تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى يابد، رقّت قلب پيدا مى كند، چشمانش از ترس خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798690350




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مشروح مصاحبه محمود احمدي نژاد با راديو معارف / لینک صوتی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

رييس جمهوري گفت: معيار و روح فرهنگي بايد بر کل برنامه ريزيهاي دولت حاکم باشد. اگر اين روح حاکم نباشد، پيچيده ترين برنامه هاي اقتصادي و اجتماعي منجر به اصلاح و کمال جامعه نخواهد شد   به گزارش  راسخون به نقل از ايرنا متن کامل سخنان عصر دوشنبه دکتر محمود احمدي ن‍ژاد در گفت‌وگو با راديو معارف در خصوص مسايل فرهنگي کشور بدين شرح است:   بسم الله الرحمن الرحيم اللهم‌ عجل‌ لوليک‌ الفرج‌ والعافية والنصر واجعلنا من‌ خير اعوانه‌ و انصاره‌ والمستشهدين‌ بين‌ يديه‌   سلام عرض مي کنم خدمت همه شنوندگان عزيز و براي همه آنها سلامت و سعادت و سرافرازي مسئلت دارم. مجري در قانون اساسي تصريح شده است که يکي از وظايف دولت، رشد فضايل اخلاقي است. براي اجرايي شدن اين اصل برنامه اي داريد؟   احمدي نژاد: رشد فضايل اخلاقي همة وظايف دولت است؛ يعني در نگاه اسلامي همه فعاليت هاي دولت بالاخره بايد منجر به رشد فضايل اخلاقي شود. اصلاً انسان آفريده شده است براي اين که از خاک به افلاک برسد. همه بساطي که روي زمين بر پا شده، مناسبات، حکومت، ارتباطات،تنظيم معادلات و ... بايد منجر به کمال انسانها بشود و تجلي کمال انسان ها همين فضايل اخلاقي است که در روابط بين آنها خود را نشان مي دهد. ما فکر مي کنيم از مهمترين وظايف دولت اين است که اين مفهوم را در نظام برنامه ريزي و اجرايي کشور و در رابطه بين خود و مردم نهادينه کند. اگر اين نهادينه شود، ديگر ساير مسائل کشور و جامعه خود به خود در مسير اصلاح و حل قرار خواهد گرفت.   البته بايد فضاي فرهنگ بر اقتصاد، اجتماع و برنامه ريزيها غلبه داشته باشد. خود کار فرهنگي نياز به يک ستون فقرات و روح دارد. ستون فقرات کار فرهنگي توجه به انسان کامل است؛ چرا که مجراي انتقال ارزشهاي انساني، انسان کامل است. حتي مجراي دريافت علم حقيقي انسان کامل است که واسطه فيض الهي است و همه خوبي ها از آنجاست؛ توجه به امام، ياد و انتظار امام، والاترين عنصر انسان ساز است. اصلاً محال است کسي لذت شناخت امام را بچشد و تن به ناهنجاري هاي اخلاقي و فرهنگي بدهد. محال است که يک سانتيمتر پايين تر از قله را ترجيح دهد. اين عنصري است که در طول تاريخ، شيطان تلاش کرده است که انسانها را از آن غافل کند؛ يعني از منبع حقيقي فرهنگ و اعتلاي انساني غافل کند.   ما فکر مي کنيم در جامعه انساني و در کل جامعه بشري، در هر کاري فرهنگي، اگر توجه و دلدادگي به امام باشد، اصلاً آن کار فرهنگي يک روح، ارزش، اثر و توان ديگري پيدا مي کند، چون متصل مي شود به سرچشمه و حقيقت؛ و اين همان چيزي است که بايد وارد برنامه ريزيهاي فرهنگي مان بکنيم.   مجري:تا چه اندازه به راهکارهاي فرهنگي براي حل مشکلات اقتصادي و اجتماعي اعتقاد داريد؟   احمدي نژاد: ما فکر مي کنيم که همه فعاليت هاي دولت بايد تابع عنصر فرهنگ باشد؛ يعني ويژگي فرهنگي بر همه تصميمات غلبه کند. اگر در دل اقتصاد ما عدالت نباشد، خود به خود به انهدام ارزشهاي اخلاقي و فرهنگ جامعه منجر خواهد شد. اگر لقمه حلال و نان حلال نباشد، يعني چرخه کارها به گونه اي باشد که مردم به راحتي نتوانند از طريق درست و حلال زندگي خود را تأمين کنند، ديگر اثري از فرهنگ و اخلاق نمي ماند. برنامه ريزي به گونه اي که نان حلال به سفره مردم برسد، يک کار فرهنگي است. همچنين بقيه فعاليت هاي دولت؛ فرض کنيد اساس خانواده سست شود، وقتي اساس خانواده سست شود، ديگر فرهنگي باقي نمي ماند. لذا تقويت اساس خانواده يک کار فرهنگي است؛ ضمن اين که کار اقتصادي و اجتماعي هم هست.   به نظر ما اقتصاد و اجتماع و فرهنگ در هم تنيده هستند. روح حاکم بر فعاليت هاي دولت بايد فرهنگي باشد؛ يعني دولت در تنظيم تمام مناسباتش بايد به دنبال شکوفايي ارزشهاي انساني در جامعه باشد؛ حتي وقتي فعاليت هاي عمراني مي کند براي اين است که انسانها آرامش پيدا کنند و خود را پيدا کنند و رشد بيابند. بنابراين معيار و روح فرهنگي بايد بر کل برنامه ريزيهاي دولت حاکم باشد. اگر اين روح حاکم نباشد، پيچيده ترين برنامه هاي اقتصادي و اجتماعي منجر به اصلاح و کمال جامعه نخواهد شد، حتي منجر به حل مشکلات همان بخش هم نخواهد شد کما اينکه شما در دنيا مي بينيد، مشکلات اقتصادي از کجاست، مگر برنامه ريزيهاي اقتصادي دنيا برنامه هاي پيچيده اي نيست؟ با مطالعه و تحقيق و انديشه است، اما چون تحت غلبه فضاي فرهنگي و انساني طراحي نمي شود، منجر به حل مسائل اقتصاد هم نخواهد شد؛ چنانچه در برنامه ريزيهاي که 60 – 70 سال به طور منسجم برنامه ريزي اقتصادي کرده اند مشکلات اقتصادي پيچيده تر و سنگين تر و شکننده تر است.   اگر بخواهيم در يک کلمه حرفم را خلاصه کنم، ما معتقديم که اقتصاد، عمران و برنامه ريزي سياسي هم بايد در خدمت فرهنگ و تعالي فرهنگي جامعه باشد و ارزشهاي فرهنگي در تاروپودشان تنيده باشد. اگر اين اتفاق نيفتد، حرکتهاي نمادين فرهنگي نمي تواند شرايط جامعه را عوض کند؛ درست مثل درختي که ريشه اش خراب است، و ما شاخ و برگ را رنگ آميزي مي کنيم، يا ساختماني که بينان هاي آن در حال ويراني است و ما نماي ساختمان را نقاشي مي کنيم، اين که فايده اي ندارد.   يک برنامه اقتصادي که منجر به فاصله انسانها از هم شود، لذت جويي فردي را جامعه ترغيب مي کند، تخلف و تقلب را تقويت مي کند را استفاده کنيم و انتهاي آن بنويسم اسلامي يا بالاي آن آيه قران بياوريم، آن را در زرورق بپيچيم و زيبا کنيم و صدها سخنراني فرهنگي کنار آن بگذاريم، اگر طراحي به گونه اي باشد که بخش وسيعي از جامعه براي اين که حق خود را بگيرند، مجبور شوند که تخلف و بي صداقتي کنند، صدها سخنراني در مورد صدق و امانت داري فايدة قابل توجهي ندارد.   ما بايد صداقت را در متن برنامه ريزيها ببينيم. اتفاقاً اين همان چيزي است که در برنامه پنجم به شدت دنبال آن هستيم و آن را اصل گذاشته ايم و گفته ايم روح حاکم بر برنامه پنجم بايد روح انساني، فرهنگي و تنظيم کنندة انساني روابط بين آحاد جامعه باشد. نه اين که برنامه اي بنويسيم که فضايي در جامعه درست شود که هر کس دنبال کار خودش باشد و هيچ کس به فکر ديگري نباشد و روحيه ايثار، محبت، فداکاري، دلسوزي و ... در آنها نباشد، يعني به گونه اي فضاي کشور را درست کنيم که هر کس براي خود بدود و به هر ترتيبي بدود، بعد مي خواهيم با سخنراني هاي فرهنگي، فيلم و تئاتر، کتاب و هنر آن را درست کنيم، اين درست نمي شود. يا مثل کسي که در خانواده طعم محبت را نچشيده است، بالاخره مادر کانون محبت است، حالا شرايطي براي مادر به وجود آمده که اصلاً فرصت نمي کند محبت را به کام فرزندش بچشاند؛ اين فرزند هم وارد جامعه مي شود و بعد ما مي خواهيم در خيابان با او برخورد کنيم. اين که اصلاً نشدني است. يا با بخشنامه و ضابطه مي خواهيم بگوييم که رفتار اجتماعي ات را کنترل کن. او بايد طعم محبت را چشيده باشد تا وقتي مي آيد به جامعه، رفتارش را با آحاد مردم از موضع محبت تنظيم کند.   بنابراين ارزشهاي فرهنگي، فضايل اخلاقي و فرهنگ در وهله اول بايد در متن برنامه ريزيها باشد. بعد يک کار فرهنگي مستقل هم داريم که بايد چشم اندازها ار درست کنيم و جنبه هاي فرهنگي برنامه هاي اقتصادي و اجتماعي را تقويت کند. اگر اين دو، مجزا از هم و در بسياري نقاط در مقابل هم طراحي شوند، اثري ندارد، اگر هزاران برنامه، سخنراني، تفسير قران و درس اخلاق بگذاريد، اثر زيربنايي ندارد.   مجري: گسترده ترين حوزه اجتماعي فرهنگ، آموزش و پرورش است. نگاه دولت شما به آموزش و پرورش چگونه خواهد بود؟ آيا مقوله پرورش از آموزش جدا مي دانيد؟   احمدي نژاد: فکر مي کنم در قسمت قبل پاسخ آن را دادم. تربيت بايد در متن آموزش باشد. اگر در متن آموزش ما تربيت نباشد، بعد نمي شود آن را به آموزش چسباند. بعضي مي گويند ما اقتصاد را درست مي کنيم، بعد عدالت را بر آن سوار مي کنيم. خود روابط اقتصاد بايد بر پايه عدالت باشد، اگر بر پايه عدالت بناشد بعداً نمي توانيد عدالت را اعمال کنيد. تربيت هم همين است. البته معناي آن اين نيست که جداي از آموزش بخش تربيت نداشته باشيم. در آموزش يک متن و محتواي درسي داريم و يک آموزش مربي و معلم. اگر متون درسي ما بر مبناي ارزشهاي اخلاقي درست و حقايق انساني تنظيم نشده باشد، چه اتفاقي مي افتد؟ مثل اين است که ما يک درخت انار کاشته ايم، مرتب همه به آن آب مي دهيم و انتظار داريم که گلابي ثمر دهد. نمي شود. پس بايد متون و مباني آموزشي ما مباني مبتني بر ارزشهاي انساني و فرهنگ انساني باشد. دوم رفتار معلم و مدرس است که درس آموز و اخلاق آفرين است. همچنين برنامه ريزيهاي تربيتي به عنوان فوق برنامه، براي تقويت و رفع نواقص قسمت اول طراحي شود. البته بعضي جنبه ها، ارزشها و دريافتهاي انساني است که در يک کلاس رسمي و فضاي آموزشي معلم و شاگرد دريافت نمي شود يا به طور کامل دريافت نمي شود. اين در فضاي فوق برنامه که هم تفريح است، هم استراحت و هم تربيت دريافت مي شود، و بخشي از اينها در تعامل انسان ها با هم شکوفا و نهادينه مي شود و رشد مي کند که براي اينها بايد جداگانه برنامه ريزي کنيم؛ مثل همين برنامه هاي تربيتي که بچه ها با هم کوه مي روند، مسافرت مي روند، مسابقه مي دهند که هم تفريح است، هم بگو و بخند است و ...؛ يعني در يک فضاي مناسب انسانها تمرين مي کنند و ياد مي گيرند، و آن ارزش هايي که در مناسبات بين انسانها شکوفا مي شود، در اينها شکوفا مي شود. بنابراين از نظر ما آموزش و پرورش يک مقوله است، گر چه ما برنامه هاي تربيتي، علاوه بر خود آموزش، هم بايد طراحي کنيم و به عنوان فوق برنامه که مکمل و اصلاح گر باشد. از نگاه ما آموزش و پرورش پايه کارهاي کشور است. بالاخره کانون اصلي انسان سازي کشور آموزش و پرورش است و بيشترين تحولات و تلاش ها و سرمايه گذاري ها بايد در آنجا انجام شود. البته ما سعي کرديم در دولت نهم اين نگاه را اعمال کنيم و حجم توجه به آموزش و پرورش چند برابر شد. ايجاد فضاي آرامش براي محققين، دانشمندان، معلمان و مربيان؛ پشتيباني سنگين منابع مالي و اعتبارات آموزش و پرورش از سال اول رياست جمهوري تا سال آخر بيش از دو و نيم برابر شد، اگر عمراني را هم محاسبه کنيم، سه برابر شد. در صورتي که کل بودجه دولت سه برابر نشد. البته اعتقاد ما اين نيست که اين کافي است. بايد به مرور از بخش هايي که ضروري نيست يا اولويت اول نيست، کم کنيم و به سمت آموزش و پرورش بياوريم. دوم اين که اصرار کرديم که فضا و بدنه آموزش و پرورش در برنامه ريزي هاي آن مشارکت فعال داشته باشد؛ يعني تمام تجربيات و نگاه دلسوزانه معلمان و مربيان کشور مجتمع شود و در برنامه ريزيهاي آينده دخالت داده شود. سوم، مديريت آموزش و پرورش تلاش کند از حداکثر ظرفت علمي و فرهنگي کشور در برنامه ريزيها استفاده کند. نگاه ما اين است که اگر روزي ما مجبور بوديم که تنها دو انتخاب کنيم بين آموزش و پرورش و چيز ديگر، حتماً بايد آموزش و پرورش را انتخاب کنيم. وقتي آموزش و پرورش درست عمل کند، آينده درست خواهد شد. حاصل آن را هم مي بينيد. امروز توليدات فرهنگي، علمي، فکري و اختراعات در فضاي آموزش و پرورش چند برابر شده است. اما راضي نيستيم و در ابتداي راه هستيم و بايد طي دو سه برنامه دائماً کفه آموزش و پرورش را سنگين تر کنيم و کفه هاي ديگر را به نفع آن سبک کنيم و به نقطه اي برسيم که آموزش و پرورش محور کار دولت در کشور باشد.   مجري: با توجه به اين که وزارتخانه هايي مثل آموزش و پرورش، ارشاد، تحقيقات و فناوري و مراکزي مثل مرکز ملي جوانان، مرکز مشارکت زنان و مجموعه اي از دستگاه هاي فرهنگي از اين قبيل مستقيماً زير نظر رئيس جمهور اداره مي شوند، نقش رئيس جمهور را در اصلاح و هدايت فرهنگ با توجه به مجموعه هاي عريض و طويلي که در اختيار دارد، چه مقدار حائز اهميت مي دانيد؟   احمدي نژاد: وزارتخانه ها از دو جا تحت نظر هستند؛ يک بخش متصل به رئيس جمهور و يک بخش متصل به مجلس. همين طور برنامه ريزيهاي دولت دو سره است؛ يعني ما برنامه ها را تهيه مي کنيم و مجلس هم نظراتش را در آن اعمال مي کند، بعد به قانون براي اجرا تبديل مي شود. بنابراين اين گونه نيست که مستقيماً نظرات رئيس جمهور در برنامه ريزي اين دستگاه ها اعمال مي شود. اما در مورد نقش رئيس جمهور، قطعاً نقش او بسيار مهم است. نگاه، انديشه و رفتار و بيان رئيس جمهور در اولويت بندي هاي او بسيار مهم است. وزن سامان جوانان و مرکز مشارکت زنان قابل مقايسه با آن وزارتخانه ها نيست. وزارت تحقيقات و فناوري، سه و نيم ميليون دانشجو، چند ده هزار استاد و صدها هزار متن درسي را بايد مديريت کند. اما آن دو مرکز براي پرکردن يک سلسله خلاها و يک سري فعاليت هاي اجتماعي است، چون متن جوانها و مردم به طور مستقيم تحت تأثير آنها نيستند، اما وزارت آموزش و پرورش، ارشاد و علوم اين گونه است. يعني جوانان يا هنرمندان ما ضرورتي ندارد که به مرکز جوانان مراجعه کند، اما يک هنرمند حتماً بايد به وزارت ارشاد مراجعه کند، يا دانشجو به وزارت علوم يا دانش آموز به وزارت آموزش و پرورش. اما بالاخره رئيس جمهور نقش بسيار مهم و اثرگذاري دارد.   