پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851373751
انتخاب كردن همانند يك عكاس
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: soleares10-10-2006, 06:29 PMاشاره : قرار بود براي اين شماره نگاهي به دوربينهاي برتر سال 2005 داشته باشيم. البته همانطور كه ميدانيد انتخاب برترينها در زمينه تجهيزات ديجيتال در هر رده و گروهي كه باشد، به هر حال يك انتخاب كاملا سليقهاي است و هميشه نظرات خاص شخصي يا گروهي در اين باره دخيل هستند. هر بار در هر جا به اين گونه فهرست برخورد كرديد، ابتدا بايد توجه كنيد كه انتخابها مربوط به كدام سايت يا مجله معتبر و به پشتوانه كدام گروه علمي و پژوهشي جمع آوري شده است. زيرا بيش از كارآيي و قابليتهاي يك وسيله، در حقيقت گروه تحقيقاتي، ابزارها و دقت آزمايشهاي انجام شده، رتبه يك وسيله ديجيتالي و اعتبار آن را تعيين مينمايند. اما براي بسياري از كاربران هميشه يك سوال اساسي باقي ميماند: آيا اين دوربين يا وسيله ديجيتالي كه در رتبه اول قرار گرفته واقعا از فلان مدل ديگر بهتر است؟ آيا اگر اين دوربين را خريداري كنم، تمامي نيازهاي من را برآورده خواهدكرد يا بهتر بود دوربين رده دوم يا سوم را ميخريدم؟اگر قرار باشد عكاسان تنها به عدد مگاپيكسل نگاه كنند، مسلما دوربين هشت مگاپيكسلي انتخاب بهتري است. اما پيكسل به تنهايي همه چيز نيست. قابليتهاي ديگري هم هستند كه ممكن است در نگاه اول به چشم نيايند. بااين حال حتما دليلي وجود دارد كه قيمت يك دوربين شش مگاپيكسلي حداقل دو برابر يك دوربين هشت مگاپيكسلي است. اولين چيزي كه بايد بدانيد، درباره پيكسلها و تفاوت آنهاست و اينكه چرا DSLRها بهترينند؟در سال گذشته حداقل پنج دوربين DSLR با وضوح عادي شش مگاپيكسل به بازار آمد و در مقابل دستكم بيش از ده دوربين ديجيتال كامپكت هشت مگاپيكسل به بالا معرفي شدند كه برخلاف دوربينهاي DSLR امكان تعويض لنز را ندارند. چرا عكاسان حرفهاي هرگز به سراغ دوربينهاي كامپكت نميروند؟ اين مسئله يكي از بزرگترين ترديدهاي دنياي عكاسي ديجيتال است كه معمولا در هنگام خريد براي عكاسان دردسرساز ميشود: كدام نوع را بخرم؟ "يك دوربين هرچه مگاپيكسل بيشتري داشته باشد، كيفيت آن هم بالاتر است." بارها اين جمله را از بسياري از كاربران دوربينهاي ديجيتال و فروشندگان اين دوربينها شنيدهايد. در حقيقت، اين جمله بيش از آنكه يك نظر علمي باشد، يك شعار تبليغاتي به شمار ميآيد. حتي در حالتي كه دو دوربين از يك نوع باشند (فرضا هر دو دوربين از نوع كامپكت باشند) باز هم نميتوان بدون در نظر گرفتن قابليتهاي ديگر، تنها با دانستن مگاپيكسل دو دوربين، يكي از آنها را بهتر از ديگري دانست. بگذاريد مثال واضحتري بزنيم: مدتي پيش شركت سوني يك مدل پنج مگاپيكسلي از دوربينهاي سري Cybershot خود را با نام Cyber-shot DSC-T1 به بازار فرستاد و در همان هنگام دوربين ديگري از شركت نيكون با نام Nikon D 2H به بازار آمد كه داراي يك حسگر چهار مگاپيكسلي بود. اما لنز قابل تعويض داشت و اصطلاحا DSLR بود. اگر ميخواستيم به پيشنهاد مذكور عمل كنيم، بايد دوربين پنج مگاپيكسلي سوني را انتخاب نماييم. اما تمامي كاربران حرفهاي به سراغ Nikon D 2H رفتند. مسلما آنها هم ميدانند كه دوربينشان تنها چهارمگاپيكسل خروجي دارد. پس چرا حرفهايها به سراغ Nikon D 2H ميروند؟ براي پاسخ اين سوال بايد يك سري مفاهيم پايهاي را توضيح دهيم. اما در همين ابتدا بهتر است تاكيد كنيم كه پيكسلها تنها نشان دهنده مقدار هستند، نه هيچ چيز ديگر! پيكسل چيست؟ پيكسلها كه در محاوره به نام Pel و در زبان رسمي فناوري به نام Picture Element ناميده ميشوند، همانطور كه از نام آنها برميآيد به عنوان كوچكترين جزء يك عكس شناخته ميشوند. براي فهم بهتر اين نكته يك ديوار ساخته شده از آجر را تصور كنيد كه هر كدام از آجرهاي آن رنگ خاصي دارند (و البته ممكن است برخي از آجرها هم همرنگ باشند). حال تصور كنيد هنگامي كه از فاصله خيلي دور به اين ديوار نگاه ميكنيد، يك شكل خاص روي آن مشهود باشد. اين شكل همان عكس ديجيتالي است و آجرهاي رنگي تشكيل دهنده آن هم همان پيسكلها هستند كه در سطرها و ستونهاي پيدرپي قرار گرفتهاند. در يك دوربين ديجيتالي هر پيكسل از يك ديود حساس به نور (photodiod) ساخته ميشود كه نور تابيده شده از سوژه را ثبت ميكند. هرچه اين ديودهاي حساس به نور بزرگتر باشند، مسلما نور بيشتري را ميتوانند ثبت كنند و نهايتا عكس كلي جلوه طبيعيتري خواهد داشت. http://www.shabakeh-mag.com/Data/Gallery/s61_photo_3_s.jpg امروزه دو نوع حسگر مختلف در دوربينهاي ديجيتال مورد استفاده قرار ميگيرند. معمولا دوربينهاي ديجيتال كامپكت و خانگي (Point Shoot) از حسگرهاي Interline Transfer) IT) و دوربينهاي ديجيتال SLR از (Full-Frame Transfer (FFT بهره ميبرند. اصليترين تفاوت بين اين دو نوع حسگر اين است كه حسگرهاي FFT نسبت به حسگرهاي IT از ديودهاي حساس به نور بزرگتري استفاده ميكنند، عكسهايي به مراتب با كيفيتتر تهيه نمايند، در حساسيتهاي ISO بالاتري كار ميكنند و نويز نسبتا كمتري در تصاوير بر جا ميگذارند. اين روزها تفكيكپذيري دوربينهاي ديجيتال به طور مداوم در حال بالا رفتن است. در حالي كه ابعاد فيزيكي حسگرها بدون تغيير باقي ماندهاست. در نتيجه اندازه ديودهاي حساس به نور روز به روز كوچكتر و بالطبع كيفيت عكسهاي آنها هم پايينتر ميآيد. بهعنوان مثال آزمايشهاي تشخيص ميزان نويز در شرايط يكسان عكسبرداري ميان دوربين پنج مگاپيكسلي HP Photosmart 945 و مدل قبل از آن يعني دوربين HP Photosmart 850 نشان ميدهد كه ميزان نويز در عكسهاي حاصل از مدل پنج مگاپيكسلي بالاتر است. اگر كيفيت عكس تنها به وضوح حسگر دوربين بستگي داشت، چرا بايد كيفيت عكسهاي مدل جديدتر نسبت به مدل همتاي قبل از خود پايينتر باشد؟ پاسخ اين سوال باز هم ما را به اين واقعيت باز ميگرداند: پيكسلها تنها نشاندهنده مقدار هستند و نه هيچ چيز ديگر! برخلاف تصور عموم از حسگرهاي حساس به نور، بايد بدانيد كه حسگرهاي دوربينهاي ديجيتال كاملا كوررنگ هستند! در حقيقت اين فيلترهاي رنگي هستند كه براي انتخاب اطلاعات رنگي به كمك حسگرها ميآيند. يكي ديگر از مشكلات حسگرهاي عادي اين است كه هر ديود حساس به نور تنها امكان ثبت يك رنگ از بين سه رنگ سبز، قرمز و آبي را دارد و در صورتي كه نوري را با تناليته رنگي متفاوت از آنچه ----- آن ميپذيرد دريافت كند، به راحتي آن را ناديده ميگيرد.چنانكه گويي هيچ نوري دريافت نكرده است. به همين علت توزيع رنگها در سطح ----- يك حسگر يكي از اصليترين چالشهاي ساخت حسگرها، هستند.يكي از معمولترين روشهاي چيدن رنگها در كنار هم (در سطح ----- موجود در بالاي حسگر) الگوي موزاييكي باير ناميده ميشود كه در آن رنگ سبز به دليل حساسيت بيشتر چشم به اين رنگ دوبرابر رنگهاي آبي و قرمز در يك تركيب شطرنجي قرار ميگيرند.البته مدلهاي چيدمان ديگري هم وجود دارند كه از آن جمله ميتوان از روش چيدمان چهار رنگ كه در برخي از دوربينهاي شركت سوني موجود است اشاره كرد. در اين مدل به جاي سه رنگ، از چهار رنگ استفاده ميشود كه رنگ چهارم بين سبز و آبي يا در حقيقت رنگ Cyan است.البته تا امروز تنها يك مدل دوربين (Foveon X3) ساخته شده است كه توانسته از سه ----- رنگ تك رنگ كامل بر روي هم براي استفاده از هر سه رنگ اصلي روي يك ديود حساس به نور استفاده كند. براي توضيح بيشتر در اين باره ميتوانيد به شمارههاي گذشته ماهنامه شبكه مراجعه كنيد. http://www.shabakeh-mag.com/Data/Gallery/s61_photo_4_s.jpg تعداد پيكسلها يا ابعاد حسگر؟ از نظر عكاسان حرفهاي، ابعاد فيزيكي يك حسگر اصليترين فاكتور نشاندهنده پتانسيل كيفيت آن دوربين است. براي فهم بهتر اين موضوع به شكل شماتيك زير دقت كنيد تا مفهوم تفاوت فيزيكي در ابعاد حسگرهاي مختلف را احساس كنيد: همانطور كه ميبينيد حداقل شانزده حسگر دو سوم اينچي (تقريبا 08/11 ميليمتر) در يك فيلم نگاتيو معمولي 35 ميليمتري قرار ميگيرند و نسبت يك حسگر Canon 20D در برابر آن 56/2 برابر است. حال تصور كنيد كه در يك دوربين هشت مگاپيكسلي كامپكت، چطور تعداد هشت ميليون پيكسل در چنين سطح كوچكي قرار ميگيرند. مسلما در چنين حالتي تعداد پيكسلها زيادتر شده و ابعاد آنها تا چند برابر كوچكتر ميشود كه بالطبع حساسيت به نور آنها نيز پايين ميآيد. بنابراين در نور كم، مقدار الكترونهاي نوري كه هر كدام از فتوديودها دريافتكردهاند كمتر است و دوربين مجبور است براي تشخيص تفاوت در پيكسلها ضريب تعداد الكترون دريافت شده (يا همان ميزان قدرت سيگنال خروجي به ورودي) را چند برابر كند. كاملا واضح است كه اين افزايش ضريب الكترونها نهايتا به افزايش نويز در تصاوير منجرميشود. اما از آنجا كه حسگرهاي موجود در دوربينهاي DSLR اساسا ديودهاي حساس به نور بزرگتري دارند، سطح بيشتري براي جذب الكترونهاي نوري دارند و موجب بالا رفتن حساسيت كلي حسگر ميشوند. به همين دليل در هنگام افزايش ضريب تعداد الكترونهاي خروجي نويز كمتري را ايجاد ميكنند و ضمنا ميتوانند در نور كم محيط با حساسيتهاي ISO بالاتري كار كنند. اما اكنون اين سوال مطرح ميشود كه پس چه دليلي دارد كه يك شركت سازنده دوربين سعي ميكند دوربينهايي با وضوح بالاتر را جايگزين مدلهاي قبلي كند؟ حسگر موجود در يك دوربين هشت مگاپيكسلي ميتواند تصاويري با حداكثر اندازه 3264 * 2448 پيكسل ايجاد كند. خروجي چاپ وضوح حسگر دوربين ده در پانزده سانتي متر دو مگاپيكسل بيست در 25 سانتي متر سه مگاپيكسل 25 در سي سانتي متر چهار مگاپيكسل سي در چهل سانتي متر پنج مگاپيكسل جدول 1 در حالي كه يك دوربين شش مگاپيكسلي ميتواند عكسهايي با حداكثر اندازه 3072 * 2048 پيكسل را ثبت كند. اگر شما يك عكس داراي تفكيكپذيري هشت مگاپيكسل را با يك چاپگر 300dpi چاپ كنيد، بالاترين اندازه چاپ 88/10 * 16/8 اينچ يا در حقيقت 35/276*26/207 ميليمتر خواهد بود. در حالي كه اين ابعاد در مورد يك دوربين شش مگاپيكسلي 24/10 * 83/6 اينچ يا 1/260 * 48/173 ميليمتر است. (البته اين مقدار در حقيقت حداكثر ابعاد با بهترين كيفيت ممكن است). باز هم به سراغ سوال اصلي برميگرديم: پس اين اعداد بالاتر پيكسلها، به چه درد ميخورند؟ اگر تا بهحال براي چاپ عكسهاي ديجيتال به مراكز چاپ عكس مراجعه كرده باشيد، احتمالا با يك مشكل عمومي چاپ عكسهاي ديجيتال روبهرو شدهايد: pixilation يا جداشدگي پيكسلها. اين مسئله به عنوان بزرگترين انتقاد عكاسان آنالوگ نسبت به عكسهاي ديجيتالي عنوان ميشود و اصولا سالهاست كه به عنوان اصليترين مشكل دنياي تصويرگري ديجيتال مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. اساسا جدايش پيكسلها به معني بزرگ بودن آجرها يا همان پيكسلهاي يك تصوير است كه به شكل مربعهاي كنار هم با لبههاي تيز و غيرهماهنگ به نظر ميآيد و معمولا در بخشهايي از تصوير كه داراي گرادينتهاي رنگي (تغيير تدريجي يك رنگ به رنگي ديگر) هستند، بيشتر به چشم ميآيد. بهويژه اگر عكس در ابعاد بزرگ چاپ شود. اصولا عكسهاي حاصل از يك دوربين ديجيتال دو مگاپيكسلي تا ابعاد چاپ ده در پانزده سانتيمتر اين جداشدگي را نشان نخواهد داد. اما چاپ عكسهاي همين دوربين با ابعادي برابر بيست در 25 سانتيمتر دقيقا منجر به جدايي پيكسلها خواهد شد. كاربران دوربينهاي ديجيتال بايد بدانند كه به هيچ وجه نبايد قدرت حسگر دوربينهاي خود را با نگاتيوهاي هاليد نقره دوربينهاي آنالوگ كه حدودا كيفيت چاپي برابر يك دوربين بيست مگاپيكسلي دارند مقايسه كنند. در ضمن نبايد تصور كنند كه ميتوانند عكسهاي ديجيتال خود را با هر تفكيكپذيرياي ذخيره كنند و بدون اهميت به وضوح آنها در هنگام چاپ تصميم بگيرند كه چه اندازهاي ميخواهند آنها را چاپ كنند. اما آيا به دليل محدوديتهاي چاپ عكس ميتوان از لذت و سادگي عكاسي ديجيتال چشمپوشي كرد و آيا بايد اصولا دوربينهايي را كه وضوح پاييني دارند از سبد خريد كنار گذاشت؟ جواب اين سؤال منفي است! به جدول 1 دقت كنيد. اطلاعات اين جدول بيان ميكند كه اصولا افرادي كه ميخواهند عكسهايشان را همانند سالها پيش در حد يك آلبوم خانوادگي چاپ و نگهداري كنند، به دوربيني با حسگر بيش از سه مگاپيكسل احتياج نخواهند داشت. اگر نميخواهيد همانند گرافيستها روبهروي كامپيوتر بنشينيد و مدتها با يك عكس ديجيتالي سر و كله بزنيد، بهتر است به هيچ وجه پولتان را بابت سه مگاپيكسل بيشتر خرج نكنيد و در هنگام خريد به ساير قابليتهاي دوربين دقت بيشتري بكنيد. نسبت عددي براي چاپ عكسها اصولا نسبت عددي سه به دو در دوربينهاي DSLR در برابر نسبتهاي چهار به سه دوربينهاي كامپكت، بهتر ميتواند با كاغذهاي استاندارد عكاسي همخواني پيدا كند. به بيان سادهتر، هنگامي كه شما يك عكس حاصل از دوربين DSLR را روي كاغذهاي استاندارد عكاسي چاپ ميكنيد، عكس بيشتري روي صفحه كاغذ خواهيد ديد. زيرا در صورتيكه يك چاپگر بخواهد نسبت چهار به سه عكس يك دوربين كامپكت را با نسبت سه به دو كاغذ استاندارد عكاسي هماهنگ كند، به طوري كه تمامي عكس مذكور كاملا در داخل كادر قرار بگيرد، مجبور است لبههاي كاغذ را برش بزند و اين لبههاي اضافي در هر حال از كل عكس حذف ميشوند. روش ديگر اين است كه فاصله عرضي عكس را مبنا قرار دهد تا لبههاي كاغذ بدون استفاده نماند و برش نخورد. در اين صورت فاصله عمودي همان چيزي نيست كه شما در داخل نمايشگر خود ميبينيد و كمي از بالا و پايين عكس بيرون از كاغذ چاپ قرار خواهد گرفت و حذف ميشود. http://www.shabakeh-mag.com/Data/Gallery/s61_photo_1_s.jpg http://www.shabakeh-mag.com/Data/Gallery/s61_photo_2_s.jpg تفاوت در لنزها و تاثير بر عمق ميدان حسگرها ميتوانند بر عمق ميدان (Depth of Field) دوربين نيز تاثيرگذار باشند. دوربينهايي كه حسگرهاي كوچكتري دارند، اصولا نسبت به دوربينهاي 35mm عمق ميدان بيشتري را ايجاد ميكنند. براي فهم اين مطلب بايد در ابتدا عمق ميدان در دوربينهاي ديجيتال را توضيح دهيم. تمامي عكاسان حرفهاي عمق ميدان را به عنوان يكي از عوامل مهم عكاسي در نظر ميگيرند. عمق ميدان به معني محدودهاي است كه تصوير سوژه در آن محدوده به شكلي واضح ثبت ميشود و در خارج از آن سوژه محو خواهد بود. اين محدوده با سه پارامتر اصلي كنترل ميشود: ديافراگم دوربين، فاصله بين دوربين و سوژه و نهايتا اندازه حسگر دوربين (در دوربينهاي آنالوگ، همان اندازه فيلم در نظر گرفته ميشود). هر چه دهانه لنز يا ديافراگم دوربين كوچكتر باشد، فاصله سوژه از دوربين بيشتر باشد و حسگر دوربين ابعاد كوچكتري داشته باشد، عمق ميدان بزرگتري تشكيل خواهد شد. اين قانون در مورد تمامي دوربينهاي ديجيتال و آنالوگ صادق است. عكاسان در هنگام تنظيم دوربين دو تكنيك اصلي را براي عمق ميدان در نظر ميگيرند: Selective focus يا فوكوس انتخابي، كه معمولا در عكسبرداري پرتره مورد استفاده قرار ميگيرد و اصولا عمق ميدان را محدودميكند. در اين روش با خارج كردن پشت زمينه از محدوده عمق ميدان و محو كردن آن، توجه بيننده به ابعاد مهمتر تصوير جلب ميشود. روش ديگر استفاده از حداكثر عمق ميدان دوربين است كه وضوح تصوير را در تمامي بخشهاي سوژه بالا ميبرد و معمولا از نزديكي دوربين تا فاصله بسيار دورتري از پشت سوژه كاملاً واضح خواهد بود. اين تكنيك مخصوصا در عكاسي منظره كاربرد دارد. براي استفاده از اين قابليت در هنگام استفاده از يك دوربين بايد قبل از شروع به كار از تمامي قابليتها و محدوديتهاي دوربينتان اطلاع داشته باشيد. در مورد دوربينهاي 35ميليمتري، دستيابي به تكنيك فوكوس انتخابي يا عمق ميدان حداكثر، چندان سخت نيست. كافي است ديافراگم دوربين را تا مثلا f2.8 كم كنيد (باز كنيد) و سرعت شاتر را بالا ببريد تا بتوانيد محدوده عمق ميدان را به حداقل برسانيد و پشت زمينه محو داشتهباشيد. يا اينكه دهانه ديافراگم را تا f22 (يا بالاترين ديافراگم ممكن دوربينتان) ببنديد و سرعت را تا حد ممكن پايين بياوريد؛ كه البته ممكن است اگر بدون سه پايه عكاسي كنيد، تصوير شما دچار لرزش شود. اما اين تكنيكها در هنگام استفاده از دوربينهاي ديجيتال به همين سادگي انجام نميشود. اصولا در دوربينهاي كامپكت كه لنز آنها جداشدني نيست دستيابي به فوكوس انتخابي مشكل و در برخي موارد واقعا غيرممكن است. محاسبه عمق ميدان در دوربينهاي ديجيتال عملا عمق ميدان تعريف ديگري از "مقدار وضوح قابل قبول" در يك عكس است. محاسبه مقدار دقيق عمق ميدان در دوربينهاي ديجيتال به چند عامل اصلي بستگي دارد: درجه بزرگنمايي و فاصله از سوژه در حال عكسبرداري. اصولا در هنگام عكسبرداري تصور ميشود كه "يك نقطه عادي در يك تصوير چقدر بايد بزرگ و محو شود كه به صورت يك ديسك كوچك درآيد و تصوير در آن منطقه غير واضح به نظر برسد؟" محدوده عملي كه براي اين مفهوم تعريف ميشود، به دايره حداقل اغتشاش معروف است. به عنوان يك قانون كلي هميشه عمق ميدان يك دوربين ديجيتال در يك ديافراگم مشخص برابر همان عمق ميدان در يك دوربين معمولي 35mm ضربدر يك ضريب تكثير لنز يا LMF است. (ضريب تكثير يا LMF براي هر دوربين با تقسيم عدد عمق ميدان لنز بر مقدار عمق ميدان همان لنز در يك دوربين 35 ميليمتري به دست ميآيد. افزايش عمق ميدان در لنزهاي دوربينهاي ديجيتال در برخي موارد مفيد است و در برخي موارد هم نتايج نامطلوبي ارائه ميدهد. نتيجه مفيد اين مسئله اين است كه معمولا شانس بيشتري براي تهيه عكسهايي با جزئيات بيشتر پديد ميآورد و معمولا اجزاي تصوير در اين حالت وضوح بالاتري دارند. اما در طرف مقابل امكان محو كردن پشتزمينه در هنگام عكسبرداري از سوژههاي نزديك يا كلوزآپ را محدودتر ميكند. به همين علت ميزان ضريب LMF در دوربينهاي مختلف بسته به كاربردي كه آن دوربين دارد ميتواند مفيد يا غيرمفيد باشد. اما دوربينهاي DSLR دقيقا همان نتيجهاي را ميدهند كه لنز مورداستفاده در دوربينهاي آنالوگ 35ميليمتري نشان ميدهد. ضمن اينكه ضريب LMF پايينتر به شما امكان ميدهد در محدوده گستردهتري از فاصله بين دوربين تا سوژه از فوكوس انتخابي استفاده كنيد. البته بسياري از دوربينهاي ديجيتال تنها از ديافراگمهاي محدودي پشتيباني ميكنند و گرچه حداكثر ديافراگم معمول در دوربينها f2.8 است، برخي از اين دوربينها نميتوانند ديافراگمهاي بيشتر از f8 را انتخاب كنند. ضبط ويديويي اگر دوست داريد گاهي با دوربين ديجيتال عكاسي خودتان كليپهاي كوتاه خانوادگي هم تهيه كنيد، بايد به طور كلي دوربين DSLR را فراموش كنيد. اين دوربينها امكان ضبط تصاوير متحرك را ندارند. همانطور كه گفته شد اين دوربينها از حسگرهاي Full Frame استفاده ميكنند. در هر دو نوع حسگر ذكر شده سطح فتوديودها در معرض نور قرار ميگيرند و با الكترونهاي تابيده شده پر ميشوند. اما در دوربينهاي ديجيتال SLR، شاتر دوربين به صورت مكانيكي باز و بسته ميشود و بدين ترتيب ميتواند هر بار كه باز و بسته ميشود، يك عكس را ثبت كند. در حالي كه در دوربينهاي ديجيتال معمولي اين كار به وسيله جريان الكترونيكي انجام ميگيرد و همانطور كه ميدانيد در هنگام استفاده از يك جريان الكترونيكي محدوديت زماني بسيار ناچيزي براي قطع و وصل مجدد وجود دارد. اين مسئله به توصيف دقيقتري نيازمند است. در دوربينهاي ديجيتال معمولي نور در حال تابيدن به حسگر است. در مقطع زمانياي كه لازم است حسگر نور را ثبت كند به وسيله يك جريان الكتريكي به حسگر فرمان دادهميشود كه فعال شود و فتوديودها ثبت مقدار الكترون شارژ شده در هر سلول را آغاز كنند. به محض تمامشدن بازه زماني تابش نور، حسگر نيز از كار ميافتد و مقدار الكترون انباشته شده در هر ديود حساس به نور اندازهگيري و گزارش ميشود. تمامي اين اعمال در كمتر از يك چشم بر هم زدن اتفاق ميافتد. حال تصور كنيد كه دوربيني قادر به ضبط تصاوير ويديويي با ميزان سرعت سي فريم در ثانيه است. معني اين جمله اين است كه حسگر دوربين مذكور ميتواند سي بار در يك ثانيه فعال و غير فعال شود و در هر بار شروع به كار، تمامي الكترونهاي موجود در ديودهاي حساس به نور را اندازه گيري نمايد و گزارش آن را به پردازنده دوربين بفرستد. اما در دوربينهاي تك لنزي انعكاسي (SLR) اين كار را يك آيينه باز و بسته شو انجام ميدهد و اصولا نميتواند با چنين سرعتي عكسهاي پيدرپي يا همان فريمهاي ويديويي را ثبت كند. بنابراين عملا امكان فيلمبرداري با دوربينهاي DSLR وجود ندارد. منظرهياب هر عكاسي دوست دارد در هنگام كار ببيند كه دقيقا در حال عكسبرداري از چه كادر و زاويهاي است و اين شايد مهمترين دليلي باشد كه عكاسان را وادار ميكند بيش از منظرهياب كوچك دوربين از نمايشگر بزرگ LCD دوربين ديجيتالشان استفاده كنند. از آنجاييكه منظرهياب اغلب دوربينهاي ديجيتال تنها 80 تا 90 درصد كادر اصلي عكس را نمايش ميدهند، در دوربينهاي DSLR بهتر است براي ديدن كادر اصلي عكس از منظرهياب دوربين استفاده كنيد. ضمن اينكه در دوربينهاي DSLR كه از حسگرهاي Full Frame استفاده ميكنند، دقيقا به همان دليلي كه در مورد ناتواني در ضبط ويديويي گفته شده، امكان نمايش تصوير روي LCD وجود ندارد و كاربران اين قبيل دوربينها "بايد" براي عكسبرداري و ديدن كادر از منظرهياب دوربين استفاده كنند. اما در دوربينهاي ديجيتال معمولي دو دسته منظرهياب وجود دارد: منظرهيابهاي نوري كه همان چيزي است كه در دوربينهاي DSLR وجود دارد و دقيقا همان كادر اصلي عكس را نشان ميدهد و منظرهياب يا electronic viewfinder) EVF) يا الكترونيكي كه در حقيقت يك نمايشگر كوچك الكترو� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-