محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831537845
فخیمزاده در گفتوگو ی اختصاصی : سينما فقط براي سرگرمي نيست
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فکر میکنم از اینجا شروع کنیم که چرا دیگر سراغ ساخت سریالهای تاریخی نمیروید؟ چون بعد از ولایت عشق با خودم عهد کردم سریال تاریخی نسازم. چرا؟ چون هم انرژیبر است و هم خیلی سخت. برای ساخت این نوع سریالها باید زمان زیادی صرف کرد و دائما مراقب بود تا حرکتی، دیالوگی یا حتی صحنهای که امروزی تلقی میشود در سریال پدید نیاید. شما باید هم سلامت بازیگران را در نظر داشته باشید و هم به گونهای از آنها بازی بگیرید که بیننده احساس نکند شما نتوانستهاید مثلا یک صحنه جنگ یا زد و خورد را واقعی دربیاورید . یادم میآید در یکی از صحنههای سریال ولایت عشق خانم زارعی و آقای حکیمی باید با هم سوارکاری میکردند، من چون به سوارکاری آشنایی کامل دارم و در این ورزش حرفهای هستم به آنها گفتم سعی کنید کنار هم اسب سواری کنید اگر هم بینتان فاصله افتاد از هم دور شوید و کمتر از فاصله 2 یا 3 اسب از هم قرار نگیرید چون سنگ ریزههای زیر پای اسب جلویی به سوارکار پشت سری آسیب میرساند ولی باز هم خانم زارعی حین سوارکاری زمانیکه از دانیال حکیمی عقب افتاد به حرف من عمل نکرد و یک سنگ نسبتا بزرگ از زیرپای اسب آقای حکیمی محکم به چشمش خورد و کنترل اسب را از دست داد که با کمک عوامل صحنه سریع مداوایش کردیم. پس اینکه میگویم سخت است و انرژی زیادی میخواهد بیدلیل نیست تازه این یک نمونه از ماجراهایی بود که سر فیلمبرداری برایتان تعریف کردم. اگر اشتباه نکنم در مصاحبهای عنوان کرده بودید که ساخت ولایت عشق را هم در ابتدای امر قبول نکرده بودید؟ من زمانی هم که برای ساخت تنهاترین سردار دعوت شدم نپذیرفتم و خیلی هم سعی کردم تا نظر آقای لاریجانی، رئیس وقت سازمان صدا و سیما را تغییر دهم برای همین به ایشان گفتم چون نیمی از سریال ساخته شده نمیتوانم آن را بپذیرم، اگر میخواهید باید از اول شروع کنم و فیلمنامه را هم مینویسم که آنها هم قبول کردند. در مورد ولایت عشق هم همان طور که شما اشاره کردید در یک مصاحبه دیگری دلایل عدم رضایتم از پذیرش ساخت این سریال را گفتهام. ببینید ما شیعیان دو امام داریم که سالانه چندین میلیون نفر به عشق این دو معصوم راهی کربلا و مشهد میشوند و با آنها درد دل میکنند مشکلاتشان را با آنها در میان میگذارند؛ یعنی مردم امام رضا(ع) و امام حسین(ع) را زنده و ناظر بر اعمالشان ، زندگیشان و مشکلاتشان میدانند. بنابراین از ساختن ولایت عشق وحشت داشتم و حقیقتا میترسیدم. یادم میآید همان زمان معاونت سیمای وقت فردی را به عنوان کارشناس مذهبی سریال همراه من به مشهد مقدس فرستاد، من هم در طول سفر از آن بنده خدا سوال میکردم و راهنمایی میگرفتم تا اینکه یک روز در حرم امام رضا(ع) از هم جدا شدیم، همان لحظه رو کردم به سمت ضریح امام رضا(ع) و گفتم آقاجان راستش میترسم، اگر احساس میکنی که من نمیتوانم سریال شما را بسازم، نگذار ولی اگر اجازه دادی تا آخر هم همراهم باش، در نهایت هم که خود آقا خواستند و سریالشان ساخته شد. ساخت ولایت عشق چقدر طول کشید؟ 5 سال به طول انجامید . برای ساخت ولایت عشق با سیما چقدر قرارداد داشتید؟ حقیقتا آن زمانی که ولایت عشق را میساختیم قرارداد دقیقهای نداشتیم چون کلا چنین کارهایی را که تاریخی هستند نمیشود قرارداد دقیقهای بست. نگفتید چقدر هزینه شد؟ اگر اشتباه نکنم یک میلیارد و 300 میلیون تومان هزینه مجموعه شد. آقای فخیمزاده شما بعد از ولایت عشق بیشتر به ساخت سریالهای اجتماعی علاقه نشان دادید، دلیل خاصی دارد؟ تنها دلیلش مشکلات اجتماعی روز است که به نظرم باید فیلمسازان که عهدهدار به تصویر کشیدن واقعیات جامعه هستند آنها را جلوی دوربین ببرند تا مردم را آگاه کنند. شما اگر به سریالهایی که اخیرا ساختهام توجه کرده باشید قطعا به این نکته رسیدهاید که زنان نقشی کلیدی در سریالهایم دارند برای اینکه من فکر میکنم در جامعه ما به زنان ظلم شده است. من در تمام کارهایم سعی کردهام به زنان نقش ساختارشکنانه و کلیدی بدهم. حتی در کارهای تاریخی مثل تنهاترین سردار یا ولایت عشق ؟ بله، من در کارهای تاریخی هم که ساختهام کاملا به این نکته توجه داشتم، مثلا در سریال ولایت عشق با نشاندن زنان بر اسب یا سپردن کارهای غیر متعارف مثل شمشیرزدن که بیشتر از مردان توقع میرود سعی کردهام از حقوق زنان دفاع کنم. چرا تصور میکنید به زنان ظلم شده که حالا در پی احقاق حقوق آنان هستید؟ اتفاقا در مصاحبهای که چند سال قبل داشتم به این سوال پاسخ دادهام. شاید مهمترین دلیلم تنها فرزندم یعنی دخترم باشد. چه طور شد که از پزشکی به فیلمسازی روی آوردید؟ من تنها 2 سال پزشکی خواندهام. چرا شروع کردید که بعد رها کنید؟ به خاطر مادرم وارد این رشته شدم چون مادرم دوست داشت دکتر شوم و اصلا در آن زمان تئاتر و سینما برای مردم پدیدهای ناشناخته بود، ولی به هر حال درس را رها کردم و رفتم سربازی و در دوران سربازی به خاطر اینکه دو سال پزشکی خوانده بودم در قسمت بیماران روانی یک بیمارستان دولتی خدمت کردم. پس اینکه در سریالهای شما بیماران روانی از نقش ثابت برخوردارند ریشه در دوران سربازی دارد؟ بله، همین طور است و اصلا علاقه من به روانشناسی از همین زمان شکل گرفت و الآن هم کتابخانهام پر است از کتابهای روانشناسی. از هنر سینما میخواستید به چه چیزی برسید که وارد این عرصه شدید؟ همان طور که در ابتدا گفتم بهرغم اینکه مادرم دوست داشت من پزشکی بخوانم بعد از دو سال این رشته را رها کردم و در دانشگاه، ادبیات فرانسه خواندم بعد هم به کلاسهای فیلمنامه نویسی و بازیگری رفتم چون واقعا در درونم احساس علاقه شدیدی نسبت به این هنر داشتم و نمیدانم اگر روزی قرار باشد در سینما کار نکنم چه اتفاقی میافتد چون من از اول تنها کاری که کردهام سینما بوده است . اولین دفعهای که بازی کردید یادتان هست؟ دقیقا به خاطر دارم. یادم هست همان دورانی که کلاس بازیگری میرفتم یک روز یکی از بازیگران نتوانسته بود بیاید، من هم چون زیاد پای فیلمبرداری آن فیلم میرفتم به کارگردانش گفتم تمام دیالوگهای این نقش را حفظم اگر اجازه بدهید جای آن بازیگری که نیامده بازی کنم، وقتی که بازی کردم همه خوششان آمد. آقای فخیمزاده شما جزو معدود سینماگرانی هستید که سینمای قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرد، به عقیده شما سینمای ما بعد از انقلاب رو به تعالی رفته یا افول کرده است؟ این سؤالی است که خیلی از من میشود به نظر من هرگز سینمای بعد از انقلاب با قبل از انقلاب قابل قیاس نیست زیرا همانطور که ما نمیتوانیم فعالیت تلویزیون کشورمان را با برنامه تلویزیونهای غرب و اروپا مقایسه کنیم سینمای قبل و بعد از انقلاب را هم نمیتوانیم مقایسه کنیم اما چرا؟ چون در ایران نزدیک به 70 درصد برنامههای صدا و سیما تولیدی است و تنها 30 درصد آن از دیگر کشورها خریداری و پخش میشود ولی کشورهای غربی و اروپایی درصد تولیداتشان تک رقمی است که آن هم یا اخبار است یا برنامههای تحلیلی و شوهایی که کمخرج است. سینمای قبل و بعد از انقلاب ما هم اینگونه است و همین مطلب برای آن صدق میکند. در اوایل دهه 50 سالانه نزدیک به 80 یا 90 فیلم در سینمای ما تولید میشد و این سیر نزولی داشت به صورتی که یکسال قبل از انقلاب در سال 56 تنها 11 فیلم سینمایی در کشور ساخته شد و بقیه فیلمها وارداتی بود، این یعنی تعطیلی خودبهخود سینمای ایران در همان دهه 50، اما ما الان سالانه 100 فیلم سینمایی در کشورمان تولید میکنیم و بعضا هم فروش بالایی میکنند که نشان از استقبال عمومی دارد. شاید در بالا بردن تعداد ساخت فیلم سینمایی خوب عمل کرده باشیم اما به نظر میرسد در محتوا دچار ضعف جدی هستیم؟ من معتقدم ما باید به دنبال سینمای خوب باشیم نه فیلم خوب. سینمای خوب یعنی اینکه مثلا ساختمان سینماهایمان تجهیز شوند؟ سینمای خوب از محل سینما گرفته تا ساخت فیلم و بازیگر فیلم را شامل میشود. موقعی ما در کشورمان فقط به دنبال فیلم خوب بودیم برای همین تنها روی ساخت فیلم تمرکز میکردیم و اینکه فیلم خوب ساخته شود. وقتی هم که به خودمان آمدیم و متوجه طرز فکر اشتباهمان شدیم بینندهها را از دست داده بودیم و سینماها خالی شده بود. البته مسؤولان به تازگی متوجه قضیه شدهاند و همان 260 سینمای فرسودهای را که در کشور داریم، میخواهند بازسازی کنند و اخیرا در تهران هم چند سینما را ترمیم کردهاند. شخصا به تازگی فیلمی را دیدهاید که نظرتان را جلب کرده باشد؟ بله، فیلم آقای آهنگر خیلی خوب بود و ایشان نشان داد که سینمای ایران پتانسیل ساخت فیلمهای اینچنینی را دارد. کاربلدهای سینمای ایران به نظر شما چه کسانی هستند ؟ بازیگر یا کارگردان؟ هردو. در حوزه کارگردانی کمال تبریزی و حاتمیکیا واقعا کارشان خوب است، در حوزه بازیگری اجازه دهید نام کسی را نبرم . در حوزه ساخت چطور ؟ ساخت چه فیلمهایی را در سالهای پس از انقلاب میپسندید؟ آژانس شیشهای، اجارهنشینها و چند فیلم دیگر که درذهنم نیست. از کارهای خودتان کدام را دوست دارید؟ فیلمی است که درباره زندگی بیماران روانی بود و اتفاقا خودم هم در آن بازی کرده بودم. اسم فیلم را نگفتید؟ «میراث من جنون» محصول 1360. چرا آن زمانی که همه کارگردانان به دنبال ساخت فیلمهای انقلابی و جنگی بودند شما این موضوع را انتخاب کردید؟ من علاوه بر کارهای جنگی این کار را هم ساختم. در مصاحبه دیگری هم گفتهام آن زمانیکه حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور شروع به فیلمسازی نکرده بودند من فیلم جنگی میساختم، اما به خاطر اینکه مشکلات بیماران روانی را کاملا حس میکنم - چون همانطور که اشاره کردم مدتی با آنها زندگی کردهام - تصمیم گرفتم «میراث من جنون» را بسازم. آقای فخیمزاده! شما سابقه طولانی در سینمای ایران دارید و مردم شما را به عنوان یک چهره هنرمند میشناسند و اینگونه شناخته شدهاید چون از انصاف نگذریم کارنامه پربار شما که ستارگانی همچون تنهاترین سردار و ولایت عشق در آن دیده میشود نشان از اشراف شما بر هنر بازیگری و کارگردانی دارد اما سؤالی که فکر میکنم تاکنون به آن پاسخ ندادهاید و باید پرسیده شود این است که چرا در انتخابات دور قبل ریاستجمهوری با ساخت فیلم تبلیغاتی یکی از نامزدها، خودتان را در جریان یا صفبندیهای سیاسی قرار دادید؟ من قبلا به این سؤال پاسخ دادهام، شاید دیده نشده است. سال 84 که من ساخت فیلم تبلیغاتی آقای لاریجانی را بر عهده گرفتم تنها نبودم. آقایان افخمی، شمقدری و تبریزی هم هر کدام برای نامزدهایی که دوست داشتند کلیپ ساختند بنابراین خیلی از بزرگان سینما هم به این عرصه وارد شدهاند. نظر شما به عنوان عضوی از جامعه سینمایی کشورمان درباره برخی نارضایتیهایی که بعضا میان هنرمندان این عرصه وجود دارد و نهایتا منجر به انتشار نامههای سرگشاده از جانب این قشر میشود چیست؛ مشکل را از جانب مسؤولان میدانید یا ... ؟ همانطور که اشاره کردید برخی گلهها وجود دارد وهنرمندان با نامهنگاریهایی که با مسؤولان داشتند ناراحتی خودشان را ابراز کردهاند. به اعتقاد من باید یک بار برای همیشه مشکلاتی که پیش آمده و دائما هم میان سینماگران و مسؤولان حوزه سینمایی وزارت ارشاد وجود داشته است حل شود. ببینید اینکه فیلمی بهرغم داشتن پروانه نمایش اکران نمیشود مشکل کارگردان و بازیگر یا حتی مسؤولان اجرایی نیست بلکه عدم وجود دستورالعمل ثابت و یکسان برای صدور مجوز باعث چنین مشکلاتی میشود. تنها مثالی که فکر میکنم مطلب را به خوبی روشن کند و من بارها آن را عنوان کردهام به یکی از فیلمهای خودم مربوط میشود؛ یادم هست آن زمان که «مسافران مهتاب» را ساختم مدیریت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت به آن درجه D داد یعنی فیلم «نمکی» که بعدا بیشتر از 10 بار از تلویزیون پخش شد و بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت با درجهبندی وزارت ارشاد باید در بدترین زمان و سالن سینما پخش میشد و این یعنی رفتار سلیقهای داشتن. پس به نظر شما عدم وجود دستورالعمل ثابت موجب پدید آمدن مشکلات و برخورد میان هنرمندان و مسؤولان میشود؟ همین طور است، ببینید مثلا ما هنوز هم درباره صدور مجوز برای فیلمنامهها به یک جمعبندی متقن نرسیدهایم چون در برههای از زمان برای دادن مجوز، ابتدا فیلمنامه اصلی را میخواستند بعد اصلاح میکردند برای ساخت و میفرستادند، ولی در برههای دیگر اصلا سختگیری نمیشود. شما چند فیلم تولید داخل سراغ دارید که زمانی مجوز اکران نداشته ولی بعدا روی پرده رفته است؟ به نظر شما این رفتار سلیقهای نیست؟ اگر ما دستورالعمل واحدی را در سینما یا در تمام فعالیتهای هنری مثل موسیقی داشته باشیم آن فردی که در وزارت ارشاد مسؤول ممیزی است دیگر از اینکه ممکن است فلان موسیقی یا فلان سکانس فیلم فخیمزاده برایش مشکلساز شود، نمیترسد و دائم به فیلم قیچی نمیزند چون دستورالعمل دارد و خطوط را میشناسد. زمانی هم که مجوز اکران صادر شد یا صادر نشد دیگر تا ابدالدهر هیچکس نمیتواند آن را ابطال یا صادر کند چون قبلا طبق قانون با آن رفتار شده است. آقای فخیمزاده! با روی کار آمدن دولت نهم برخی از فیلمسازان یا حتی بازیگران با عنوان این مطلب که دوران آزادی سینما پایان یافت، آینده خوبی را برای این هنر پیشبینی نمیکردند، به نظر شما این پیشبینی درست از آب درآمده است؟ اینکه در دولت جدید نظارت بیشتر شده درست است چون ما در دولت قبلی شاهد چنین نظارتی نبودیم و میبینیم که در آن دوران ساخت فیلمهای عشقی و دختر و پسری به اوج خودش میرسد و... پس شما معتقدید که نظارت بیشتر بهتر است؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم نظارت لازمه هر کاری است، سینما هم نیازمند نظارت است و باید بر آن نظارت شود تا به انحراف کشیده نشود. سینما تنها یک هنر که موجب سرگرمی باشد نیست، سینما میتواند باعث رشد و تعالی انسانها شود پس باید در مسیر درستش حرکت کرده تا به رسالتی که دارد عمل کند. ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. من هم از شما تشکر میکنم. سهیلا سلطانی /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]
-
گوناگون
پربازدیدترینها