واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تحليل آخرين يافتههاي دفترنظارت بر«برنامه آموزش براي همه» درگزارش ايسنا: استمرارحاكميت باورهاي غلط درتحصيل دختران محروم نبودراهبرد فقرزدايي درسياستهاي برنامه
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: اجتماعي - آموزش و پرورش
دفتر نظارت بر «برنامه آموزش براي همه در ايران» كه آخرين يافتههاي اين برنامه را تا پايان سال گذشته گردآوري كرد و اواخر ارديبشت ماه گذشته به جمعبندي نهايي رساند، ضعف اعتقاد مديريتهاي سطح بالاي كشور به برنامه «آموزش براي همه»، استمرار حاكميت باورهاي نادرست در امر تحصيل دختران و زنان و فقدان راهبرد از ميان برداشتن فقر مادي و تحصيلي در سياستهاي «آموزش براي همه»، را عمده عوامل آنچه كه «به بلوغ نرسيدن و تحقق كامل نيافتن برنامه آموزش براي همه در ايران»، خوانده، اعلام كرد.
به گزارش خبرنگار «آموزش و پرورش» ايسنا، پيش از اين، بخش اول گزارش «آخرين يافتههاي برنامه آموزش براي همه در ايران» كه وزارت آموزش و پرورش با همكاري دفتر زيرمنطقهاي يونسكوي تهران و يونسكوي تايلند، اقدام به تهيه آن كرده بود، بر روي خروجي خبرگزاري دانشجويان ايران قرار گرفت.
اين گزارش (گزارش ارزيابي ميان دهه برنامه آموزش براي همه (MDA))، آخرين نتايج ارزيابي برنامه آموزش براي همه كه به ارزيابي عملكرد آموزشي در مقاطع آموزش و پرورش عمومي اعم از ابتدايي و راهنمايي اختصاص دارد، وضعيت عملكرد آموزش و پرورش در قالب شاخصهاي برنامه آموزش براي همه «از سال 79 تا پايان 86» را نشان ميدهد.
از مهمترين يافتههايي كه از آخرين ارزيابي «برنامه آموزش براي همه» در ايران ميتوان ياد كرد، عبور5/43 درصد دانشآموزان ابتدايي از كانال پيشدبستاني، رسيدن نرخ پوشش واقعي ابتدايي به 8/97 درصد، نرفتن 7/4 درصد لازمالتعليمهاي كشور به مدرسه و مردوديت 2/6 درصد دانشآموزان ابتدايي است كه اين شاخص، خاصه در پايه اول ابتدايي به چهار درصد ميرسد، رسيدن نرخ پوشش واقعي راهنمايي به 9/84 درصد، افزايش نرخ گذر از ابتدايي به راهنمايي به 4/97 درصد، نگذارندن دوره راهنمايي توسط 1/15درصد دانشآموزان، افزايش نرخ ماندگاري و گذر تحصيلي در مقابل كاهش تراكم كلاس و نرخ تكرار پايه، قرار گرفتن يك معلم به ازاي هر 22 دانشآموز در يك كلاس و كاهش تراكم ميانگين كلاسهاي درس به 21 نفر، افزايش نرخ گذر از راهنمايي به متوسطه به 93 درصد و مردوديت هفت درصد دانشآموزان راهنمايي، بيسوادي مطلق 7/17درصد مردم، قرار گرفتن نرخ برابري جنسيتي تحصيل در جمعيت 15 ساله و بالاتر ايران برشاخص 89/0 و رشد سهم آموزش و پرورش از GDP به 11/5 درصد، هستند.
اما اين يافتهها، تحليلهاي خاصي را نيز از جانب گردآورندگان، يعني كارشناسان دفتر نظارت بر برنامه آموزش براي همه معاونت آموزش و نوآورى آموزش و پرورش به همراه داشته كه توجه به برخي نكات آن، راه را براي ارزيابي وضعيت عمومي آموزش و پرورش در ايران در مقايسه با ساير ملل عضو برنامه آموزش براي همه هموار ميكند.
ضعف ارتباط بين بخشهاي مختلف ارايه دهنده خدمات آموزشي
ضعف اعتقاد مديريتها به برنامه آموزش براي همه
بنا بر ارزيابي دفتر نظارت برنامه «آموزش براي همه»، عمدهترين چالشهاي فعلي پيش روي تحقق كامل اين برنامه در ايران، ضعف ارتباط و هماهنگي لازم بين بخشهاي مختلف ارايه دهنده خدمات مراقبتي و آموزشي در كشور، وجود اشكالات در ساختار و بدنه برنامهريزي و اجرايي آموزش براي همه در ايران و نبود امكان پيگيري دقيق اجراي برنامه آموزش براي همه به دليل «ضعف اعتقاد مديريتهاي سطح بالا » نسبت به اهميت و ضرورت اجراي برنامه است؛ چه اين امر، خود، گوياي علت اصلي ناهماهنگي در اجراي مصرانه برنامه آموزش براي همه در راستاي زدودن ضعفها و دور كردن دغدغههاست.
متناسب نبودن محتواي آموزشي نظام آموزش و پرورش با نيازهاي دانشآموزان
نبود دسترسي برخي مدارس به آب آشاميدني وسرويس بهداشتي عليرغم انكار مسوولان آموزش و پرورش
اين كارشناسان، همچنين، منعطف نبودن برنامههاي آموزشي و درسي و متناسب نبودن محتواي آموزشي فعلي نظام آموزش و پرورش با نيازهاي دانشآموزان و استاندارد نبودن فضاهاي آموزشي از جمله نبود دسترسي غيرقابل توجيه برخي مدارس به آب آشاميدني و سرويسهاي بهداشتي، حتي در زمان كنوني را، از ديگر موانع تحقق برنامه آموزش براي همه در ايران عنوان كردهاند.
جالب آن كه، اين يافتههاي تحليلي از سوي يكي از مراجع داخلي آموزش و پرورش، در حالي عنوان ميشود كه مسوولان مربوطه در اين وزارتخانه، بر نبود مشكلات رفاهي در مدارس، خاصه، فقدان دسترسي به آب آشاميدني و نبود سرويسهاي بهداشتي، اصرار ميورزند و اين درحاليست كه متاسفانه، به اذعان كارشناسان، وجود غيرقابل انكار اين مشكلات، تاثير عمدهاي بر روند يادگيري دانشآموزان كشورمان بر جاي ميگذارد.
البته نكته قابل توجه اين است كه اذعان اين مراجع مذكور در وزارت آموزش و پرورش به ضعفهاي موجود، عليرغم انكار مراجع بالاتر اين نهاد، خود، امري اميدواركننده نسبت به راهگشايي براي حل مشكلات از طريق در جريان گذاشتن مقامات ارشد است.
استمرار حاكميت باورهاي نادرست در امر تحصيل دختران و زنان
نابرابري در دستيابي زنان و روستاييان به آموزش مهارتهاي حرفهاي
به گزارش خبرنگار ايسنا، دفتر نظارت بر «برنامه آموزش براي همه ايران»، در ادامه تحليلهاي خود از برنامه مذكور نيز، مشكل فرهنگي و حاكميت باورهاي نادرست در امر سوادآموزي و تحصيل دختران و زنان، وجود نابرابري در دستيابي زنان و روستاييان به آموزشهايي كه در ايجاد مهارتهاي حرفهاي براي اشتغالزايي موثر هستند و اشتغال و درآمدزايي فرزندان و نقش موثر آن در اقتصاد بخشي از خانوادههاي روستايي و محروم شهرها كه مانع از حضور كودكان در مدارس ميشود را، ديگر چالشهاي پيش روي تحقق آموزش براي همه ايرانيان ميخواند.
حال، اگرچه آمار مشخصي از شمار دختراني كه به دليل حاكميت باورهاي غلط در امر سوادآموزي به ويژه در استانهاي محروم و شهرهاي كوچكتر كشور، در دست نيست، اما اذعان كارشناسان امر به وجود اين مشكل، اين پرسش را به ذهن تداعي ميكند كه به راستي آيا هنوز زمان دفن اين باورهاي ناصحيح كه به باور عام، عمدتا به دو نسل پيش از نسل كنوني مخاطب آموزش و پرورش مربوط ميشود، فرا نرسيده است؟!
ناكافي بودن ظرفيتهاي جذب كودكان آموزشپذير استثنايي
«پايين بودن سطح آگاهي جامعه از توانمنديها و استعدادهاي كودكان استثنايي و ناكافي بودن ظرفيتهاي جذب و پوشش كودكان آموزشپذير استثنايي به ويژه در مناطق روستايي» از ديگر مواردي است كه به عنوان موانع به بار نشستن برنامه آموزش براي همه در ايران در تحليل گردآورندگان برنامه، به آن پرداخته شده است.
*كاربردي نبودن روشهاي سوادآموزي عليرغم لزوم از بين بردن بيسوادي تا پايان برنامه پنجم توسعه
«كاربردي نبودن ساختار محتوا و روشهاي سوادآموزي» نيز، از ديگر نكتههايي است كه از آن در بخش آموزش بزرگسالان، به عنوان علل گسترش نيافتن سوادآموزي بزرگسالان براي پوشش كامل جمعيت 7/17 درصدي نيازمند آموختن سواد، ياد شده است.
در گزارش تحليلي دفتر نظارت بر برنامه آموزش براي همه، موكدا بر توسعه فعاليتهاي سوادآموزي متناسب با ويژگيهاي مخاطبان براي از بين بردن بيسوادي تا پايان برنامه پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور، تاكيد شده است.
البته در اين گزارش، مواردي بسيار مهم و قابل تامل نيز به عنوان راهبردهاي آينده «برنامه آموزش براي همه در ايران» توصيف شده است كه توجه به اين نكات، قطعا راهگشاي بسياري از مشكلات موجود و موانع كنوني اجرايي شدن آموزش براي همه ايرانيان است.
رشد آگاهي اجتماعي در زمينه تحصيل كودكان لازمالتعليم كه به دليل فقر و اشتغال، از تحصيل بازماندهاند
از جمله راهبردهاي مهم آينده برنامه آموزش براي همه ايران، افزايش آگاهي اجتماعي نسبت به فرايند رشد كودكان و رشد آگاهي اجتماعي در زمينه تحصيل دختران و زنان، كودكان لازمالتعليم كه به دلايلي چون فقر و اشتغال از تحصيل بازماندهاند و همچنين كودكان استثنايي كه نيازمند گسترش آموزش و پرورش ويژه خود با تاكيد بر توسعه آموزشهاي تلفيقي و فراگير هستند، برشمرده شده است.
راهبردها: ارتقاي سطح دانش تخصصي نيروي انساني فعال آموزش و پرورش
تغيير ساختار نظام ارزشيابي تحصيلي از حافظه به عملكرد محوري
آموزش مهارتهاي زندگي در برنامههاي درسي
در اين گزارش همچنين، ارتقاي سطح مهارتهاي حرفهاي و دانش تخصصي و شغلي نيروي انساني فعال آموزش و پرورش، افزايش پوشش تحصيلي، ايجاد انعطاف در برنامههاي آموزشي و درسي متناسب با نيازهاي دانشآموزان و اقتضائات روز در جهت متناسبسازي بيشتر برنامهها با ويژگيهاي يادگيرندگان، تغيير ساختار نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي از حافظه محوري به عملكرد محوري، تعيين چارچوب آموزش مهارتهاي اساسي زندگي در برنامههاي درسي بر اساس نيازهاي دو جنس، اثربخش كردن نقش آموزش در زمينه ارتقاي سطح سلامت و بهداشت دانشآموزان به ويژه در موضوع ايدز و اعتياد، هدفمند كردن برنامههاي آموزش فني و حرفهاي و كاردانش در راستاي نيازهاي بازار كار و در نهايت، اجراي كامل طرح سنجش و غربالگري تشخيصي كودكان بدو ورود به دبستان از راهبردهاي عمده ديگري است كه در گزارش آخرين يافتههاي برنامه آموزش براي همه در ايران، بر آن تصريح شده است.
استراتژيها: سياستهاي آموزش براي همه با راهبرد «از ميان برداشتن فقر» پيگيري شود
راهبردهاي برابري جنسيتي در آموزش به اجرا گذاشته شود
به گزارش ايسنا، از سطرهاي نهايي اين گزارش كه عبور كنيم، به استراتژيهاي 12 گانه برنامه «آموزش براي همه» كه براي كشورمان، مطابق با دستورالعمل بينالمللي ترسيم شده، ميرسيم.
اول: تعهدات ملي قوي براي توسعه آموزش براي همه، پايهريزي، برنامههاي عملي براي مقصد فوق، تهيه و سرمايهگذاري در آموزش پايه را به ميزان قابل ملاحظه، تقويت كنيم.
دوم: سياستهاي آموزش براي همه را در چارچوب يك عرضه پايدار و يكپارچه كه پيوندهاي روشن با راهبردهاي مفقود از ميان برداشتن فقر و پيشبرد توسعه داشته باشد را، ترويج كنيم.
سوم: دخالت و مشاركت متعهدانه جامعه مدني در صورتبندي، اجرا و نظارت بر راهبردهاي توسعه آموزشي را تضمين كنيم.
چهارم: به پديدآوردن راهبري و مديريت آموزشي پاسخگو، مشاركتآميز و مسووليتپذير مبادرت ورزيم.
پنجم: نيازهاي نظام آموزشي را كه از مناقشات، بلاهاي طبيعي و بيثباتي آسيب ديدهاند، برآورده و برنامههاي آموزش را به گونهاي اجرا و هدايت كنيم كه مشوق تفاهم متقابل، صلح و مدارا باشد و به جلوگيري از خشونت و نزاع منجر شود.
ششم: راهبردهاي يكپارچهاي را براي برابري جنسيتي در آموزش از طريق تغيير نگرشها به ارزشها و رويههاي مورد قبول، به اجرا گذاريم.
هفتم: برنامههاي آموزشي و اقداماتي را با قيد فوريت و اضطراري بودن، براي مبارزه با بلاياي عالمگير ايدز و اعتياد اجرا كنيم.
هشتم: محيطهاي آموزشي امن، سالم و فراگيري كه امكانات، به طور عادلانه در اختيار باشد، ايجاد كنيم و اين اقدام به گونهاي باشد كه سطوح دستاوردهاي يادگيري و تحصيل براي همه دانشآموزان در آنها به روشني معلوم و تعريف شده باشد.
نهم: شان، روحيه و حرفهگرايي آموزگاران را تقويت كنيم.
دهم: بر فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي براي كمك به تحقق اهداف آموزش براي همه تسلط پيدا كنيم.
يازدهم: نسبت به نظارت پيوسته و نظاممندانه بر پيشرفت به سوي اهداف آموزش براي همه و راهبردهاي آن در سطح ملي اقدام كنيم.
و دوازدهم: بكوشيم تا بر اساس ساز و كارهاي موجود، پيشرفت به سوي آموزش براي همه را تسريع كنيم.
به گزارش ايسنا، بررسي تغييرات شاخصهاي ارزيابي برنامه آموزش براي همه و آخرين يافتههاي آن در ايران، اگرچه در اجماع كلي، نشانگر رشد شاخصهاست، اما با نظاره به تحليلهاي صورت گرفته و به اذعان دفتر نظارت برنامه آموزش براي همه، هنوز تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصلههاي زيادي وجود دارد كه بايد با توجه به راهبردهاي عنوان شده و استراتژيهاي 12 گانه برنامه، نسبت به پر كردن اين فاصلهها در كشور اقدام شود.
انتهاي پيام
جمعه 24 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]