مجري: سراغ دانشگاه ها و آموزش عالي برويم. دربارة نظام آموزش عالي ايران اين سوال مطرح است که آيا با ساختار فرهنگي – ديني جامعه هم خواني دارد يا نه و آيا شما معتقديد که سياستگذاري ها و اهداف و متون آموزشي بايد در دانشگاه ها تغيير کنند يا نه؟   احمدي نژاد: حتماً بايد تغيير کنند. حداقلش اين است که بايد با شرايط روز خودمان را تطبيق بدهيم. اين ملت در حال پيشرفت است و هر روز دستاوردهاي جديد علمي و فرهنگي و هنري پيدا مي شود. اينها بايد وارد فضاي آموزشي کشور بشود. اما اينکه نظام آموزش عالي ايران با نظام فرهنگي ما هم خواني کامل دارد، خير. بالاخره اين نظام هفتاد هشتاد سال قبل طراحي شده و آن موقع هم نوع نگاه اين نبوده که اين نظام فرهنگي با فرهنگ ما هم خواني داشته باشد، بلکه اين نظام يک نظام آريايي و اقتباسي است، اما به مرور استادان، دانشجويان و دلسوزان، آرام آرام معيارهاي فرهنگي خودشان را وارد کرده اند و فضاي دانشگاه هاي ما در مجموع فضايي است که انسان هاي صالح و انقلابي در آن رشد مي کنند. امروز دهها هزار استاد دلسوز و علاقه مند فداکارانه مشغول تربيت فرزندان ايران زمين هستند، اما ما براي اينکه بن نقطه کمال و مطلوب برسيم، بايد کار زيادي بشود. زماني به آن نقطه مي رسيم که توليد علم، علوم انساني و علوم تجربي، به طور کامل بومي شود. ما در بخش علوم انساني صاحب نظريم. مباني نظري علوم انساني ما با آن چيزي که از قبل توليد شد و الان هم دارد بخش مهمي از دانشگاه هاي دنيا را اداره مي کند، متفاوت است. يعني جامعه شناسي، روان شناسي، مديريت، اقتصاد و حقوق ما متفاوت است. زماني ما به نقطه مطلوب مي رسيم که همه اينها مبتني بر فرهنگ و ارزشهاي فرهنگي خودمان در داخل توليد بشود. الان توليدات علمي ما روزافزون با سرعت بسيار بالا است. شما ببينيد در دوره مشابه قبل از اين دولت در سال هشتاد و سه، 3600 مقاله علمي در داخل کشور توليد شد. اين يک کار علمي و توليدي است و در سال 87 اين رقم به بيش از 20 هزار مقاله رسيد، آنچه به مجامع جهاني رفته و به عنوان يک کار علمي ثبت شده است و الا توليدات بيش از اين حرفهاست. اين معنايش آن است که چرخ توليد ما دارد به سرعت حرکت مي کند و روي غلتک مي افتد. در بخش علوم تجربي نيز همين طور، در علوم تجربي هم ما بايد به نقطه کامل توليد بومي برسيم. در بعضي بخشها واقعاً پيشرفت کرده ايم. اينجا شايد جا داشته باشد که من بگويم اينکه اين قدر ما روي هسته اي شدن ايران، فضايي شدن ايران، بيوتکنولوژي، نانوتکنولوژي و فناوري ها و علوم پيشرفته اصرار داريم، علتش اين است که ما وقتي اين را داشته باشيم، آنها قله اند. قله فعلي اند، مرزهاي دانش امروزند. وقتي دانشمندان ما آن بالا مي ايستند، فضاي عظيمي براي توليد داخي باز مي شود. يعني اصلا انديشه ها شکوفا مي شود، خودباوري درست مي شود و اين کمک مي کند به اينکه توليد علم بومي بشود. معنايش اين نيست که نبايد از علوم ديگر استفاده کنيم. توجه کنيم. زماني آموزش عالي ما مبتني بر مباني فرهنگي خودمان خواهد شد که توليد علم مورد نظر ما بومي شود يا اکثريت قابل توجه آن بومي شود و ما اقليت آن را وارد کنيم. حالا اين نسبت به الان آن جوري که ما مي خواهيم نيست، استادان هم دارند زحمت مي کشند، منتها مي دانيد تغيير مبناها و معيارها کار سختي است. خوشبختانه الان فضا فضاي بسيار خوبي است، دريافتها دريافتهاي مناسبي است و ما شاهد اين هستيم که فضاي آموزش عالي ما به لحاظ توليد علم و مباني علمي به سرعت دارد به نفع ارزشهاي فرهنگي خودمان دگرگون مي شود.   مجري: از امتيازات انقلاب ما پديد آوردن قدرتي به نام قدرت فرهنگي بود. قدرتي که در آن حرف اول را سلاح نمي زد، بلکه حرف اول را ايده هاي انساني مي زد. بحث صدور انقلاب هم در سايه همين قدرت فرهنگي معنا مي يافت. تقويت اين امتياز ويژه جمهوري اسلامي را در سياست خارجي چگونه ارزيابي مي کنيد؟   احمدي نژاد: ما فکر مي کنيم اصل اقتدار و اثرگذاري ما در سياست خارجي منشأ فرهنگي دارد، چون ما که يک قدرت اقتصادي جهاني نيستيم که با فشارهاي اقتصادي بتوانيم ديگران را وادار به اتخاذ تصميم کنيم. البته اگر ما واقعاً قدرت اول اقتصاد جهان هم بوديم، قدرت اول سياسي هم بوديم، از آن براي تحميل استفاده نمي کرديم. اصلاً کار فرهنگي کار تحميلي نيست، اما آنچه در اختيار ماست و اقتدار آخرين و اثربخش است، قدرت فرهنگي ماست که مي رود با فطرت انسانها ارتباط برقرار مي کند، اثر مي گذارد و افکار عمومي دنيا را به نفع ما و ارزشهاي انساني بر مي گرداند، چون که بايد کسي بپذيرد و باور کند و ايمان بياورد و حرکت کند. ممکن است در کار اقتصادي شما منع يا طراحي کنيد يک سياستي را در کشور پيش ببريد مانع عده اي بشويد و بگوييد شما حق نداريد مثلاً وارد بشود يا مثلاً به شما وام يا اجازه نمي دهيم يا بالعکس مجبور کند و بگوييد اگر مي خواهيد، اين اجازه را بگيريد، بايد برويد، زمين بگيريد، درخت بکاريد، استاندارها را رعايت کنيد و او هم رعايت کند. اما در فرهنگ اين جوري نيست. فرهنگ نمي تواند تظاهر باشد، بلکه بايد از عمق جان بيرون بيايد، يعني آن فرهنگي اصالت دارد که در دل و جان جامعه نهادينه بشود يعني آدمها آن را به عنوان يک ارزش بپذيرند و تعالي و سعادت خودشان را در آن ببينند و ملکه روح و ذهن شان بشود و عمل کنند و به آن باور داشته باشند. آن چيزي از ما که در دنيا جاذبه دارد، وجه فرهنگي ماست؛ يعني آن آرمانهايي که ملت ايران مطرح مي کند و نگاهي که به مسائل اجتماعي دارد، و راه حلهايي که براي مسائل امروز دنيا ارائه مي دهد. چون اينها با فطرت و روح الهي انسانها انطباق دارد، جاذبه دارد و ملتها وبه ستمش مي آيند. به تعبير امروز افکار عمومي دنيا مي آيد پشت موقعيت جمهوري اسلامي و يک قدرت مي شود. حالا اگر اين هم نبود، اصلاً ما چه چيزي مي خواهيم به جهان ارائه بدهيم؟ جز پيام فرهنگي؟ ما گفتيم اقتصاد ما هم بايد بايد منجر به تعالي فرهنگي شود. مناسبات ما در جهان چگونه باشد؟ بگذاريد چند مثال بزنم، مردم عزيز هم در جريان هستند. ديده اند و شنيده اند. ما معتقد به کرامت و استغناي انسان از التماس حقوق خودش از ديگران هستيم. شايد براي شما جالب باشد که ما در اين قضيه هسته اي شايد بيش از سيصد ملاقات خارجي داشته ايم، چه افرادي که آمدند، پيام بياورند يا بخواهند کمک کنند چه کساني که همين طور ملاقات داشتند و دلسوزانه مطرح مي کردند. بنده تا امروز از يک نفر حتي يک تقاضا نکرده ام، هر که صحبت کرد، گفتيم حق ماست و ما معتقد به عدالتيم. اگر اين حق است، ديگر ما درباره حق مان براي چه بايد صحبت کنيم؟ براي چه بايد از ديگران تقاضا کنيم؟ يعني ما محکم روي آن ارزش انساني که به آن باور داشتيم، ايستاديم. در ساير بخشها نيز همين است. مراودات ما با ديگر شورها از روي صداقت و عدالت است. حالا در اين دوره اي که حداقل من شاهد هستم، حتي يک مورد نبوده است که ما تلاش کنيم کسي را غافل کنيم يا از غفلتش استفاده کنيم؛ مطلقاً. آقا اين موضوع است، شفاف شفاف، هر چه سوال داريد، بپرسيد. اگر مايل ايد، بسم الله، نيستد، ما که نمي خواهيم بر ديگران مسلط بشويم. ما مي خواهيم تعامل سازنده بر پايه عدالت داشته باشيم. يعني اگر ما مناسباتي هم با دنيا برقرار مي کنيم، بايد مناسبات انساني، دوستانه و عادلانه باشد. اين است که رشد خواهد کرد و تحول ايجاد مي کند و اثر مي گذارد. اگر بخواهيم عرايضم را در اين بخش خلاصه کنم، خود انقلاب اسلامي يک پيام فرهنگي است؛ بازگشت انسانها به خودشان و مناسبات انساني. اين يک پيام فرهنگي است که خوشبختانه، امروز به جهان صادر شده و همه نگاهها به سمت انقلاب اسلامي است. من به اين مسئله يقيين دارم، چون هم خبرش را دارم و هم به چشم خودم ديده ام. خبرنگاري از من پرسيد که آيا شما هنوز مي خواهيد انقلاب را صادر کنيد؟ من گفتم: صادر شده است. گفت چطور؟ گفتم: همين جا در ژنو به خيابان برويم و از مردم بپرسيم ببينيم چه مي خواهند؟ در دنيا چه مي خواهيد اعمال و محقق بشود. قريب به اتفاق مردم مي گويند ما مي خواهيم عدالت، پاکي، دوستي، محبت، رعايت احترام انسانها و ملتها باشد، کسي به ديگري زور نگويد، کسي ظلم نکند، دروغ نگويد، اينها همه پيام انقلاب اسلامي است. اگر حرکت و پيام انسان از ته دل او نباشد، جا باز نمي کند و اثري هم ندارد. ممکن است در کوتاه مدت بشود چشم ها را پر کرد و ذهنها را مسحور کرد، اما انسان در ميان مدت و دراز مدت در اين زندان دوام نمي آورد و طغيان مي کند. الان شما طغيان در غرب را عليه نظام مادي مي بينيد؟ طغيان است ديگر و مردم نمي پسندند. حال زورشان نمي رسد که حکومت هايشان را جابه جا و اصلاح کنند اما نمي پذيرند نه اقتصاد و نه مناسباتش را نمي پذيرند. شما به متن مردم مي رويد و مي بينيد يک زندگي دارندو به دنياي حاکمان مي رويد و مي بينيد که اصلاً يک زندگي ديگري دارند. اين همه علوم درست کرده اند، علوم پيچيده، فقط براي فريب دادن مردم، براي چه؟ براي اينکه مردم همراهي نمي¬کنند، آنها را بايد فريب بدهند. مرتب بايد چشم ها و ذهنها و دلها را منحرف کنند. خوشبختانه امروز متن، محتوا، اساس و ادبيات سياست خارجي جمهوري اسلامي، فرهنگي است.   مجري: آقاي احمدي نژاد هم اما راحل (ره) و هم مقام معظم رهبري بر زهد و ساده زيستي مسئولين تأکيد داشته و دارند. اين مطالبة به حق را فکر مي کنيد چگونه مي تواند عملياتي بشود؟   احمدي نژاد: سؤال مهمي است. بالاخره کسي که در معرض اختيار و توانمندي قرار مي گيرد، در معرض خطر هم قرار مي گيرد و اثر انحراف يک مسئول در جامعه اثر بسيار بالايي است. الناس علي دين ملوکهم. حکومت در مناسبات اجتماعي و رفتار مردم اثر دارد. حالا من اين زهد را به دو بخش تقسيم مي کنم. يک زهد و در زندگي شخصي. حالا اين زندگي شخصي مي تواند در خانواده يا محيط اداري باشد. يعني زهد در استفاده از امکانات دنيا براي خودش اگر حاکمي به خصوص در شرايطي که ما هنوز به نقطه مطلوب نرسيده ايم، يعني در جامعه فقر و فاصله طبقاتي هست، اگر مديري از دايره زهد خارج بشود، آثار مخرب اجتماعي آن بسيار گسترده است. در محيط اداري نيز همين طور، گفت: اگر زباغ رعيت ملک خورد سيبي بر آرند غلامان درخت از بن يعني اصلا ديگر چيزي باقي نمي ماند. يعني اگر مديري، رئيس جمهور در استفاده از امکانات بيت المال يک ذره با دست باز عمل کند، يک لايه پايين تر مي رويم، غوغا مي شود، اشرافي گري دولتي که فرمودند از کجا شکل گرفت؟ از پايين بدنه اداري به بالا که سرايت نکرد، از بالا شروع شد و به پايين سرايت کرد. بخش دومي که من مي خواهم بگويم که بسيار مهم است و امروز هم در بعضي بخش ها گرفتار آنيم، زهد در استفاده درست از اختيارات و قدرت است و اين نکته بسيار مهمي است. بالاخره الان مردم به کسي اختياري مي دهند. چگونه بايد از آن استفاده کند؟ کجا بايد استفاده کند؟ طرف رئيس يک اداره مي شود، از فردا ديگر خودش را نمي شناسد. مردم مي آيند، آقا برو توي صف بايست، برو آن طرف، بنشين آن پشت ببينم. دفتر و دستک راه مي اندازد و مردم را به خط مي کند. با غرور زيادي راه مي رود. به مردم تحميل مي کند، وظايفش را درست انجام نمي دهد، در مسير تصميم گيريها اعمال نظر شخصي مي¬کند، منافع خودش، بستگانش يا گروهش را در تصميم گيريها دخالت مي دهد. همينطور که ديديم اتفاق افتاد. کسي در برخورد با مردم يک قدرتي پيدا مي کند اين قدرت را به رخ مي کشد و از آن سوء استفاده مي کند. حالا اين سوء استفاده ممکن است مالي باشد و اين خيلي زشت است، چنانچه افتد و داني. خيلي کارها شد، وقيحانه دفاع شد و الآن هم دفاع مي شود، تئوريزه مي شود و توجيه مي شود. يک موقع سوء استفاده در تصميم گيريها و اعمال نظر به مردم است. مفهوم زهد در استفاده از اختيار و قدرت اين است که طرف خودش را از اين وسط کنار بگذارد و در مقابل خودش انسانها را ببيند که خب زهد جنبه هاي مختلف دارد. به بعضي از آنها اشاره کردم که منظور اين بحثي که شما از قول امام و رهبري اشاره کرديد، دايره اش دايره خواص جامعه است. آنهايي که اثر دارند. کسي که در روابط سياسي قدرت اثرگذاري دارد، اين قدرت است ديگر. به نسبت آن مسئول هم هست. کسي که مي تواند خوب بنويسد، مي تواند روزنامه منتشر کند، فيلم بسازد، مقاله بسازد، سخنراني کند، موضعگيري کند، يک حرف بزند در جامعه موج درست کند، اينها همه بايد در چارچوب زهد بيايند. اينکه مي بينيد بعضيها به راحتي ديگران را متهم مي کنند؛ تهمت، دروغ، افترا، طرف صاحب يک روزنامه شده، يک قلمي در دست اوست مي بيند روزي ده هزار، پانزده هزار، بيست هزار مي فرستد افراد را تحت فشار قرار مي دهد، يک قدرت شده. اگر از داير? زهد بيرون برود مجموعه او مضر به حال جامعه مي شود. در آن سازندگي نيست. همه اش تخريب مي شود. اصلاً انساني که از داير? زهد به معنايي که عرض کردم خارج شد، ديگر وجودش سازنده نيست.   مجري: فکر مي کنم فرمايش شما ناظر بر اين مطلب است که در واقع مديران سطح بالا اگر زهد داشته باشند، مديران سطوح پايينتر هم بايد زهد را رعايت کنند. اگر تصور کنيم مديران سطح بالا زهد را در هم? سطوح رعايت بکنند چطور مي توانند اين مسئله را براي سطوح پايينتر مديريت کنند؟   احمدي نژاد: در دو بخش.   مجري: راهکار اين قضيه چيست؟   احمدي نژاد: راهکارش يکي در تنظيم مقررات و آيينها و روشهاي اداره است که راهي براي سوء استفاده و فرار از زهد نباشد و بسته بشود. دو، نظارت و کنترل است؛ يعني هم انتخاب انسانهاي صالح و هم نظارت مستمر بر آنها، اين جزو کارهاي سخت است. يعني بايد واقعاً انسانها ساخته بشوند. امام جمله جالبي داشتند. گفتند اگر کسي خودش را نساخته باشد، بيايد در يک مرکز قدرت قرار بگيرد اين واويلاست. مشکل هم? دنيا همين يک تکه است؛ يعني آدمهاي ناساخت? ناصالح در مرکز قدرت قرار مي گيرند. حالا مرکز قدرت را توضيح دادم. بگيريد خواص جامعه، مؤثرين بر جامعه. چون يک کسي مي بينيد هيچ پستي ندارد اما قدرت دارد. مي تواند به هم بزند، فرهنگ سازي کند و مي تواند درست کند يا آسيب بزند. اين دايره وقتي خودساخته بشود يا خود ناساخته ها غلبه کنند ديگر جامعه کارش تمام است. به ميزاني که در آن ناساختگي رسوخ مي کند به همان نسبت در جامعه زشتيها رواج پيدا مي کند.   مجري: شما عزل و نصب داشته ايد تا به حال اتفاق افتاده که يک مدير را مثلاً عزل کنيد به خاطر اينکه يک مدير سطح پايينتري زهد را يا اين حدود و ثغور را رعايت نکرده باشد؟   احمدي نژاد: بله بوده؛ مديري که ما ديده ايم اسراف کاري کرده، حتي بعضيها جريمه شده اند، اسراف کاري کرده اند گفته ايم از جيب خودتان بدهيد. چون نمي دانستي بايد از جيب خودت بدهي بارها اتفاق افتاده که من نوشته ام آقا نبايد اين کار مي شده، چرا شده؟ اين اسراف است و پولش را بايد خودش بدهد. حالا چون مي گوييد آدم خوبي است و اشتباه کرده از جيب خودش بدهد و افرادي هم بوده که به خاطر اينکه از آن موقعيتشان استفاده درست در خدمت به مردم نداشته اند، طبيعي بود که ما از آنها تشکر کنيم و عذرشان را بخواهيم.   مجري: آقاي احمدي نژاد اجازه بفرماييد به سراغ فرهنگ از منظر نياز ديني و معنوي جامعه برويم. در اين رابطه هم بحث مهندسي فرهنگي مطرح مي شود و هم نقشه جامع علمي کشور، در رابطه با اين بحث نيازهاي ديني و معنوي و جامعه را، چگونه ارزيابي مي کنيد؟   احمدي نژاد: سؤال خوب و مهمي است. اگر بخواهيم در حوزه فرهنگ از مهندسي ترجمه اي داشته باشيم، يعني سازماندهي و هدفمند کردن فعاليتهاي فرهنگي کشور است. ما حتماً بايد يک برنامه جامعي داشته باشيم که در آن برنامه هم روند کار علمي کشور ترسيم بشود هم فعاليتهاي فرهنگي. بعد امکانات را به کار بگيريم که آن محقق بشود. اين مهندسي فرهنگي مي شود و نقشه جامع علمي کشور مي شود. الآن کارهاي علمي زيادي در کشور انجام مي گيرد اما اينها هم افزا نيستند. اين که اينها را در يک نقشه بياوريم يعني هم افزا بشوند؛ يعني کار تکرار نشود، ضمناً اگر يک کاري يک جا شد نفر بعدي برود ادامه آن را دنبال کند، ضمناً هدف معلوم باشد. بالاخره ما در پانصد رشته و پانصد زمين? مختلف مي خواهيم کار علمي بکنيم، اينها هر کدام به کدام سمت بروند و اولويت هر کدام چه باشد. اين مي شود نقش? جامع علمي کشور. بعد ما مي خواهيم کار فرهنگي کنيم. مهندسي فرهنگي يعني ما يک چارچوبي داشته باشيم که مثلاً در آموزش و پرورش بدانيم يک بچ? کلاس سوم دبستان وقتي از کلاس سوم فارغ مي شود، اين بايد مفهوم پاکي و شجاعت را دريافته باشد. يک دانش آموز کلاس پنجم وقتي بيرون مي آيد بايد مفهوم قانونمداري و احترام به بزرگتر را دريافته باشد. يک دانش آموز کلاس سوم راهنمايي بايد مفهوم عدالت و عدالت اجتماعي را به خوبي دريافته باشد و يک دانشجو وقتي مي آيد بايد تعهد اجتماعي و آرماني را خوب دريافته باشد. حالا به جامع? بازارمان بياييم، در بين کشاورزانمان و کارگران و کسبه برويم، اگر ما چنين مسيري را طراحي و عمل کرديم نامش مهندسي فرهنگي مي شود. آن وقت يک مدير مي داند چکار بکند. کسي که مي خواهد کتب درسي تنظيم کند مي داند چکار کند. مي داند مثالهايش چه بايد باشد، انشايش چه باشد، بازيهايي که براي بچه ها طراحي مي کند چه باشد، ارزش گذاريهايي که در کلاس انجام مي دهد ناظر بر چه معيارهاي باشد. اينها هر دو لازم? پيشبرد اهداف فرهنگي و علمي کشور است. اينها نباشد کار زياد مي¬شود اما خيلي وقتها همديگر را خنثي مي کند، يا کف آن اين است که ناهم افزاست يا تکراري است و ما را به سرعتي که مي خواهيم به هدفمان نمي¬رساند. به همين خاطر در دستور کار شوراي انقلاب فرهنگي هم نقش? جامع علمي کشور هست، هم مهندسي فرهنگي و کارهاي بسيار گسترده اي شده، واقعاً صاحبنظران و انديشمندان آمده اند بحثهاي خوبي مطرح کرده اند، تصميمات بسيار خوبي گرفته شده؛ الآن ما در شوراي عالي انقلاب فرهنگي يک تصوير نسبتاً روشني از مسيري که بايد طراحي کنيم داريم. اين باعث مي شود که در تمام تصميمات ما هماهنگ عمل مي کنيم و تصميمات ما مکمل هم و هم افزا هستند و در جهت يک هدف روشن هستند. ما يک کار ضميمه داريم به نام پيوست فرهنگي. به آن سؤال اول شما بر مي گردم. تا امروز اگر يک پروژه اي در کشور اجرا مي شد، يک کارخانه اي ساخته مي شد، يک راهي زده مي شد؛ (يعني تا قبل از اين،) کسي به آثار فرهنگي آن توجه نداشت که اين آثارش منفي است يا مي تواند مثبت باشد. يک پل است، يک کارخانه است، يک راه و يک سد است. اين وقتي مي آيد دستگاه محيط اجتماعي تغييراتي مي کند. يک سينماست، يک مجتمع فرهنگي، يک کتابخانه است، اين يک آثار فرهنگي دارد؛ آيا آثار فرهنگي اين از قبل مديريت شده است؟ پيوست فرهنگي يعني مديريت آثار فرهنگي اقدامات اجتماعي دولت يا فعاليتهاي عمراني دولت که اين کار شروع شده، آيين نامه ها تنظيم شده، واقعاً کار خوبي شروع شده و در حال حرکت و شکوفايي است.   مجري: خيلي متشکرم. فرصت اين برنامه به پايان رسيده، اگر نکته خاصي در رابطه با مسائل فرهنگي داريد بفرماييد.   احمدي نژاد: اين بحثهايي که ما کرديم از موضع دولت بود اما نقش اصلي را در حوزه فرهنگ، مردم دارند. ما اهميت دولت و هم? اينها را گفتيم. اين فرهنگ اسلامي و ايراني امروز ما که موجب افتخار ماست، بيش از آنکه توسط دولتها حفظ و منتقل شده باشد توسط متن مردم حفظ و منتقل شده است. آثار هنري و فرهنگي برجست? ما عمدتاً با پشتوانه و کار مردم بوده است. ما در مديريت فرهنگي نبايد به نحوي عمل کنيم که مردم از صحنه کنار گذشته بشوند. نقطه آغاز شکست است. ما اگر از اول انقلاب اجازه مي داديم مردم به آموزش و پرورش وارد بشوند اصلاً آموزش و پرورش يک چيز ديگري مي شد. مگر در گذشت? کشور ما اين هفتاد هشتاد سالي که آموزش و پرورش اسمي درست کردند قبل از آن چگونه بود؟ قبل از آن خود مردم بودند. مدرسه درست مي کردند، معلم را تأمين مي کردند، خودشان نظارت مي کردند، تعليم و تربيت انجام مي شد، مردم کنار گذاشته شدند بار دولت سنگين شد و بازدهي آن هم خيلي کم شد. در زمين? هنر هم همينطور. نويسندگي و توليد کتاب هم همين است.   مجري: يعني با دولتي شدن فرهنگ موافق نيستيد.   احمدي نژاد: اگر ما فکر کنيم فقط دولت مي تواند فرهنگ را اداره کند اين اشتباه محض است. در اين سوالاتي که شما کرديد ما نقش دولت را گفتيم، اما حالا نقش دولت اولي است يا نقش ملت؟ نمي خواهم بگويم در تقابل هستند، مکمل اند اما وزن نقش ملت دهها برابر وزن نقش دولت است. اگر مردم پاي حفظ، ترويج، تقويم و عمق بخشيدن به فرهنگ نايستند، دولتها کارهاي نيستند، به خصوص در ايران. عنصر اصلي حافظ فرهنگ ايران مردم بوده اند. امروز هم ما بايد راه را براي مردم در هم? زمينه ها باز کنيم. در هنر، سينما، موسيقي، ادبيات، معماري شهرسازي، تعليم و در تربيت. وقتي متن مردم مي آيد سلامت هم مي آيد اما اگر متن مردم نباشند انحصاري يک عده خاص مي شود. وقتي انحصاري شد ديگر خراب مي شود. در بعضي بخشها مي بينيم اصلاً درست نقطه مقابل ارزشهاي انساني در دنيا دارند حرکت مي کنند. اسمش هم فرهنگ و هنر است. چون انحصاري است. وقتي متن مردم مي آيد فطرتها وسط مي آيد؛ يعني نقطه اشتراک مردم با هم چيست؟ فطرتهاست ديگر. فطرتها هم وقتي آمد توليد و رنگ و بوي درست و انساني پيدا مي کند. من از ملت عزيز ايران تشکر مي کنم. انصافاً ملت ايران ملت فرهنگي، آرماني و ملت عزيزي هستند. ما به ملت ايران افتخار مي کنيم و تشکر مي کنيم و ان شاءالله در آينده حوز? فرهنگ در نسبت و ارتباط بيشتر با متن مردم جلو خواهد رفت و جمل? آخر هم خدمت مردم اين هست که سرفراز باشي ميهن من! متن کامل سخنان عصر دوشنبه دکتر محمود احمدي ن‍ژاد در گفت‌وگو با راديو معارف /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن