تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خوشبختى انسان درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834691692




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در گفت‌وگو ی اختصاصی با رضوي: مظاهر شيطاني ‌درصدد ضربه زدن به ايران هستند


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

  پژوهشگر و مستندساز آزاد گفت: نخبگان و خواص بايد بدانند كه اگر تولي و تبر‌ي آنان منطبق بر مرزبندي هاي ولي فقيه نباشد نهايتا به ابزار فعل دشمنان خدا مبدل خواهند شد و تنها مدت زمان فهم اين مطلب براي مؤمنين هوشيار، فرصت جولان آنها خواهد بود.   علي رضوي پژوهشگر و مستندساز آزاد در پاسخ به پرسش‌هاي مطرح شده در مراسم بررسي انتخابات دهم رياست جمهوري ضرورت هوشياري و دقت مضاعف در سوابق قبل از انقلاب ميرحسين موسوي و همسرش را مورد تأكيد قرار داد. رضوي در مقدمه سخنانش با اشاره به متدولوژي عقل محور علامه محمدحسين طباطبايي (ره) گفت:‌ اصول پنج گانه دين در تفكر تشيع بر اساس تحقيق،تفكر و تدبر هر انسان بدست آمده و ايمان انسان باورمند به توحيد، عدل، معاد، نبوت و امامت هر روز در معرض آزمايش و ابتلا و در مسير تكميل‌تر شدن است حال آنكه فروع ده گانه دين به ويژه در عرصه قرب و بعد، متكي بر تقليد از متخصصان صاحب حق در استخراج و اجتهاد مي‌باشد و مي‌توان نتيجه گرفت كه انسان شيعه پيرو ائمه معصومين (ع) پس از پذيرش تحقيقي اصل امامت؛ در دوران عدم دسترسي به امام معصوم (عج) در عمل به ده فرع شريعت خود، موظف به تقليد از فقيه داراي شرايط نيابت از آن حضرت مي‌باشد.در دهه گذشته به دليل رشد بسيار سريع فضاي مجازي و تكنولوژي‌هاي سايبرنتيك؛ مرزبندي‌هاي دو محور ؛ فروع دين يعني تولي و تبري در باورها و عملكردهاي برخي از مردم و مسئولين كشور تا حدي دچار اعوجاج شده است و مي‌توان نتيجه گرفت كه در جغرافياي مدرن نبرد شيعيان و دوستداران فرهنگ اهل بيت (ع) با دشمنان آنان؛برخي خاكريزها و ديوارهاي حائل و محافظ دچار آفت زدگي گشته‌اند. رضوي با اشاره به پاسخ حضرت رسول اعظم (ص) به سوالي مبني بر اينكه كدام يك از فروع دين براي حفظ ايمان قابل اتكا‌تر است گفت: حضرت فرمودند: محكمترين دستگيره هاي ايمان، دوستي براي خداست. در روايت ديگر از حضرت عيسي مسيح (ع) مي‌شنويم كه خطاب به دوازده حو‌اري خود فرمود با برائت از گناهكاران براي خدا با مؤمنان دوستي كنيد.امام صادق (ع)،فرمود سه چيز علامت انسان مؤمن است، توجه او به خداوند و شناخت دوستان خدا و دشمنان خدا؛ امروز تبلور حلقه اتصال شيعيان و امام معصوم (عج) و محور وحدت امت اسلامي و علمدار اسلام ناب محمدي (ص) و عينيت يافته آرمان شهيدان و ايثارگران ولايت حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي (روحي فداه) مي باشد و وظيفه همه شيعيان و دوستداران قرآن و عترت گرانقدر پيامبر (ع) در مسير حفظ تولي و تبري و حب و بغض نظري و عملي توجه به خطوط مرزبندي‌هاي ترسيمي ايشان است. رضوي افزود: اگر مؤمنين به اصول دين؛ در عمل به فروع، مرزبندي‌هاي خود را ذيل ولايت فقيه لحاظ و آراء خود را با ترسيم و راهروي در اين چهارچوبها هدايت نمايند اميد به حسن عاقبت و رضايت حضرت حق خواهند بود.