واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > شهری - رضا پورحسین اگر براساس روایت، حکمت گمشده مؤمن باشد؛ شادی ونشاط گمشده جامعه ماست. یعنی شادی ونشاط یک نیاز فردی واجتماعی ویک ضرورت برای تأمین سلامت روان به شمارمی آید. شادی به این دلیل یک نیاز محسوب میشود که آهنگ ارگانیسم زیستی وروانی انسان برمبنای نشاط وشادابی بنا شده است. به همین دلیل است دراثر استرس وتنیدگی، سیستم ایمنی و توحیدیافتگی شخصیتی انسان دچاراختلال میشود ودرصورت تداوم وشدت، به بیماریهای روانی و روان تنی منجر میشود. ضمن آنکه نشاط وشادابی با رضامندی اززندگی و احساس خوشبختی همگونی بالایی دارد. شادی یک هیجان است که دراثر محرکهای درونی وبیرونی ارگانیسم را درجهت انبساط عضلانی، انبساط وبهجت روحی سوق میدهد وتمایل وی برای تداوم چنین احساسی زیاد است. برعکس اندوه که تمایل انسان به عدم تداوم آن میباشد. ذات شادی درانسان اولیه است اما نوع شادیکردن آن به یادگیری ومتغیرهای محیطی وفرهنگی بستگی دارد. هرانسانی یک یاچند مطلوب دارد که رسیدن به آنها برای وی مهم ولذت بخش خواهد بود. گاهی انتظار وامید برای رسیدن به مطلوبها نیز برای لذت بخش است. رسیدن به مطلوب ویا نزدیک شدن به آن درانسان احساس شادی میآفریند ونرسیدن وعدم امید به آن اندوه وحزن ایجادمیکند. ازسوی دیگر میتوان مطلوبها را براساس طبقهبندیهای انگیزشی مثل مزلو طبقهبندی کرد. طبیعی است مطلوب آدمها بایکدیگر براساس طبقهای که درآن قرارگرفتهاند، متفاوت خواهد بود. اگربرای یک کودک تغذیه یک مطلوب باشد، برای یک بزرگسال رسیدن به یک موفقیت مشخص یک مطلوب خواهدبود. براین اساس شادی ونشاط همبستگی زیادی با عمق نگرش و سازمانیابی شخصیت فرد دارد. طبیعی است هراندازه شخصیت فراز غنای بیشتری برخوردار باشد، ازنشاط بیشتر و عمیقتری برخوردارخواهد بود. می توان بین شادی ونشاط تفاوتی قائل شد. شادی یک هیجان انبساطی زودگذر است، اما نشاط یک احساس بهجت و شادمانی درونی است که پایدار وبادوام است. شادی همیشه با هیجانهای لبخند وخنده وحرکت همراه است اما درنشاط احساس بهجت وسرور لزوماً با خنده همراه نیست ولی احساسی است که موجب لذت فرد میشود. تفاوت دیگر این است که میتوان شادی منفی ویاکاذب هم درنظرگرفت، اما نشاط درانسان همیشه مثبت است. به عبارت دیگر شادی مثبت میتواند به نشاط تبدیل شود اما شادی کاذب منجربه نشاط وبهجت انسان خواهد شد. حتی تجربه نشان داده است که شادیهای کاذبی که توسط محرکهای متفاوت مثل داروهای روانگردان، موادمخدر، الکل، موسیقی بسیارتند، تمسخردیگران، وازاین قبیل به دست میآید؛ پیامدهای اندوه وافسردگی خواهد داشت. به همین دلیل نمیتوان به یک شادی بیحدومرز قائل شد. شادی درنظر تعلیم وتربیت دینی ونیز توجه به مشخصههای سلامت روان دارای حدودی است که البته شناسایی این حدود بستگی به میزان رشد شناختی واجتماعی فرد و در سطح جامعه نیاز به قانون دارد. پس شادی مثبت ونشاط فردی واجتماعی برای سلامت روان آدمی ضرورت دارد. نکته اساسی تأثیرمتقابل این دو بریکدیگراست؛ تأثیر نشاط فردی برنشاط اجتماعی و تأثیر نشاط اجتماعی برنشاط فردی. کاستی درهردو سرطیف منجربه ناامیدی واختلال درنشاط خواهد شد. اما سهم نشاط اجتماعی به عنوان یک محرک شادی بخش ونشاط آفرین برای فرد بسیار مهمترجلوه میکند. به عبارت دیگر نشاط فردی به گونهای عمل میکند که مابه ازا بیرونی داشته باشد. بدون وجود متغیرهای نشاطانگیز درمحیط وموقعیت بیرونی به راحتی نمیتوان به نشاط طبیعی دست یافت. البته تهذیب ومعنویت میتواند نوعی رضامندی ازخویشتن ونشاط فردی را سبب شود وهمچنین سطح بالای حرمت خود نیز به این نشاط کمک میکند. درنظرما ازمسایل غیرمادی مثل عدالت اجتماعی، انداموارگی جامعه، عدم تبعیض، نبود فقر، نداشتن دلهرههای اجتماعی واقتصادی، احساس امنیت روانی واجتماعی، تکریم علم وعالم، سهولت اجرای قوانین، وجود موفقیتهای ملی وبینالمللی درعرصههای علمی، فناوری، فرهنگی، اقتصادی واجتماعی، معنویت اجتماعی، مشاهده رگههای رفتار دینی درجامعه گرفته تا مصادیق عینی مثل شهرسازی منطبق بر معماری رازآلود وبومی، تظاهررنگ درشهر وروستا، توجه به محیط زیست و صدها عامل دیگر میتواند درشکلگیری نشاط اجتماعی و مآلاً نشاط فردی مؤثرباشند. عضو انجمن روانشناسان ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]