واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آقاي بهشتي، چه كساني با پدر شما مخالف بودند؟ چه كساني به او تهمت ديكتاتوري ميزدند؟ چه كساني شهيد بهشتي را انحصارطلب و مستبد و مرتجع معرفي ميكردند؟ چه كساني با انواع و اقسام دروغ و شايعه و تهمت و اتهام، او را ترور شخصيت ميكردند؟ و بالاخره چه كساني از شهادت او اظهار خوشحالي كردند؟ شناخت آن آدمها كار سختي است؟ «پدر ديدي که همان کساني که پس از شهادت تو زير لب زمزمه کردند که بهشتي عاقبت بخير شد و تداوم حيات او به سلطه اسلام ليبرالي ميانجاميد، چه کردند؟ …خواست مردمي نجيب که با بالاترين درجات آگاهي، حق به سرقت برده خود را مطالبه ميکردند آشوبطلبي ناميدند، … و به نام دين، دينداران را بيدين ناميدند، به دنبال سرانگشتان بيگانه گشتند و يافته و نايافته، سکوت تلخ، بلند و رساي حقخواهان را با شادکامي دشمنان قسم خورده انقلاب همانند کردند تا مجوزي براي مشروعيتبخشي به … دست و پا کنند. » جملات بالا بخشي از نامه عليرضا بهشتي خطاب به پدر بزرگوارش شهيد بهشتي است. نامهاي كه به بهانه هفتم تير نوشته شد اما در حقيقت عقدهگشايي از انتخابات 22 خرداد است. نامهاي كه در آن آقاي عليرضا بهشتي خيلي راحت حوادث ديروز و امروز را به هم مربوط ميكند تا به آراي ميليونها ايراني توهين كند و از «حق به سرقت رفته مردم» سخن بگويد! نكته قابل تامل در اين نامه اينست كه عليرضا بهشتي، در اقدامي عجيب و قابل تامل، جاي دوستان و دشمنان شهيد بهشتي را هم با هم عوض ميكند و دشمنان ديروز شهيد بهشتي را همانهايي معرفي ميكند كه امروز به قول ايشان «حق مردم را به سرقت بردهاند!» درباره اين «حق به سرقت رفته» حرفي نميزنم، چون اين روزها هيچكدام از مدعيان تقلب، حرف جديدي نزدهاند و براي اثبات ادعاي خود هم تاكنون دليل و مدرك منطقي ارائه نكردهاند. اما درباره دوستان و دشمنان شهيد بهشتي، فكر ميكنم بايد به آقاي عليرضا بهشتي يادآوري كرد كه دوستان و دشمنان ديروز و امروز پدر شما كاملا شناخته شده و مشخص هستند. پيدا كردن آن دوستان و آن دشمنان كار چندان سختي نيست. هم آن آدمها كاملا معلومند و هم تفكرات و بنيانهاي فكري و عقيدتي آنها. نيازي نيست كه با كلمات بازي كنيم و جاي آدمها را عوض كنيم. آرشيو روزنامههاي آن دوران به خوبي نشان ميدهد كه چه شخصيتهاي معروف و بزرگواري در جبههي بنيصدر بودند و مخالف و دشمن با شهيد بهشتي! اينكه امروز بنشينيم و بخاطر ناراحتي از نتيجه انتخابات، دشمنان شهيد بهشتي را دوست و دوستان او را دشمن معرفي كنيم، از آن كارهايي است كه هيچ عقل سليمي آنرا باور نميكند. اينكه مثلا بگوييم «پدر ديدي همانها كه ديروز از شهادتت خوشحال بودند، امروز چه ميكنند؟!» با همه مستندات و حقايق تاريخ انقلاب مغايرت دارد! آقاي بهشتي، چه كساني با پدر شما مخالف بودند؟ چه كساني به او تهمت ديكتاتوري ميزدند؟ چه كساني شهيد بهشتي را انحصارطلب و مستبد و مرتجع معرفي ميكردند؟ چه كساني با انواع و اقسام دروغ و شايعه و تهمت و اتهام، او را ترور شخصيت ميكردند؟ و بالاخره چه كساني از شهادت او اظهار خوشحالي كردند؟ شناخت آن آدمها كار سختي است؟ دشمنان پدر شما چرا با او مخالف بودند؟ چرا بهشتي را عامل استبداد و انحصار و ديكتاتوري و ارتجاع ميدانستند؟ جز اينكه شهيد بهشتي طراح عمده انقلاب و خط امام بود؟ جز اينكه در براه انداختن جريانهاي اصيل اسلامي پيشتاز بود؟ جز اينكه در تحقق خواستهاي امام و خنثي كردن مانورهاي سازشكارانه ليبرالها نقش اصلي را ايفا ميكرد؟ جز اينكه شهيد بهشتي افشا كنندهي خط نفاق و خط سازش بود؟ آيا اين پدر شما نبود كه نقش مهمي در تاسيس مجلس خبرگان و حفظ اصالت آن داشت؟ آيا اين پدر شما نبود كه اصرار ميورزيد ملت بايد به كساني راي بدهند كه معتقد به اسلام انقلابي باشند؟ آيا او نبود كه سهم بسزايي در ايجاد ائتلاف سازمانهاي اصيل اسلامي براي معرفي كانديداهاي مجلس خبرگان و تدوين قانون اساسي بويژه اصول مربوط به ولايت فقيه داشت؟ آقاي بهشتي! به اسلام ليبرالي اشاره كرديد، امروز اسلام ليبرالي كجاست؟ آدمهاي آن كدامند؟ در كدام اردوگاه جا خوش كردهاند؟ براي چه كسي سينه ميزنند؟ آيا اسلام ليبرالي هماني نبود كه شهيد بهشتي را عامل ارتجاع ميدانست؟ آيا اسلام ليبرالي هماني نبود كه شهيد بهشتي تا آخرين لحظه حيات خود با آن مبارزه كرد؟ اين اسلام ليبرالي امروز كجاست؟ مصاديق و آدمهاي آن كدامند؟ اين اسلام ليبرالي چرا امروز از شما طرفداري ميكند؟ اصلا اين اسلام ليبرالي چرا امروز همين نامه شما را در بوق و كرنا كرده و با خواندن آن اشك ميريزد؟ آيا دشمنان ديروز بهشتي، امروز توبه كرده و دوستدار او شدهاند يا ماجرا چيز ديگريست؟! آقاي بهشتي، مزدوران آمريكا و انگليس و اسرائيل چرا با پدر شما مخالف بودند؟ صداي آمريكا و اسرائيل و انگليس چطور؟ چرا اين رسانهها، همان تهمتهاي بنيصدر و منافقين و ليبرالها را به پدر شما نسبت ميدادند؟ آيا آن مزدوران و آن رسانه ها هنوز هم وجود دارند يا نه؟ امروز آنها از چه کساني حمايت ميکنند؟ امروز با پدر شما هستند يا عليه او؟ شما خيلي راحت دخالت و سواستفاده آنها را از شرايط فعلي مي بينيد وادعا ميکنيد که ما را با آنها يکي نکنيد! اتفاقا در زمان پدر شما هم منافقين و ليبرالها ميگفتند ما را به بيگانگان نسبت ندهيد، اما به هرحال يك هماهنگي كامل بين آنها وجود داشت، شما منكر اين مساله هستيد؟ آقاي بهشتي، در قسمتي از نامه شما آمده است:«ياد روزهاي سختي ميافتم که در مقابل هجمه ناجوانمردانه زبانهاي پلشت سکوت کردي و افتراها و دشنامها را از دوستان ديروز و دشمنان آن روز و امروز صبورانه شنيدي و دم فروبستي» خوب به نظر شما دليل سكوت پدر شما در آن شرايط چه بود؟ جز اطاعت و پيروي او از ولي فقيه زمان؟ من دليل سكوت ايشان را از زبان خودشان مينويسم، قطعا در اين شرايط راهنماي خوبي براي ما و شما خواهد بود: «از ديروز تا حالا در رابطه با مسائلي كه جديدا طرح شده مرتب مراجعه ميشود و يادداشت داده ميشود كه شما بايد به اين مسائل پاسخ دهيد و توضيح بدهيد براي ملت، من فقط يك توضيح دارم و آن اين است كه ما معتقدان سرسخت به ولايت فقيه و امامت قاطع رهبر عاليقدرمان امام هستيم. ايشان فرمودهاند در اين زمينهها مطلقا سخني نگوييد و من تا ايشان اجازه ندهند يك كلمه سخن نخواهم گفت. اي امت فداكار و اي امام الهامبخش و الگو و اي خلبان هوانيروزي كه در ايلام به من گفتي ما اينجا جانبازي ميكنيم اما انتظار داريم كه در ميان مسئولان وحدت و يكپارچگي باشد، اي پاسدار كميته انقلاب كه ديشب برنامه و نوار تلويزيوني تو را از حومه آبادان پخش كردند و صدايت را شنيدم كه آنجا با آهنگ قرآن و با دل پراحساست گفتي ما اينجا جانبازي ميكنيم، بگوييد مسئولان با هم يكي باشند، به خدا سوگند كه در برابر شما از طرح هرگونه جملهاي كه بوي اختلاف دهد احساس شرم ميكنم!» 59/8/29 /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]