محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846392434
گفتوگوی اختصاصی با وزیر جهاد کشاورزی :دولت قبل 250 هزار تن محصول را امحا و دفن کرد
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
محمد رضا اسکندری وزیر جهاد کشاورزی است که این روزها نام وزارتخانهاش تحت تأثیر جوسازی مخالفان دولت درخصوص توزیع سیبزمینیهای رایگان بیش از پیش محل گپوگفتها شده است. به گزارش راسخون ، اسکندری در گفتوگو با رجانیوز با اشاره به آمارهای تطبیقی از خرید محصولات تضمینی، به توضیح این مسئله به ویژه درخصوص محصول سیبزمینی میپردازد. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است: آقای وزیر خرید تضمینی یعنی چه؟ سالانه وقتي يك برنامه كشت مي دهيم، كشاورزان بايد همان برنامه را اجرا كنند. از آنجا که اجباري كه نيست و در اختيار خود کشاورز است كه هر محصولي را كشت و برداشت كند، بعضي اوقات كشاورز يك كشت را بيشتر از چيزي كه به او ابلاغ مي شود، انجام ميدهد. دولت موظف است محصول مازاد كشاورز را خريداري كند. همه ساله هم دولت قيمت خريد تضميني را براي محصولاتي كه مازاد دارند، قبل از شروع کشت اعلام عمومی ميكند. قيمت پيشنهادي كه دولت مي دهد با امضاي بنده مي رود و آقاي دكتر داودي رسماً به عنوان مصوبه دولت ابلاغ ميكند كه اين قيمت خريد تضميني محصولات براي سال زراعي 87- 88 است. درخصوص سیبزمینی هم خرید تضمینی کردید؟ دولت سيب زميني را پاييز سال 87 کیلویی 135 تومان خريداري كرده است. اين قيمت هم سال قبلش يعني سال زراعي 86-87 در اصل قيمتي بوده است كه براي كشت امسال است، يعني مهر 87 شروع مي شود تا مهر 88. سال زارعي 86-87 قيمت سيب زميني 91 تومان بوده است، بعد خشكسالي و سرما هم پيش آمد، يكسري آسيب ديدند، دولت تصميم گرفت سيب زميني سال 87 را 135 تومان بهعنوان كمك به توليد كننده بخرد، چون سيب زميني محصولي است كه در تمام طول سال كشت مي شود. يعني الآن سيب زميني گلستان به بازار مي آيد، سيب زميني گلستان تمام نشده، سيب زميني جيرفت و كهنوج به بازار مي آيد. اين يكي تمام نشده، سيب زميني همدان به بازار مي آيد. سيب زميني همدان در حال برداشت است، سيب زميني اصفهان میآید. بعضي اوقات از لحاظ اقليمي در مزارع اتفاقي مي افتاد كه مزارع از بين مي روند و محصول صدمه مي بيند که در بازار اثر میگذارد. نمونه اش در زمستان 86 بود، موقعي كه سرما آمد، مزارع سيب زميني ما يخ زدند. سيب زميني كه در انبارها بود هم برداشت مهرماه بود و در انبارها يخ زد، در نتيجه يكدفعه هر آنچه موجودي بود، در زمستان يخ زد و سيب زميني ديگری در بازار نبود. قيمت سيب زميني تا 1200 تومان افزايش پيدا كرد. آن زمان دولت ناچار شد سال 86 اجازه ورود سيب زميني را بدهد كه آن 3 ماه را تا موقعي كه سيب زميني بهاره و تابستان مي آيد، در كشور سيب زميني وجود داشته باشد. آن موقع، همدان که منبع اصلي بود، سيب زميني نداشت. سال 87 با اين ديد كه هم نياز كشور تأمين بشود و هم صادرات داشته باشيم تا صنايعي كه در كشور هستند، نيازشان تأمين شود، برنامه ريزي شد كه بتوانيم 5 ميليون و 200 هزار تن توليد سيب زميني داشته باشيم. اين مقدار در سقف حدود 180هزار هكتار كشت امکان تولید دارد. اين برنامه به همه استانها ابلاغ شد و سهم هر استان هم مشخص بود. ما اين برنامه را كه ابلاغ مي كنيم، به دليل اينكه هيچ قانوني وجود ندارد كه الگويي را در كشور اجبار کند، بايد جنبه تشويقي میداشت. به دليل اينكه كارخانه قند سال قبل چغندر را تحويل گرفته بود و پول کشاورزان را نداده بودند، برخي كشاورزان هم در این سال چغندر نكاشتند و جای آن سيب زميني كاشتند. خود ما به چغندركاران گفته بوديم، اگر كارخانه اي قرارداد نبست و به شما تضمين نداد، چغندر کشت نکنید چون چغندر يك محصولي تبديلي است، اگر برداشت شود و كارخانه تحويل نگيرد، كشاورز بايد آن را دور بيندازد. كشاورز كه نمي تواند خود چغندر را در بازار بفروشد، بايد به قند و شكر تبديل شود. به همين لحاظ به كارخانه ها گفته بوديم كه اگر قرارداد نبنديد، چون ممکن است وقتي كشاورز توليد مي كند، از او تحويل بگيريد اما پولش را ندهيد، ما به كشاورز مي گوييم كه چغندر كشت نكند. این بحث را برای همه استانها مكتوب كرديم كه تا اين مشكل هست، چغندر كشت نكنيد. علت حجم بالای کشت سیبزمینی چه بود؟ كشاورز وقتي كه میبیند زمينش خالي ميماند، از آن طرف هم خسارت سرما را ديده، آمد سيب زميني كاشت يعني مقداري سيب زميني بيشتر از آنچه برنامه ريزي شده بود، اضافه كاشته شد. چيزي حدود يك ميليون تن توليد بيشتر از برآورد ما کشت شد. از آن طرف قانون مي گويد كه دولت موظف است محصول مازاد كشاورز را بخرد. دولت مي خواست با توجه به قضيه سرما و خشكسالي به كشاورز كمك كند. قيمت سيب زميني کیلویی 90 تومان بود اما اين قضيه فراواني کشت باعث شد كه كسي از كشاورز 50 تومان هم نخرد. دولت كه نمي توانست بيتفاوت باشد. دولت نه تنها سيب زميني را از آن قيمت، كمتر نخريد بلكه به قيمت 135 تومان از كشاورز خريد. اين اتفاق در سويا هم افتاد. قيمت سويا 340 تومان بود، وقتي ديديم بازار جهاني سويا افت كرده است، قيمتها پايين آمده و كشاورزان در گلستان و مازندران لطمه مي بينند، 345 را 445 تومان و همه سوياها را از كشاورزان خريديم. تا قبل از سال 87، دولت يك كيلو از كشاورز سويا نخريده بود. سال 87، 149هزار تن سويا خريداري شد. با كارخانه هاي روغن سازي قرار داد بسته شد و اين سويا به روغن تبدیل شد. روغن هم در بازار به فروشگاه ها عرضه شد. سیب زمینی 91 تومان هم به 135 تومان خریده شد. سیب زمینی مازاد، تحویل دولت داده شد. تعاونی روستایی در سال 87، 670هزار تن سیب زمینی خریداری کرد که این میزان شاید به اندازه سرجمع 20 سال خرید تضمینی از کشاورز میبود. بالاترین خریدی که دولتهای قبل داشتند 135هزارتن بود. تعاونی روستایی وقتی که مشغول خرید تضمینی است، حق عرضه ندارد، باید نگهداری کند تا موقعی که کشاورز محصول در دستش نباشد، عرضه کند. اما یکسری محصولات چون دوره نگهداری دارند، در انبارها از بین می روند. قانون تضمینی هم این اجازه را داده است که اگر از بین رفتند، سند هزینه آن محصول را صورت جلسه کنند و بعد امحا و دفن کنند. بستگی به شرایط انبار دارد که این سیب زمینی چقدر نگهداری شود. 45 روزه یا 3 ماهه. اگر انبار مناسب نداشته باشیم، بعد از 40 روز امکان پوسیدن سیب زمینی ها وجود دارد. خرید تضمینی در دولتهای قبل هم وجود داشت؟ در دولتهای قبل بود ولی در دولت نهم به بالای 130 قلم محصول رسید. تقریباً می شود گفت ما هر محصولی که کشاورز می آورد، می خریدیم، چه تضمینی چه توافقی. رسماً از تولیدکننده حمایت می کنیم. بعد به همین میزان حجم خریدها بسیار بالا رفت. در 5 سال برنامه سوم، 751هزارتن خرید تضمینی داشتیم اما سال 87، خرید توافقی و تضمینی از کشاورزان، 2435هزار تن بود که تازه گندم در آمارها نیست. 1374هزارتن هم آمار خرید سال 86 است. وقتی مقایسه کنیم، همان 751 هزار تنی را که در پنج ساله برنامه سوم در دولت آقای خاتمی آمدند از کشاورز خرید تضمینی کردند، 250 هزار تن از آن را امحا و دفن کردند و حدود 500 هزارتن هم در سیستم اداری و تعاونی روستایی وقت حیف و میل شد که خودش یک داستان مفصل دارد. یعنی وقتی که در انبارها می رفت، دیگر اختیار با تعاونی روستایی بود، می توانست صورت جلسه امحا کند، بعد برود با هر قیمتی که خواست، بفروشد. مثلاً اگر 50 تومان از کشاورز خریده است، برود 10 تومان بفروشد. باند فسادی درست شده بود که دوباره همان محصول را به دولت 50 تومان می فروختند. از این اتفاقات زیاد افتاده است. از روز اول دولت نهم برای اینکه با فساد مبارزه شود، اجازه ندادیم محصولی را که می خرند تا وقتی که خرید انجام شود، محصولی را بفروشند. اگر هم قرار بود، بفروشند، باید با قیمت بالاتر از خرید می فروختند که دیگر کسی نتواند سوءاستفاده کند. مثلاً وقتی ما می خواستیم سیب زمینی سال 87 را 135 تومان بخریم، خیلی فشار آوردند که میماند، خراب می شود، بگذارید ما ارزانتر بفروشیم که ما گفتیم نه!، همان 135 تومان باید بفروشید. من نامه زدم، به آقای موسوی فشار می آوردند گفتیم به کارخانه ها به صورت مدت دار بدهید ولی به همان قیمت. به هیچ عنوان حق ندارید کمتر از این قیمت بفروشید. گفته بودیم که اگر این کار بشود، مابه التفاوت را باید از جیب خودتان بپردازید که جلوی فساد را بگیریم و این را هم گفتیم که یک کیلو محصول هم نباید امحا شود. در این دولت محصولی امحا شده است؟ از سال 84 تا الآن هیچ محصولی امحا نشده است. هر چه خریداری شده، فروخته شده است. جایی که محصول را نمی شد، فروخت، رفتیم از دولت مصوبه گرفتیم که محصول مازاد است و دیگر در چرخه بازار هم نیست، به کمیته امداد و بهزیستی و مددجویان بدهیم، چون اینها در بازار نیستند و اثرگذار هم نیستند. این یک روالی در سال 86 بود که در قبال چای انجام شد. سال 87 هم بالاخره دولت یک کمکهایی به کمیته امداد می کند که در روال بودجه و یک چیز عادی است. دولت یک محصولی را دارد که اگر به حال خودش بگذاریم، از بین می رود یا باید آن روال دولتهای قبل را انجام می دادیم که بگذاریم از بین برود که همانطور که با آمارهای دقیقی که وجود دارد، 250هزارتن به تفکیک سال اعم از پیاز و سیب زمینی امحا کردند. در صورتی که همان موقع هم می شد به کمیته امداد داد. به شعور مردم هم توهین نمی شود، اگر قرار باشد اسمش را توهین گذاشت، اصلاً جشن عاطفه ها نباید برگزار شود. سال 87 وقتی سیب زمینی همدان در بازار آمد و احساس شد که سیب زمینی همدان دچار مشکل است، ما مکاتبه کردیم با دولت، دولت هم 21/5/87 تصویب کرد که با توجه به مشکل سیب زمینی همدان، این محصول را به قیمت تضمینی خریداری کرده و برای توزیع رایگان بین مددجویان کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی قرار دهید. همین کار هم شد. از تیرماه این اتفاق افتاد. هیچکس هم هیچ کاری نداشت. پس این اتفاق آنطوری که امروز تبلیغ میکنند مربوط به روزها و هفتههای اخیر نیست؟ ببینید از تیرماه 87 در استان همدان این اتفاق داشت، می افتاد. این فقط مشکل سیب زمینی همدان نبود؛ همدانی که نزدیک به 900 هزارتن تولید سیب زمینی داشته و به همه جای کشور صادر می کرد. نوبت سیب زمینی اصفهان رسید. استاندار اصفهان می گفت که با عقل جور در نمی آید ما خودمان سیب زمینی داریم، بیاییم سیب زمینی همدان را توزیع کنیم. به آقای موسوی معاون تعاونی روستایی نامه زدم که مازاد سیب زمینی همه استانها را تحویل کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی بدهید. بعد هم موافقت دولت را گرفت. یک چیزی را که یک سال داشت، انجام می شد. بعد 4 نفر بیایند و تخطئه کنند که دولت در حال توزیع رایگان سیب زمینی برای گرفتن رأی است. اصلاً دولت به این چیزها نیاز ندارد. عده ای توهین به مردم جزء مرامشان شده است. همانطور که فرض کنید پس از آن استقبال مردمی از رئیس جمهور که در یزد شد، گفتند به مردم وعده ناهار داده شده بود. این توهین نیست؟ مردم یزد، مردم فرهنگی، انقلابی و شهید داده هستند، حالا آیا برای یک وعده ناهار به استقبال آمده بودند؟ در اصفهان هم به گونه دیگری بود. گفته بودند در مسیر اصفهان سیب زمینی رایگان توزیع می کردند. اینها توهین به مردم است. چرا شما این سیبزمینیها را امحا نکردید که اینهمه حرف و حدیث علیه دولت درست نشود؟ آیا وظیفه شرعی و عقلی این است که وقتی دولت پول محصولی را داده است، امحا و دفن کند یا جای دیگری که افرادی نیاز دارند به آنها بدهد. در سال 79، 40 هزار تن پیاز از کشاورز خریداری شده که از این مقدار، 31 هزار تن از آن امحا شده است. سیب زمینی 45 هزار تن خریدند که 4 هزار تن آن امحا شده است. پیاز در سال 81، 161هزار تن خریدند و 80 هزارتن آن امحا شده است. سیب زمینی در سال 83، 134هزارتن خریدند که 56 هزار تن آن امحا شده است. پیاز در سال 83، 111هزارتن خریداری کردند که 74 هزار تن آن امحا شده است. در دولتهای قبل علیرغم اینکه میزان خرید بسیار کمتر از حال حاضر بود، میزان ضرر و زیانی که دولت پرداخت می کرد، بالای 70 درصد خرید بود. در این دولت ضرر و زیان محصولات خریداری شده به صورت توافقی و تضمینی که 134 قلم بوده است، به زیر 30 درصد رسیده است که علیرغم حجم بسیار بالای تولید، تقاضا و خریدهای توافقی است. در برنامه سوم از 750 هزارتن، 34 درصد آن امحا شد. می خواهم بگویم داستان سیب زمینی این است. اینها به نوعی سهام عدالت را هم زیر سؤال می برند. عده ای سفرهای استانی را نیز زیر سئوال می برند. اما باید بگویند کسی که خود نامزد انتخابات شده است، چه می خواهد بکند؟ در زمستان سال 86، دولت اجازه داد که سیب زمینی وارد شود. واردات سیب زمینی در سال 86، 115هزارتن بود که 27 هزار تن آن در فرودین و اردیبهشت 87 وارد شد. به دلیل تولید شکل گرفته در کشور، واردات قطع شد. البته ما در سال 86، 35هزار تن صادرات سیب زمینی داشتیم ولی به طور عادی 70 هزارتن باید صادرات می داشتیم. ولی سرما باعث شد که ما واردات داشته باشیم. ولی سال 87، 670 هزارتن خرید داشتیم که 320هزارتن آن صادر شد. کشتهای بهاره و تابستانه ما تحت تأثیر خشکسالی نبودند، ما فقط کشتهای پاییزهامان تحت تأثیر خشکسالی قرار گرفت. به دلیل اینکه دیگر امکان برنامه ریزی از قبل نداشتیم. شرایط در کشور از طریق سازمان هواشناسی نرمال اعلام شده بود، ما نتوانستیم تمهیدات قبل از کشت را انجام دهیم. وقتی خشکسالی حادث شد، چون می دانستیم خشکسالی هست، برای کشتهای بهاره 88 برنامه ریزی کردیم یعنی نگذاشتیم تولیدمان کم شود. علیرغم خشکسالی، تولید عادی را داشتیم. کشت چغندر را چون محدود کرده بودیم، کشاورز به جای چغندر، سیب زمینی میکاشت. ما چون پیش بینی کرده بودیم 5 میلیون تولید سیب زمینی داریم، این میزان به بالای 6 میلیون تن رفت. اگر دولت از کشاورزان حمایت نمی کرد، کشاورز به شدت لطمه می خورد. قمیتها در همدان زیر 50 تومان آمده بود. به خاطر اینکه از کشاورز حمایت شود، قیمت را 135 تومان کردیم. در مصوبه دولت، جایزه صارداتی هم گذاشتیم. دولت در 2 مرحله مصوبه داشت. یک مرحله جایزه صادراتی به ازای هر کیلو صادرات سیب زمینی 30 تومان بود که 18/8/87 تصویب شد که بعد 50 تومان شد که کشاورز لطمه نخورد. قیمت کف هم 135 تومان شد که اگر کسی کمتر از این خواست از کشاورز بخرد، کشاورز به دولت بفروشد. به خاطر همین، حجم تحویلی به دولت بالا رفت و به 670هزار تن رسید. از ابتدای سال هم توزیع رایگان به کمیته امداد و بهزیستی داشتیم، ضمن اینکه قسمت دیگری را هم 230هزار تن به کمیته امداد و 95هزار تن به بهزیستی داده شد. 10هزار تن به صنایع تبدیل دادیم. 23هزار تن صادر کردیم. 230هزارتن عرضه مستقیم داشتیم. 80 هزار تن هم در انبارها مانده است، چون سیب زمینی های جدید هستند. در تمام طول سال، این سیب زمینی خریداری شده است ما الآن سیب زمینی گلستان را داریم، می خریم. سیب زمینی خوزستان 25 اسفند شروع به برداشت میشود تا فرودین ماه. کشاورز آن قیمتی که می تواند به بازار عرضه می کند و اگر نتواند، تحویل تعاونی روستایی می دهد و پولش را می گیرد. همه پول را هم تحویل کشاورز دادیم. یک رضایت عمومی هم بین کشاورزان به وجود آمده است. هیچ محصولی هم از بین نرفته است. گزارش کامل داریم و همه سوابق هم در آن موجود است. هر کسی سیب زمینی گرفته، تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بوده است. یکی گفت که در خبرگزاری فلان دادند. من هم گفتم وقتی می گویید خبرگزاری، شما بگویید کدام خبرگزاری تا ما هم پیگری کنیم، همینطوری چیزی نگویید. خود ما در تعطیلات عید سر مرز پیرانشهر بودیم که فردی مجوز صادرات خاک معدنی داشت ولی هزار تن کود فسفات را قاچاق می کرد که کامیون توقیف شد. کود هم کود یارانه ای بود. روی همه کانتینرها زده بود، شرکت خدمات تعاونی کود یارانه ای ولی با مجوز خاک معدنی مشغول قاچاق بود. دستگیر شدند. ممکن است ماجرای سیب زمینی هم اینطوری باشد. مثلاً تحویل یک بخش از کمیته امداد یا بهزیستی شده و درز پیدا کرده است. بعد مگر کمیته امداد یک نهاد دولتی است؟ کمیته امداد یک نهاد غیردولتی است. دولت هم این سیب زمینی را توزیع نمی کند و ما از محل انبار تحویل کمیته امداد می دهیم. این که اشکال ندارد. دولت بین مردم توزیع نمی کند. این کمیته امداد است که توزیع را انجام داده است. ما اینها را می گوییم بعد فلان نماینده می گوید دولت سهم این استان را نداده است. ما گزارش شهرستانها را به تفکیک داریم و این گزارش را به مجلس هم دادیم. بهخاطر اینکه بهانه دست کسی ندهیم، در استانها گزارش را سیدی کردیم. اسامی کشاورزان با مناطق آنها را در آن آوردیم. اعتبار که بیشتر به دولت ندادید که بیشتر به مردم بدهیم. ممکن است کسی بیاید و بگوید که به ما اعتبار ندادید، بله درست است. مثلاً فرض کنید 15هزار میلیارد تومان خسارت وارد شده باشد ولی ما 200 میلیارد تومان اعتبار داشتیم. این اعتراض درست است ولی اگر همین حرف را فلان نماینده بزند، ما باید همان 200 میلیارد تومان را توضیح دهیم. اسامی همه کشاورزان و تولیدکنندگان را هم در سیدی به نمایندگان با نشانی دادیم که نماینده این سیدی را بگیرد و برود تحقیق کند. اگر این افراد نگرفته بودند، بگویید شما اسم الکی دادید، آنوقت حق اعتراض دارید. فکر میکنید چه جریانهای پشت برجسته کردن این مسئله بودند؟ بله هر کس که تریبون داشته باشد، میتواند مخالف دولت از آن سوءاستفاده کند. ما هم حرفمان را می زنیم و مردم قضاوت می کنند. وقتی من صادقانه بگویم، مردم حرف مرا قبول می کنند. کشاورز هم بارها این را فهمیده که حرف دل او را می زنیم. به قول خودش می گوید ما در مصاحبههایتان دروغ نشنیدیم. آدم های سیاسی معمولاً بی صداقتی می کنند. یکی از مشکلاتی هم که مخالفان با دولت دارند، این است که می گویند چرا این دولت مثل آنها نیست. آنها چون بعضی وقتها در لفافه با مردم صحبت می کنند و گاهی اوقات دروغ می گویند، انتظار این عمل را از دولت نیز دارند. اگر جایی کسری باشد، اضافه تولید باشد، پرداختی باشد، دولت می گوید. چیز بیشتر را نمی گوید. ولی مخالفان این صداقت نداشتند. آمارسازی و دروغ گفتن در سیستم اداری وجود داشته است. بعضاً کسانی که واردات میوه می کنند، خودشان دلال میوه هستند ولی در این دولت ضربه خوردند. بیشترین میوه ای که مردم مصرف می کنند، مرکبات و سیب است. در کشور هم شرایط برای تولید این 2 رقم میوه خوب است. سالها قبل از دولت نهم، کار برخی افراد این بود که فضایی ایجاد کنند که فضای این محصول در باغ چنان پایین بیاید، این محصول را از کشاورز با قیمت پایین می خریدند، در سردخانه ها نگهداری می کردند و شب عید هر طور دلشان میخواست، می فروختند. این عمل با همکاری برخی مسئولین وقت بود. ورود سیب و مرکبات را هم ممنوع اعلام می کردند. یک انبار میوه داریم، بازار هم در شب عید قرار دارد، تقاضا فراوان می شود. خودتان می دانید قیمت چقدر می شود. سال 83 در پاییز، کسی مرکبات را در شمال 100 تومان هم از کشاورز نمی خرید، شب عید همان مرکبات بالای 1500 تومان به مردم فروخته می شد. خود من وقتی از تهران می آمدم، به خانواده که زنگ می زدم، می گفتم چیزی لازم ندارید؟ می گفتند که در اهواز میوه نیست، اگر تهران هست، با خودت میوه بیآور. در تهران به میدان قزل قلعه رفته بودم، مجبور بودم صندوقی بخرم چون غیر از آن نمی فروختند. 2 نوع مرکبات هر کدام بالای 1500 تومان. چرا؟ چون عده ای خاص آن را احتکار کرده بودند، دولت وقت جلوی واردات را گرفته بود و بازار دست افراد خاص بود که هر کاری می خواستند، می کردند. این دولت از روز اول برنامه ریزی کرد که کشاورز بتواند قیمت واقعی محصول خود، یعنی قیمت کف قرار داد را بگیرد، بعد هم تشکلهای معروف تولیدکنندگان را حمایت کرد که محصول را از کشاورز بگیرند و تسهیلات داد که بتوانند فضای نگهداری ایجاد کنند. همه اینها غیردولتی انجام شد ولی این اتفاق افتاد. در بخش طیور هم خسارت دامدار را بلافاصله پرداخت می کردیم. سیستم بیمه اجباری مرغداری را تصویب کردیم که مرغداری ها بیمه شدند و هر جایی موردی مشکوک می دیدیم، فوراً دولت وارد عمل می شد. اتفاقاً در تشخیص اولیه هم باید انهدام می کردیم، چون در یک روند بالینی باید مشخص شود که آیا فلان دام این بیماری را دارد یا خیر که این، یک هفته طول می کشید و ما نمی توانستیم صبر کنیم. بیماری نیوکاسل مخصوص طیور است. ربطی به انسان ندارد. وقتی در داخل دام ما آمد و ما بلافاصله دام مبتلا به این بیماری را منهدم می کردیم، کسی باور نمی کرد. برخی مخالفین دولت شروع کردند که مگر به این سرعت می شود؟ دارند، مخفی کاری می کنند. از سازمان بهداشتی جهانی دام خواستیم که اینها این کار را انجام دهند که اینها هم باور نمی کردند. ما گفتیم خودتان بررسی کنید و نمونه گیری کنید. ما که نمی خواستیم سلامت مردم را معامله کنیم. دامپزشکی ما موظف بود هرجا مورد مشکوک می دید، انهدام را انجام دهد. در روستایی اگر یک مورد مشکوک می دیدیم، تا شعاع 10 کیلومتری هر پرنده ای را از بین می بردیم. خسارت آن روستایی را نیز می دادیم. اگر مرغی 5 هزارتومان ارزش داشت، ما 7 هزارتومان به او می دادیم که خودش با رغبت این کار را انجام دهد، چون بحث سلامت بود. سازمان بهداشت جهانی هم نمونه گیری خود را انجام داد. در سایت این سازمان هم هست که ایران پاک است. ایران به پایگاه آموزش کشورهای منطقه تبدیل شد که بیایند، روشهایی که در ایران انجام شده است، کشورهای دیگر هم در پیش بگیرند. با این اوصاف، این ادعا را که خرید و تویع اقلام انتخاباتی است، رد میکنید؟ سال 87، یک موضوع ساده در مرغداری های کشور بحران ایجاد کرد که اثرات آن بحران را در این 4 سال ما باید پاسخ می دادیم. همه کشورهای منطقه آلوده شده بودند. ما کشور را پاک نگه داشتیم، همان روز هم خسارت را می دادیم. تولید مرغ کشور نه تنها حفظ شد بلکه افزایش هم پیدا کرد. اگر سال 84، 1100 تن تولید داشتیم، سال 87، از 1560هزار تن گذشت. این تولید کننده اطمینان داشت که دولت از آن حمایت می کند. سیستم حمایتی را برقرار کردیم. اگر خسارتی متوجه دامدار یا کشاورز می شد، به سرعت آن را جبران می کردیم. رسانه ها، روزهای اول گفتند که مردم مرغ مصرف نکنند، همان روزهای اول ما مرغ را خریدیم. در خرید تضمینی مرغ هم دولت یارانه می دهد. از موقعی که سیستم توزیعی یارانه ای مرغ برداشته شد، دیگر کسی کوپن برای خرید مرغ نداشت ولی دولت هم برای حمایت از تولیدکننده و هم حمایت از مصرف کننده این کار را کرد. اگر امسال مرغ منجمد را کیلویی 2هزارتومان به دست مصرف کننده می رساندیم، چون دولت هزار تومان روی آن یارانه می داد. ولی این آقایان این را نفهمیدند که دولت در حال توزیع مرغ یارانه ای است نه انتخاباتی. تولید کشور حفظ شد و افزایش پیدا کرد. آن افتخار از سازمان بهداشت جهانی نصیب کشور شد که ایران از بیماریهای پرندگان پاک است. اگر این اتفاقات افتاده است و آنها انجام ندادند، ما باید چه کنیم. از همان روز اول بنا بر حمایت از مردم و تولید کننده بود که انجام شد ولی آقایان آن را انجام ندادند و ناسزا می گویند /1001/ منتظر اخبار ، انتقاد و پیشنهاد های شما هستیم :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]
-
گوناگون
پربازدیدترینها