واضح آرشیو وب فارسی:فارس: زمزمههاي تغيير خط در تاجيكستان؛ «خط»، خط مشي فرهنگي ملتهاست
خبرگزاري فارس: اخيرا زمزمههايي درباره تغيير خط سيريليك به خط فارسي در تاجيكستان شنيده ميشود و مواضع متفاوتي از مسئولان و اهالي فرهنگ و مردم اين كشور ديده ميشود.

به گزارش خبرنگار ادبي فارس، خط و الفبايي كه هر كشور و سرزميني در مكتوب كردن آثار خود و آثار پيشينيان خود بهكار ميبرد، فرهنگي را به نسلهاي آينده آن مرز و بوم منتقل ميكند كه بيانگر هويت آن كشور است.
متون و گنجينههاي ادبي هر كشوري از طريق خط به آيندگان منتقل ميشود و از اينرو ميتوان خط هر كشوري را پيوند دهنده نسلهاي آن كشور دانست. اما تغيير خط موضوعي فرهنگي و سياسي است كه بازتابهاي مختلفي را در دراز مدت بر فرهنگ هر كشوري بهجا ميگذارد. تغيير خط علاوه بر مشكلاتي كه براي مردم آن روزگار پديد ميآورد باعث گسست فرهنگي آن جامعه از منابع ادبي، نسخ و ميراث مكتوبش ميشود. كشورهاي آسياي ميانه و تركيه از جمله كشورهايي بودند كه بسته به سياستهاي نظام حاكم، تغيير خط را چشيدند و نكته قابل توجه در مورد اين كشورها اين است كه تغيير خط در آنها اغلب در جهت از بين بردن و عدم استفاده از خط فارسي صورت گرفته است. اين گزارش به دليل ترديد تاجيكستان در انتخاب دو خط فارسي و كريلي يا همان سيريليك به بررسي تغيير خط در كشورهاي منطقه ميپردازد.
*** تركيه
تغيير خط كاري است كه «كمال آتاترك» در تركيه انجام داد و امروز يك گسست فرهنگي بزرگ به وجود آورده و مردم امروز تركيه ديگر نميتوانند نوشتهها و متنهاي پيش از سال 1923 را بخوانند و بايد تمام آثار گذشته را با خط جديد برايشان بازنويسي كرد.
*** اتحاد جماهير شوروي
پس از پيروزي انقلاب سوسيالستي در روسيه، در سال 1919 دولت اتحاد جماهير شوروي مصوبهاي را به نام مبارزه براي محو بيسوادي تصويب كرد.
چيزي كه در اين زمان براي باسواد ساختن مردم از سوي عدهاي از روشنفكران انقلابي مطرح شد موضوع تغيير خط يا پذيرش خط لاتين براي باسواد ساختن مردم و دورافكندن ميراث زمان گذشته بود كه ميراث جامعه استثماري خوانده ميشد. حتي تلاشهايي نيز صورت گرفت تا از الفباي لاتين براي زبان روسي استفاده شود.
*** ازبكستان و تاجيكستان
در سال 1929 دولت ازبكستان كه تا همين سال جمهوري خود مختار تاجيكستان شامل آن بود با صدور فرماني استفاده از خط فارسي را در ادارات دولت و مكاتب ممنوع اعلام كرد. اگرچه قرار بود تبديل رسم الخط به تدريج صورت بگيرد و سال 1932 به انجام برسد. بدين ترتيب پيوندها و تعلقات فرهنگي بين مردم فارسي زبان آسياي ميانه و مردم ايران و افغانستان را مسدود ميكردند. ابتداي چنين تصميمي بازتابهاي گوناگوني در مطبوعات داشت، ولي اين روند بهجايي رسيد كه مخالفان تبديل خط فارسي به لاتين، به مثابه دشمن انقلاب در شوروي شناخته ميشدند. با اين وجود علاقه مردم به استفاده از خط فارسي سبب ميشد كه آنها همچنان آثار مكتوب به خط فارسي را حفظ كنند.
در سال سال 1940هنوز همه مردم خط لاتين را فرانگرفته بودند كه دولت شوروي اصلاحات جديد الفباي مردمان آسياي مركزي را به راه انداخت و خط سيريليك را جايگزين خط لاتين كرد.
جالب اينجاست كه در زمان شوروي مردم تاجيكستان سرتاسر باسواد شد، هر چند برخي معتقدند كه تاجيكستان باسوادي مردمش را در اين دوره مرهون نظام جديد آموزش و پرورش با امكانات فني جديد است نه نه تغير خط و الفبا.
در دوره حكومت گورباچف نيز مقام دولتي دادن به زبان تاجيكي فارسي آغاز شد و در كنار آن احياي خط فارسي مطرح شد. با همه اين پستي و بلنديها امروز در تاجيكستان بخش عمدهاي از نشريات، كتابها و سايتهاي اينترنتي از خط فارسي و عربي استفاده ميكنند. كما اينكه جمهوري اسلامي به عنوان كمك به دولت تاجيكستان در زمينه گسترش استفاده از خط فارسي، نيز نرم افزاري را كه خط سيرليك را به فارسي و فارسي را به سيرليك تبديل ميكند، در اختيار وزارت آموزش و پرورش تاجيكستان قرار داده است و اكنون 500 هزار نسخه كتاب «الفباي نياكان» و «متن فارسي» را كه در تهران منتشر شده، در اختيار وزارت آموزش و پرورش تاجيكستان قرار داده است تا مردم فارسيزبان تاجيك از اين طريق خط فارسي را ياد بگيرند.
اكنون مدتي است كه در تاجيكستان درباره روي آوردن به خط عربي بحث ميشود و زبانشناسان، كارشناسان سياسي و رسانهها در اين زمينه اظهارنظر ميكنند.
به گزارش خبرگزاري نووستي، عبدالجبار رحمانوف، وزير آموزش تاجيكستان اعلام كرد كه زبان تاجيكي به الفباي كريلي باقي خواهد ماند و ضرورتي براي رويآوردن به خط عربي نميبينيم.
امامعلي رحمان، رئيسجمهور تاجيكستان نيز پيش از اين اعلام كرده بود اين كشور طي 10 سال آينده به خط عربي روي نخواهد آورد.
با اين حال وزير آموزش تاجيكستان گفت: ايران براي يادگيري خط عربي كتابهايي را براي مدارس تاجيكستان ارسال ميكند كه دانشآموزان بر اساس آنها زبان عربي را ياد ميگيرند.
امروزه در تاجيكستان خط فارسي را خط نياكان مينامند.
ريشه بحثهايي كه در ماههاي اخير درباره روي آوردن تاجيكيها به خط فارسي در گرفته به اواخر همان دهه 1920بر ميگردد.
*** افغانستان
در افغانستان برخي ميگويند كه به تدريج ميخواهند زبان پشتو را جانشين زبان درى كنند. با اين حال اين طور نيست و در حال حاضر تقريباً زبان درى زبان رسمى افغانستان است و مردم به درى مىنويسند، شعر مىگويند يا داستان مىنويسند و حتى تلاش بر اين است كه اين زبان را شسته و رفتهتر ارائه دهند و واژههاى بيگانه حتى واژههاى زبانهاى ديگر افغانستان كه در آن وارد شده بيرون شود و جانشين آنها واژههاي ناب درى ساخته شود. به طور مثال همين حالا در تلويزيون طلوع افغانستان ميگويند «دانشكده» و همچنين بهجاي «ستره» ميگويند «دادگاه عالى».
*** قزاقستان
نورسلطان نظربايف رييس جمهور قزاقستان دستور داد تا موضوع تغيير الفباي كريلي موجود در قزاقستان را به خط لاتين، مورد بحث و بررسي قرار دهند. اين مطلب در ماه نوامبرسال 2006 ميلادي در سخنراني وي در مجمع ملل قزاقستان مطرح شد.
وي گفت: «من فكر ميكنم كه ما بايد به موضوع تغيير الفباء از سيريليك به لاتين بازگشته و مجدداً آن را مورد بررسي قرار دهيم».
به نظر ميرسد اين سخن رييس جمهور فراتر از يك سخنراني، به منزله دستوري بود كه بايد دست اندركاران امور فرهنگي به ايجاد تمهيدات لازم براي تحقق اين امر بپردازند. از اين رو يك كميته علمي ترتيب يافته است تا به بررسي كارشناسانه آن بپردازد.
اين كميته در مؤسسه زبان شناسي وابسته به آكادمي علوم، تشكيل يافته و آقاي كوبي خوساين رييس آكادمي علوم نيز از اعضاي اصلي اين كميته بشمار ميرود.
*** ايران
بعد از مشروطيت در تركيه عصر آتاتورك و ايران عصر رضاخان بحث تغيير خط به لاتين دوباره مطرح شد كه در تركيه به نتيجه رسيد و در ايران به همان صورت رها شد. تركها بحث پر از نقطه بودن خط عربي را مانع ترقي ميدانستند، اما در ايران جريانهاي سنتي، ريشه اينگونه حرفها را از سياستها ونيرنگهاي انگليس و استعمار ميدانستند و به همين خاطر مانع از تحقق آن شدند.
رضاشاه براي القاي باستانگرايي به عنوان دستاورد جديد به مردم ايران، اقدام به تأسيس انجمن وضع لغات كرد. دگرگوني درادبيات فارسي كه در دوره قبل و بعد از مشروطه نيز دنبال ميشد و حتي برخي از طرفداران آن مدعي بودند كه تنها راه ايران براي رسيدن به ترقي، تغيير خط است، مجدداً در دوره پهلوي در سرلوحه اهداف حكومت قرار گرفت. اين دگرگوني كه بيشتر معطوف به حذف لغات عربي از زبان فارسي بود، در سال 1311شمسي با تأسيس انجمن وضع لغات و اصطلاحات علمي، وارد مرحله جديدي شد. اعضاي اين انجمن هر جا كه معادل مناسبي براي لغات عربي موجود در زبان فارسي پيدا نكردند، الفاظ ساختگي و پيچيده اي را وضع كردند كه اصلاً قابل درك نبود.
به اين ترتيب، اكثر مكتوبات اداري به صورت معماهاي لاينحل درآمد و مخاطبان از فهم آنها ناتوان بودند. اين اقدام موجب اختلال در مكاتبات رسمي شد. در ادامه اين سياست، بخشي از متون ادبي و علمي كه شاهكار ادبيات و حكمت در ايران بود، بلاتكليف رها شد و مورد بي مهري قرار گرفت. در اثر افراط و عجله در وضع لغات جديد و غير ضروري، برخي از اصطلاحات علمي كه پيشينهاي تاريخي داشتند، جاي خود را به واژههاي بيگانه دادند. درك مطالب كتابهاي درسي دشوار و برخي از آثار ادبي اين دوره، سطحي و فاقد استحكام معنوي و لغوي شد. تعداد لغات تازه نيز به حدي افزايش يافت كه مردم قدرت حفظ كردن آنها را نداشتند. همه اين حساسيتها فقط نسبت به لغات عربي بود. لغت عربي به اتهام بيگانه بودن جاي خود را به واژهها و نامهاي اروپايي داد و مسئله بازسازي زبان فارسي به يك ادعاي پوچ تبديل شد.
از ديگر كسانيكه بحث تغيير خط در ايران را مطرح كرد، ميرزا رضاخان ارفع الدوله، متولد 1270 قمري در تبريز بود. او پيشنهاد خطي مركب از حروف روسي و انگليسي را مطرح كرد و بسيار به اين طرح خود افتخار ميكرد. ارفع الدوله داراي سمتهاي مملكتي زيادي همچون مترجم كميسيون تحديد حدود ايران و روسيه، مترجم سفارت ايران در پطرزبورگ، مهماندار ناصرالدين شاه در سومين سفر به فرنگ، معين الوزاره در كنسولگري قفقاز و وزير مختار ايران در پطرزبورگ بود.
در سالهاي اخير از مهمترين آسيبهايي كه زبان فارسي را در عصر تكنولوژي و فناوريهاي ارتباطي به مخاطره انداخته، بحث موقعيت و جايگاه اين زبان در رايانه و تلفنهاي همراه است. كاربران وسايل ارتباط جمعي دو راه را پيش رو دارند: نخست استفاده از خط فارسي در ارسال پيامك كه هزينه بيشتري را براي آنها دربردارد و گاهي براي نوشتن يك حرف بايد روي يك دكمه چندين بار فشار دهند. مثلا براي نگارش حرف «م» كاربر فارسي مجبور است 6 مرتبه دكمه عدد 8 را روي تلفن همراه فشار دهد كه سرعت نوشتن را ميگيرد. دومين راه اينكه از خط موسوم به فينگليش استفاده كنند كه آوانگاري خط فارسي در اين خط خود معضلي است. اين آوانگاري به دليل تفاوتهايي كه با آوانگاري علمي دارد، ناكارآمد و غير گوياست.
به همه اين دلايل اوايل خرداد ماه سال 86، تعداد 25 تن از استادان و اعضاي هيات علمي گروه زبان و ادبيات فارسي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران روز گذشته خواستار صيانت از خط فارسي شدند. در ميان اسامي امضاء كنندگان اساتيدي چون محمدرضا شفيعي كدكني، علي شيخالاسلامي، عليمحمد حقشناس، محمود شكيب، منوچهر اكبري و احمد احمدي ديده ميشوند.
اساتيد معترض در اين بيانيه با تاكيد بر اينكه خط فارسي يكي از مؤلفههاي مهم وحدت و هويت ملي و پلي است كه نسلهاي گذشته و حال را به يكديگر پيوند ميدهد، آوردهاند: در طول تاريخ بزرگترين دانشمندان و عارفان و شاعران ايراني، آثار ارجمند خويش را به كمك اين خط به حافظه تاريخ سپردهاند و هزاران خوشنويس چيره دست، اوج زيبايي و هنر را در پيكره آن به يادگار نهادهاند. استادان زبان و ادبيات فارسي هرگونه بيتوجهي و بيمهري به خط فارسي و هر نوع افراط و تفريط در حق آن را جفا به فرهنگ ايراني و اسلامي دانسته و ضمن اعلام نگراني از شرايط فعلي از همه استادان، محققان، مسئولان فرهنگستان هنر و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي طلب همكاري كردند.
انتهاي پيام/
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]