واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: صهيونيستها درصنعت تبليغي - سرگرمي آمريكا هاليوود، چهره دوگانه غرب براي تخريب چهره اسلام و مسلمانان
ديپلماسي خارجي آمريكا مبتني بر دستگاه تبليغي - رسانهاي خود بويژه با اهرم هاليوود و توليد و عرضه فيلمهاي مخدوش و روايت داستانهاي جعلي از كشورهاي مستقل و ارايه نشاني غلط از فرهنگ وهويت كشورها در طول ساليان اخير تحرك جدي و خطرناكي را عليه ديگران بويژه دولتهاي مستقل جهان اغاز كرده است.
هاليوود با بهرهگيري از عنصر تكنيك و تخيل ، توليد فيلمهاي انبوه به ظاهر جذاب و فريبنده را با ترسيم چهره غير واقعي از اسلام و جامعه مسلمانان در دستور كار دارد و جامعه مسلمانان را عقب افتاده ، بدوي ، خشن و بدور از منطق در آثار كارگردانان خود ترسيم ميكنند.
اما اگر به اين حقيقت توجه شود كه صنعت فيلمسازي غرب توسط صهيونيست ها اداره ميشود، اين شيوه عملكرد چندان جاي تعجبي نخواهد داشت.
سيطره صهيونيسم بر رسانههاي فراگير جهان، امروزه ديگر امري انكارناپذير است. اهدافي را كه راشورون، در سال ۱۸۶۹در سخنراني خود در شهر پراگ مبني بر الزام سيطره كامل صهيونيزم بر رسانههاي جمعي اعلام كرده بود، نشانگر اين نگرش است .
به عقيده راشورون پس از طلا، دستگاههاي خبررساني به ويژه مطبوعات كه در آن زمان مهمترين ابزار اطلاع رساني در دنيا محسوب ميشد ، دومين ابزار صهيونيست براي استيلا بر جهان است. بنابراين از همان آغاز با برنامه ريزيهاي دقيق، حساب شده و صرف هزينههاي كلان، تلاش بيوقفهاي را براي به دست گرفتن جريانهاي اصلي خبررساني ، مطبوعات ،و پس از آن صنعت فيلم و سرگرمي در سرتاسر دنيا آغاز كردند.
نيل گابر ، در كتابي كه به سال ۱۹۸۸منتشر كرد، به طور مستند نشان داد كه بزرگترين استوديوهاي هاليوود از جمله كلمبيا، مترو گلدوين ماير، برادران وارنر، پارامونت، يونيورسال و فاكس قرن بيستم توسط صهيونيستها تاسيس شده،و زماني كه فيلمهاي ناطق پا به عرصه ظهور گذاشتند، هاليوود سرزمين خوبي براي فيلمنامه نويسهاي صهيونيست شد.
اسكات فيتزجرالد از تاسيس صنعت فيلمسازي غرب به منزله جشني براي صهيونيستها ياد ميكند و معتقد است كه اداره هاليوود به دست اين گروه بيشتر شبيه يك تراژدي است.
احاطه هاليوود توسط صهيونيستها چنان به سرعت انجام شدكه هنري فورد در كتاب استقلال ناز پرورده به اين نتيجه ميرسد كه اين گروه تنها بر ۵۰درصد از صنعت فيلمسازي احاطه ندارند بلكه تمامي آن را در اختيار گرفته اند.
اينگونه است كه در حال حاضر جهان عليه تحقيرهاي حاصل از صنعت سرگرمي سازي، مسلح شده، چرا كه با تسلطط كامل صهيونيسم بر هاليوود، مشكلاتي در زمينه ساخت فيلمهاي سينمايي بوجود آمده كه عواقب آن در سالهاي آينده مشخص ميشود.
جاناتان گولدبرگ، خبرنگار و تاريخدان آمريكايي، در تحقيقي كه در سال ۱۹۹۶ انجام داد، آورده است، سهم صهيونيستها در صنعت سرگرميسازي بيش از جمعيت آنها در آمريكاست. صهيونيستها در پستهاي مديريتي رسانهها به ويژه در سمت مديريت استوديوها حضور دارند و حضور آنها به گونهاي است كه از آن نميتوان تنها به عنوان سلطه شان بر هاليوود ياد كرد، چرا كه بيش از اين است.
با تحقيق در بيوگرافي تهيهكنندگان و كارگردانان سينمايي اين نكته كه اكثريت قريب به اتفاق نويسندگان، كارگردانها و تهيهكنندگان هاليوودي را صهيونيستها تشكيل ميدهند، بيشتر نمايان ميشود.
جديديرين آمار ارايه شده حاكي است كه ۵۹درصد از فيلمهاي مطرح هاليوود توسط صهيونيستها توليد شده اند. بيترديد نفوذ آنها در يكي از تاثيرگذارترين صنايع آمريكا ميتواند براي آنها قدرت سياسي به همراه داشته باشد.
صهيونيستها با اهرم تبليغي - رسانهاي كه در اختيار دارند، سياستهاي آمريكا را به سمت و سوي مورد نظر خود هدايت ميكنند.
با قدرت گرفتن صهيونيستها آرام آرام تصوير مسلمانان در فيلمهاي هاليوودي به شخصيتهاي بدوي ، خشن و بيفرهنگ و منطق بدل شد كه اين امر بيش از پيش نمايانگر حمايت هاليوود از رژيم نژاد پرست صهيونيستي و موضع گيري آن عليه مسلمانان و جهان اسلام بود.
صنعت فيلمسازي غرب در حمايت از صهيونيسم اقدام به خلق يك ژانر جديد در سينما كرد كه نزاع ميان اعراب و اسرائيليها را در محوريت داشت.
هاليوود براي نيل به اين هدف در طول ۵۰سال گذشته اقدام به ساخت فيلمهاي گوناگوني كرده كه دربرگيرنده قهرمانها و ضدقهرمانها بودند.
هاليودد در سال ۱۹۹۴و در جهت سياست اسلام زدايي خود فيلم جعلي دروغهاي حقيقي را عرضه كرد .اين فيلم داستان ماموري است كه بايد از اقدامات تروريستي يك مرد عرب جلوگيري كند.
تصميم نهايي، بدون دخترم هرگز و محاصره از ديگر نمونههايي است كه غرب براي تضعيف جامعه مسلمانان و مقابله با انقلاب اسلامي ساخت.
بابل ديگر اثر ساخته هاليوود است كه بيتوجه به وجود اشغالگران در سرزمين هاي اسلامي صرفا به داستان پردازي از يك اشتباه سهوي توسط دو كودك مسلمانان اشاره دارد كه براي تفنن و مراقبت از گله گوشفندان خود اسلحه قديمي در دست دارند و براي تفريح در بيايان تيراندازي و از قضا يك تير به يك گردشگر آمريكايي ميخورد.
مردمان نگون بخت داستان بايل را ميتوان به مردم مظلوم عراق تعيمم داد كه با وجود ناامني و كشتار همه روزه از سوي اشغالگران آمريكايي روزگار مي گذراند اما با زخمي شدن يك آمريكايي همه امكانات براي كمك به او و دستگيري دشمن و تروريست فرضي آغاز و يك خانواده براي هيچ و پوچ قتل عام مي شوند.
بابل ، روي ديگر آپارتايد نوين غرب است كه در توليدات سينمايي شان ترسيم شده و به بهانه وجود ناامني كه امنيت را براي انسان غربي طلب ميكند.
به هر سوي ، انقلاب اسلامي نمايانگر چهره اسلام آزاديبخش و آرماني در مواجهه با دولتهاي به ظاهر اسلامي وابسته در جهان است و ترس آمريكاييها از اين خيزش در تحرك دبپلماسي فرهنگي آنها براي هجمه به فرهنگ غني اسلامي بويژه مبارزه با كشورهاي مستقل همچون ايران نهفته است.
قد برافراشتن فرهنگ اسلام در جهان پس از فترتي طولاني ، خواب را از چشم فرهنگ مهاجم غرب كه سوداي جهان تك قطبي را در سر ميپرواند برهم زده و هزينه جعل تاريخ ، ارايه شناسنامه غلط از ديگران و تخريب چهره اسلام و مسلمانان را براي نسبت دادن مصائب پيش آورده براي جهان از سوي اسكتبار به ديگر كشورها را بر دوش هاليودد سنگين كرده است.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]