واضح آرشیو وب فارسی:حيات: تقويم ايثارگري ؛26 خرداد سالروز شهادت مجاهدان مؤتلفه اسلامي در سال 1344
تهران - حيات
26خرداد ماه ياد آور سحرگاه خونيني است كه رژيم شاه چهار مومن مجاهد را به سبب ايمان به خدا و تعهد به مرجع و فقيه عادل زمان و به جرم دفاع از اسلام ناب محمدي (ص) و اعدام انقلابي حسنعلي منصور، به ميدان تير آورد تا به خيال خام خود آنها را بكشد و ياران امام خميني (ره) و پيروان اسلام ناب محمدي را بترساند. اما آنها همانند رهبرشان دلي آرام و قلبي مطمئن داشتند و با لبي خندان به شهادت لبيك گفتند و جاودانه تاريخ و داراي حيات طيبه شدند و خون پاكشان، شوري ديگر در دل مردم خدا جوي آفريد.
راهشان آغازگر جهاد مسلحانه اي شد كه تا پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، اسلحه را در دستان نيرومند مبارزان راه خدا نگه داشت. خداوند آنان را عزت بخشيد و دشمنانشان را رسوا و ذليل كرد و درخت انقلاب اسلامي با خون اين شهدا ثمري ديگر گرفت و شاخ و برگ آنها گسترده تر شد.
حاج صادق اماني، محمد بخارايي، مرتضي نيك نژاد، رضا صفار هرندي، و هم رزمان دلير آنها از مؤتلفه اسلامي، شب سياه رژيم طاغوتي را با انفجار نور و برق گلوله درهم شكستند . در آن ايام كه رژيم ستمشاهي و فراماسونري آمريكايي و انگليسي وقيحانه رجز مي خواند كه انقلاب اسلامي به بن بست رسيده و رهبر آن دستگير و به تركيه تبعيد شده و پس از دستگيري و تبعيد او، قيامي مثل 15 خرداد پديد نيامده است، بنابراين ياران او بايد مبارزه را كنار بگذارند و دنبال زندگي خود بروند. در چنين روزگار خفقان و ديكتاتوري، اين عزيزان، حنجره پليد منصور را ( كه به ولايت فقيه جسارت كرده بود ) پاره كردند و هنگامي كه دستگير شدند، با شجاعت و شهامت، ابهت پوشالي طاغوت را در بازجويي ها و بيدادگاه ها فروپاشيدند و به مبارزان جرات و قدرت ديگري بخشيدند و چون در جامعه، وجهه مذهبي داشتند و صداقت و تدين و تعهد آن ها بر همگان روشن بود، به مبارزه مسلحانه مشروعيت اجتماعي دادند و راه را براي ديگر مجاهدان هموار ساختند.
در صبح اول بهمن 1343، حسنعلي منصور، در جلوي مجلس شوراي ملي، در ميدان بهارستان با خونسردي و آرامش كامل توسط اعضاي مؤتلفه اسلامي به سزاي اعمال خود رسيد و با اين كه برنامه ريزي در بهترين حد ممكن بود، اما شهيد بخارايي گير افتاد و به دنبال او با اين كه اعتراف نكرده بود، از طريق خانه و خانواده اش ، يارانش را شناختند و جز چند نفر، مانند شهيد اندرزگو، حاج حسين رضايي و حاج عبدالرضا مهديان و حاج شيخ حسن يزدي زاده، بقيه گروه مسلح دستگير شدند.
سحرگاه 26 خرداد
رژيم شاه، عاجز و درمانده ، بيدادگاه را از مردم مخفي نگه داشت و از رزمندگان مؤتلفه، 6 نفر را به اعدام و بقيه را به حبس هاي ابد و 10 تا 15 سال محكوم كرد . معمول است محكومان به اعدام را از دوستانشان جدا مي كنند و اين كار را هم كردند. اما دوستان دست به اعتصاب غذا زدند و گفتند، مي خواهيم اين شب هاي آخر را در كنار هم باشيم ؛ و افزودند، " مرگ براي ما شادي آفرين است، چرا كه لحظه انتقال به جوار يار است، چه برسد به شهادت كه لحظه دريافت انعام و مزد از محبوب مهربان است. " آنان به قدري پافشاري كردند كه به ناچار همه را با هم يك جا جمع كردند.
شب 26 خرداد به دو تن از محكومان اعدام به نام هاي شهيد حاج مهدي عراقي و حاج هاشم اماني، اطلاع دادند كه با يك درجه تخفيف به حبس ابد محكوم شده اند.
سرانجام در سحرگاه 26 خرداد، سرداران رشيد اسلام حاج صادق اماني، محمد بخارايي، سيد مرتضي نيك نژاد، رضا صفار هرندي، ياران حسين زمانه را به شهادت گاه بردند و ناجوانمردانه خون پاكشان را بر زمين ريختند.
منبع: تبيان
پايان پيام
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]