واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: پدرخوانده بى قدرت!
بخش سياسى خارجي
سخن گفتن از شخصيت ،رويكرد و رفتار “خاوير سولانا”،مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا همواره در سايه اى از ابهام و مرموزيت آزاردهنده صورت مى گيرد.به راستى سولانا كيست و طى چند سال اخير حامل چه پيامهايى براى جمهورى اسلامى ايران بوده است؟آيا عملكرد سولانا و اتحاديه اروپا مجالى جهت ايده آل نگرى مفرط نسبت به وى باقى ميگذارد؟آنچه مسلم است اينكه سولانا در طول حيات سياسى خود هيچگاه سفير صلح و آزادى نبوده است.اين حقيقت را مى توان از كارنامه و سوابق سياسى و نظامى سولانا استنتاج نمود. “خاوير سولانا” متولد 14 جولاى سال 1941 در مادريد اسپانياست. وى داراى تحصيلات در رشته فيزيك است و با مدرك دكترا فارغالتحصيل شده است اما در زمان نخست وزيرى “فيليپ گونزالس” در اسپانيا سمت دبير كلى سازمان پيمان آتلانتيك شمالى (ناتو) را بر عهده داشت. سولانا كه اكنون تحت عنوان مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا مشغول به كار است در زمانى كه به عنوان دبير كل سازمان نظامى ناتو فعاليت مىكرد، بمباران هوايى خونين يوگسلاوى كه طى آن بيش از 3500 نظامى و مردم عادى كشته و حدودا 10هزار نفر مجروح شدند، تحت مديريت وى صورت گرفت. همچنين سولانا يكى از اصلى ترين مجريان طرح گوام در حيات خلوت مسكو بوده است كه سبب تقويت نگاه تهديد محور غرب نسبت به كاخ كرملين شد.
سولانا ديروز به ايران آمد و با همان لبخند تصنعى خود،كه چندان بى شباهت به خنده هاى جك استراو نيست!،بسته پيشنهادى جديد اروپا را به منوچهر متكى وزير امور خارجه كشورمان تحويل داد.بس علاقه مند بوديم تا سولانا را به عنوان نماينده تام الاختيار و مستقل اتحاديه اروپا و كشورهاى 1+5 معرفى نماييم ،اما تجزيه و تحليل افراد رئاليست بر پايه نگاههاى ايده آليستى همواره پيام آور نوعى عقب گرد نامحسوس در سياست خارجى ما بوده است.سولانا مظهرى از ناسيوناليسم شكننده اروپايى و توسعه طلبى آشكار آمريكايى است كه به راحتى تحت تاثير لابى هاى سياسى منش ديپلماتيك خود را تغيير مى دهد.از اين رو در عين انجام محاسبات دقيق استراتژيك و سياسى نبايد در تعيين وزن مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا خوش بينانه عمل كرد.
اصلى ترين نكته اى كه در اين برهه حساس وجود دارد،اين است كه ما طى دو سال اخير نسبت خود با غرب را تحت تاثير سياست خارجى تهاجمى تغيير داده ايم.بر اين اساس ايران فرمولهاى بازدارندگى و بازى با حاصل جمع صفر مطلوب غرب را به گونه اى ماهرانه دگرگون ساخته است.هرچند اين دگرديسى براى ما هزينه بر بوده است،اما بايد آن را به مثابه نوعى سرمايه گذارى بلند مدت و سودده در سياست خارجى خود تفسير نماييم.
جمهورى اسلامى ايران ديروز در راستاى تداوم مذاكرات خود با اتحاديه اروپا،بسته پيشنهادى سولانا را بازكرد.البته پاسخدهى به اين بسته منوط به نحوه پاسخدهى غرب به بسته پيشنهادى ايران خواهد بود.نبايد فراموش كنيم كه سولانا،بوش،ساركوزي،مركل ،براون يا هر بازيگر ديگرى كه در اردوگاه غرب تعريف مى شود بايد به عنوان متغيرى وابسته به پاسخهاى تهران مورد شناسايى نظام بين الملل قرار گيرد.اين مهم بدون اتكا به سياست خارجى پوياى تهاجمى و تقويت مولفه هاى استقلال در دستگاه ديپلماسى ما امكانپذير نخواهد بود.آنچه مسجل است اينكه ايران اسلامى همچنان به گفتگوهاى خود با اتحاديه اروپا ادامه خواهد داد،اما هدايت اين گفتگوها بايد در مجراى آرمانهاى اصيل سياست خارجى انقلاب اسلامى صورت پذيرد.اين مهم بدون تلفيق “استراتژى مذاكره”در سايه “هنر شكار فرصتها “امكانپذير نخواهد بود.
ديروز،عليرغم القائات رسانه هاى غربي، سولانا به عنوان يك استراتژيست و حلال هسته اى در مقابل وزير امور خارجه كشورمان قرار نگرفت.سولانا ديروز تنها يك پيام رسان بود.پيام رسانى كه حداقل در برابر ايران نمى تواند خودرا بيشتر از آنچه هست نشان دهد.شايد در بهترين تعبير بتوان وى را به پدرخوانده اى بى قدرت تشبيه نمود كه ماههاست استيصال فرزندان اروپايى خود در برابر ايران اسلامى را يدك مى كشد.
يکشنبه 26 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]