آنچه در صفات دوستان خداوند به عنوان علائم در كلام انبياء و اولياء مي توان برشمرد؛ صداقت، اطمينان، مرگ آگاهي، شهادت طلبي، ثبات و استقامت و آرامش و سعادت است اما در طرف مقابل نيز آنچه در صفات دشمن خدا قابل مشاهده است دو چهرگي، دوگانگي، دروغ ، ريا، حب دنيا، جاه طلبي و دو‌دلي است. رضوي با اشاره به اينكه امروز مظاهر شيطان يعني حاكميت و نظام سياسي حاكم بر آمريكا و فلسطين اشغالي تمام تلاش خود را جهت ضربه زدن به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به كار گرفته‌اند،گفت: نخبگان و خواص بايد بدانند كه اگر تولي و تبر‌ي آنان منطبق بر مرزبندي هاي ولي فقيه نباشد نهايتا به ابزار فعل دشمنان خدا مبدل خواهند شد و تنها مدت زمان فهم اين مطلب براي مؤمنين هوشيار، فرصت جولان آنها خواهد بود آنچنان كه به زيبايي بيان شده است: قطره درياست اگر با درياست و رنه او قطره و دريا درياست در تاريخ اهل بيت (ع) مأمون (لعنة الله عليه) كه به فتنه‌گري‌هاي گوناگون بر عليه ولي حقيقي خود مشغول گرديد نه تنها ظاهرا شيعه بلكه از علماي تشيع بود همچنين هارون (لعنة الله عليه) و ديگران به همين ترتيب،بسياري ديگر سوابق رعايت ظاهر و شريعت و بعضا حتي مبارزه داشتند‌ سيدحسن تقي زاده ها، ابراهيم پورباقرها، سعيد نفيسي‌ها، سيدمحمد كاظم شريعتمداري‌ها، سيدابوالحسن بني‌صدرها و امثالهم چيزي بيش از ابزار فعل صهيونيستها و مفسدين نشدند. ابراهيم پورباقر نوه يكي از علماي بزرگ خمام بود در نوجواني اشعاري در سوگ امام حسين مي سرود و در ايام محرم و فاطميه سينه زني و روضه خواني داشت ولي بعد از اينكه در مدرسه لائيك بيروت ادبيات فرانسه خواند و در دانشگاه پاريس حقوق خواند دگرگون شد زيرا ذره ذره تولي و تبري جا به جا مي‌شود‌‌‌‌ جالب اينكه درست در لحظه‌اي كه قبح شرابخواري و حضور در مجلس شرابخواران در شخصيت اينها مي ريزد بر عليه احكامي نظير تعدد زوجات و ازدواج موقت سخنراني مي‌كنند‌‌ و ‌‌‌درست در جايي كه با پول‌هاي يهودي چهره شده‌اند به انكار مظاهر شريعت و ترويج اباحه گري در خانواده‌هاي خود مي‌پردازند. مگر سيدحسن تقي زاده كه سالها درس طلبگي و تفسير خوانده بود در اثر عدم مرزبندي خودي و غيرخودي به جايي نرسيد كه با افتخار گفت ايراني بايد ظاهرا‌،باطنا‌،جسما و روحا فرنگي مآب شوند و بس‌، البته عاقبت‌هاي اين طيف التقاطي را هم ديده و خواهيم ديد. بس تجربه گرديد در اين دير مكافات با آل علي نام علي راه علي هر كه در افتاد ور افتاد رضوي با اشاره به انتشار دو جلد كتاب با عنوان يادنامه توسط سفير وقت رژيم اشغالگر فلسطين‌ در ايران دوران طاغوت، گفت: «مئير عزري» 15 سال در دوران ستمشاهي نماينده عاليرتبه صهيونيستها در ايران اخيرا خاطرات خود را با ويراستاري «ساسون بلوم» به عبري منتشر كرد كه توسط دوست او «ابراهام حاخامي» براي يهوديان فارسي زبان داخل فلسطين اشغالي ترجمه گرديد. «شمعون پرز» در مقدمه كتاب و در معرفي «عزري»‌آورده است: دشوار بتوان ميان ما اسراييلي ها كسي را يافت كه مانند وي از پيچ و خم‌هاي تاريخ و سياست ايران آگاه باشد‌‌ مئير،هم زبان ايرانيان را خوب مي داند هم با فرهنگ آنان به خوبي آشناست آنچه ما در آيينه مي بينيم او در خشت خام مي بيند‌ خوي رهبري و تلاش خستگي ناپذير مئير به مردم ايران و اسراييل سودهاي فراواني رسانده است‌ و يهوديان بسياري ‌دنبال او به اسراييل آمدند و توانستند شاهكارهايي پديد آورند كه در آغاز انجام ناشدني بود. عزري در قسمتي از خاطرات خود مي‌نويسد: يكي از نخستين كارشناساني كه در اين گذر از اسراييل، [فلسطين اشغالي] ديدار كرد شادروان استاد سعيد نفيسي بود كه براي نمايندگي ايران در كنگره خاورشناسان به مونيخ در آلمان رفته بود و در بازگشت (1957) چند روزي را در اسراييل ميهمان وزارتخانه اسراييل بود. استاد نفيسي يكي از برگزيدگان دانشگاهيان ايراني است كه اگر او را در دوره خود بي‌همتا بخوانيم گزافه‌‌ نگفته‌ايم‌ او نه تنها در دانشگاه‌هاي تهران، قاهره و بيروت استادي شناخته شده بود كه در دانشگاه عليگره هندوستان و دانشگاه‌هاي فرانسه و بلژيك همواره استاد ميهمان بوده است. نامبرده از هم انديشان پروفسور اورئيل هد در دانشگاه عبري اورشليم ‌بود كه بارها تاريخ و فرهنگ ايران را به نام كارشناسي برگزيده در كنگره‌هاي جهاني نمايندگي كرده است... نفيسي از خانواده‌هاي سرشناس ايراني بوده كه بنا به گفته‌‌ها ريشه يهودي داشته‌اند ‌همچنين برادرش پزشك ويژه شاه و پدرش نيز از نامداران كشور خوانده مي‌شد.يكي ديگر از برادرانش فتح الله از سران شركت ملي نفت ايران بود.... در قسمتي از خاطرات عزري كه جدا جاي تأمل دارد و نشان مي‌دهد كه چگونه بي‌دقتي مدعيان در مرزبندي دوست و دشمن و رعايت چهارچوب‌هاي تولي و تبري انحراف‌هاي عظيم ايجاد مي‌كند و به مصداق الشياطين ليوحون الي اوليائهم؛ پرز، عزري را عزري، نفيسي را؛ نفيسي، سپهبد! كيارا؛ كيا، فروزانفر را؛ فروزانفر هم شريعتمداري را؛ شريعتمداري، محمدرضا پهلوي را در مسير حب و بغض شيطاني تحت تأثير قرار مي‌دهد مي‌بينيم كه مي گويد: سپهبدكيا در پاييز 1958 و با استاد بديع الزمان فروزانفر سرپرست دانشكده الهيات دانشگاه تهران آشنا كرد‌ شادروان فروزانفر با بسياري از پيشوايان شيعه در ايران نزديك بود و يكي از پيشوايان نامداري كه هم ميان تندروها [!] و هم ميان دستگاه‌هاي دولتي نام و نشاني داشت و از كانال فروزانفر با وي آشنا شدم ظهير الاسلام امام جمعه مسجد سپهسالار بود. دكتر حسن امامي استاد دانشگاه و امام جمعه تهران و خواهرزاده ظهيرالاسلام در دانشكده حقوق دانشگاه تهران، حقوق مدني تدريس مي‌كرد و رايزن امور مذهبي شاه بود... فروزانفر دانشمندي ارزنده بود كه پيگيري همكاري ميان ايران،اسراييل و پاسداري از فرهنگ دو ملت را به سود هر دو كشور مي دانست... از فروزانفر خواستم در ديداري با [آيت‌الله العظمي محمد كاظم] شريعتمداري او را در برابر تندرويهاي گروه ميهمان [گروه مصري به رهبري حسن شلتوت رئيس دانشگاه الازهر مصر] آگاه كند. فروزانفر كنار دست شريعتمداري روي زمين نشست و من هم كنار دست وي،فروزانفر پس از خوش و بشي كوتاه گفت: «شخصيت نادري را به حضورتان آورده‌ام»بلكه به ياري حق و دعاي خير شما بتواند افتخار خدمتي داشته باشد‌. ابوي اين جوان از خدمتگزاران صادق مملكت بوده و خودش نيز مؤمن باتقوايي است كه در اسراييل به مردم و مملكت ايران خدمت كرده و عشق و ايمان معنوي و اعتقاد به اصول مذهبي او را به اسراييل كشانده و به منظور اجر اخروي و صواب باقي جريده‌اي وزين را به زبان فارسي براي ايرانيان آن ديار منتشر مي‌كند. با آرزوي خدمت به بيت آباء و اجدادي، سازماني از ايرانيان در اسراييل تشكيل داده كه دائم در فكر برداشتن قدمي مفيد براي كشورشان هستند؛ مزيد بر كل اين خصوصيات مرضيه در مورد فريضه‌هاي اسلامي و واجبات عيني نيز با ما معاضدت هاي مستحكمي دارد و مسلمانان اسراييل را با ما متحد مي‌كند. چندي از شخصيت‌هاي مذهبي و عائله‌هاي رجال شيعه را براي معالجه به اسراييل فرستاده است كه همه به سلامتي مراجعت كرده‌اند،عطف به آنچه كه قبلا به استحضار مبارك رساندم شخصا شرفياب شده‌اند تا جنابعالي با صوابديد خودتان سوالاتي را كه ضروري تشخيص مي‌دهيد مطرح بفرماييد. از اين بنده ناقابل بشنويد و اظهر من الشمس بدانيد كه او صالح‌ترين و صادق‌ترين كسي است كه با بلاغت و بصيرت مي‌تواند به سوالات حضرت آيت‌الله العظمي جواب دقيق بدهد. فروزانفر پس از پايان سخنانش خود را به گوش شريعتمداري نزديك‌تر كرد و پرسيد: حضار بايد تشريف داشته باشند؟ شريعتمداري نيز آهسته پاسخ داد: آقايان براي همين منظور دعوت شده‌اند هر كدامشان صاحب نفوذي هستند و سپس رو به من كرد و گفت: خوشوقت جواني كه در ايران متولد شده در ايران بزرگ شده به اسراييل رفته تا به ايران خدمت كند و دوباره به ايران برگشته تا به خدماتش ادامه بدهد ما از شما متشكريم از شما قدرداني و به شما خوشآمد مي گوييم. ما براي يهوديان ارزش زيادي قائل هستيم.. . «شنيده‌ايم كه در تمام كنيسه ها به جان شاه مسلمان ايران دعا مي‌كنند و براي ما همين بزرگترين دليل است كه ملت شما نمك ناشناس نيستند....» شريعتمداري از من خواست اگر چيزي براي گفتن دارم بگويم؛ با ستايش خداوند يكتا و سپاسگذاري از وي گفتم «‌از اينكه رخصت داده شد تا افتخار عظيم مجالست حضرت آيت‌الله العظمي، قطب شيعيان عالم (!) نصيبم شود خداي ارحم الراحمين را شكر مي گويم و به درگاهش استغاثه مي‌كنم‌ ،عمر حضرتشان ظل توجهات امام زمان فرج الله تعالي طويل گردد (اين گفتار از پيش با شادروان فروزانفر هماهنگ شده بود....) چند روز پس از اين ديدار روزنامه‌هاي ايران با آب و تاب از گفتگوهاي سه ساعته شيخ شلتوت و همراهانش با آيت الله شريعتمداري در زمينه نزديكي‌هاي شيعه و سني نوشتند؛ ولي به گفته روزنامه‌ها، آنگاه كه به رايزني در رويدادهاي سياسي رسيده بود آيت الله در پاسخ به پرسش‌هاي پافشارانه شيخ شلتوت گفته بود: اين مسائل به ما مربوط نيست ما با سياست كاري نداريم سياست كار شاه و دولت و مجلس است. اين ديدار، آب پاكي به دست‌هاي گروهي ريخت كه با آرزوي آفريدن تنش‌هاي بزرگ [بين صهيونيستها و ايرانيان] به ايران آمده بودند. از نزديكانم در دربار نيز شنيدم آهنگ كوبنده سخن گفتن شاه با گروه [شلتوت] بر اين راستا بود كه روحانيت نبايد خود را به كارهاي سياسي بيالايند. ريشه را دريافتم كه به دنبال گفتگوهاي ما با شريعتمداري و گزارش اين ديدار از زبان فروزانفر به شاه بوده است. شلتوت در ژوئيه 1960 نامه‌اي به شاه نوشت و به رسميت شناختن اسراييل را براي كشوري با مردمي شيعه نادرست خواند اما شاه در پاسخ نوشت:‌اين شناسايي به سال 1950 بازمي‌گردد.... ویب خطاب به حاضران جلسه گفت: آنچه من امروز احساس وظيفه مي كنم حتما در فضاي افكار عمومي مورد توجه قرار گيرد، عمق فتنه‌هاي دوستان شيطان در تشويه اذهان و امكان ضربه خوردن مجدد جامعه اسلامي در جابه جايي دوست و دشمن و عدم توجه مردم به نفوذ فرصت طلبان در آب نمك خوابانده شده است. عينا در خاطرات عزري مي‌بينيم كه مي‌نويسد: اسدالله علم همچنين نخست وزيران پس از وي مانند اميرعباس هويدا كه روز 25 ژانويه 1965 به نخست وزيري برگزيده شد در زمينه پاره‌اي دشواري‌هاي جوانان و دانشجويان ايراني با من رايزني‌هايي داشتندكه يكي از بزرگترين دشواري هايي كه مايه نگراني سران كشور شده بود پديده چپگرايي در ميان جوانان و روش هاي پيروزمندانه اين جهان‌بيني را در شكار آسان دانشجويان بايد بخوانيم كه عامل اصلي آن حزب توده بود. .... پيرو فراخوان دولت ايران، «موشه گيلبوعا» سرپرست بخش همكاري و ياري‌هاي اسراييل به كشورهاي دوست در وزارت دفاع اين كشور براي ديداري به تهران آمد... گيلبوعا در سراسر كشور بازديدهايي فشرده نمود، در گزارش سي برگي‌اش به شناسايي كاستيها و راه‌هاي از ميان بردن آنها پرداخته بود. بزرگترين سازمان پويايي كه به گونه‌اي نوجوانان را در ايران گرد يكديگر مي‌آورد سازمان پيشاهنگي سراسري كشور بود كه كم و بيش 60 هزار دختر و پسر جوان از 10 تا 20 ساله را در خود جاي داده بود، گفتني است شاه و شهبانو از پشتيبانان اين سازمان بودند.... گيلبوعا برنامه‌اش را به دو تن پيشكش كرد يكي دكتر نصرالله شيفته دستيار نخست وزير‌، ديگري م.ح.... يهوديان در تهران چند آموزشگاه مانند آلياش يا اتحاد، كورش، اوتصرهتورا اتفاق ‌داشتند؛ كسان ديگري نيز بودند كه در برپايي سازمان جوانان در ايران توانستند گامهاي ارزنده‌ بردارند‌. يكي از روزنامه‌نگار نامدار ن. خ بود و سردبيري چند رسانه را به دوش مي‌كشيد. از روز 10 تا 21 اكتبر 1957 ميهمان وزارت خارجه اسرائيل بود كه گزارشهاي سودمندي از ديدارش به آگاهي مردم ايران رساند‌. در نخستين كنگره‌اي كه براي جوانان سراسر كشور برپا كرد، سازمانهاي جوانان اسرائيل را ستود و از من خواست در اين زمينه سخن بگويم.... اين روزنامه‌نگار سازنده، پس از چندي، ديدوبازديدهاي دوسويه‌ جوانان ايراني و اسرائيلي را از ديدنيهاي هر دو كشور برنامه‌ريزي كرد و به گسترش هسته‌اي كه باور داشت آينده‌اي درخشان براي جوانان ايراني دربر خواهد داشت ميدان داد. بموشه كيلپوعا يك‌بار ديگر در سال 1965 به ايران آمد‌‌ كه در ديدارهاي دوسويه‌ دانشجويي، ايرانيان بيشتر به اسرائيل مي‌امدند تا اينكه دانشجويان اسرائيلي به ايران‌ ، نخستين گروه دانشجويان ايران در دوره‌ فرماندهي تيمور بختيار بر ساواك از اسرائيل ديدن كردند. گروهي از كارشناسان اسرائيلي پي بردند كه دانشگاهها يكي از بهترين پناهگاه‌هاي دانشجويان چپ است. گروهي كه خود را "ماركسيستهاي اسلامي " مي‌خواندند نيز در اين ميان به گسترش باورهاي خويش و يارگيري مي‌پرداختند. گروههايي نيز بودند كه خود را وابستگان به "جبهه‌‌ ملي " مي‌خواندند كه محمد مصدق نخست‌وزير سال 1953 در ايران و رويداد ملي شدن نفت پيشواي اين جبهه بود. سيدابوالحسن بني‌صدر كه به انقلاب آيت‌الله خميني پيوست و نخستين رئيس جمهور شد يكي از نخستين دانشجويان ايراني از همين گروهها بود كه از اسرائيل ديدار كرد. آرمان بني‌صدر، برهم آمده‌اي از باورهاي حزب توده، گرايشهاي