محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845900045
نامه سرگشاده جوانان شيراز به محتشمي
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نامه سرگشاده جوانان شيراز به محتشمي
كانون جوانان سعدي شيراز در مقابل هتاكي هاي اخير به آيت الله مصباح يزدي، نامه ي سرگشاده اي را خطاب محتشمي پور نوشت.
به گزارش رجانيوز ، در اين نامه سرگشاده آمده است:روزي كه رياست محترم مجلس شوراي اسلامي جناب آقاي دكتر حداد عادل علي رغم همه بداخلاقي شما، اختيارات امور فلسطين را به حضرتعالي سپرد، خوشحال شديم تا شايد بتوانيد عينك بدبيني به عالم و آدم را از چشمتان برداريد تا مبادا اعمال گذشته خود را به وادي حبط عمل حواله نمائيد.
البته در كنار خوشحالي از واگذاري مسئوليت جديد، آرزو مي كرديم مبادا عمل احساساتي حضرتعالي گل نموده، دسته گل به آب دهيد. در كنار محسّنات خوبي كه داريد، گاهي خودبيني، خودخواهي، تكبر و خودكامگي شما را قلقلك مي دهد. در چنين وضعي احساسات شما حتي توسط عقلتان قابل كنترل نبوده، با زبان درندگي، گزندگي و عربده كشي، فردي را سبيل قرار مي دهيد تا خود را تخليه نمائيد.
در ادامه اين نامه آمده است: يادتان مي باشد در حمله اول آمريكا به عراق براي بازپس گيري كويت از صدام، در تحليلي مضحك، صدام را همچون خالدين وليد معرفي و خواستار كمك به صدام شديد؟ يقيناً اين تصميم از روي تفكر نبود بلكه غليان احساسات بود.
يادتان مي باشد در هفته نامه بيان خود چه كرديد؟ كسي از گيوتين تهمت شما سالم بيرون آمد؟ كاري كرديد كه علي رغم آنهمه تأكيد امام راحل و فقيد (ره) به رعايت قانون، چنان به نافرماني مدني و قانون شكني ادامه داديد كه قوه قضائيه نظام جمهوري اسلامي كه بدست امام راحل (ره) بنيان شده، مجبور شد با لغو امتياز هفته نامه بيان، شما را محكوم به تخلف از قانون نموده و صلاحيت شما را براي داشتن هجمه نامه به جاي هفته نامه رد نمايد. وقتي در سمت وزير كشور طي نامه به امام راحل (ره)، خواستار تعيين تكليف نهضت آزادي شديد و پاسخ نيكو دريافت كرديد، آنقدر خوشحال شديم كه در پوست خود نمي گنجيديم پس از افشاي اوليه نامه هاي رد و بدل شده توسط حضرتعالي و درگير شدن با امثال ابراهيم يزدي و عزت ا... سحابي در اين قضيه و محكوم نمودن آنها ما را به وجد آوريد اما ديري نپائيد كه با حمايت تلويحي از نهضت آزادي آنچنان رنگ عوض كرديد كه باورش برايمان سخت بود.
جوانان شيراز در ادامه اين نامه آورده اند:حتماً يادتان هست كه در مجلس چهارم دوستانت مي خواستند حضرتعالي را مقرب منحصر به فرد امام راحل (ره) غالب نمايند اما آن رهبر فرزانه و حكيم طي نامه اي فرمودند: محتشمي پور و ناطق نوري براي من فرقي ندارند، هر دو انقلابي، متعهد و خدمتگذار مي باشند.
صد در صد مي دانيد، طي نامه حجت الاسلام محمدعلي انصاري و پاسخ امام راحل (ره) كه به منشور برادري مشهور شد، امام راحل (ره) روحانيت و روحانيون و جامعه مدرسين و... را همسان، انقلابي، متعهد و خدمتگذار معرفي تا كسي نتواند خود را تافته جدابافته تلقي و ديگران را نفي تا خود را اثبات نمايد.
يادتان نرفته كه در آستانه مجلس سوم، ياران شما در دفتر تحكيم وحدت درب مسجد دانشگاه تهران را به روي ناطق نوري بستند و اتهام اسلام آمريكايي را حواله رقيبان كرديد تا جائي به جوسازي پرداختند كه آيت الله محمد يزدي كه چند دوره نايب رئيس مجلس بود راي نياورد و امام راحل (ره) بلافاصله ايشان را به عضويت فقهاي شوراي نگهبان منصوب نمودند. از آن پس در دوران وزارت خود چنان بر سر مسئله نظارت استصوابي شوراي نگهبان لجوجانه موضع گرفتيد كه مجلس پنجم بمنظور جلوگيري از لجاجت شما، نظارت استصوابي را مصوب قانوني نمود تا من بعد نتوانيد به نافرماني مدني بپردازيد. بزرگترين جفا و ظلم به امام خميني (ره) اين است كه گروهي آن بزرگوار را متعلق و محدود به خود نمايد و رقباي خود را با اتهام دوري از خط امام راحل (ره) مهجور سازد. تندروي امثال شما همگام با باند مهدي هاشمي، عماالدين باقي و اكبر گنجي برعليه جامعه مدرسين حوزه علميه قم تا جايي پيش رفت كه امام راحل (ره) فرمودند: اگر جذب جامعه مدرسين حوزه علميه قم نشويد دچار اسلام آمريكايي مي شويد. اينها و صدها نمونه ديگر نشان مي دهد، حتي در زمان حيات امام راحل (ره) تحليل و برداشت درستي از انديشه امام خميني (ره) نداشتيد و بعضاً نظرات، سطحي و لجوجانه خود را به امام راحل (ره) نسبت مي داديد تا رقباي خود را كنار بزنيد. با اين مقدمه تمايل داريم به نقد سخنان حضرتعالي در حسينيه اعظم اصفهان كه به دعوت آيت ا... طاهري و توصيه ايشان افاضه نموده ايد بپردازيم. اميد داريم بعنوان پايبندان به اصول و ارزشهاي انديشه امام خميني رضوان الله تعالي عليه بتوانيم در تنوير افكار عمومي گامي هر چند كوتاه برداريم. (به نقل از صفحه اول روزنامه اعتماد ملي 19/3/87)
1-باور نمي كرديم حضرتعالي كه ادعاي پايبندي به انديشه هاي امام راحل (ره) را داريد به كانوني در اصفهان پاي بگذاريد كه روزي پاتوق باند مهدي هاشمي معدوم بوده و اينك به ستاد و پاتوق باند حاميان قائم مقام معزول تبديل و برعليه نظام اسلامي و ولايت مطلقه فقيه ما ترك امام راحل (ره) شمشير از رو بسته اند؟!
2-فرموده ايد: «آيا اين مظلوميت انقلاب و امام نيست كه تمام كساني كه همراه امام بودند كنار روند و مجموعه اي كه يك روز هم با انقلاب و امام نبودند بيايند و داعيه دار و مفسر انقلاب اسلامي شوند.» آقاي محتشمي پور فقط شما و باند شما همراه امام بودند؟ اين جفاي به انقلاب و امام راحل (ره) نيست كه خيل عظيم ياران موجود امام راحل (ره) را براي مقاصد سياسي انكار كنيد؟ آيا رهبر نظام، سران سه قوه (هاشمي شاهرودي، احمدي نژاد، لاريجاني)، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، ايت الله جنتي، ايت الله مهدوي كني، عسكر اولادي، بادامچيان، دكتر توكلي، حداد عادل، سرلشكر جعفري، رضايي، صفوي، اعضاي مجلس خبرگان رهبري، اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام و ديگر مسئولين مشغول به خدمت مثل ائمه جمعه مراكز استانها و... از ياران امام راحل (ره) نبود و نيستند؟ ميزان ريزشهاي انقلاب آنقدر اندك است كه مقايسه آن با رويشهاي انقلاب جفا و ستم به نظام اسلامي و امام راحل (ره) به حساب مي آيد؟ مشكل حضرتعالي اين است كه خود را محور انقلاب پنداشته، همه را مي خواهيد با تحليل ناقص خود تفسير كنيد كه غيرممكن است. چنانچه بعضي از مدعيان توسط مردم كنار گذاشته شدند و به آنها راي ندادند، علت از مردم نيست زيرا مردم همان كساني هستند كه شما سنگ آنها را به سينه مي زنيد و در نوزدهمين سالگرد امام راحل (ره) عشق و وفاداري و پايبندي خود را به آرمانهاي امام و رهبري به نمايش گذاشتند. وقتي مردم تهران در عصر حاكميت مطلق اصلاح طلبان در دولت و مجلس كمتر از يك درصد (000/70 نفر) به شما راي مي دهند و 99% شما را قبول ندارند، مقصر كيست؟ مردم يا عملكرد ناصواب شما؟ با فرافكني چرا بدنبال اصلاح و بازگشت خود به اصول نمي انديشيد؟
3-فرموده ايد: «فردي مطرح مي كند كه اين جمهوريت كه امام از آن دم مي زند، بر اساس مقتضيات قبل از انقلاب مطرح شده است وگرنه راي مردم ملاك نيست و در اسلام جمهوري نداريم يعني اين آقا كه در رأس فرقه مصباحيه قرار گرفته است به دنبال ريشه كن كردن افكار امام است. راي مردم از اصول اسلامي است و تا مردم بيعت نكنند و راي ندهند، هيچ كس مشروعيت پيدا نمي كند و اين اصول غيرقابل خدشه اسلامي است.» فكر مي كنيم دچار توهم توطئه شده ايد و هر فكر و انديشه مغاير با خود را در خيال طراحي و سپس بر اساس طراحي خود به آن حمله مي كنيد. شهيد مطهري در همان اوايل انقلاب در ميزگردي با سروش كه از صدا و سيما پخش و اينك در كتاب پيرامون انقلاب اسلامي به چاپ رسيده، جمهوريت را قالب پذيرفته شده نظام و اسلاميت را محتواي آن قالب معرفي كردند. اين تمثل ظرف و مظروف بهترين تعبير از جايگاه اسلاميت و جمهوريت بوده و هست و هيچ معتقدي به نظام و رهبري آنرا نفي نكرده و نمي كند منتهي جمعي از دوستان شما در عصر اصلاحات دچار چنان پارادوكسي شدند كه مي خواستند جاي قالب و محتوي و ظرف و مظروف را عوض كنند كه نتوانستند. متأسفانه در همين سخن شما پيرامون جمهوري و اسلام انديشه ناصواب عصر اصلاحات بصورت پررنگ حاكم شده و با انديشه امام راحل (ره) مغايرت دارد. منتهي شما جايگاه مقبوليت و مشروعيت را جا به جا كرده ايد و همين تفكر نشان مي دهد نه تنها شناخت كامل و جامعي از انديشه سياسي اسلام نداريد بلكه به جنگ با انديشه امام راحل (ره) برخاسته ايد البته ممكن است ناآگاهانه باشد، آنجا كه مي فرمائيد «راي مردم از اصول اسلامي است و تا مردم بيعت نكنند و راي ندهند، هيچ كس مشروعيت پيدا نمي كند» اگر مشروعيت را به معناي اذن شارع مقدس بگيريم كه بايد هم بگيريم. مشروعيت از آن خداست و مقبوليت از آن مردم است. يعني هر حاكم مشروعي چنانچه مقبوليت مردمي نداشته باشد نمي تواند تشكيل حكومت داده و مجري قانون باشد. مردم مشروعيت نمي دهند و جاي خداوند تصميم نمي گيرند منتهي با بيعت مقبوليت اعطاء مي كنند. لازمه سخن شما اين است كه چون مردم عصر علي (ع) با سه خليفه غيرعلي (ع) بيعت كردند، آنها مشروع و چون با علي بيعت نكردند امامت علي (ع) مي شود نامشروع. آيا بيعت يا راي مردم مشروعيت به حاكم مي دهد؟ با توجه به اين تفكر ضد اسلامي شما پس هيچكدام از ائمه مشروعيت نداشتند!؟
چطور اين برداشت ضداسلامي را بعنوان اصول مسلم اسلامي قلمداد كرده ايد؟ منصوبين الهي مثل پيامبر (ص) و ائمه معصومين و منصوبين ائمه معصومين (ع) چه مردم بيعت كنند و راي دهند و چه بيعت نكنند و راي ندهند، مشروعيت دارند منتهي زماني مي توانند حكومت تشكيل دهند و به اجراي دستورات خداوند بپردازند كه مقبوليت يا همان بيعت و راي مردم را با خود داشته باشند. اين تفكر انحرافي به اسم مردم سالاري، مردم همچون انسان محوري غرب جاي خداوند نشسته بايد مشروعيت بدهند البته در غرب مشروعيت آنها همان مقبوليت ما مسلمانها ست. منتهي براي آنها مقبوليت و مشروعيت يكي است و آن راي مردم است و بس. منتهي در اسلام مشروعيت از آن خدا يا منصوبين اوست و مقبوليت از آن مردم است. خود بهتر مي دانيد در برابر دو تفكر، ولي فقيه انتصابي يا انتخابي، امام راحل معتقد به انتصاب بوده و آيت ا... منتظري معتقد به انتخاب، و شما با اين سخن نظر آيت ا... منتظري را بر نظر امام ترجيح داده ايد و مدعي خط امام هم هستيد!؟ آيا خوب است شما را در موضوع ايدئولوگ فرقه اكبريه و احتشاميه معرفي كنند نه حامي تفكرات امام راحل (ره) و انقلاب اسلامي!؟
4-فرموده ايد: «متأسفانه امروز افرادي كه مسائل اوليه اسلام را درك نكرده اند، ايدئولوگ يك جريان تندرو شده اند و هيچ تفاوتي بين فرقه مصباحيه و طالبان و جاهلان صدر اسلام وجود ندارد.»
آقاي محتشمي پور، شما تندروي را در چه مي بينيد؟ چنانچه گروههاي تندروي مثل طالبان كه روزي اصلاح طلبان دو آتشه آنها را انقلابي صحنه افغانستان مي شناختند، القاعده، سلفي، وهابي و... مي خواستند با استخدام كلمات يكي از علماي بزرگ شيعه را مورد هجمه قرار دهند، در برابر هجمه هتاكانه شما لنگ نمي انداختند؟ حتي طلبه هاي مبتدي شرح امثله خوان از اين تحليل آبكي شما به خنده مي افتند. متفكري فرزانه مثل حضرت آيت ا... مصباح يزدي از درك مسائل اوليه اسلام عاجز است و شما كه شاگرد مكاسب خوان او هم به حساب نمي آئيد مي شويد متفكر مسائل اسلام!؟ واقعاً از قياس جفاكارنه شما دل انسان مي گيرد. واي به روزي كه امثال شما بخواهيد در مسند توليد فكر و انديشه اسلامي به نظريه پردازي بپردازند، استرجاع توسط مسلمين و حاميان نظام اسلامي و انديشه امام خميني (ره) كمترين عكس العملي است كه بايد فرياد زد.
آيا توهين و اتهامات شاخدار شما به حضرت آيت ا... مصباح يزدي با كداميك از سيره عملي امام خميني (ره) سنخيت دارد؟ اتفاقاً با اينگونه اتهامات به يك عالم فرزانه اثبات كرديد كه نه خط امامي هستيد و نه از نظام امامت و ولايت شناخت معرفت شناسانه داريد. بمنظور حفظ خط فكري ناصواب خويش از امام راحل (ره) مايه مي گذاريد و با برداشت ابزارگونه از انديشه هاي امام راحل (ره) قصد داريد همچنان مردم را رنگ كنيد.
جهت اطلاع، حضرت حجت الاسلام والمسلمين دكتر رحيميان عضو دفتر امام راحل (ره) در مصاحبه با رجانيوز مي فرمايند: «در خصوص موسسه تحت مديريت آيت ا... مصباح تنها موردي بود كه امام علاوه بر شهريه عمومي كه براي طلاب پرداخت مي شد، هزينه و بودجه موسسه را هر ماه طي صدور چكي به نام آقاي مصباح پرداخت مي كردند كه اين مطلب حكايت از اطمينان كامل امام به عملكرد علمي و سيستم آموزشي آقاي مصباح داشت. نسل انقلاب هيچگاه مناظرات آقاي مصباح با سران و انديشمندان كمونيست و ماركسيست و تفوق و قدرت علمي ايشان را كه اوايل پيروزي انقلاب از سيماي جمهوري اسلامي پخش مي شد را فراموش نخواهد كرد.» حضرتعالي در برابر اين اتهام كه (هيچ تفاوتي بين فرقه مصباحيه و طالبان و جاهلان صدر اسلام وجود ندارد) چه پاسخي داريد؟ آيا امام راحل (ره) به موسسه اي كمك مالي مي كرد كه تفكر طالباني و جاهلانه صدر اسلام داشت؟ اين چه اتهام ناجوانمردانه به امام راحل (ره) مي باشد كه شما به امام فقيد (ره) مي زنيد؟ در همين مصاحبه دكتر رحيميان مي فرمايند، امام حاضر به كمك به مدرسه دارالشفاء آقاي منتظري و تأسيس كتابخانه توسط يكي از علما نشد اما با اطمينان خاطر به موسسه زير نظر آيت ا... مصباح كمك مي كردند!؟ اي كاش حقارت علمي خود را با شاگردي علما جبران مي كرديد نه با تهمت و فحاشي بمنظور پائين كشيدن علما و هم سطح خود قرار دادن آنها زيرا اينكار نه تنها بر بار علمي شما نمي افزايد بلكه توشه اندكي را كه داريد بر باد مي دهد. البته هتاكي بي سابقه شما به حضرت آيت ا... مصباح در حالي صورت مي گيرد كه موضع صريح و شفاف مقام معظم رهبري پيرامون آن بزرگوار را مي دانيد، چنانچه آگاهانه دست به اين اقدام هتاكانه زده ايد، يقين بدانيد كه هنوز ياران وفادار خميني (ره) و مريدان صادق مقام معظم رهبري خلف صالح آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست، نمرده اند كه اجازه دهند هر اتهامي را به ياران امام و رهبري حواله كنيد. كه صبر و حوصله ياران امام و رهبري به سر آيد. بمنظور آگاهي بيشتر از موضع مقام معظم رهبري پيرامون آن عالم فرزانه، بخش اندكي از نظرات آن بزرگوار را به استناد آورده، اميد داريم اينگونه هتاكيها ادامه نيابد وگرنه در برابر اتهامات شما ساكتي نمي نشينيم: «بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاي مصباح را مي شناسم و به ايشان به عنوان، يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحب نظر در مسايل اساسي اسلام ارادت دارم. اگر خداي متعال به نسل كنوني ما، اين توفيق را نداد كه از شخصيت هايي مانند علامه طباطبائي و شهيد مطهري استفاده كند، اما به لطف خدا اين شخصيت عزيز و عظيم القدر، خلأ آن عزيزان را در زمان ما پر كرده است. من خدا را شكر و حمد مي كنم كه نسل جوان ما در سراسر كشور به ايشان (آيت ا... مصباح) شديداً علاقمند و قدردان است.
به نظر من يكي از چيزهايي كه مي تواند خيلي كمك كند به اين قضيه، اين است كه از كتابهاي شهيد مطهري، از معارفي كه امروز بزرگاني بحمدالله هستند؛ از قبيل آقاي مصباح و ديگران كه واقعاً مباني فكري اسلامي دست اين هاست؛ از اين ها استفاده كنند، حتي مي شود اين ها را ساده كرد، شما مي توانيد اين كار را بكنيد.» جناب محتشمي پور، شاگردان مصباح جزو افتخار آفرين ترين طلاب فاضل اين مرز و بوم مي باشند. جهت اطلاع دكتر علي مصباح فرزند حضرت آيت ا... مصباح، مجتهد فاضل و فارغ التحصيل دوره دكتراي جامعه شناسي از معتبرترين دانشگاه كانادا مي باشد و تز دكتراي ايشان، نقد آخرين نظريات يورگن هابرماس جامعه شناس مشهور آلماني است. در عصر اصلاحات وقتي به دعوت دكتر مهاجراني هابرماس به ايران آمده بود، طي ملاقات كوتاه با دكتر علي مصباح، وقتي مي فهمد تز دكتراي ايشان نقد نظرات اوست به وجد مي آيد حتي در بازگشت به آلمان با نشريه اشپيگل مصاحبه مي كند و چنان با شور از ديدن دكتر علي مصباح سخن مي گويد كه همه به وجود چنين متفكران جواني افتخار مي كنند. آيا اتهام طالبانيگري و جهالت صدر اسلام به اينگونه دانشمندان، جفا به اسلام و تشيع نيست؟ جا دارد به خود آئيد، تا تحت تأثير انديشه هاي باطل شوهر خواهرت، تاج زاده سارق آراي مردم تهران قرار نگيرد به دامن انديشه هاي اسلام ناب محمدي (ص) امام راحل (ره) و مقام معظم رهبري باز گرديد تا خداي ناكرده در باتلاق اسلام آمريكايي گرفتارتان نسازند.
هزار جهد بكردم كه سرّ عشق بپوشم نبود بر سر آتش ميسّرم كه نجوشم
خداوند همه ما را هدايت نمايد
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]
-
گوناگون
پربازدیدترینها