محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845092108
مقایسه دیپلماسی هسته ای دولت خاتمی و دولت احمدی نژاد
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ایران هسته ای را تحمل نخواهیم کرد. ما قبل از آنکه احمدی نژاد بر سر کار بیاید، داشتیم به نتایج دلگرم کننده ای درخصوص موضوع هسته ای ایران می رسیدیم، چون آنها با توقف غنیسازی موافقت کرده بودند. متأسفانه پس از انتخاب رئیس جمهور احمدی نژاد، ایران مسیر برعکسی را برگزید چندی پیش روزنامه گاردین دستاورد هسته ای ایران را از آن احمدی نژاد دانست و از نتیجه برعکس فشارها بر دولت احمدی نژاد ابراز شگفتی کرد و آنرا یک پارادوکس دانست.البته در ادامه مقاله دستاورد هسته ای ایران را مهمتر از ملی کردن صنعت نفت و به نکات جالب دیگری هم اشاره کرده بود.Friday 10 April 2009روزنامه واشتگن پست نیز با اشاره به سخنان احمدی نژاد در مورد پست کردن پلمپ های فعالیت های هسته ایران برای آژانس انرژی اتمی،راز محبوبیت دولت نهم را در نزد مردم ایران فعالیت های هسته ای دانستجرج بوش هم در چند ماه پیش تمام تقصیرشکست آمریکا در پروژه هسته ای را بر گردن احمدی نژاد انداخت.مهمتر از همه رهبر انقلاب در تحلیلی نقش رئیس دولت نهم را در پیشرفت انرژی هسته ای غیر قابل انکار دانست.با توجه به این مسائل بر آن شدیم تا مقایسه ای از دیپلماسی دولت اصلاحات و دولت اصولگرای نهم انجام دهیم و قضاوت را به شما واگذار کنیم.البته در این مقاله از میان سه عنصر مهم در پیشرفت هسته ایران یعنی رهبری،ملت و دولت ها ما فقط به مقایسه دولت ها می پردازیم.چون ملت همان ملت است و رهبر هم همان. برداشت اول: منافقین و عکس های هوایی منافقین در آمریکا در مقابل دوربین های شبکه های آمریکایی چند عکس را نشان داده و از فعالیت های غیر قانونی ایران در زمینه ی هسته ای گفتند و به جهان هم هشدار دادند.البرادعی در برنامه فرداشب شبکه های آمریکایی حاضر شده و از اطلاع داشتن از انرژی هسته ای ایران خبر داد. از بعضی پیشرفت های ایران سخن گفت و اذعان کرد که جای هیچ نگرانی نیست.ساده انگارانه بود اگر فکر می کردیم که با این عمل البرادعی همه چیز تمام می شود. چرا که16 نهاد اطلاعاتی آمریکا عکس های هوایی را در اختیار چند جنازه سیاسی در آمریکا قرار نداده بودند که قضیه به همین سادگی تمام شود.قضیه اوج گرفت. تیتر تمام روزنامه های معتبر خارجی انرژی هسته ای ایران شد.غول های مطبوعاتی صهیونیست کار خود را انجام دادند. قضیه به آژانس هسته ای کشیده شد. برداشت دوم: مواضع منفعلانه اصلاح طلبان اصلاح طلبان طرح گفتگوی تمدن ها را به امیدهایی مشخص در سطح دنیا مطرح کرده بودند و در پی آن طی اقداماتی مشکوک، در سطح جهان از آن استقبال شده و سالی به همین مناسبت نام گذاری گردید. اتفاقا در بحبوحه همین تز گفت و گوی تمدن های دستگاه دیپلماسی ایران، موضوع هسته ای مطرح شد. هیاهوی مطبوعات غربی هم اثرات خویش را بر جا نهاد.نماینده اصلاح طلب مجلس ششم از تریبون مجلس از بیرون افتادن دم خروس سلاح هسته ای ایران گفت و به همراه آن رسانه های غربی از اعتراف مقامات ایرانی خبر دادند.بدین شکل پرونده ایران در شورای حکام گشوده شده و دولت اصلاح طلب خود را در مقابل به ظاهر هجمه جهانی مشاهده کرد. جناب آقای خاتمی رئیس جمهور وقت در موضعی منفعلانه در مقابل دوربین های صدا و سیما چنین گفت:« ما آماده امضا هستيم و اگر 10 روز ديگر يا اگر فردا باشد امضا خواهيم کرد. ما داوطلبانه قبول کردهايم قبل از نهايي شدن پروتکل در مجلس مواد آن رااجرا کنيم».(روزنامه توسعه 27/9/82)»ملت ایران با این سخنان آقای خاتمی و اصلاح طلبان خاطراتی تلخ از تاریخ گذشته در ذهنش شان زنده شد و احساس کردند که استعمارگران دندانی دوباره از حرص بر منافع کشور اسلامی شان کشیده اند. علماء، روحانیون، دلسوزان نظام و عموم مردم، در مجالس، رسانه ها، تجمعات و ... از وقوع وقایع ناگوار در صحنه دیپلماسی کشور به شدت ابراز نگرانی کردند، و ترسیدند که باز هم علی زمانه تنها بماند. برداشت سوم: از اعتماد سازی تا نتیجه ی گفت و گوی تمدن ها دیپلمات های کهنه کاراصلاح طلب! مثل حسن روحانی که گهگاهی هم انتقادهای تندی بر علیه دولت نهم می کندد ،بازیچه ی دست سولانا و جک استراو شدند وایران از ترس مرگ دست به خودکشی زد.جک استراو در روزهایی که وزیر امور خارجه انگلیس بود به اربابان خود گفته بود که من از حسن روحانی قول 10 سال تعلیق را گرفته بودم.ایران در 3 مرحله، اکتبر2003مطابق توافقنامه سعد آباد،فوریه 2004توافق نامه بروکسل ،نوامبر2004توافق نامه پاریس، تمام فعالیت های هسته ای را تعلیق به اصطلاح داوطلبانه! کرد.رئیس جمهور امسال در جشن ملی هسته ای اعلام کرد که اروپایی ها حتی اره برقی را پلمپ کرده بودند.کار از این هم فراتر رفته بود، مجيد دوستعلي دبير هيئت دولت هم در افشاگری گفته بود:«در ماجراي پيمان ننگين سعدآباد سه وزير اروپايي اعلام كردند به غير از تعليق و پلمب نيروگاههاي هستهاي، بايد تدريس فيزيك هم در دانشگاهها با اجازه ما صورت پذيرد»این افراد علاوه بر این توافقنامه های ننگین که بازخوانی آنها همچون قرادادهای ترکمنچای و گلستان دل هر ایرانی را به رنج می آورد پروتکل الحاقی ،معاهده ام پی تی،و پروتکل 2+93 را هم پذیرفتند..تشنج های داخلی دولت خاتمی و ایجاد حاکمیت دوگانه با نهاد هایی که غیر مستقیم با رای مردم انتخاب می شوند آمریکایی ها را به دلیل آنچه آنان اختلاف در بین مقامات ایران می دانستند برای تبدیل انرژی هسته ای ایران به لیبی دوم کاملا امیدوار کرده بود. گفت و گوی تمدن ها که خاتمی از آن دم می زد موجب محاصره ایران شده بود.شاید اکنون تحلیلگران سیاسی علت استقبال غرب از این طرح را فهمیده بودند و چه خوب گفت و گوی تمدن های اصلاح طلبان جلوی جنگ تمدن ها و جنگ صلیبی بوش را گرفت!!! برداشت چهارم:از1033 صفحه سند محرمانه تا غرب گرایی محض در مبانی نظری برنامه چهارم 1033 صفحه از اطلاعات محرمانه ی کشور (که اگر این اطلاعات را سرویس های اطلاعاتی غرب قصد دست یافتن به آن را داشتند باید میلیاردها دلار خرج می کردند به اسم دسترسی شفاف ساز از کشور خارج شد) و در عوض غربی ها فقط به ایران امتیاز مذاکره !را دادند.(همشهری آنلاین، شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۹۶)اصل ارتقای روابط هم انجام شد و پروژه هضم ایران در اقتصاد غربی که در برنامه چهارم توسعه کشور پی ریزی شده بود انجام می گرفت.وقتی در کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه خاتمی (که عده ای به مشاور بودن آن زمان افتخار و آن را دوران طلایی نظام می خوانند) اینگونه آرمان های امام و انقلاب به سخره گرفته می شود انتظار آرمان گرایی باید هم امری کودکانه به حساب آید:« در جمهوری اسلامی ايران هر گاه تصميم گرفته شده که برنامه توسعه ای تدوين و نگارش نمايند، همه رؤياپردازان!رمانتيک ! و يا بنيادگرايان ! بلافاصله، يا به ياد آرمان های خيالی ! درازمدت افتاده و يا به ستيز داخلی- منطقه ای- بين المللی روی آورده اند و تلاش نموده اند مقولاتی نظير مبارزه با غرب!، مبارزه با امريکا!، نابودی اسرائيل!، جهانی بودن قدرت جمهوری اسلامی، ضد هژمونی بودن جمهوری اسلامی و غيره را در برنامه بگنجانند و از اين رو، برنامه تبديل به شير بی يال و دمی گشته که کارايی پایين تر از قدرت منطقه ای را پيدا کرده است به رغم آرزوهای رمانتيک ملی، اسلامی و يا اسطوره ای که نخبگان سياسی يک سده اخير ايران از خود بروز داده اند، بررسی توان بالفعل و بالقوه امروز ايران حاکی از اين است که طی 20 سال آينده، ايران حداکثر بتواند به بازيگری مؤثر در سطح مديريت هژمونيک منطقه تبديل شود» (کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، سال 83)غربی ها امتیازات بیشتری می خواستند و فقط با تهدید ایران به ارجاع پرونده به شورای امنیت(به قول رهبر انقلاب لولوخورخوره) به خواسته ها خود می رسیدند و سرمست از این همه امتیاز به ساده لوحی و هراس برخی پوزخند می زدند. برداشت پنجم:ازنفس حذف عناصر سکولار از سیاست خارجی و نتیجه خفت بار سیاست خارجی اصلاح طلبان رهبر انقلاب دیگر نتوانست شاهد بی اعتنایی دولت خاتمی به خواست ملت ایران مبنی بر استفاده از انرژی هسته ای بی تفاوت باشد و در آخر خود مجبور شدند وارد این بحث شده و با ورود به مبحث انرژی هسته ای خواستار پایان یافتن فرآیند عقب نشینی شدند که البته خود ایشان در سخنرانی در جمع دانشجویان یزد در تاریخ 13/ 10/86 به همین نکته اشاره فرمودند.انتخابات سال 84 انجام و در حماسه سوم تیر مردی با اراده آهنین پا به عرصه نهاد.غربی ها در 15 اوت سال 2005 یک بسته ی چماق و هویج تحویل ایران دادند و نام آن را بسته پیشنهادی گذاشتند.ثمره 3 سال سیاست خارجی مدعیان اصلاحات بسته ای حاوی چماق های بزرگ و هویج هایی بسیار کوچک که اعتراض همان اصلاح طلبان طلایی را هم برانگیخت. برداشت ششم:تلاش برای کنار زدن شخصیت احمدی نژاد احمدی نژاد وارد میدان شد.او از لولوخور خوره نمی ترسید و با صدایی رسا فریاد زد«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»با شکستن تعلیق پرونده ایران به شورای امنیت رفت.سیبل تخریب ها به سوی احمدی نژاد روانه شد.احمدی نژاد سال ها بعد یعنی 88 سال، در مصاحبه مطبوعاتی خویش از توهین های علنی در جلسه های رسمی به ملت ایران شکایت کرد.غرب مشکل پرونده هسته ای ایران را فهمیده بود«موجودی به نام احمدی نژاد»قطعنامه 1696صادر شد،احمدی نژاد از پایان یافتن کار دو آبشار 164 تایی در نطنز خبر داد.غرب عناصر نفوذی خود را برای ترساندن احمدی نژاد فرستاد.رئیس جمهور شجاعمان در دانشگاه امیر کبیر این گونه گفت«: بیش از 60 نفر از شخصیتهای سیاسی از من وقت میگرفتند و ملاقات میآمدند و با یک مقدمهچینی میگفتند که فلانی! ما شما را دوست داریم و به شما علاقه مندیم، اما از یک منبع بسیار دقیق و درست مطلع شدیم و خبری کاملاً دقیق داریم، قرار است امریکاییها در فلان روز به این نقاط در جمهوری اسلامی حمله کنند، یکی از این نقطهها هم مقر رهبری و ریاست جمهوری است. من کاملاً به حرفها گوش میدادم و وقتی که تمام میشد، با نفرهای قبلی مقایسه میکردم و میدیدم منشأ همهی این خبرها یک کانون واحد است. لبخندی میزدم و میگفتم خیلی ممنون. صبحکم الله بالخیر و العافیة، ما از شما تشکر میکنیم. بعد میگفتم اگر شما با امریکاییها ارتباط دارید، بگویید که ملت ما دست شما را خوانده است و فریب این طراحیهای شما را نخواهد خورد»غربی ها احمدی نژاد را نشناختند.او با کاغذ پاره خواندن قطعنامه های شورای امنیت روان غربی ها را به هم ریخت.آنها خطر شکستن هیمنه شورای امنیت را بزرگتر از سلاح هسته ای ! ایران می دانستند و از اینکه کسی غیراز بوش و اولمرت به قطعنامه های شورای امنیت بی اعتنایی می کند سخت مضطرب شدند.آنها شکست خوردند. برداشت هفتم: دولت نهم و مردود دانستن تبعیت ایران از تهدید غرب قطعنامه ی1737 هم تصویب شد و ایران در مقابل اعلام کرد که دیگر ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان 1/3 را اجرا نمی کند و با قطعنامه 1747 اعلام کرد که ایران در آستانه سوخت هسته ای با ظرفیت 3000 ماشین سانتریفیوژ است و ایران با قطعنامه 1803نسل جدیدتری از ماشین های سانتریفیوژ و نسل 2 و نسل 3 را راه اندازی کرد و کار تمام شد. دیگر هم اکنون کسی از تعلیق، تحریم و قطعنامه سخنی به میان نمی آورد. ماه هاست که کسی حرفی در این موارد نشنیده است.مقام معظم رهبری بارها از نقش مهم شخص دکتر احمدی نژاد در پیشبرد فناوری هسته ای خبر داد. برداشت هشتم:حیرت جهانیان و سلاح پوتین غرب که روزی حتی یک گرم از سوخت هسته ای ایران را غیر قابل تحمل می دانست با دیپلماسی تهاجمی دولت نهم ،حاضر به توقف ایران در همان شرایط بود.3000 سانتریفوژ حتی در مخیله امثال حسن روحانی و مدعیان اصلاحات نمی آمد ولی غرب قادر به پذیرش بود.پوتین که روزی در دیدار با احمدی نژاد با تعجب از اینکه چگونه ایران که همه شرایط بر ضدش بود حال به جای شورای امنیت ، تعلیق را خط قرمز خود می داند از رئیس جمهور ایران پرسیده بود: آیا به سلاح جدیدی دست پیدا کرده اید؟پوتین به سلاح اصلی احمدی نژاد یعنی خود باوری و اعتقاد عمیق به شعار« ما می توانیم» پی نبرده بود.روسیه بعدها قصد بهره برداری بیشتر از نیروگاه بوشهر را داشت، اما در نهایت پوتین هم در مقابل سلاح جدید ایرانیان سر تعظیم فرود آورد.احمدی نژاد و وزیر نیرو از روسیه خواستند که در صورت عدم تمایل برای تکمیل نیروگاه بوشهر،آن را به مهندسان ایرانی واگذار کنند و روسای روس اتم پروژه مرده نیروگاه را به حرکت واداشتند و چه زیبا وزیر کشور گفت:«راه اندازی نیروگاه بوشهر نتیجه شعار ما می توانیم بود».روزنامه های مدعی اصلاحات هم به دلیل استراتژیک بودن مسئله برای محبوبیت دولت و بدون توجه به منافع ملی و مهم بودن افتتاح نیروگاهی که موجب ورود دهها تن سوخت هسته ای به کشور می شود اقدام به تخطئه این کار کردند و به شانتاژ خبری پیرامون مسئله دریای خزر روی آوردند. برداشت آخر: مسیر برعکس بوش علت شکست خود را در پرونده هسته ای ایران که ظرف مدت 3 سال از برگ زرین به لکه ننگ در کارنامه وی تبدیل شده بود برای باراک اوباما که او هم برای خوش خدمتی به اربابان صهیونیست آمریکا ایران هسته ای را غیر قابل تحمل دانسته بود تشریح کرد:((ایران هسته ای را تحمل نخواهیم کرد. ما قبل از آنکه احمدی نژاد بر سر کار بیاید، داشتیم به نتایج دلگرم کننده ای درخصوص موضوع هسته ای ایران می رسیدیم، چون آنها با توقف غنیسازی موافقت کرده بودند. متأسفانه پس از انتخاب رئیس جمهور احمدی نژاد، ایران مسیر برعکسی را برگزید و اعلام کرد بار دیگر به غنی سازی دست می زند.» (سخنرانی بوش در مؤسسه بروکینگز- 5 دسامبر 2008، 15 آذر 87)»رئیس جمور در مقابل چشم غربی ها امسال هم از نسل جدید سانتریفوژها خبر داد و اعلام کرد که هر گز ملت سرافراز ایران تن به خواسته های قدر ت های استعمارگر تن نمی دهد و مدام کسینجر خواستار مذاکره با ایران بدون پیش شرط می شود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 687]
-
گوناگون
پربازدیدترینها