مذهبي و مردم مائوئيستهاي چين بود؛ شاه و دستگاههاي دولتي مي‌خواستند دانشجويي مانند او را با گرايشهاي ايراني، آرمان و فرهنگ ميهندوستي بيشتر آشنا كنند. بني‌صدر سه ماه در اسرائيل بود و با گروههاي گوناگون دانشجويي و سازمانهاي جوانان ديدار كرد. برخوردهاي وي در اين دوره بسيار پسنديده بود و در بازگشت به ايران با دانشجويان و دوستانش از نكته‌هاي سازنده مردم اسرائيل و پشتكار و هنر و بردباري اين مردم سخن مي‌گفت... بني‌صدر كم و بيش يك سال پس از ديدارش از اسرائيل ديگر پيوندي (ارتباطي) با اسرائيل نداشته است. ن. ت يكي ديگر از دانشجوياني بود كه آن روزها از اسرائيل ديدار كرد و همواره به اين سرزمين و مردمش وفادار ماند. او در دانشكده‌ "علوم اجتماعي " دانشگاه اورشليم به آموزش پرداخت با گرايش‌هاي تند و بي‌چون و چرا در فرود و فراز رويدادهاي 1979 به پيروان آيت‌الله خميني پيوست و آنچه در توان داشت در راه رژيم اسلامي پيش‌كش كرد. پس از فروكش نمودن تب و تابها به انگيزه‌اي ناشناخته دستگير شد و چندي در زندان بود و سپس آزاد شد. س. ا . گو اينكه پديده‌‌ فراخوان (دعوت) دولت اسرائيل از دانشجويان ايراني براي بازديدي آموزشي، شيفتگان فراواني را به سوي خود نكشيد، ولي بازتابي خوشايند به دنبال داشت، يكي از كساني كه در اين زمينه بيش از ديگران مي‌كوشيد، س. ا سرپرست امور دانشجويي در دانشگاه تهران بود. س. ا .از خانواده‌هاي سرشناس ايران و گرايش فراواني به پيشبرد زندگي دانشجويان و دانشگاههاي كشور داشت... رضوي به ضرورت دقت مردم هوشيار دريافتن پاسخ مناسب به اين سؤال پرداخت كه چگونه در ضد اسرائيلي ترين پديده تاريخ صهيونيسم سيّدي از اعضاي شبكه‌‌ خردوران حقوق‌بگير سفارت منحوسه‌ صهيونيستي با آراي بالاي مردم ايران به كليدي‌ترين پُست اجرايي جمهوري اسلامي رسانده مي‌شود؟! آيا اين مردم، مخالف اسلام و اصول و فروغ آن بودند؟ هرگز؛ نكته‌‌ ظريف و اساسي در اينجا بود، كه حقيقت وابستگي فكري، مالي و حتي عملي سيدابوالحسن بني‌صدر بواسطه‌ پيچيدگي جنگ رواني دشمنان در هاله‌‌اي از غبار فتنه‌گريها و اتهامات به بندگان مخلص و ساده‌زيست و متشّرع آن دوران مخفي گرديد و جز ديدگان تيزبين مومنيني مرگ آگاه نظير شهدا و ايثارگران تير و مرداد سال 1360؛ قدرت تشخيص سره از ناسره و التزام عملي به تولّي و تبّري توسط ابزار پيچيده دشمن سلب گرديده بود. وي با اشاره به اينكه رستنگاه سيدابوالحسن بني‌صدر از حيث اصول و التزام به آن با ولايت روحانيت اصيل انقلاب، يكي نبود افزود: بنده با نهايت احترام از باب فهم وظيفه‌ خود به عنوان يك شهروند ساده در نظام مقدس جمهوري اسلامي مي‌خواهم نقاط مبهم موجود در سوابق جناب آقاي ميرحسين موسوي و همسرش را خاطرنشان و مطرح نمايم و آرزو دارم با بيان شفاف و عاقلانه ايشان حسن‌ظن اينجانب تبديل به يقين گردد. اولاً جناب آقاي ميرحسين موسوي همانند بسياري ديگر از عناصر مرتبط با جريانهاي مبارزه مسلحانه قبل از پيروزي انقلاب داراي اسم مستعار حداقل حسين رهجو مي‌باشند كه اين هويت از مؤسسين به اصطلاح جنبش مسلمانان مبارز بوده‌اند. در اين زمينه بايد اشاره كنم كه دو تن از كادرهاي جوان حزب ايران يعني محمد نخشب عبدوالحسين راضي در اوايل دهه‌ 30 انشعاب كرده و حزب مردم