واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بالاخره پس از تغییر زمان واگذاري از 31 فروردین به 5 اردیبهشت معامله بلوك 51 درصدي صدرا انجام شد . این بار هم این معامله در یک چشم بر هم زدن صورت گرفت درست همانند 62 ماه پیش که در ششم بهمن ماه سال 82 بلوك 35 درصدي صدرا در یک چشم بر هم زدن معامله شد . اما چشم برهم زدن سال 82 به قیمت 407 میلیارد تومان براي 35 درصد یعنی در حدود 23300 ریال براي هر سهم و چشم بر هم زدن دیروز به ارزش 76 میلیارد تومان آن هم براي 51 درصد از صدر ا تمام شدیعنی براي هر سهم فقط 1000 ریال . براستی چه شد که سهام صدرا پله هاي قیمتی را از 300 تومان به 700 تومان ، 1300 تومان ، 1700 تومان ، 3000 تومان، 4500 تومان و .... طی کرد تا توانست بیش از 70000 سهامدار کوچک و بزرگ را براي خود جمع کند اما پس از گذشت زمان اندکی روند نزولی را درپیش گرفت بگونه اي که در این مسیر با شتابی بیشتر از شتاب صعودي سالهاي 81 و 82 به ارقامی چون 470 ریال براي هر سهم رسید . به گزارش راسخون به نقل از قلم پرس هرچند که در زمان عرضه بلوك 35 درصدي و خرید آن توسط سرمایه گذاري بانک ملی برخی از کارشناسان نسبت به خصوصی سازي صوري در این شرکت هشدار دادند اما اکثریت افراد و دست اندرکاران آن زمان به بزرگترین معامله بلوکی در بورس تهران چشم دوخته بودند تا جاییکه لقب صدراي عزیز در هر روزنامه و نوشته اي دیده می شد . در آن زمان هیچ کس از پدیده اي به نام حباب قیمت حرفی نمی زد و تلاش همه بر بالا رفتن قیمتها استوار بود و نتیجه آن تلاشها به اینجا ختم شد که صدرا با آنهمه تجهیزات و پرسنل توانمند، با آنهمه نیروي تحصیلکرده و افقهاي بازرگانی پیش رو به جایی رسید ه که حتی از اتمام پروژه هایی که چند سال قبل باید به اتمام می رسید عاجز مانده است و آنانکه در راه عزت صدراي ایران گام برمی داشتند فریادشان به جایی نرسید و قربانی خودخواهی افرادي شدند که عزت صدرا فقط در کلامشان بود نه در عملشان . آنها هنوز هم سر خود را بالا می گیرند و امیدوارند که فرصتی دیگر مهیا شود تا باز هم عزتی پوشالین براي صدرا و صدراهاي دیگر کشور درست کنند . البته آنان مانند سایر سهامداران صدرا چشمان اشکبار و نفسهاي خسته جلیل خبره مدیرعامل سابق صدر ا را به یاد ندارند شاید نمی دانند که زنده نگه داشتن یک شرکت آن هم در طول 15 سال و در شرایط سخت چه معنایی دارد آنها عادت دارند که هر از گاهی بیایند و بار خود را برگیرند. یادم هست زمانی بود که کارگران زیادي براي کار در صدرا به جزیره صدرا می رفتند . فارغ التحصیلانی که از دانشگاه مستقیم به صدرا می رفتند . هنوز یادم هست جوانی را که از رتبه هاي برتر یکی از دانشگاههاي تهران بود و مسوولیتی در صدرا داشت اما دردش این بود که بخاطر فضایی که براي صدرا ایجاد شد چوب اخراج کارگران را خورده بود و یکی از انگشتان دستش از کار افتاده بود . او هم می توانست مانند سایر همکلاسیهایش در بهترین دانشگاههاي اروپا و آمریکا باشد اما او می خواست واقعا صدرا عزیز باشد و در این راه او نیز سهمی داشته باشد . اما نمی دانست که عزتی که او دنبال می کند با عزتی که دیگران می گویند فقط در لفظ شباهت دارد . نمی دانم شاید آن جوان نیز تاکنون از کرده خود پشیمان شده و به آمریکا یا کانادا رفته باشد اتفاقا فرزندان برخی از آقایانی که براي عزیز کردن صدرا فریاد می زدند هم آنجا هستند شاید از آنجا بتوانند کاري انجام دهند !. به گزارش قلم پرس روند قیمت سهام شرکت صدرا حالا دیگر بزرگترین معامله خصوصی سازي سال 82 بورس تهران به بزرگترین زیان بورس تهران تبدیل شده است و آنهایی که روزي چند مصاحبه در این زمینه داشتند تمایلی براي نوشتن یا مصاحبه کردن در این زمینه ندار ند. اندك سهامدارانی که هنوز با صدرا مانده اند شاید جزو وفادارترین سهامداران به شمار آیند چراکه در بالا و پایین این بازي با صدرا ماندند تا صدرا صدرا بماند . اما باید دید آیا هنوز هستند کسانی که چون جلیل خبره این شرکت را از جاي خود بلند کنند تا مفهوم صدراي عزیز این بار نه در سطرها و مصاحبه ها بلکه در دل ایرانیان طنین انداز شود یا نه !؟ /1001/ منتظر اخبار ، انتقاد و پیشنهاد های شما هستیم :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]