واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > سلامت - مدیران با به وجود آوردن استرس و نگرانی میتوانند به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای سلامت ذهنی و روحی کارمندان تلقی شوند. ابوالفضل کریمی: تحقیقات اخیر نشان میدهد مدیران میتوانند به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای سلامت ذهنی و روحی کارمندان تلقی شوند و با به وجود آوردن استرس و نگرانی در میان کارمندان خود زندگی خانوادگی آنها را هم تحت تأثیر قرار داده و با مشکلات زیادی همراه کنند. به اعتقاد کارشناسان مؤسسه ملی سلامت در انگلستان مدیران باید بیشتر از گذشته کارمندان خود را به دلیل انجام درست وظایف تشویق کنند و به آنها اجازه دهند کنترل بیشتری روی فعالیتهای خود داشته باشند. تحقیقات نشان داده است سیاستهای تشویقی، بسیار بهتر و مؤثرتر از روشهای تنبیهی میتواند در بالا بردن بازدهی شغلی شرکتها مؤثر باشد. یکی از ناظران این مؤسسه همچنین هشدار داده است نگرانی و ناامیدی و دیگر بیماریها و مشکلات روحی و ذهنی سالانه نزدیک به 1000 دلار به ازای هر کارمند به یک شرکت با اندازه متوسط خسارت وارد میکند. بررسیهای آماری نشان میدهد همین موضوع سالانه نزدیک به 24 میلیارد دلار به اقتصاد بریتانیا آسیب وارد کرده و نزدیک به 14 میلیون روز کاری در این کشور از دست میرود. کارشناسان معتقدند در صورتی که مدیران علاوه بر انتقاد کردن، از سیستمهای تشویقی هم استفاده کنند و به کارمندان آزادی عمل بیشتری برای انجام وظایف خود به صورت دلخواه بدهند. میتوان از بروز این خسارات به میزان قابلتوجهی جلوگیری کرده و بازدهی بیشتری داشت. تحقیقات نشان میدهد استرسها و فشارهای کاری میتواند اثرات مخربی روی روابط خانوادگی داشته باشند. بسیاری از درگیریها و ناملایمات زندگی شخصی انسانها از تنشها و درگیریهای شغلی سرچشمه میگیرد و بعد از مدتی به داخل خانواده کشیده میشود. این تنشها بعد از مدتی میتوانند آنچنان شکل پررنگی به خود بگیرند که همه جنبههای زندگی را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر خود قرار داده و حتی کار را به درگیریهای خانوادگی و طلاق بکشاند. پروفسور کاریکوپر یکی از کارشناسان استرس و نگرانی در محل کار از دانشگاه لانکاستر در اینباره گفت: تحقیقات نشان میدهد ریشه و سرمنشأ تمام این مشکلات مدیران هستند. ما در طی این مطالعات متوجه شدیم هیچکس مانند مدیران نمیتوانند سلامت روحی کارمندانش را در محل کار در معرض خطر قرار داده و به آن آسیب وارد کنند. مدیران تنها افرادی هستند که میتوانند بار کاری شما را به صورت قابل قبول تعیین کنند، محیط کاری را برای کارمندان خود به صورت قابل انعطافتری درآورند و مطابق با توانمندیهای کارمندانشان از آنها مسئولیت بخواهند. توجه به این نکته بسیار مهم است که مدیران باید بیاموزند برای حفظ سلامت روحی انسانها لازم است سعی کنیم به جای انتقاد کردن پیاپی با تشویق کردن، کارمندان خود را به سمت کار بیشر و مسئولیتپذیرتر بودن تشویق کنیم. برای رسیدن به این هدف میتوان برای مثال به کارمندان پاداشهای غیرنقدی مانند مرخصی بیشتر، فراهم کردن موقعیتهای شغلی بهتر در محل کار داد یا به آنها اجازه داد قسمتی از کار خود را در محیط خانه و خارج از محل کار خود به انجام برسانند تا به این ترتیب اندکی از فشار روحی که ممکن است آنها در محل کار خود با آن درگیر باشند کاسته شود. محققان این طرح معتقدند مدیران باید در برخورد با کارمندان خود صادق باشند و سعی کنند ارتباط خود را با کارمندان افزایش داده و شرکتو سازمان خود را پشت درهای بسته مدیریت نکنند تا سلامت ذهنی کارمندانشان تا حد امکان تأمین شود. همچنین در صورتی که کارمندان صلاحیتهای لازم را دارند باید برای آنها انعطاف لازم را برای کار به صورت پارهوقت و در خانه فراهم شود تا میزان فشارهای روحی به حداقل ممکن برسد. همچنین سازمانهای مرتبط با بحث سلامت باید همکاری و ارتباط لازم را با صنایع و شرکتها داشته باشند تا با ارائه خدمات مشاورهای و پزشکی بتوانند بسیاری از مشکلات روحی و جسمی را در مراحل اولیه تشخیص داده و از دچار شدن کارمندان به شرایط حاد پیشگیری کنند. دکتر ریچارد پریس مشاور بهداشت شغلی از مؤسسه ملی سلامت در این باره گفت: همه مدیران میدانند که هرچه کارمندان شادتر و دارای روحیه بهتری باشند میزان بهرهوری و تولید بالاتر میرود. شواهد نشان میدهد تلاش برای بهبود سلامت ذهنی میتواند به کارمندان هم در محیط کاری و هم در زندگی شخصی و خانوادگی آنها کمک مؤثری کند. دکتر تونی استیونس از جمعه طب شغلی در این باره گفت: به کارگیری تیمهایی که بتوانند بهداشت روحی را در محیط کار فراهم کنند بسیار لازم و ضروری است. یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است در محیط کاری برای کارمندان پیشبیاید افسردگی است. تحقیقات نشان میدهد کارمندانی که در محل کار رابطه دوستانهای با دیگر همکاران خود ندارند و جو مثبتی روی آنها حاکم نیست به احتمال 60 درصد بیشتر از دیگران ممکن است به افسردگی دچار شوند و به احتمال 50 درصد بیشتر به سمت مصرف داروهای ضدافسردگی روی میآورند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد افسردگیهایی که در محیط کار و به دلیل ارتباطات نادرست همکاران و مدیران با کارمندان به وجود میآید به سرعت میتواند در زندگی خانوادگی نفوذ پیدا کرده و آن را تحت تأثیر خود قرار دهد. ارتباط فضای محیط کار، با جنبههای مختلف سلامت جسمانی و روانی کارمند، که میتوان آن را به طور کلی سلامت شغلی نامید، موضوعی است که از سالها قبل ذهن متخصصان بهداشتی و نیز مدیران اقتصادی را به خود مشغول کرده است. عوامل خطرزا در محیط کاربه شدت روی روحیه کارمندان تأثیرگذار است که در نهایت میتواند تأثیر زیادی روی زندگی اجتماعی و خانوادگی افراد داشته باشد. به همین جهت متخصصان بهداشتی تلاش دارند تا با بررسی مشاغل گوناگون و محیطهایی که هر کارمند تجربه میکند، به توصیههایی برای مدیران اقتصادی برسند که با عمل به آنها بتوان امیدوار بود که میزان عوامل زیانآور محیط کار به حداقل برسد. حتی اگر تنها استرسهای محیط کار را در نظر بگیریم، متوجه حجم عظیمی از بیماریهایی میشویم که تحقیقات نشان دادهاند با این استرس مکرر و طولانیمدت، رابطه دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]