تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا شما را به چيزى با فضيلت‏تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815409270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كتابديپلماسي تزارهاي روسيهديپلماسي و قتل در تهران


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: كتابديپلماسي تزارهاي روسيهديپلماسي و قتل در تهران
بخش دومشرايط اجتماعي – سياسي روسيه تزاري همان‌طور كه در آغاز مقاله اشاره شد، بخش مهم و جالب توجه اين كتاب، عمدتا به مطالبي مربوط مي‌شود كه درباره اوضاع سياسي - اجتماعي روسيه تزاري بازگو مي‌كند، زيرا همين اوضاع بود كه نهايتا به دگرگوني‌هاي ژرف و جهانگير حدود يك قرن بعد منجر شد.


لطف كار در اين است كه موضوع به صورت روايي و با نقل از خاطرات و نوشته‌هاي دوستان و معاصران گريبايدوف جوان بيان شده است و از خشكي معمول آثار تحقيقي يا زمختي نوشته‌هاي ايدئولوژيكي مبري است و از همين رو، مثل يك داستان شيرين خوانده مي‌شود. درباره اوضاع فوق، به كوتاهي به چند موضوع اشاره مي‌كنيم.
اول، درباب سن پترزبورگ؛ پايتختي كه از نظر شهرسازي، فعاليت‌ها و توطئه‌گري‌هاي بازرگاني و سياسي، محافل ونشريات فرهنگي و ادبي و محيط زنده و آميخته با لذت بزرگان و اشراف با پايتخت‌هاي ساير امپراتوري‌هاي اروپايي در آن زمان، مثل اتريش يا فرانسه، تفاوت چنداني ندارد.
سن پترزبورگ شهري پيشرفته است، كم و بيش با همه امكانات شهري - مدني آن زمان. تنها تفاوت مهم آن با ساير پايتخت‌ها در اين است كه سطح زندگي در آن در قياس با ساير مناطق و به‌خصوص نواحي روستايي مملكت پهناور روسيه از زمين تا آسمان است(درباره مسكو، شهر بزرگ ديگر روسيه در آن زمان از زبان گريبايدوف اشاره‌اي كرديم).
بيش از همه، سرف‌ها در فشار بودند، فشاري طاقت فرسا. به عنوان نمونه به رفتار مادر گريبايدوف با زارعان خود اشاره مي‌كنيم.«در دوراني كه معاصران گريبايدوف به تبليغ ارزش‌هاي برگرفته از ليبراليسم مي‌پرداختند و از آزادي سرف‌ها سخن مي‌گفتند» (ص 55)، مادر گريبايدوف كه در سال 1816 ملكي با هفتصد و هشتاد سرف خريداري كرده و زير بار قرض سنگيني رفته بود، مبلغ مال‌الاجاره نقدي زارعان را به چهار برابر افزايش مي‌دهد و بر ميزان پرداخت جنسي هم مي‌افزايد.
زارعان دست عدالت خواهي به سوي تزار دراز مي‌كنند، اما «سخنگوي بدبخت‌آنان» (56) محكوم به ضربات شلاق و تبعيد به سيبري مي‌شود ... و بالاخره به اصرار گريبايدوف از نيروي نظامي استفاده شده و رهبران «سرف‌هاي برتافته» را غل و زنجير كرده و به زندان مي‌برند و بقيه را وادار به انقياد مي‌كنند.
بيوه زن پيروز مي‌شود، اما با چه بهايي؟ به قول الكساندر هرتسن يا گرتسن (1812-70)، رهبر انقلابي و نويسنده بانفوذ روس، «خون هرگز در كف دفاتر حكومتي روستاها خشك نمي‌شد» (40).
اين حوادث «كه حتي در آن ايام زشت بود و قبيح»، زماني رخ مي‌دهد كه گريبايدوف در سن پترزبورگ است و محتاج دريافت كمك‌هاي مالي مادرش؛ اما وقتي كه مي‌خواهد از آن شهر برود، سفارش معشوقه‌اش را به يكي از دوستانش مي‌كند و مي‌گويد كه پول هم براي معشوقه‌اش از مسكو حواله خواهد شد؛ از همان مبالغي كه به‌ترتيب فوق، مادرش به زور از سرف‌هاي خود مي‌گرفت! «دست‌كم بايد گفت كه گريبايدوف چشم خويش را بر روي اين حقيقت كه پول چگونه به دست مي‌آيد بسته بود» (ص71).
اشاره كرديم كه افكار ليبرالي از غرب اروپا به روسيه هم سرايت كرده بود؛ با همان الگوي مترادف، كه معمولا در آغاز درس خواندگان طبقه اعيان و مرفه آزاديخواه و انقلابي مي‌شوند تا بعد نوبت به ديگران برسد! اما دستگاه تزاري، نظير همه نظام‌هاي خودكامه ديگر، به رسوخ اين افكار اعتنايي ندارد و پس از سركوبي قيام دكابريست‌ها نظام پليسي خشن و سركوبگرانه‌تري برقرار مي‌كند.