ايران را تحت تأثير به اصطلاح خداپرستان سوسياليست تأسيس نمودند و با اعلام وفاداري كامل به محمد مصدق السلطنه خود را مترقيان مذهبي برمي‌شمردند. پس از قيام عاشورايي حضرت امام خميني و مقلدانشان در خرداد 1342، نخشب با برخي از اطرافيان علي شريعتي، نام حزب مردم ايران را به جنبش آزاديبخش ملي ايران (جاما) تغيير داد. علي شريعتي بعد از تحصيلات تربيت مدرس، كتاب ابوذر، خداپرست سوسياليست نوشته‌ عبدالحميد جودت نويسنده‌ مصري را ترجمه و بعدها در سال 1338 با سفر به فرانسه با انقلابيون الجزاير آشنا و در فاصله‌ سالهاي 42 - 39 به كنفدراسيون پيوست و با اسم مستعار "شمع " مقالات متعددي در نشريه‌ "نامه پارسي " ارگان كنفدراسيون و در روزنامه‌هاي ايران آزاد ارگان جبهه‌ ملي ايران به نگارش درآورد. در همين دوران بود كه صادق قطب‌زاده به آمريكا رفته و در آنجا با حمايت و همكاري محمد نخشب و ديگر شخصيتهاي متعلق به جبهه ملي؛ سازمان دانشجويان ايراني در آمريكا را راه‌اندازي كرده بود. بعد از كناره‌گيري راضي از سياست و مرگ نخشب در آمريكا در دهه‌ي 1350 دو نيروي كليدي جاما و طرفدارانشان به مبارزه‌ قهرآميز و مسلحانه روي آوردند جالب است كه هر دو جريان خود را خداپرستان سوسياليست مي‌خواندند. اين دو نفر كليدي ، يعني كاظم سامي كرماني روانپزشك مقيم تهران و حبيب‌الله پيمان، دندانپزشك مقيم تهران (پس از همراهي عناصري چون رسول رزق‌جوقناد، حسين زادعيسي، مصباح تلقيني و ديگران) در دهه‌ پنجاه به آموزش توليد مواد منفجره و خريد سلاح و مهمات و مبارزه‌ قهرآميز مسلحانه روي آوردند. سؤال اينجاست كه آقاي ميرحسين موسوي به عنوان يكي از خداپرستان سوسياليست چه نسبتي با اين مبارزات مسلحانه (كه غالباً غيرشرعي و ناهماهنگ با فقهاي جامع‌الشرايط بوده است) داشته‌اند؟ با توجه به دستگيريها و آزاديهاي متعدد رهبر معنوي جاما يعني آقاي علي شريعتي آيا رجوع به اسناد ساواك يا اسناد آزاد شده‌ سرويس‌هاي جاسوسي ديگر تعاملات با برخي قواي خارجي كه صورت پذيرفت مشروع بوده است يا خير؟ براي مثال دخالتهاي عناصر اطلاعاتي سياسي الجزاير و غيره! از آنجا كه در خط مشي جاما همكاريهاي تاكتيكي با چريكهاي اكثريت فدايي و نيز حزب توده كاملاً تعريف شده بوده است و هر دوي اين دو جريان مستقيماً با سرويسهاي جاسوسي ابرقدرتها در تعامل مستقيم بودند، جناب ميرحسين موسوي به عنوان عضو همراه اين گروهك (جاما) تا چه اندازه درگير اين تعاملات بوده‌اند؟ چرا جاما به عنوان مخفف جنبش اسلامي مردم ايران با زيركي و ظرافت تغيير محتوا داد؟ سؤال بسيار اساسي كه ايشان بايد هرچه سريعتر به آن پاسخ بگويند اينست كه چگونه ايشان حدود 2 سال مانده به پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط ستمشاهي، به همراهي همسرش سر از آمريكا درآورد؟ بنده هيچ سابقه‌ تحصيلي در اين دوره از ايشان در اسناد و لينكهاي رسمي آمريكا مشاهده نكرده‌ام و درست در زماني كه امام خميني آماده‌ بازگشت به ايران شدند، جناب ميرحسين موسوي سر از تهران درآورده‌اند. هزينه‌ اقامت قريب به 2 سال ميرحسين و همسرش از كجا و چگونه تأمين گرديده بود؟ ايشان در قبل از پيروزي انقلاب به مفهوم مبارزاتي و نه فاميلي و نژادي ارتباط با كداميك از بزرگان حول امام خميني را داشت؟ دفتر شركت مشاوره معماري سمرقند را با چه هدفي و با سرمايه چه مجموعه‌اي تأسيس و راه‌اندازي گرديد؟ در سوابق رسمي ايشان آمده متولد 1320، از 1332 از تبريز به تهران آمده در مدارس جامي و عنصري تبريز و بعد از ورود به تهران دبيرستان جعفري و در سال آخر مدرسه‌ مروي، در سال 1348 گويا كارشناسي ارشد خود را در معماري شهرسازي گرفته و شهيد حسن آلادپوش، عبدالعلي بازرگان، محمدعلي نجفي، مهندس حجت، مهندس نقره‌كار، مهندس محمد بهشتي، مهندس انوار طبوح به اعلام ايشان دوستان صميمي‌ او هستند. ميرحسين 2 سال سپاهي دانش در شهر كرد بوده است و سپس سر از واشنگتن دي.سي درآوردند! خداپرستان سوسياليست سه هدف عمده از تشكيل جاما را به اين شرح تبليغ مي‌كنند: حمايت از مذهبي‌هاي سازمان مجاهدين خلق_ پشتيباني از انديشه‌هاي دكتر علي شريعتي_ حمايت از جنبش توده‌اي مردم ايران. ميرحسين موسوي در راستاي تحقق سه هدف فوق با چه سازمانها و افرادي تعامل داشته است و اما در مورد همسرشان كه همراه ايشان در جاما و آمريكا بوده‌اند‌ به چه دليل بعد از سي سال كه از استقرار نظام جمهوري اسلامي مي‌گذرد، بايد خانمي كه داعيه بانوي اول شدن را دارد؛ از بيان اسم و هويت واقعي خود طفره رفته و همچنان از اسم مستعار استفاده ‌كند؟! آيا احكامي كه ميرحسين يا سيدمحمد خاتمي با نام مستعار براي او صادر كردند حداقل در سطح رياست يك دانشگاه؛ قانوني است و يك كپي از شناسنامه ضميمه دارد؟ چه اسراري در سالهاي اقامت در آمريكا كمي قبل از آن در ايران و كشورهاي واسط سفر اينگونه خانم زهره كاظمي‌آزاد را به زينب بروجردي يا زهرا رهنورد هدايت مي‌كند؟ چرا خواهر مرحومه ايشان، زهرا كه تا سال 1383 هم كه در واشنگتن دي‌.سي در گذشت از اسم مستعار ژاله استفاده مي‌كرد؟ آيا خانم زهره كاظمي (همسر ميرحسين موسوي) مي‌توانند ليست مسافرتهاي قبل از انقلاب خود را بويژه به پاييتخت‌هاي اروپايي و آمريكا به خاطر بياورند؟ ساختمان پارك دوپرنس كه توسط فرح پهلوي طراحي و در تقاطع شيخ بهايي و ملاصدار قرار داشته و دارد مأمن و مأواي چه كسي بود؟ رضوي ادامه داد البته در بحث بعد از انقلاب ايشان هم كه به شهيد بهشتي و شهيد رجايي وصل شدند مطالب و اسناد بسيار مهمي از شهيد آيت (ره) و هشدارهاي اين شهيد گرانقدر به شهيد بهشتي وجود دارد كه در صورت لزوم ريز به ريز‌ آنها ‌‌بايد طرح و بررسي گردد و به حول و قوه‌ي الهي اين كار را صورت خواهم داد. رضوي در جمع‌بندي مطالبش گفت بسيار جالب است كه غالب كساني كه امروز با بردار جوان، پرنشاط، مخلص و شهادت‌طلبان كه همانند رجايي مظلوم آماج دشنامهاي احزاب گوناگون اعوجاج ‌دار در تولي و تبرايشان مي‌باشد. اين درد خانم كاظمي و آقاي موسوي يعني دارا بودن هويت‌هاي دو يا چندگانه‌ي مستعار مي‌باشند كه بد نيست براي ماندن در حافظه‌ عزيزان و مطالبه برخي را مرور كنيم، روحاني شهير اردستاني،محمدحسين جعفري مشهور به حسين شريعتي معروف به شيخ‌الشريعه با نام مستعار شيخ‌الرئيس. سيدابوالحسن بني‌صدر با نام مستعار اس.دي. لور.وان،سعيد حجاريان كاشي مشهور به سعيد مظفري معروف به جهانگير صالح‌پور يا مستر بريدي حسين توكلي معروف به حسين محمدي و...     /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن