واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گيلآبادي در گفتگو با مهر ـ 1:بركناري نه ؛ جابجايي / نميخواستم وارد فضاي مديريت هنري شوم
مدير پيشين راديو جوان حدود يك ماه پس از خروج از اين شبكه راديويي و انتصاب به مديريت اداره كل نمايش راديو، عصر يك روز بهاري در دفتر ساده خود در ميدان ارك به پرسشهاي مهر پاسخ داد؛ اما چنان حرف زد كه انتخاب يك تيتر از ميان انبوه واژههاي او به سادگي ميسر نشد.
* خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: اجازه بدهيد گفتگو را از شبي آغاز كنيم كه حكم بركناري شما از مديريت راديو جوان صادر شد. شنيدهايم آن شب دكتر حسن خجسته معاون صدا بين ساعت 19:30 تا 20:30 راديو را ترك كرد و حكم شما بين ساعت 22 تا 23 در راديو اعلام شد. چرا آن وقت شب؟ خبرنگاران هم ماجرا را ساعت 12 شب با پيامك متوجه شدند.
ـ شهرام گيلآبادي، مدير كل نمايش راديو: تا آنجا كه ميدانم ساعت يازده شب نبود. آقاي خجسته حكمها را ساعت 18:30 تا 19 دادند و ممكن است دير اعلام شده باشد. البته چند موضوع را بايد متذكر شوم. اولا كه بركناري با جابجايي فرق ميكند. اين واژه اخيراً ساخته شده و زياد هم استفاده ميشود. مثلاً بركناري فلان شخص يا وزير. من زياد اين واژه را نميپسندم چون كساني كه در نظام جمهوري اسلامي ايران كار ميكنند پذيرفتهاند سرباز باشند. حال امروز اينجا به عنوان وزير و وكيل و فردا جاي ديگر.
* وقتي حكم يك مدير ارشد شبكه سراسري راديو جوان به عنوان مدير كل نمايش ميخورد، فكر نميكنيد اين بركناري است؟
ـ اولاً اينكه چه كسي گفته سمت مدير كل نمايش پائينتر است؟ به لحاظ جايگاه اداري پائينتر و بالاتر ندارد و به هيچ وجه پائينتر نيست. كاري كه در اداره كل نمايش راديو شروع كردهام به اندازه هر كار مهم ديگري برايم اهميت دارد، حتي اگر يك برنامه پنج دقيقهاي هم داشته باشم نگاه پائينتر و بالاتر بودن به آن نخواهم كرد.
در مجموع اين مسائل باعث نميشود باز هم بگوئيم بركناري، چرا كه ما همه سرباز هستيم و بركناري براي ما معني ندارد. من جابجايي را بيشتر ميپسندم، زيرا ماموريت يك نفر در جايي تمام شده و حالا به جايي ديگر رفته و ماموريتي جديد براي او آغاز شده است.
* شما از اين تغيير مطلع بوديد؟
ـ بله، حتماً اطلاع داشتم.
* ولي وقتي من فرداي آن شب با شما تماس گرفتم، گفتيد هنوز نميدانيد چه ميكنيد؟ از صحبت شما اينطور استنباط ميشد كه از حكم اطلاع نداشتيد و حتي گفتيد "اگر" حكم را بپذيريد حتماً تغيير و تحولي در اداره كل نمايش ايجاد ميكنيد.
ـ سئوال شما درباره اين بود كه با حكمي كه داده شد چه تغييراتي در اداره كل نمايش ميدهيد. من هم گفتم فعلاً جاي صحبت كردن در اين باره نيست، اما با توجه به ذهنيتي كه دارم تغيير و تحول ميدهم. من از قبل درباره حكمي كه قرار بود زده شود، اطلاع داشتم.
* از چند روز قبل مطلع شديد؟
ـ اين صحبت براي چند روز نيست. واقعاً خاطرم نيست، اما خيلي وقت پيش از اين مسئله مطلع بودم و آقاي خجسته از قبل با من صحبت كرده بود و من به دلايل كاملاً شخصي علاقمند بودم به فضاي دانشگاه بروم و فعاليت كنم. با توجه به اينكه پرسنل رسمي سازمان هستم، بنابراين بدون اجازه نميتوانستم بروم و عضو هيئت علمي دانشگاه شوم.
در صحبتهاي ميان من و معاون صدا قرار شد به كارم ادامه بدهم و در دانشكده صدا و سيما عضو هيئت علمي باشم. اگر قرار بود من در دانشگاه ديگري فعاليت كنم بايد از صدا و سيما ميرفتم. طبق نظر معاون صدا قرار شد من به فضاي ديگري بيايم و ماموريتم را در اداره كل نمايش ادامه بدهم، ضمناً در دانشكده صدا و سيما هم فعاليت داشته باشم.
بحث هيئت علمي من بحث الان نيست. مدارك اين مسئله هم پيش من هست. آن زمان كه در راديو تهران بودم بحث هيئت علمي من مطرح بود و بايد تصميم ميگرفتم ادامه فعاليت در دانشكده باشد يا در صدا و سيما.
* پس چرا اين صحبت تا امروز مطرح نشده بود؟
ـ لزومي نداشت مطرح شود، چون اداري بود.
* چرا در گفتگويي كه فرداي روز صدور حكم با شما داشتيم، اشاره كرديد دلايل جابجايي را در وبلاگتان مينويسيد؟
ـ خب، يك دليل عمده آن همين مسئله بود. دليل دوم اين بود كه من هرگز آرزو نداشتم در فضاي نمايشي كشور مسئوليت داشته باشم. به عنوان كسي كه از زمان كودكي و از سال 57 در فضاي هنري كشور فعاليت ميكنم تا امروز، هنر از علايق جدي و اساسي من است و در بخشهاي مختلف همچون ساخت فيلم كوتاه، عكاسي و نويسندگي فعاليتهاي زيادي داشتم.
* چرا علاقهاي به مديريت در فضاي نمايشي كشور نداشتيد؟
ـ به نظرم فضاي سياستگذاري فرهنگي هنري كشور در قبال فضاي هنر روشن و واضح نيست، براي همين دوست نداشتم هيچ موقع وارد مديريت در فضاي هنري شوم. اما فضاي صدا و سيما از اين قاعده كلي كاملاً مستثني است، چرا كه سياستگذاري خاص خودش را دارد. مثلاً در حوزه فيلم، سريال، توليد تئاتر تلويزيوني، راديويي و ... سياست خاص خودش را دارد.
* شما كه از ورود به فضاي مديريت نمايش پرهيز ميكرديد، چرا مديريت اداره كل نمايش را پذيرفتيد؟
ـ دلايل من را آقاي خجسته ميداند، اما دليل عمده ورود من به اين مساله اين بود كه ما بعضي مواقع مكلف به كار هستيم و آن را تكليف خودمان ميدانيم. وقتي ميتوانيم كاري را انجام دهيم و آن را انجام ندهيم، به طور طبيعي از لحاظ فضاي معنوي كمكاري كردهايم. به همين دليل اين ماموريت را مبارك دانستم و وقتي پذيرفتم وارد اين فضا شوم و خودم را متعلق به اين فضا بدانم، شروع به برنامهريزي كردم.
* ولي اطرافيان شما آن زمان ميگفتند وقتي حكم را ديديد ناراحت شديد. حتي ظاهرا چند روز به اين فكر كرديد كه حكم را بپذيريد يا نه؟
ـ وقتي كه حكمي زده ميشود، حتماً من حكم را پذيرفتهام كه حكم زده شده، وگرنه لزومي ندارد حكم صادر شود.
* يعني شما پذيرفته بوديد؟
ـ حتماً. چون گفتگوي من و آقاي خجسته ادامه پيدا كرد و وقتي حكمي روي ديوار رفت، حتماً فرد حكم را پذيرفته است.
* شما در آخرين نشستي كه با خبرنگاران در راديو جوان داشتيد، گفتيد به اندازه يك كابينه كار كردهايد كه تيتر يك خبرگزاري هم شد. منظورتان از گفتن اين حرف چه بود؟
ـ نه آن تيتر اشتباه بود. در اين نشست به شوخي گفتم با بچههاي راديو جوان به اندازه يك كابينه كار كردهايم، اما از اين جمله بد استفاده شد. الان هم معتقدم بچههاي راديو جوان شبانهروزي كار كرده و ميكنند. من هم سعي كردم راديو جوان به تعريفي درست برسد. الان هم اين كار را در اداره كل نمايش انجام ميدهم. به نظرم هر فردي كه كاري را ميپذيرد و قصد قربت ميكند بايد تلاش كند و خدا هم در كارش گشايشي ميكند و موفق خواهد شد.
بچههاي راديو جوان الان هم خيلي كار ميكنند. هر رسانهاي ميخواهد جزو بهترينها باشد و اداره كل نمايش هم جزو بهترينها هست و خواهد شد. به خاطر دارم خود شما 10 ماه پيش در يكي از نشستها گفتيد برخي اعلام كردهاند ما كاري كردهايم گيلآبادي تغيير كند. حال تا كي در راديو جوان ميمانيد؟ من هم گفتم هر كسي در هر جايي ماموريتي دارد و ماموريت من هم يكروز تمام ميشود.
* برخي مسئولان و علما انتقادهايي به راديو جوان داشتند و حتي برخي جلسات كميسيون فرهنگي مجلس با حضور رئيس سازمان به دفاع وي از راديو جوان ميگذشت. شما كه تغيير كرديد آقاي ضرغامي درباره اين تغيير گفت: مديران در انتخاب زيرمجموعه آزادي عمل دارند. اما بعد در نشست افق رسانه و اختتاميه جشنواره راديو صحبتهايي براي دلجويي از شما كرد. بالاخره تصميمگيريهاي اساسي در صدا و سيما به عهده كيست؟
ـ نظر خاصي درباره اين مسئله ندارم. اين لطف و بزرگواري آقاي ضرغامي و آقاي خجسته است. همانطور كه آقاي ضرغامي گفتند مديران در تصميمگيريهاي خود آزادند و اين حرف كاملا درست است. آقاي خجسته معاون صداست و ميتواند براي زيرمجموعه خود تصميم بگيرد و حتماً تصميم گرفته شده به صلاح است.
او اگر بداند يك جابجايي به قوت مجموعهاش كمك ميكند، حتماً اين كار را انجام ميدهد و تقويت اين است كه من وقتي به اداره كل نمايش بيايم به فضاي نمايش كمك ميكنم يا آقاي احمدي به راديو جوان بروند به آن فضا كمك خواهند كرد و اين امر طبيعي است.
* يعني جابجايي شما از راديو جوان به اداره كل نمايش باعث تقويت راديو جوان ميشود؟
ـ بله، ممكن است باعث تقويت راديو جوان و اداره كل نمايش شود. شكي در اين باره نيست، چرا كه در غير اين صورت تقويت معنا ندارد. يك ذهنيت سه سال به جايي رفته و كاري انجام داده و حالا يك ذهنيت جديد و تازه نفس ميآيد. حتماً رشد خواهد داشت، چرا كه راديو جوان سالها تجربه را پشت سر گذاشته است.
* رئيس صدا و سيما تا يكجايي از راديو جوان حمايت كرد، اما اين اواخر دست از حمايت خود كشيد...
ـ اصلاً اينطور نيست. آقاي ضرغامي هميشه حمايت كردند. حتي بعد از آمدن به اداره كل نمايش در جلسه خصوصي كه با آقايان ضرغامي و خجسته داشتم، حمايت كردند و لطف خود را نسبت به مجموعه نشان داده و ميدهند. اداره كل نمايش تغيير جدي خواهد كرد و كاملاً براي يك كار فكري بزرگ تجهيز ميشود.
*چرا تاكنون اين تجهيز صورت نگرفته بود؟
ـ نميدانم.
* به خاطر ضعف مديريت اين اداره بود؟
ـ نه، تاكنون زحمات زيادي براي اين اداره كشيده شده و حالا براي اداره كل نمايش ماموريت جديدي تعريف شده است.
* چرا در طول اين سالها صدا و سيما تصميم درستي براي اداره كل نمايش نگرفته بود؟
ـ در مرور دورههاي مختلف اداره كل نمايش ميتوان متوجه ماموريتهاي مختلف شد. در يك زمان اين اداره 100 ساعت توليد داشته و حالا 1000 ساعت. بنابراين بايد ماموريت جديد تعريف شود و آن موثر بودن در فضاي هنري كشور است. اين ماموريت جديد ساز و كار جديد ميخواهد و از قدرت نمايش بايد استفاده كنيم تا موثر باشيم. ما مردميترين و فراگيرترين سازمان تئاتري كشور هستيم. تئاتر هم براي نشر فرهنگ است. به طور طبيعي با اين تعريف افق ديگري خواهيم داشت.
* شما وقتي در راديو جوان بوديد مرتب با علما ديدار ميكرديد. آيا اين ديدارها به خاطر فشارها به راديو جوان بود تا تصديق كارهاي اين شبكه را از علما بگيريد؟
ـ نه، بچههايي كه با روحيات من آشنا هستند، ميدانند كه من به مراجع خيلي اعتقاد دارم و هر چه حساب شده به سمت مسيري كه اين بزرگان مد نظر دارند برويم قوام كار ما بيشتر ميشود. بنابراين هر چند وقت يكبار با برنامهسازان نه تنها به مراجع، بلكه سري هم به خبرگزاريها و اماكن موثر ميزديم تا قوام بيشتري به كار دهيم. ديدار با علما به خاطر فشارها نبود. به نظرم مراجع سرآهنگهاي فكري و عبادي جامعه محسوب ميشوند.
* پس چرا اين ضرورت را ديگر مديران صدا و سيما ـ غير از شبكههاي معارفي ـ احساس نميكنند؟
ـ هر كس روحيه، ذهنيت و انديشه خودش را دارد. من يكي از منابع فكري و جدي خود را ديدار با علما ميبينم.
* ولي يكي از مراجع اين اواخر شما را نپذيرفتند و خبر آن هم در پايگاه اطلاعرساني جامعه مدرسين حوزه علميه قم منتشر شد؟
ـ ما اصلاً به قم نرفتيم، فقط درخواست ديدار كرده بوديم كه ايشان ديدار را به زماني ديگر موكول كردند. به هر حال وقتي به ديدار فردي ميرويد با دفتر او هماهنگ ميكنيد. يا ميپذيرد يا به زماني ديگر موكول ميكند. اسناد اين مسئله هم موجود است و در مطبوعات هم ذكر شد كه اين ديدار به زماني ديگر موكول شده است.
* آن زمان فقط روزنامه جام جم اين مطلب را كار كرده بود كه ايشان ديدار را به زماني ديگر موكول كردهاند كه البته درج اين مسئله در روزنامه صدا و سيما طبيعي است. اما چرا روايت اين مطلب در پايگاه معتبري چون پايگاه اطلاعرساني جامعه مدرسين به گونهاي ديگر بود؟
ـ نه، ايشان ديدار را به زماني ديگر موكول كردند و اسناد موجود است. ما در زمانهاي مختلف به ديدار علما ميرفتيم. به عنوان نمونه خدمت آيتالله جوادي آملي رسيديم و ايشان نكات حكيمانهاي درباره رسانههاي كشور گفتند. به خاطر اعتقاداتي كه دارم به ديدار مراجع ميروم و هرگز ابزاري به اين مسئله نگاه نكردم.
ما حق نداريم اين نوع نگاه را به مراجع داشته باشيم. مراجع شان بالايي دارند و نبايد آن را دستاويز قرار دهيم، ولي در كشور شاهد افرادي هستيم كه براي برخي مقاصد ريز و خرد سياسي و اجتماعي خودشان اين تفكر را دارند.
* ولي علما انتقادهاي زيادي به راديو جوان داشتند كه در قالب گزارشهاي مكتوب از سوي كميسيون فرهنگي مجلس به رئيس صدا و سيما ارائه ميشد؟
ـ من زياد در جريان اين انتقادها نيستم، اما اگر منظورتان آيتالله مكارم شيرازي است بايد بگويم ايشان يك شان آگاهي و ارشادي جدي دارند و يك شان انذاري. تذكراتي كه آنها به ما ميدهند لازمالاجراست. البته برخي سايتها از قول ايشان مسائلي مطرح كردند كه اشتباه بود. ايشان گزارشي براي آقاي ضرغامي فرستاده بوند كه مواردي در آن نهفته بود و رئيس صدا و سيما هم اين گزارش براي ما فرستادند.
ما هم سي دي صداي اين موارد را همراه متن پياده شده برنامه و توضيحات خودم براي ايشان ارسال كرديم. اگر هم انتقادي بود سعي در رفع آن داشتيم. البته ايشان هم مطالبي را پذيرفتند و قانع شدند و دو تا سه مورد بود كه ما هم اين انتقادها را قبول داشتيم و سعي كرديم آن را رفع كنيم.
* ميتوانيد به اين انتقاداها اشاره كنيد؟
ـ يادم نميآيد، چرا كه خيلي جزئي بود.
ادامه دارد...
يکشنبه 26 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]