود كه گفت الحمدالله حكم را دادند.

وي اظهار كرد: بحث شد كه اگر قرار است شاه و منصور و برخي ديگر كشته شوند به چه دليل، چرا و چگونه اين كار صورت بگيرد. نكته مهم در اينجا تفاوت قتل، قصاص، ‌ترور، اعدام انقلابي و اجراي حكم الهي است؛ ترور در اصطلاح فقه اسلامي فتك است كه آن در اسلام منع شده است. يك اعدام انقلابي كه در مباحث حقوقي و جنگ‌هاي آزادي‌بخش با ديكتاتوري استبدادي است كه منعي ندارد اما در اسلام هيچ كدام از اين موارد نيست چون حتي اعدام انقلابي هم در دست افراد نيست بلكه بايد حتما حكم شرعي وجود داشته باشد و بايد كشتن يك مفسد في‌الارض به تاييد مجتهد جامع شرايط برسد. اگر حكم كشتن كسي را داده‌اند بايد حكم اجراي آن هم صادر شود.

قائم مقام دبيركل حزب موتلفه تصريح كرد: وقتي اين وظيفه از سوي مومنين احساس شد و از سوي آيت‌الله مطهري و بهشتي كه در غياب امام (ره) نظر آنها براي ما حجت بود، تاييد شد، بزرگان موتلفه تصميم گرفتند اين حكم را از يك مرجع هم نظر بگيرند كه آيت‌الله ميلاني در مشهد حضور داشتند و مرحوم خاموشي و مرحوم حيدري دولابي خدمت آقاي ميلاني رفتند كه ايشان هم شاه و هم منصور را مهدورالدم دانست و براي اجراي حكم هم دستور داد.

تشكيل گروه جهادي موتلفه با نظر مساعد امام (ره) بر حسب ضرورت روز بود

بادامچيان افزود: مساله تشكيل گروه جهادي موتلفه با نظر مساعد امام (ره)، بر حسب ضرورت روز و براي جلوگيري از شيطنت‌هاي رژيم به صورت دفاعي است و اجراي حكم منصور بر اساس نظر مراجع و نماينده‌هاي امام (ره) در موتلفه صورت گرفت كه اجراي آن را مرحوم صادق اماني و شهيد عراقي بر عهده گرفتند و قرار شد اين حكم اجرا شود. اول بهمن 1343 حكم بر منصور اجرا شد و مقابل مجلس منصور توسط شهيد بخارايي كشته شد. البته ايشان در حال فرار بود كه به زمين مي‌خورد و دستگير مي‌شود كه بعد از آن شهيدان اماني، نيك‌نژاد و صفار هرندي و عراقي دستگير مي‌شوند.

نماينده مجلس هشتم خاطر نشان كرد: آنها در دفاعيات خود همواره تاكيد كرده‌اند كه براساس وظايف الهي خود اين اقدام را كرده‌اند؛ به گونه‌اي كه يكي از بازجويان شهرباني به شهيد اماني گفته بود كه شما با اين متانت اگر روزي چهار بار با جيب پر از مواد منفجره از مقابل شهرباني رد مي‌شديد كسي به شما شك نمي‌برد و شما كه اهل درس و بحث بوديد چگونه دست به اسلحه برديد؟ كه ايشان در جواب گفت من اهل اين كارها نبودم اما وقتي مرجع تقليد مسلمين مي‌فرمايد كه گناه كبيره كرده هركس فرياد نزند، بررسي كرديم كه چه فريادي بزنيم فريادي كه صداي آن در تمام دنيا بپيچد و آن از دهان اسلحه در مي‌آيد. دادستان نظام شاه به شهيد بخارايي در دادگاه مي‌گويد كه چرا گلوله را به حنجره منصور زديد كه با شهامت گفت حنجره پليدي كه به مجتهد جامع الشرايط اهانت مي‌كند بايد دريده شود تا كسي جرات اين كار را نكند و اين سخنان براي رژيم بازدارندگي داشت.

منصور به دنبال براندازي اسلام بود

اگر مقابل كاپيتولاسيون نمي‌ايستاديم وضعيت ايران مانند امروز عراق مي‌شد

بادامچيان خاطرنشان كرد: بعد از اين اقدام ساير مراجع نيز از اين حركت حمايت كرده‌اند البته بايد توجه داشت اين كار قتل و ترور نيست بلكه اجراي حكم الهي بر حسنعلي منصور است. جرم وي به جز خيانت، فروش نفت، و مزدوري اين بود كه مي‌خواست مستشار و سرباز آمريكايي را به ثروت، جان و مال و ناموس مسلمان مسلط كند و به دنبال براندازي اسلام بود لذا بايد به گونه‌اي مجازات مي‌شد كه ديگران جرات اجراي كاپيتولاسيون را نداشته باشند. اگر مقابل آن نمي‌ايستاديم وضعيت ايران مانند وضعيت امروز عراق مي‌شد كه آمريكايي‌ها به داخل خانه‌هاي مردم مي‌ريزند و هيچ كس از آنها در امان نيست و اين نشان دهنده خدمت بزرگ اين شهدا به كشور و اسلام است.

وي با بيان اينكه رژيم در آن مقطع از اجراي كاپيتولاسيون عقب نشست گفت: چون هر كسي ديگري به دنبال اجراي آن بود كشته مي‌شد و تمام مراجع نيز مخالف اين قانون بودند و فضاي متدينين هم مخالف اجراي آن است. به همين جهت عقب‌نشيني كرد ولي از تبديل ايران به يك كشور سكولار و بي‌دين عقب ننشست بلكه تازه احساس كرد با خطر بزرگي روبه‌روست لذا بسياري از نيروها را دستگير كرد و شكنجه‌هاي بسياري كردند.

بادامچيان اظهار كرد: شاه به دنبال گسترش سلطه آمريكا در ايران بود. در اين زمان براي مقابله به اقدامات شاه دو سازمان چريكي يعني فدائيان خلق و سازمان مجاهدين خلق (منافقين) تشكيل شد البته قبل از آنكه ماهيت آنها مشخص شود با آنها همكاري كرديم و از اين زمان درگيري‌ها به سمت جنگ مسلحانه پيش رفت؛ البته در سال 54 مشخص شد كه آنها منافقين هستند و حتي گوش به حرف امام (ره) هم نمي‌دادند.

بعد از ترور منصور كار مسلحانه ديگري صورت نگرفت

قائم مقام دبير كل حزب موتلفه تصريح كرد: بعد از ترور منصور كار مسلحانه ديگري صورت نگرفت. بخش مسلحانه ما شهيد اندرزگو، رفيق دوست، شهيد ابوترابي و... بودند، اين گروه مانند مجاهدين خلق نبود كه هرجا بخواهد را منفجر كند و عده‌اي را به كشتن بدهد حتي شاه و منصور را نمي‌شد بدون حكم مرجع تقليد به قتل رساند لذا در موتلفه اين گونه اقدامات و بمب‌گذاري‌ها را نمي‌يابيد ولي همه مي‌دانند اندرزگو قوي‌ترين چريك مبارز است و بخش عمده اسلحه مبارزين داخل كشور را او، تامين و ذخيره مي‌كرد.

بادامچيان ادامه داد: سازمان معتقد بود تنها راه رهايي، جنگ مسلحانه است ولي ما تنها راه رهايي را جنگ مسلحانه نمي‌دانستيم. ما بر جهاد مسلحانه معتقد بوديم كه بار مذهبي و ارزشي داشت و معتقد بوديم جهاد مسلحانه يك شاخه‌اي از حركت بود. بايد كار سياسي انجام مي‌داديم. جهاد مسلحانه تنها يك بخش از بازوي مبارزات بود؛ از سوي ديگر گروه جهادي مسلحانه موتلفه با انگيزه شرعي عمل مي‌كرد در حاليكه سازمان به هيچ وجه مسايل شرعي را در نظر نمي‌گرفتند؛ برخي از آنها حتي تقيدهاي اوليه به اسلام نداشتند ولي ما كوچك‌ترين نكات شرعي را رعايت مي‌كرديم كه شما در زندگي شهيد اندرزگو مي‌توانستيد آن را مشاهده كنيد. حركت گروه جهادي بي‌توقع بود و آنها خود را پيشتاز مي‌دانستند و در حركت‌هاي خود به هيچ وجه به حكم شرعي توجه نداشتند.

حركت مسلحانه در روحيه‌سازي مردم و شكستن ترس از مسلح بودن رژيم موثر بود

وي خاطرنشان كرد: حركت مسلحانه در ايران در روحيه‌سازي مردم و شكستن ترس از مسلح بودن رژيم موثر بود. مشخص شد گروهي مانند موتلفه مي‌تواند به راحتي نخست وزير آمريكايي شاه را با موفقيت بكشد و اين نشان مي‌دهد رژيم آنقدرها هم قوي نبود و اين حركت در دل رژيم و دنيا ترس انداخت و آمريكايي‌ها فهميدند نمي‌توانند قانون كاپيتولاسيون را اجرا كنند. از سوي ديگر گروه‌هايي كه تنها راه رهايي را جنگ مسلحانه مي‌دانستند متوجه شدند كه اين حركت تنها راه نيست.

بادامچيان با اشاره به وضعيت گروه‌هاي ملي‌گرا در آن مقطع گفت: نهضت آزادي و جبهه ملي در طبقه روشنفكر قرار داشتند كه بعد از قيام امام (ره) آنها نتوانستند با امام (ره) همراهي كنند. چون آنها روحانيت‌پذير نبودند و خيلي به مساله تقليد توجه نداشتند و معتقد بودند كه مقلد هم بايد تخصصي شود و هر مقلد بايد درس تخصصي بخواند و شوراي مرجعيت به وجود آيد. آنها به فقاهت موجود فقاهت سنتي مي‌گفتند و فقاهت مدرن را قبول داشتند در حالي كه لفظ مدرن با اسلام نمي‌خواند.

نهضت آزادي در مبارزه با شاه نقش داشت ولي در انقلاب اسلامي نقش ندارد

وي ادامه داد: اين جريان به مشي امام (ره)‌ اعتراض داشتند و معتقد به مبارزه پارلماني به صورت گام به گام بودند و از سوي ديگر جهاد مسلحانه را قبول نداشتند. لذا نهضت آزادي در طول اين سال‌ها در مبارزه با شاه نقش داشت ولي در انقلاب اسلامي نه تنها نقش ندارد بلكه نقش معكوس هم داشت. البته آنها كشته شدن منصور را نفي نمي‌كردند چون در مبارزه هر كسي ضربه‌اي به رژيم شاه مي‌زد، اگر با او برخورد مي‌كرديم، به نفع شاه بود اما مثلا آقاي فارسي زماني كه نهضت را در غياب بازرگان اداره مي‌كرد درباره كاپيتولاسيون به عنوان نهضت اعلاميه داد كه نهضتي‌ها او را اخراج كردند.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: ميثم احمديان

انتهاي پيام
 يکشنبه 26 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن