واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بالندگي هنر خوشنويسي در مكتب وحي / 10«حسيني» خوشنويس و پژوهشگر هنر:وجه هنري خط در نتيجه توجه پيامبر اكرم(ص) به اين پديده رشد كرد
گروه هنر: در حوزه تمدن ايران و اسلام و به طور مشخص بعد از بعثت حضرت رسول اكرم(ص) حديثي از حضرت محمد(ص) با مضمون «الخط الحسن يزيد الحق و ضحا» (خط خوش حق را آشكارتر ميسازد) نقل شد كه توجه مسلمين را به وجه هنري خط جلب كرد.
«سيدمجتبي حسيني» خوشنويس و پژوهشگر هنر در گفتوگويي كه با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) داشت درباره تاريخچه هنر خوشنويسي اظهار كرد: خط را به دو شكل در تاريخ ميبينيم: خط به مثابه ابزار ارتباطي و خط به مثابه ابزار هنري. آنچه كه در دنيا وجود داشته خط به مثابه ابزار ارتباطي و كاربردي براي ثبت اطلاعات، انتقال يافتهها و تجربيات و ثبت معاملات بوده است، اما هيچ سندي از اين دوره وجود ندارد كه خط به مثابه هنر مورد استفاده قرار گرفته باشد.
وي افزود: كاربرد خطوط هيروگليف، ميخي نيز خط به مثابه ابزار ارتباطي است. در اين خطوط، نه بارقه هنري از آن قابل مشاهده است و نه سند تاريخي داريم كه در آن ذكر شده باشد كه اين خطوط به مثابه هنر هستند. از يك مقطع تاريخي است كه مشخصاً خط لباس هنري ميپوشد كه البته در حوزه تمدني ايران و اسلام است چون در آسياي شرقي و از جمله چين، خط يك برداشت پيچيدهتري از خط هيروگليف است كه از همان زمانها سعي كردند آن را تزئين كنند يعني لباس هنر شدن را به آن بپوشانند. حتي درصدد بودند كه براي كارهاي ارتباطي از آن استفاده كنند. در اروپا اين نهضت ديرتر شروع شد و زود فروكش كرد.
برگزيده رتبه اول خط شكسته نستعليق در چند جشنواره ملي خوشنويسي علت توجه به وجه هنري خط را توجه پيامبر به اين امر دانست و توضيح داد: در حوزه تمدن ايران و اسلام و به طور مشخص بعد از بعثت حضرت رسول اكرم(ص) يك حديثي از ايشان نقل شد كه توجه مسلمين را به وجه هنري خط جلب كرد كه آن حديث «الخط الحسن يزيد الحق و ضحا» (خط خوش حق را آشكارتر ميسازد) بود.
وي تصريح كرد: اما اين عبارت توجه انسان را به وجه ديگري جلب كرد، وجه حسن، صورت خوش خط كه ما آن را در هزاره پشت سر به «خوشنويسي» ترجمه كردهايم. خط تنها ابزاري بود كه بيواسطه كلام خدا را دربر گرفت و كلام الهي همان بود كه خود فرمود «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» (اگر اين قرآن را بر كوهي نازل ميكرديم ميديدي كه آن كوه از خشيت خداي عزوجل متاثر و متلاشي ميشود).
حسيني كه تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته ادبيات فارسي دنبال كرده است، در ادامه سخنان فوق گفت: اين نسبت متعالي، خط را خلعت قدسيت داده بود و همين قدسيت و اهميت، به شعبه هنري خط يا به عبارت ديگر نگاه زيباييشناسانه به خط، كه همان خوشنويسي است منسوب شد و اين انتساب تنها كرسي هنر قدسي را به خوشنويسي داد و نهضت خوشنويسي اسلامي بر پايه پيام الهي و مايهور از وحي ايجاد شد.
اين خوشنويس چگونگي تبديلشدن خطوط مختلف به الگويي واحد را چنين توضيح داد: توجه پيامبر به وجه زيباي خط در پوشش نهضت اسلامي، تقريباً خطوط مختلفي كه در اين حوزه فرهنگي استفاده ميشد را تبديل به الگوي واحد خط كوفي كرد. البته قبل از آن هم خط كوفي وجود داشت. خطوطي مثل خط منسوب به حيره، نبطي و كوفي در گونهاي از خط كوفي خلاصه شد. خط كوفي رواج پيداكرد و به سرعت كوفيهاي تزئيني رشد كردند و مسلمين بهويژه ايرانيها كه عمده بار هنر اسلامي بر دوش آنها قرار داشت توانستند براي هر كاربردي بهگونهاي متفاوت خط كوفي را تزئين كنند.
وي افزود: تقريباً آنچه در تاريخ براي انواع خطوط كوفي شماره شده، در حدود 42 نوع خط كوفي تزئيني از جمله مورق، بنايي بوده كه هر كدام ويژه كاربردهاي خاصي بودند. يعني اگر قرار بود بر سر در مساجد و حاشيه محرابها كتيبه شوند از 5 نوع خط كوفي استفاده ميشد و از كوفيهاي كتابتي استفاده نميشد. بدين ترتيب اين خط توانست طرفداران زيادي پيدا كند و بر همه جا نفوذ كند.
سردبير و موسس مجله هنر ايران در پاسخ به خبرنگار ما با اين مضمون كه چرا در ميان تمامي هنرها، خوشنويسي پيوند بيشتري با وحي يافته، گفت: يكي از دلايل مهم اين است كه دين اسلام اساس را توحيد قرار داده و براي آموختهشدن و آموزه بزرگ و مهم توحيد، آدمي ناگزير از ذكر و يادآوري است. اين ذكر كم كم بايد به عادتي مهم در زندگي مسلمان براي رسيدن به توحيد تبديل شود. بنابراين، از آنجا كه خداوند را بايد از طريق اوصاف شناخت نه به ذات، ذكر در اسلام يكي از عبادات شمرده ميشود و كه يكي از صورتهاي ذكر، قسم چشم است كه مولوي هم در اين باره ميگويد: «كو قسم چشم صورت ايمانم آرزوست» كه اين قسم و فهم چشم در شكل خط صورتبندي شد.
حسيني كه در چند جشنواره بينالمللي خوشنويسي جهان اسلام برگزيده رتبه اول خط شكسته نستعليق بوده، چنين ادامه داد: خط خوش پيامهاي مهمي براي هر لحظه انسان به همراه خود داشت. بر روي بسياري از سفالينههاي قرون اول اسلامي، سفالينههاي قرن 3 و 4 نيشابور نوشته شده «البركه و العافيه لصاحبه» كه دعاي خيري براي صاحب آن بشقاب كرده كه دارد چيزي از آن ميخورد.
وي تصريح كرد: خط قرارشد كه چه به صورت كاربردي و چه صورت تزئينياش پيامگذار يك مفاهيم و معاني بلندي باشد كه آدمي به آن نيازمند است. مثلاً ظروف افشرهخوري كاسه دهان گشاد چوبي بود كه با منبت و معرق تزئين شده بود با قاشقهايي كه قسمت سر آنها شبيه فرم چشم است و داراي دسته پهني است، دور همان قسمت ابياتي نوشته شده و با منبت و معرق روي آن چوب ثابت شده كه يكي از آن شعرها چنين است: «تيشهها خوردم بسي فرهادوار/ تا رسيدم بر لب شيرين يار»
اين خوشنويس پيام حاوي اين شعر را چنين تفسير كرد: اين بيت شعر، شايد در نگاه اول بيتي عاشقانه به نظر بيايد ولي چند برداشت ميتوان از آن كرد: برداشت اول اين است كه اين شعر قصه ساختهشدن اين ظرف از چوب را نشان ميدهد يعني مراحلي كه اين چوب طي كرده تا به دست من به عنوان يك مصرفكننده رسيده است.
وي در ادامه برداشت ديگر را چنين مطرح كرد: برداشت ديگر اين است كه اين شعر پيام بزرگي دارد مبني بر اين كه تا سختي نبردي و تلخي نخوري به شهد و شكر نميرسي. گويند سنگ لعل شود در مقام صبر. اين صبر كردن همان قول خداوند حكيم است كه «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» اين آموزههاي اسلامي، انساني و فرهنگي بر دوش خط قرار گرفت و خط امين و رسول پيام بزرگ شد. به همين دليل خط بيواسطه كلام خدا را در آغوش گرفت و تنها رتبت هنر قدسي از ديدگاه اسلامي را به خودش اختصاص داد.
حسيني در پاسخ به خبرنگار ما مبني بر اينكه خط هنگام واردشدن به حوزه تمدني ايران چه تغييراتي را به خود ديد، به قسمت نخست سخنان خود در گفتوگو با ايكنا پايان داد: خط از آغاز، هنري ايراني بوده است چون در زمان سيطره شاه ساساني عربستان هم جزو ايران بود. مشكلي كه وجود دارد اين است كه ما فكر ميكنيم هميشه نقشههاي سياسي كه وجود دارد و هر كدام در قلمرو حكمراني است، همين بوده كه در حال حاضر هست. خط بهطور كلي و خط كوفي بهطور خاص، در حوزه تمدني ايران اتفاق افتاد.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]