واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - مهدی خاکیفیروز برتراند راسل رسالهای دارد با عنوان «در ستایش بطالت». او در این رساله میگوید کار یک رفتار اجتنابناپذیر برای کسب رفاه است و هیچ تقدسی نیز در آن نهفته نیست؛ به همین دلیل است که او تلاش برای کاهش مستمر از زمان انجام آن را توصیه میکند. به عقیده راسل و بر مبنای شرایط زمان و کشوری که او در آن میزیسته است، 4 ساعت کار روزانه و تعطیلیهای فراوان در طول سال زندگی بهتری را فراهم میکند تا کار طاقتفرسای روزانه. با این وجود، عقاید راسل به کار زمانه و سرزمینمان نمیآید چون ما با حلقه مفقودهای به نام «بهرهوری» مواجه هستیم. آمارهای دولتی نشان میدهد بهرهوری در دولت نهم رشد مطلوبی داشته است و از وضعیت اسفناک خود فاصله گرفته است. این آمارها البته در تنظیم گزارشهای اداری و سخنرانیهای دولتی کاربرد خوبی دارد اما برای شناخت واقعیت نمیتواند چندان راهگشا باشد. هر دولتی راهکاری برای پر کردن اوقات فراغت شهروندان خویش انتخاب میکند. برخی دولتها سینما، توریسم، تلویزیون، ورزش، جشنها و جشنوارهها و مسائلی از این قبیل را انتخاب میکنند. برخی دولتها نیز توسعه ادارههای دولتی را برای سرگرم کردن شهروندان برمیگزینند. این روزها مدیران مؤسسههای دولتی بخشنامههای متعددی صادر میکنند که مضمون مشترک آنها تأکید بر تعطیل نبودن این مؤسسهها در روزهایی به جز تعطیلات رسمی است. البته اگر رقم بهرهوری در این مؤسسهها بالا بود، این تأکیدهای شدید و غلیظ میتوانست مفیدتر باشد. بسیاری از ادارههای دولتی ایران اگر چند ماه متوالی هم تعطیل باشند، خللی در فرآیندهای اقتصادی کشور رخ نمیدهد، پس چه اصراری وجود دارد کارکنان این دستگاهها روزهای بیشتری به اداره کشانده شوند؟ مخالفان تعطیلات طولانی نوروزی به طیفهای گوناگونی تقسیمبندی میشوند. یکی از این طیفها، تعدادی از نمایندگان مجلس هستند که اواسط امسال به بهانه زیاد بودن تعطیلات نوروزی، از حذف تعطیلی 29 اسفندماه سالروز ملی شدن صنعت نفت دفاع کردند. البته آنها قانونی در این زمینه تصویب نکردند ولی اگر هم این اتفاق میافتاد، اجرایی شدن آن با تردیدهای متعددی مواجه بود. بسیاری از ایرانیان، آغاز تعطیلات نوروزی در سالهای کبیسه و غیر کبیسه را چهارشنبه پایان سال میدانند. برای آنها فرق چندانی ندارد که چه عواملی به ملی شدن صنعت نفت کمک یا خیانت کردند اما همگی بر این مسأله توافق نظر دارند که 28 و 29 اسفند باید تعطیل باشد. فرقی نمیکند که این بهانه این تعطیلی، ملی شدن صنعت نفت باشد یا سالروز تولد محمدبن ذکریای رازی یا روز جهانی اتانول. اگر هدف از کاهش تعطیلات، حمایت از گزارش مالی تاکسیرانان شهرهای بزرگ است، میتوان یارانه بنزین را نقدی به آنها پرداخت کرد تا اوقات خوشی را با خانواده بگذرانند و چند روزی از خیابانهای ملالآور شهر بگریزند. اعضای شورای انقلاب در آخرین روزهای اسفند 1357 تصمیم گرفتند تعطیلات نوروزی مدارس را از سال 1358 همچون ادارههای دولتی به 5 روز کاهش دهند. برخی جوانان دبیرستانی آن دوره که از شور و هیجان کافی برخوردار بودند، در اعتراض به این تصمیم شورای انقلاب دست به تظاهرات زدند و با اسپری سیاه که از قضا ماندگاری خوبی هم دارد، روی دیوارها نوشتند: «تعطیلی 5روزه، توطئه آمریکاست.» اکنون موهای آن جوانان در آسیاب زمانه سپید گشته و نیک میدانند همه چیز را نباید به توطئه آمریکا نسبت داد. با این حال هنوز هم بخش مهمی از آنان همچنان مخالف تعطیلات 5روزه هستند، مگر این که وقتی از هیجان فرزندان خود به ستوه میآیند، تعطیلات طولانی نوروزی را عامل شیطنت فرزندانشان قلمداد کنند. فراموش نکنیم که مطابق تفسیر اکثر پدر و مادرها از قانون اساسی، دولت وظیفه دارد نوجوانان را در مدارس سرگرم کند تا والدینشان بتوانند به کار و زندگیشان برسند، حتی اگر این کار و زندگی، حضور در اداره دولتی و نوشیدن چای و خواندن روزنامه با هدف ساعت زدن و رعایت بخشنامههای ابلاغی باشد. هرچند کارکنان دولت در ادارهها کارایی مطلوبی ندارند ولی این به معنای آن نیست که مشکل بهرهوری منابع به این ادارهها محدود شود. استفاده غیر بهینه از امکانات و وقت، فقط مخصوص ساعتهای کاری نیست و شامل اوقات غیر کاری نیز میشود. به همین دلیل است که ساکنان شهرهای بزرگ در روزهای تعطیل نیز حال و روز بهتری نسبت به روزهای کاری ندارند. تعطیلات طولانی برای اغلب ساکنان تهران جذابیت چندانی ندارد چون یا باید در شهری نیمه تعطیل روزگار بگذرانند یا در جادههایی پردود و ترافیک، تجربه سفرهای دشوار درونشهری خود را با سایر اعضای خانواده به اشتراک بگذارند، هرچند آداب و رسم ویژه این ایام، فرصتی برای تمدد اعصاب شهروندان فراهم میکند که ربط چندانی با تعطیلات ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]