واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چطور این عمل غیر قابل دفاع آقای مایلی کهن با شدیدترین برخوردها مواجه شد اما از توهین تماشاگرنماهایی که از ادبیاتی بسیار زشت و موهن و به دور از شان جامعه استفاده نمودند به راحتی عبور نموده و به صرف بیان این نکته که :« ما این عمل را محکوم می کنیم » از قبال این حرکت گذشتند. ورزش در کشور ما از قدمتی طولانی برخوردار بوده است به گونه ای که بر اساس مدارک موجود عمر ورزش ما به قوم آریا برمی گردد. هرودوت، مورخ مشهور یونانی می نویسد: ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموختند: سواری، تیر و کمان و راستگویی. جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانی و عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حال دویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود. تقریبا از همان زمان ها بود که واژه پهلوانی نیز به ورزش کشور ما افزوده شد. پروفسورآدولف راپ Adolf Rapp در كتاب خود موسوم به مذهب و مراسم ايرانيان باستان مي نويسد:« چيزي كه در دوره باستان بيش از هر چيز جالب توجه است و روح معنوي ايرانيان را در زندگاني اجتماعي آنان مجسم مي نمايد روش آموزش و پرورش آنهاست. اين شیوه تربیتی، از كودكي در روح جوانان منشأ بروز احساسات پاک گرديده و ايشان را در كار ها به سوی راستي و ترقي راهنمايي مي نمود و از ابتدا نيروي رواني و بدني آنان را مهياي كار ساخته و جامعه صحيح و سالمي تربيت مي كرد كه افراد آن در آتيه به آساني مي توانستند منشأ خدمات شايان شده و وظايف خود را در قبال وطن و ملت خود انجام دهند. اين روش آموزش و پرورش معنوي و بدني كه از عصر مادها تا زمان شاهنشاهي هخامنشيان در پاسارگاد در دربار ايران برقرار بود، در تمام ممالك شرقي نظير آن ديده نشده بود لذا توجه يونانيان به آن جلب شده و از زمان هرودوت به بعد آنان روش تعليم و تربيت را از ايرانيان فرا گرفته و در يونان رواج دادند». با ورود اسلام به ایران، این دیدگاه روح و عمق بیشتری به خود گرفت و ورزش تبدیل به وسیله ای برای مقابله با ظالمان و ستاندن حقوق مظلومین و ستمدیدگان گردید. ورزش زورخانه ای با الگوی مولای متقیان امیر المؤمنین شکل گرفته و به عالی ترین درجات در عرصه اخلاق و یاری رسانی اجتماعی مبدل گرید و افسانه های زیادی از پهلوانان ایرانی در گوشه و کنار ایران و جهان هر روز برای کودکان و نوجوانان نقل گردید. اما امروز صحنه ورزش کشور ما به کدامین شکل خود را مزین می بینید؟ ورزش زورخانه ای که محل بسط اخلاق و ایمان بود به گوشه انزوا فراخوانده شده و ورزش هایی جای آن ها را گرفته کرده است که با رویکرد فعلی نه تنها سطح اخلاقی جامعه را ارتقا نداده بلکه در بسیاری از موارد برای امنیت اخلاقی جامعه ما نیز دردسرساز گردیده است. بحث فوتبال و مربی تیم ملی آن و حاشیه های بوجود آمده در طی دو هفته اخیر، داستانی غم انگیز و حیرت آور از سقوط اخلاقی ورزش در کشور را حکایت می کند که جز دردمندی دلسوزان و گلایه ورزشکاران حقیقی چیزی به همراه نداشته است. بیانیه اعتراض آمیز محمد مایلی کهن با ادبیاتی ناپسند به طور جدی مخالف اندیشه ها و ارزش های جامعه ما می باشد و از این بابت به نظر می رسد که برخوردهای لازم نیز در خور این حرکت غیر قابل دفاع ایشان بوده است، اما در این میان نکته ای بسیار مهم در درگیری های شخصی عده ای سودجو که در این میان به دنبال منافع خویش بوده اند کاملا به ورطه فراموشی سپرده شد و آن این بود که چه عاملی باعث شده است که عده ای تماشاگر نما با هدایت افرادی خاص اقدام به توهین به مربی تیم ملی نمایند؟ چرا برخوردهای لازم با این امر صورت نگرفته است؟ چطور این عمل غیر قابل دفاع آقای مایلی کهن با شدیدترین برخوردها مواجه شد اما از توهین تماشاگرنماهایی که از ادبیاتی بسیار زشت و موهن و به دور از شان جامعه استفاده نمودند به راحتی عبور نموده و به صرف بیان این نکته که :« ما این عمل را محکوم می کنیم » از قبال این حرکت گذشتند. این نکته برای متفکران عرصه ورزش بسیار عجیب بود که وقتی نوبت به محکومیت تماشاگرنماها می رسید با بیان همین یک کلام از کنار آن می گذشتند اما در مورد بیانیه آقای مایلی کهن چنان غوغایی به پا کردند که صدا به صدا نرسیده و بسیاری از حقایق در این امواج خروشان به خاموشی گرایید. مسأله این است که ورزش کشور ما بیمار می باشد و باید برای درمان آن چاره ای اندیشید. امروز تمامی مدیران باشگاهی بویژه در عرصه ورزش فوتبال بر تنزل سطح اخلاق اعتراض نموده و به دنبال منجی ای می گردند که بتواند این ورزش را به جایگاه مناسبی برساند، اما متأسفانه تا زمانی که مسائل ورزش به دور از جنجال های رسانه ای و در حضور کارشناسان دلسوز ورزشی مورد بررسی قرار نگیرد، همچنان مشاهده خواهیم کرد که سقوط آزاد اخلاق در ورزش کشور بویژه فوتبال ادامه خواهد داشت. قوانین کمیته انضباطی علاوه بر این که باید به طور کاملا عادلانه در مورد همه افراد اعم از مربیان، ورزشکاران و تماشاگران بدون هیچ گونه مسامحه ای اجرا شود باید به گونه ای اصلاح گردد که تضمین کننده جریان اخلاق حسنه ورزشی در میان وزرشکاران، مربیان و تماشاگران شود. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 422]