در كتاب، از اين موج آزاديخواهي به عنوان «ليبراليسم اشرافي» (52) نام برده مي‌شود، كه گرچه به ظاهر مهمل نماست و تناقض مفهومي دارد، كم و بيش در همه جوامع استبدادي به عنوان يك واقعيت شاهد آن بوده‌ايم.
بعد بايد به آشفتگي و بي‌كفايتي دستگاه حكومتي امپرياليستي تزارها اشاره كرد.
اداره امور خارجه روسيه كه پتر كبير آن را بنيان نهاد، در 1812 تبديل به وزارتخانه شد، هرچند استفاده از لفظ اداره همچنان متداول بود.
در واقع اين تغيير نام جنبه صوري داشت. تزار مانند اسلاف خويش در سياست خارجي گوش به حرف كسي نمي‌داد. در زمان پيوستن گريبايدوف به آن اداره، به طور رسمي دو وزير خارجه مشغول كار بودند و هر دو خارجي بودند! (57). «بعضي اوقات كه يك ديپلمات خارجي مطلبي را با يكي از آن دو در ميان مي‌نهاد، پاسخ را از ديگري دريافت مي‌كرد ... و اين وضعيت به شكل چشمگيري بر ميزان ناكار آمدي دستگاه صدرات مي‌افزود...» (ص 58).
موضوع مهم ديگر حضور فراماسون‌ها بود (كه گريبايدوف هم در اوايل ورود به سن پترزبورگ به آنها پيوسته بود). «شايد فراماسونري در هيچ جاي ديگر اروپا چنان نقشي به عهده نداشت كه در فعاليت‌هاي فرهنگي سه يا چهار نسل روسيه ايفا كرد» (ص53).
در كانون‌هاي روشنفكري پايتخت، مسائل سياسي واجتماعي روز آزادانه به بحث گذاشته مي‌شد. براي روشنفكران، «اين واقعيت كه جوامع متمدن قادرند بدون دو مقوله شوم، يعني نظام ارباب و رعيتي و خودكامگي، به حيات خود ادامه دهند بديهي مي‌نمود» (52).
مجموع اين عوامل، دستگاه تزاري را، به‌رغم جبروت ظاهري آن، روز به روز از درون به تحليل مي‌برد تا آنكه تير خلاص آن در اواخر جنگ جهاني اول شليك شد و بولشويك‌هاي انقلابي- و نه گروه‌ها و منشويك‌هاي اصلاح طلب- را به قدرت رساند؛ حاصل راديكاليزه شدن غايي جوامع تحت فشار و سركوب، كه تزارها نيز مثل بسياري ديگر از خودكامه‌ها از آن غافل بودند.
عباس ميرزا و قرارداد‌تركمانچاي سه فصل از كتاب (صفحات 191-155)، كه به طور اخص به جنگ دوم ايران و روس و انعقاد قرارداد‌ تركمانچاي مي‌پردازد، همچنان روايي و شيرين است.
اما نويسنده وانمود مي‌كند كه عباس ميرزا با جلب نظر روحانيان شيعه جنگ را آغاز كرد، چون «از اين كه روسيان از تاييد او به عنوان جانشين رسمي شاه سرباز زده بودند» (ص 16) ناخرسند بود و ادامه مي‌دهد كه تزار و وزيرخارجه روسيه «هيچ يك خواهان تداوم جنگ با ايران نبودند» (ص161). وي، گناه شروع جنگ را در جانب روس‌ها صرفا به گردن ژنرال يرمولف، فرماندار قفقاز، مي‌اندازد كه «مشتاقانه در انديشه جنگ با ايران بسر مي‌برد.»
با آنكه حقايقي در اين سخنان وجود دارد، تا حدودي هم طفره رفتن از كنه ماجراهاست. اول، گرچه ممكن است تزار و وزير خارجه‌اش در آن زمان خواهان تداوم جنگ نبودند، ‌ترديدي نيست كه سوداي «رسيدن به آب‌هاي گرم» پتر كبير همواره از اصول سياست خارجي حكومت امپرياليستي تزارها بود و به هرحال، دير يا زود بر لقمه‌هاي چرب ارمنستان و گرجستان دست‌اندازي مي‌كردند.
دوم، نويسنده ظاهرا به كنه ماجراهاي داخلي ايران عنايت ندارد كه شروع جنگ را عمدتا به «ناخرسندي» عباس ميرزا از تاييد نشدن نايب السلطنگي‌اش از جانب روس‌ها تقليل مي‌دهد.
 يکشنبه 26 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن